eitaa logo
أخٌ‌في‌الله
19.8هزار دنبال‌کننده
99.3هزار عکس
53.6هزار ویدیو
279 فایل
اینجا از #زندگی_سگی_اسرائیلیها میگوییم و #حقیقت_اسرائیل را فاش میکنیم ما #دردفلسطین داریم تماس باما : @akhonfellah
مشاهده در ایتا
دانلود
أخٌ‌في‌الله
جمعه‌شب، شبکه ۱۲ گزارش داد که رئیس موساد، دِدی بارنِع، هفته گذشته در واشنگتن حضور داشته و تلاش کرده
خلاصه ۱. بی‌ثباتی در سوریه: درگیری‌های خونین میان قبایل بدوی و جامعه دروزی در شهر سویدا، همراه با شکنجه و اعدام، اسقاطیل را نگران کرده و موجب تغییر موضع ناگهانی آن شده است. ۲. درخواست از رژیم جولانی: اسقاطیل پس از حمله به ارتش سوریه، از جولانی خواست نیروهایش را دوباره برای جدا کردن دروزی‌ها و بدوی‌ها اعزام کند – بدون یونیفرم و سلاح سنگین. ۳. نگرانی از سقوط اردن: ورود گسترده بدوی‌ها ممکن است رژیم اردن را تهدید کند و زمینه‌ساز سیطره افراط‌گرایان وفادار به داعش شود؛ اسقاطیل برای مهار بحران به اقدامات چندوجهی نیاز دارد. ۴. اهداف راهبردی اسقاطیل: دور نگه‌داشتن تهدید از مرزها، حفاظت از رژیم اردن و جلوگیری از نفوذ ترکیه و قطر، و همچنین حمایت از متحدان دروزی – همه با هماهنگی با آمریکا. ۵. غزه و اسرا: میانجی آمریکایی در دوحه در تلاش برای توافقی جهت آزادی اسرا در ازای آتش‌بس و آزادی اسیران فلسطینی است؛ امکان پیشرفت در مذاکرات وجود دارد. ۶. ایران: منابع اسقاطیلی مدعی‌اند حمله مشترک به تأسیسات هسته‌ای ایران بسیار مؤثر بوده و برنامه هسته‌ای را حداقل ۱۸ ماه به تأخیر انداخته است. اما ایران هنوز در حال تصمیم درباره اینده است ۷. بحران‌های دیگر: درگیری داخلی دولت اسقاطیل بر سر کمک مالی آمریکا به معترضان، آشوب در کرانه باختری، و درگذشت خلبان افسانه‌ای گیئورا اپستین – همگی فشار بر دولت را افزایش داده‌اند.
برخلاف سطح سیاسی، رئیس ستاد کل، ایال زمیر، از زمان ورودش به این سمت، آزادی اسرا را در رأس اولویت‌های جنگ قرار داده است. نخست‌وزیر، برعکس، تنها پس از موفقیت در حمله به ایران، این موضوع را در دستور کار قرار داد. از نظر عررررتش، آتش‌بس به‌منظور بازسازی نیروها، یک نیاز فوری است. برخلاف عملیات‌های قبلی در غزه، این‌بار تقریباً تمام ساختار نظامی دائمی به‌کار گرفته شد تا فشار بر نیروهای ذخیره کاهش یابد – و به همین دلیل در هفته‌های اخیر نشانه‌هایی از فرسودگی در میان نیروهای ثابت نیز ظاهر شده‌اند، که بیشتر توسط والدین نگران منعکس شده‌اند. به‌نظر می‌رسد که حماس نیز بلوغ اسقاطیل برای رسیدن به توافق را درک کرده است. سخنان اخیر سخنگوی حماس، ابو عبیده، که گفت اگر توافق اکنون شکل نگیرد، دیگر توافق‌های جزئی وجود نخواهد داشت – گرچه به‌نظر می‌رسد تلاشی خام‌دستانه برای فشار بر اسقاطیل باشد – اما می‌توان آن را نشانه‌ای از نزدیک‌شدن طرفین در پشت درهای بسته به توافق دانست.
أخٌ‌في‌الله
برخلاف سطح سیاسی، رئیس ستاد کل، ایال زمیر، از زمان ورودش به این سمت، آزادی اسرا را در رأس اولویت‌های
خلاصه ۱. بن‌بستِ دوحه؛ عزم اسقاطیل هیئت اسقاطیلی بیش از ۱۰ دور در دوحه مذاکره کرده و همچنان مانده است، نشانه‌ای از ارادهٔ جدی برای توافق اسرا؛ با این حال حماس می‌گوید پیشرفتی حاصل نشده است. ۲. فشار آمریکایی کم‌رنگ دو تبادل اسرا (۲۰۲۳ و ۲۰۲۴) فقط زیر فشار مستقیم واشنگتن انجام شد. این بار چنین فشاری دیده نمی‌شود، هرچند احتمال هماهنگی پنهان دربارهٔ ایران، سوریه یا عربستان وجود دارد. ۳. طرح «شهر انسانی» و مهاجرت داوطلبانه دَویْد بارنع در واشنگتن «خروج داوطلبانه» فلسطینیان و ایجاد شهری برای یک میلیون نفر در رفح را دوباره مطرح کرده است؛ عررررتش از نظر امنیتی با پروژه مخالف است و مصر هم تمرکز جمعیت در مرزش را تهدید ملی می‌داند. ۴. پایان فاز «ارابه های گیدعون» عررررتش اعلام کرد مرحلهٔ تهاجمی در غزه تمام شده و تصمیم‌گیری بعدی به دولت واگذار شد. فرمانده کل، ایال زامیر، از آغاز مأموریتش آزادی اسرا را اولویت دانسته و خواستار آتش‌بس برای بازسازی نیروهاست. ۵. شکاف میان نتانیابو و ارتش نتانیابو فقط پس از موفقیت حمله به ایران آزادی اسرا را در صدر قرار داد، در حالی که ارتش از ابتدا بر آن تأکید داشت. خستگی یگان‌های ثابت نشانهٔ نیاز فوری به توقف نبرد است. ۶. سیگنال‌های حماس ابو عبیده هشدار داده اگر توافق اکنون منعقد نشود، حماس دیگر به توافق‌های جزئی بازنخواهد گشت؛ نشان می‌دهد هر دو طرف موقعیت را برای معامله مناسب می‌بینند، اما یک فشار خارجی تعیین‌کننده هنوز غایب است.
‏فتنه بعدی می‌تونه از انقلابیهایی که نظرشون رو‌بر نظر رهبر ارجح میدونن شکل بگیره مراقب باشیم
أخٌ‌في‌الله
‏فتنه بعدی می‌تونه از انقلابیهایی که نظرشون رو‌بر نظر رهبر ارجح میدونن شکل بگیره مراقب باشیم
حتی اگه همه هم لفت بدن نظر بنده همینه مطیع امر رهبریم تعیین تکلیف نمیکنیم و فکر کنید که این رفتار تقابل با نظر رهبر اگه ریشه اش در اسقاطیل باشه و با این قوت در حال رشد باشه برای ایجاد یک فتنه بزرگ ، فردای قیامت جوابی دارید دربرابر خدا یا نه
این مطلب خبرنگار امنیتی اسقاطیل رو بخونید، ادامه راه دانشمندان شهید هسته‌ای از بزرگترین خدمات به ایران اسلامیه تصور و براورد دشمن خشک شدن این مسیره قابل توجه همه دانشمندان جوان و رفقای دانشمندان شهید هسته ای:
در سایه حملات پر سر و صدای رسانه‌ای به سایت‌های هسته‌ای، اسقاطیل یک عملیات چندساله و پنهانی را علیه حلقه درونی اعضای «گروه تسلیحات» ایران هدایت کرد؛ عملیاتی که در نهایت با ترور سازمان‌یافته دانشمندان ارشد به اوج رسید. زیان انباشته‌شده‌ای که به برنامه هسته‌ای ایران وارد آمده، بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می‌شود. از پایان جنگ ۱۲روزه در ایران تاکنون، رسانه‌ها و محافل کارشناسی بیشتر بر حملات هوایی اسقاطیل و آمریکا به سایت‌های اصلی هسته‌ای تمرکز کرده‌اند. پرسش اصلی این بوده است که میزان خسارت واردشده به سه سایت هدف‌گرفته‌شده ــ مرکز غنی‌سازی نطنز، سایت کوچک ولی حساس فردو، و مجموعه تحقیقاتی و تبدیل اورانیوم در اصفهان ــ چقدر است؟ به‌این‌ترتیب، آسیب سنگینی به تجهیزات داخلی آن‌ها ــ سانتریفیوژها، رایانه‌ها، سالن‌های تولید و ده‌ها تُن اورانیوم غنی‌شده در سطوح مختلف ــ وارد آمده است. اما این تنها بخشی از ماجراست. آنچه کمتر درباره‌اش صحبت شده، ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است؛ امری که به‌زعم نگارنده، خسارت بسیار عمیق‌تری به پروژه وارد کرده است. برآورد من این است که ایران برای بازسازی کامل این سایت‌ها نه چند ماه، بلکه دو تا سه سال زمان نیاز دارد، شاید حتی بیشتر. دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه علوم و امنیت بین‌الملل در واشینگتن و از برجسته‌ترین پژوهشگران حوزه تسلیحات هسته‌ای و موشکی، این هفته مقاله‌ای درخشان درباره ترور دانشمندان هسته‌ای منتشر کرد. به‌گفته او، گرچه گفته می‌شود «دانش را نمی‌توان کشت»، اما در عمل، در برنامه‌های مخفی همچون پروژه ایران، دانش می‌تواند از دست برود...
أخٌ‌في‌الله
در سایه حملات پر سر و صدای رسانه‌ای به سایت‌های هسته‌ای، اسقاطیل یک عملیات چندساله و پنهانی را علیه
یا سرکوب شود. چرا که اطلاعات حیاتی اغلب تنها در ذهن چند نفر معدود وجود دارد. اسقاطیل اسامی ۱۱ دانشمند هسته‌ای را که در حمله اخیر کشته شدند منتشر کرده است، که بسیاری از آن‌ها دارای درجه دکتری یا استاد دانشگاه در رشته‌هایی مانند فیزیک، شیمی و مهندسی در دانشگاه‌های برتر ایران بوده‌اند. با این حال، در کنار فعالیت دانشگاهی، در «گروه تسلیحات» نیز کار می‌کرده‌اند؛ این گروه مسئول مرحله نهایی تولید سلاح هسته‌ای است: از ترکیب اورانیوم ۹۰٪، شکل‌دهی به کره انفجاری، طراحی چاشنی انفجار، عدسی‌های نوری و نصب روی موشک.
أخٌ‌في‌الله
در سایه حملات پر سر و صدای رسانه‌ای به سایت‌های هسته‌ای، اسقاطیل یک عملیات چندساله و پنهانی را علیه
در سال ۲۰۲۰، موساد محمد فخری‌زاده را که به‌عنوان دانشمند ارشد هسته‌ای ایران شناخته می‌شد، ترور کرد. در زمانی که او در حال بازگشت به خانه‌اش در حومه تهران بود، وانت باری مجهز به مسلسل از راه دور و با هوش مصنوعی، او را هدف قرار داد. پیش از آن نیز، بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، موساد در زمان ریاست مئیر داگان شش دانشمند ایرانی را ترور کرده بود. این عملیات‌ها ادامه اندکی در دوره جانشین او، تامیر پاردو، داشت، اما همگی در مقیاس محدود و بیشتر تاکتیکی بودند، نه راهبردی؛ آن‌ها برنامه هسته‌ای ایران را برای مدتی مختل کردند ولی متوقف نکردند. فخری‌زاده که ژنرال سپاه پاسداران بود، سه دهه مدیریت پروژه نظامی ایران با نام «آماد» را برعهده داشت. آمریکا معتقد بود این پروژه پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ متوقف شده، ولی اسقاطیل باور داشت که ایران به‌طور پنهانی برنامه را ادامه می‌دهد، با عنوان جدید SPND (سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی). آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها خواستار مصاحبه با فخری‌زاده شد اما ایران با آن مخالفت کرد، چراکه می‌ترسید گفت‌وگو با او رازها و را فاش کند. ترور (شهید) فخری‌زاده به‌دست موساد در نوامبر ۲۰۲۰ پس از چند تلاش ناموفق، به‌عنوان عملیاتی پیچیده و مبتکرانه شناخته شد. این عملیات به رهبری یوسی کوهن، رئیس وقت موساد که پیش‌تر نیز مسئول «پروژه ایران» در زمان داگان بود، انجام شد. ددی بارنع، معاون او و رئیس فعلی موساد، در طراحی آن نقش داشت. فخری‌زاده با خودروی شخصی‌اش در حال حرکت بود که ماشینی با مسلسل هوشمند راه او را بست و از راه دور آتش گشود. اگرچه ترور فخری‌زاده نیز مانند عملیات‌های قبلی اثر بلندمدت نداشت، اما ترور اخیر ۱۱ دانشمند کلیدی «گروه تسلیحات» در جنگ اخیر ایران، به گفته نویسنده، یک نقطه عطف راهبردی به‌شمار می‌رود. بسیاری از این دانشمندان از پروژه «آماد» و «سپند» آمده بودند. سه نفر در روسیه تحصیل کرده و بقیه از دانشگاه‌های برتر ایران فارغ‌التحصیل شده بودند. رسانه‌های ایران از کشته شدن هشت دانشمند دیگر نیز خبر داده‌اند، اگرچه شهرت کمتری دارند. از جمله افراد برجسته‌ای که کشته شدند، فریدون عباسی دوانی بود؛ کسی که موساد پیش‌تر در سال ۲۰۱۰ نیز برای ترور او تلاش کرده بود. آن زمان عباسی دوانی متوجه موتورسواران شد، از خودرو بیرون پرید و جان سالم به در برد. او بعدها از سوی احمدی‌نژاد به ریاست سازمان انرژی اتمی ایران منصوب شد و علناً گفت که ایران آمادگی ساخت سلاح هسته‌ای را دارد.
أخٌ‌في‌الله
در سال ۲۰۲۰، موساد محمد فخری‌زاده را که به‌عنوان دانشمند ارشد هسته‌ای ایران شناخته می‌شد، ترور کرد.
در مراحل ابتدایی، مأموریت جمع‌آوری اطلاعات درباره دانشمندان هسته‌ای برعهده نیروهای میدانی موساد بود که با هویت جعلی وارد ایران می‌شدند و جان خود را به خطر می‌انداختند. اما حدود ۱۵ سال پیش، اسقاطیل تصمیم گرفت روش عملیات در ایران را تغییر دهد؛ زیرا با پیشرفت فناوری‌های شناسایی مرزی همچون هوش مصنوعی، دوربین‌ها، سامانه‌های بیومتریک مانند تشخیص چهره و حتی الگوهای راه رفتن، ورود مأموران به کشورهای دشمن بسیار خطرناک شده بود. بنابراین موساد تصمیم گرفت استفاده از عوامل اسقاطیلی را در ایران کاهش داده و به‌جای آن، به جذب مأموران خارجی بپردازد. هم‌زمان، اطلاعات گردآوری‌شده درباره دانشمندان ایرانی به واحد تحقیقات اطلاعات ارتش اسقاطیل (امان) تحویل داده شد. این واحد برای هر دانشمند، یک پرونده جامع تهیه کرد و آن‌ها را در اختیار واحد اطلاعات نیروی هوایی گذاشت. پرونده‌ها وارد «بانک اهداف» نیروی هوایی شدند. این بانک به خلبانان این امکان را می‌داد تا دقیقاً بدانند دانشمند موردنظر در کدام اتاق خانه‌اش قرار دارد و او را با موشک‌های نقطه‌زن از میان ببرند. رسانه‌های ایران پس از ترورها اعلام کردند که «صدها دانشمند دیگر جایگزین آن‌هایی می‌شوند که کشته شدند». اما در عمل، یافتن جایگزین برای این افراد بسیار دشوار است. متوسط سن دانشمندان کشته‌شده ۶۰ سال بود، یعنی افرادی با تجربه و دانشی که طی سال‌ها به دست آمده بود. این موضوع فقط یک چالش فنی نیست، بلکه بُعد روانی نیز دارد. بر اساس گزارش‌ها، موساد هم‌زمان با عملیات ترور، اقدام به «عملیات‌های تأثیر روانی» نیز کرد. در این عملیات‌ها، به برخی اهداف خاص هشدار داده شد که اگر به همکاری با برنامه هسته‌ای بپردازند، مرگ در انتظارشان خواهد بود. می‌توان به‌طور محتاطانه گفت که این عملیات‌ها احتمالاً همچنان ادامه دارند. از سوی دیگر، ایران نیز در صدد ایجاد «معادله بازدارندگی متقابل» بود. اسقاطیل دانشگاه امام حسین تهران را که برخی بخش‌های آن در همکاری با سپاه پاسداران در پروژه‌های هسته‌ای فعالیت داشتند، بمباران کرد. در پاسخ، ایران موشک‌های بالستیک به سمت منطقه رَمات آویو در تل‌آویو، محل دانشگاه تل‌آویو، شلیک کرد. دو موشک به این منطقه اصابت کردند و خسارات سنگینی به ده‌ها خانه وارد شد. همچنین موشکی به مؤسسه وایزمن شلیک شد که ساختمان‌ها و آزمایشگاه‌های آن را نابود کرد. گزارش‌هایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه در ۱۸ ماه گذشته، سازمان اطلاعات ایران در حال جمع‌آوری اطلاعات درباره مؤسسه وایزمن بوده و تلاش داشته برای ترور یک دانشمند در آنجا برنامه‌ریزی کند.
أخٌ‌في‌الله
در مراحل ابتدایی، مأموریت جمع‌آوری اطلاعات درباره دانشمندان هسته‌ای برعهده نیروهای میدانی موساد بود
ترور دانشمندان هسته‌ای در جریان جنگ ۱۲روزه حاصل فرآیندی طولانی و طاقت‌فرسا از گردآوری اطلاعات بود که طی سال‌ها انجام گرفت. این روند شبیه چیدن قطعات پازلی بزرگ بود؛ قطعه‌به‌قطعه کنار هم قرار گرفت تا در نهایت تصویر کامل نمایان شود. در مرحله نخست، مأموریت گردآوری اطلاعات بر عهده واحد آبی-سفید موساد بود؛ مأموران اسقاطیلی با هویت‌های جعلی وارد ایران می‌شدند و جان خود را به خطر می‌انداختند. اما همان‌گونه که پیش‌تر ذکر شد، حدود ۱۵ سال پیش، این روش به‌دلیل پیچیدگی‌های جدید مرزی و نظارتی کنار گذاشته شد و موساد به استفاده گسترده از عوامل غیر اسقاطیلی روی آورد. اطلاعات جمع‌آوری‌شده درباره دانشمندان به واحد پژوهش در اطلاعات ارتش منتقل شد. این واحد، برای هر دانشمند، پرونده‌هایی جامع ایجاد کرد و سپس آن‌ها را به بخش اطلاعات نیروی هوایی منتقل ساخت تا در بانک اهداف عملیاتی جای گیرد. در نتیجه، خلبانان نیروی هوایی با کمک این اطلاعات دقیق، می‌توانستند بدانند هر دانشمند دقیقاً در کدام اتاق آپارتمانش حضور دارد و او را با موشک‌های هدایت‌شونده از بین ببرند. رسانه‌های ایران پس از این عملیات‌ها ادعا کردند که جای خالی دانشمندان کشته‌شده به‌زودی با افراد دیگر پر خواهد شد. اما چنین جایگزینی آسان نیست. سن بالا، تجربه انباشته‌شده، و مسیر پرخطری که این افراد در برنامه‌ریزی و اجرای پروژه طی کرده بودند، قابل بازتولید نیست. مهم‌تر از همه، جنبه روانی عملیات‌ها است. بر اساس برخی منابع، موساد در خلال جنگ پیام‌های هشدار شخصی برای برخی دانشمندان فرستاده است که در آن‌ها تهدید شده بودند: «مرگ در کمین توست». این نوع از جنگ روانی، می‌تواند کارایی و تمایل نیروهای انسانی را به‌شدت کاهش دهد. در نهایت، می‌توان با اطمینان نسبی گفت که ترکیب ترور دانشمندان، ضربات سنگین به سایت‌های شناخته‌شده و کمتر شناخته‌شده، و نابودی آزمایشگاه‌های کوچک پراکنده در سراسر کشور، همگی با هم ضربه‌ای وارد کرده‌اند که برنامه هسته‌ای ایران را بسیار بیشتر از چیزی که حکومت ایران حاضر به پذیرش آن است، و حتی فراتر از چیزی که رسانه‌های جهانی و داخلی اسقاطیل گزارش کرده‌اند، عقب انداخته است. چنان‌که دیوید آلبرایت می‌گوید: «همه این‌ها پایه‌ای را که ایران بر اساس آن می‌توانست سلاح هسته‌ای بسازد، به‌طور جدی متزلزل کرده‌اند.»