جای خالی علی در کلاس درس علی ۱۳ ساله چندروز پیش توسط ارتش کودک کش اسقاطیل به ضرب گلوله به شهادت رسید #حقیقت_اسرائیل

مقامات ارشد شاباک تهدید کردن اگه بن شابات رو بذارن رییس شاباک، همه استعفا میدن بن شابات رییس شورای امنیت ملی اسقاطیله یادتونه گندی که زده بود رو؟ مطلب پیوست رو ببینید #زندگی_سگی_اسرائیلیها

امشب یک پادگان ارتش خروبزدزد اسقاطیل اینا قراره امنیتتونو برقرار کنن؟ #زندگی_سگی_اسرائیلیها

یعنی اینا از کاه کوه نسازن روزشون شب نمیشه عرضه ساختن واکسن و دارو رو با اون همهادعا که نداشتن دوبار بازی هالیوودی راه انداختن که واکسنمون آخرشه وبه زودی میاد بیرون هنوز که هنوزه خبری نشده چون اصلاخبری نبوده رفتن از تک تک اونایی که گفتن واکسن ساختیم واکسن خریدن حالا اولین محموله واکسنااومده فلسطین اشغالی باز داره بازی هالیوودی و مراسم استقبال و حرفای قلمبه سلمبه که این یه موفقیت بزرگه و من انجامش دادم راه میندازه اسقاطیل بیش از نیمی از وجودش رو همین بازیهای هالیوودی میگذره چیزی برای گفتن نداره جز جنایت و مجبوره اینجوری جبران کنه.الحق که قطب هالیوودی پزشکی و تکنولوژی منطقه خودتی #زندگی_سگی_اسرائیلیها

نتانیابو در فرودگاه غصبی بن گورین در حال پزدادن با واکسنی که امریکا ساخته🤣 خودت که عرضه نداشتی ولی اگه ساخته بودی اینجا با دامن میرقصیدی #زندگی_سگی_اسرائیلیها

هرسری این تابلوی شهرک ترامپ داغون میشه بعد درستش میکنن دوباره داغون میشه این دفعه ولی اسم با مسمایی براش گذاشتن لیاقتشون همینه #زندگی_سگی_اسرائیلیها

یادمه چندسال پیش وقتی نتانیابو اومد و قصه یه دختر ایرانی رو گفت و ادعاکرد وضعیت ایران چقدر بده، یه داستان نوشتم از نعا، ماده قلاده اسقاطیلی که یه روزشو به تصویر کشید یه روز پر از استرس و درد حالا رسانه های اسقاطیل خبری رو منتشر کردن که واقعیت اون قصه است یه ماده قلاده اسقاطیلی ۱۶ ساله یه روز صبح با صدای اژیرخطر به لونه موش میره موشک به سدیروت میخوره و ترکشاش توی حیاط لونه غصبی میخوره ترس و استرس این قلاده و برادرشو داغون میکنه یک ماه از لونه موش بیرون نمیان بعد ازون روز لرزش ، گریه و ترس از تاریکی همیشه همراهشون بوده داستان به اینجا ختم نشد ، ماده قلاده دیگه بیرون از لونه نتونست بخوابه، تنها نتونست جایی بره و هروقت تنها میشد مثل یخ سرد میشد و میترسید اما بازهم ابن اخر بدبختیای او نبود بیماری پوستی اومد سراغش و وقتی میترسید تمام بدنش سرخ میشد و کهیر میزد امسال در ۱۸ سالگی زمان خدمت ۳۰ ماهه‌اش فرارسید وقتی وارد ارتش خروبزدزد اسقاطیل شد به فرمانده ها گفت من مشکل دارم مادرم سرطان داره، نمیتونم نگهبانی بدم و شب تو پادگان بخوابم اما کسی به حرفش گوش نکرد نوبت پست نگهبانی اون میرسه و مجبور میشه توی شب تنها و 🔻