eitaa logo
قلم|محمدحسین افشار🇮🇷
161 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
244 ویدیو
15 فایل
طلبه سطح سه حوزه علمیه قم علاقه‌مند به فقه اخلاق و تربیت کافر به همه تفکرات ضد اسلامیِ برخاسته از اسلام های متحجرانه🪨 یا مستکبرانه🦍 نقد و نظر شما را پذیرا هستم: @mim_afshar1 حرف ناشناس 👈 daigo.ir/secret/1332027007 کپی؟! راحت باش مال خودتونه🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران نه 🖌🔻 @MIM_afshar
هدایت شده از مسعود یوسفی
فرض کنید توی یک اتاق حبس شده‌اید، درها را بسته‌اند و هیچ کاری از شما بر نمی‌آید. بعد از داخل پنجره عزیزانتان را می‌بینید که عده‌ای دارند آن بیرون، اذیتشان می‌کنند. در این وضعیت چه می‌کنید؟ به در می‌کوبید، به پنجره می‌زنید، داد و هوار راه می‌اندازید، حتی خودتان را می‌زنید و البته ممکن است هیچکدام از این کارها، هیچ اثری روی اتفاقی که از آن بیرون می‌بینید نداشته باشد. با فرض چنین حالتی دست از این کارها می‌کشید و می‌روید روی مبل لم می‌دهید و کتاب می‌خوانید؟ یا با یک موزیک ملایم شامتان را سر فرصت می‌خورید؟ البته ممکن است از یک جایی به بعد شامتان را بخورید، کتاب بخوانید یا هر کار دیگری؛ مجبورید و جایی نمی‌توانید بروید. اما هر چند دقیقه باز می‌آیید پشت پنجره، باز هم داد می‌زنید، باز هم غصه می‌خورید، باز هم درد می‌کشید، باز هم فحش می‌دهید، باز هم خودتان را به در می‌کوبید شاید هم از این درد بمیرید… آدمیزاد تا وقتی زنده و اقتضائات آدمیزادی در او‌ زنده است، احتمالا اینطور عمل می‌کند. اگر راه بیشتری هم برای اثر گذاشتن بر اتفاقی که در حال وقوع است پیدا کند حتما به آن متوسل می‌شود. ماجرای ما و غزه در حال حاضر همین است. از یک جایی به بعد می‌دانیم تلاش ناچیزمان مذبوحانه است. نه با پست و استوری گذاشتن ما ممکن است اتفاقی بیفتد، که شاید هم اتفاقی ولو کوچک بیفتد یا فحش و نفرینمان اثر ظاهری بر این اتفاق می‌گذارد یا با دعای ما که گربه سیاهیم بارانی بر آتش غزه می‌بارد یا هر چیز دیگری. اما راستش از یک جایی به بعد، ما برای اینکه یادمان نرود یک آدم زنده هستیم، از غزه می‌گوییم. پس ای آدمیزاد، از غزه بگو. از پنجره بیرون را نگاه کن و از غزه بگو. البته الان صدای ضجه غزه آنچنان بلند است که باید دست توی گوش‌هایت فرو ببری تا یادت برود که آدم‌ها آن بیرون در بی‌دفاع‌ترین حالت ممکن دارد سلاخی می‌شوند. اما ای آدمیزاد تو از غزه بگو. ولو به‌اندازه نوشتن یک کلمه. ولو به اندازه یک آه. آدمیزاد برای خودت هم که شده، امروز، فردا و تا هر وقت که لازم است از غزه بگو. @Yousofii_ir
🔻دبیرستان پسرانه دوره دوم نسل آفتاب 🆔 @nasleaftaab6
قلم|محمدحسین افشار🇮🇷
🔻دبیرستان پسرانه دوره دوم نسل آفتاب 🆔 @nasleaftaab6
اگه مشهد هستید و نوجوان دبیرستانی دارید، من اینجا رو پیشنهاد می کنم دوره اول هم داره
💢 چرا رهبری اجازه مذاکره دادند؟ 🔻 از روز گذشته، یک دودستگی به وجود آمده: 🔹 یک عده می‌گویند رهبری نظرش را بارها صراحتا گفته و «اجازه» ایشان، به معنای «رضایت» نیست. مثل برجام، هدف ایشان تجربه مسئولین و مردم است و ایشان موافق مذاکره نیست، ولو رسانه‌ها از الفاظی مثل «هماهنگی» و «اجازه» و «تحت نظر» استفاده کنند. 🔸 یک عده می‌گویند رهبری موافق این مذاکرات است و اجازه ایشان، از روی تحمیل و اصرار مسئولین نبوده. این عده خودشان دو دسته اند: ▪️برخی می‌گویند دلیل رضایت ایشان، غیرقابل تحمل شدن شرایط اقتصادی و با هدف بهبود نسبی وضعیت است. ▪️برخی دیگر قائل اند این مذاکرات، بخشی از کنش سیاسی جمهوری اسلامی در برابر ترامپ است و تغییر زمین بازی است از دوگانه «جنگ-مذاکره» به یک راه سوم تحت عنوان «مذاکره غیرمستقیم» برای اینکه نه بهانه جنگ بدهد، نه پالس ضعف و تا جای ممکن، وقت‌کشی کند. 🔻 از بین این سه احتمال، احتمال دوم قطعا و یقینا منتفی است. تحت هیچ شرایطی امکان ندارد دولت با هدف «حل مشکلات اقتصادی و رفع تحریم» برای مذاکره با آمریکا برود و رهبری «موافق» باشد. ولو غیرمستقیم. دلیل؟ بیانات صریح و متعدد رهبری در دیدارهای مختلف ماه‌های اخیر مبنی بر ناکارآمدی مطلق مذاکره با آمریکا. 🔹 بنابراین یا مذاکرات با اهداف اقتصادی است و مورد رضایت رهبری نیست، یا مذاکرات نوعی کنش سیاسی است و نمیتوان اثبات کرد اجازه رهبری، تحمیلی بوده. 🔸 از بین اینها، شواهد و قرائن بیشتر میل به دومی دارد: 1️⃣ اصرار ترامپ مبنی بر مستقیم بودن مذاکرات 2⃣ سابقه مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در دولت شهید رئیسی 3⃣ رویکرد ایران در دیکته کردن مختصات مذاکره از تعیین مکان مذاکره(عمان) تا شرایط مذاکره(غیرمستقیم) تا موضوع مذاکره(صرفا هسته‌ای) برخلاف خواسته‌های ترامپ. 🔹 بعید نیست برخی دولتی‌ها هم چشم امیدی به این مذاکرات داشته باشند و خیال خام رفع تحریم در ذهن خود بپرورانند. اما نمی‌توان در یک کنش با رویکرد انقلابی، به‌راحتی و شتاب‌زده این مذاکرات را نفی کرد. -------- مطلب مرتبط: معنای غیرمستقیم در عرف دیپلماتیک https://eitaa.com/bidaar_ir/542 ✍ محمدحسین ابوطالبی 🔻 @Bidaar_ir | دیگر نباید خفت https://eitaa.com/joinchat/262734536C7ffbcbe195
هدایت شده از علیرضا زادبر
مخبر: به شهید رئیسی می‌گفتم روزنامه و فضای مجازی را نخوان! مثلا اگر متوجه می‌شدند در یک جایی گوشت چندهزار تومن گران شده حتی ۱۱ شب باید من، وزیر جهاد و وزیر‌ صمت به خط می‌شدیم! https://eitaa.com/Politicalhistory
آنکس که کرده آمریکاست، نه ایران باآمریکا، برای احیاء برجام ،هم در دولت روحانی در جریان بوده و هم در دولت شهید رئیسی آنچه مانع به‌نتیجه رسیدن مذاکرات بود، وطرح موضوعات بود. لذامذاکرات غیرمستقیم هیچ چیز جدیدی نیست سیدمحمدحسین راجی 🖌🔻 @MIM_afshar
شاید امروز توقع داشته باشید که از مذاکرات بنویسم ولی فعلا چیزی نخواهم نوشت باور بفرمایید به وسیله صبر کردن، هیچ اتفاق بدی نمی افته صبر کنید +نظر شخصی من چیه؟ -به تیم مذاکره کننده اعتماد نصفه و نیمه دارم نه کامل و نه حتی زیاد. ولی کم اعتماد و بی اعتماد هم نیستم به نظرم این تیم قابل مقایسه با تیم جواد ظریف هم نیست عراقچی یک دیپلمات واقعی است(با وجود نقدها) معتقدم می توان مذاکره غیر مستقیم و در چهارچوب‌های نظام انجام داد ولی باید منتظر بایستیم و نتیجه را ببینیم
اما حالا فعلا می خواهم چند تا یادداشت کتاب بگذارم اینجا اگه بشه، ۳ کتاب که دوتاش خیلی خوبه و یکی مزخرف(اسمش رو از همین کلمه شاید بتونید حدس بزنید)
رستاخیز یکی از مهم ترین رمان های لئو تولستوی و شاید حتی مهم ترین اونها باشه. البته هنوز جنگ و صلح رو نخوندم ولی نسبت به آنا کارنینا، حقیقتا تنه به تنه جلو میاد تولستوی در رستاخیز مسئله مهم عدالت اجتماعی و دستگاه قضا رو مطرح کرده تقریبا هر چیزی بگم، داستان لو میره و حیف میشه حتما بخونید این کتاب رو البته بعد از خوندن چند تا از کتابای کوچیک تولستوی یک نقد اگه بخوام نسبت به رستاخیز بگم، یک کلمه است: امید من روی امید به شدت حساسم رمان های اجتماعی ای که تاریخی نیستن و برای ذکر وقایع گذشته نیستند، باید امید رو در دل خودشون داشته باشن مشهوره که تولستوی در اواخر عمر خودش با اسلام آشنا شد و حتی میگن شاید مسلمان شده باشه. ولی رستاخیز با وجود اینکه در اواخر عمر تولستوی نوشته شده، پر از تشنگی به مفاهیم اسلامی هست و به نظر می‌رسه که نویسنده هنوز با اسلام آشنا نشده شاید اگر پس از آشنایی می بود، این امید هم وجود می داشت ولی در مجموع یک رمان پر از مفاهیم دقیق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و پر از آسیب شناسی های مهم و خارق العاده با نگاه و زاویه دید حق طلبانه تولستوی
رهبر انقلاب در ۴ اسفند ۷۷ و در دیدار با تشکل ها و نشریات دانشجویی از این رمان اسم می برن و درباره اون می فرمایند که این رمان به خوبی انتخابات آمریکایی رو به مخاطب نشون میده حقیقتا همینطوره هاوارد فاست (متوفای ۲۰۰۳) این کتاب رو در سال ۱۹۸۰ منتشر کرده. که میشه ۱۳۵۸ شمسی کتاب در مورد شخصیتی به نام جان پیتر آلتگلد هست که در سن سه ماهگی به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت می‌کنه و با وجود اینکه از نوزادی در آمریکا بوده، تا پایان عمر نه چندان طولانی خود به عنوان یک غیر آمریکایی شناخته میشه.(با وجود اینکه به قول هاوارد فاست، فقط سرخ پوست های اصیل، آمریکایی واقعی هستن) کودکی و نوجوانی سنگین و سختی رو در کار کردن و فقر می گذرونه و در آغاز جوانی به ارتش می پیونده و در جنگ شرکت می‌کنه بعد از جنگ معلمی می کنه و درس می خونه و حقوق‌دان میشه و سپس قاضی و بعد از اون هم فرماندار ایالت ایلینوی آمریکا به عنوان فرماندار، تلاش می کنه که منطقه خودش اصلاحاتی رو به وجود بیاره و عدالت رو به نفع کارگران به وسط میدون بکشه. ولی موفق نمیشه و نمی تونه کاری از پیش ببره در حزب دموکرات تلاشش رو می کنه که از نامزد ریاست جمهوری خاصی حمایت بکنه و با حمایت کارگران اون رو به کاخ سفید برسونه ولی تازه با مقوله کثافت کاری های انتخابات آمریکایی آشنا میشه و ... بهترین تعریف از کتاب، همون تعریف رهبر انقلاب هست که در آغاز متن گفتم...