⁉ #ازدواج_سنتی نتیجه بهتری دارد یا ازدواج مدرن؟ و کدامیک مورد تایید است؟
❣هیچ کدام نمیتواند دلیل محکمی برای تضمین #پایداری زندگی باشد؛ زیرا هر کدام دارای نقاط ضعف و نقاط قوت خاص خود هستند.
❣به طور مثال در ازدواج سنتی به علت عدم شناخت کافی، زوجین با #مشکلات زیاد و تناقضاتی در زندگی روبه رو میشوند.
❣ در صورتی که شاید این شناخت در ازدواج مدرن از قبل صورت گرفته باشد اما همین مسأله ممکن است باعث ایجاد توقع و مشکل در طرفین شود.
❣آنچه در امر #ازدواج مهم است، میزان شناخت حاصل شده توسط طرفین و طی کردن صحیح مراحل ازدواج (آشنایی، نامزدی، عقد و عروسی) است.
#قبل_از_ازدواج #ازدواج #مهارت_زندگی
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
2.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما اینجوری ایم، مث این نوزاد. اصن اسم #امیرالمومنین میاد حالمون خوش میشه🤩
یاعلی😘😘
#فرزندآوری #عترت_شناسی #تولد
💞 خوش بگذرانید تا دچار یکنواختی نشوید!
🔹هر روز زندگی مشترک قرار نیست پُر از شور و هیجان باشد! گاهی یکنواختی و کسالت بر زندگیتان سایه میافکند و دچار روزمرگی میشوید. اگر این یکنواختی نادیده گرفته شود میتواند احساس نارضایتی ایجاد کند.
پس چه باید بکنید❓
👈 خوش بگذرانید و اجازه ندهید روزمرگیها رابطهتان را گرفتار کنند.
🔺به پیک نیک بروید، سفرهای یک روزه بروید و تفریحات جدید را امتحان کنید. با هم شام درست کنید، با هم زبان جدیدی یاد بگیرید و کاری کنید هر دوی شما از منطقهی امن و راحت خود خارج شوید.
#مهارت_زندگی #همسرداری #زناشویی
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇷🇺 فرمانده میدانی ارتش روسیه :
💥 در عالم چه خبر است همه مهدی عجل الله را صدا میزنند و ارزو دارند در سپاهش باشند
🔺ما و شما سربازان مسیحی روسیه، سربازِ حضرت عیسی علیه السلام هستیم که همراه امام مهدی (عج) خواهند آمد. برای اون روز آماده ایم..
#فلسطین
#ظهور_بسیار_نزدیک_است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_خامنه_ای
#آیت_الله_خامنه_ای
#رهبری
#انقلاب_اسلامی
#ولایت_فقیه
#ولی_فقیه
#عشق
این را گفت و به اتاقش رفت. نشست روی راحتی و گوشی را برداشت و برای مادرش تماس گرفت.
-مامان!
-مامان جان! سلام. خوبی؟
-سلام. مرسی. تو خوبی؟ بابا خوبه؟
-آره. اتفاقا کارِت داره. گفته باهاش تماس بگیری!
-چشم. چه خبر؟ خوبی شما؟
-تو معلومه کجایی؟ پاشو بیا پیش خودم.
-شرکتم الان. نمیتونم. خیلی کار دارم. امشب شاید برم خونه خودم. باید چند تا مدرک و این چیزا بردارم. راستی بابا چه کارم داره؟
-حالا گوشیو بهش میدم. از مهرداد چه خبر؟
-بیچاره خیلی گرفتار شده. من نمیرسم پیگیرِ مهرداد باشم. نگرانشم.
-خدا بزرگه. راستی این مُنگل خانم(سوسن-زن داداش فرحناز) امروز رفته ناخن کاشته. میخواد باهات حرف بزنه. گوشی!
سوسن گوشی را گرفت و شروع به حرف زدن کرد.
-الو سلام.
-سلام. خوبی؟ چی میگه مامان؟
-یه ناخن زدم. فقط هفت میلیون تومن! اینقدر نشسته به دستام که نگو!
-لابد بلند و تیز و قرمز جیگری! آره؟
-آره خارشوهر جون! خوشم میاد که سلیقمو میدونی!
-داداشم به درک! سوسن خودت اذیت نمیشی از ناخن دراز و تیز؟
-وا ! نه... چرا اذیت بشم؟ خیلی هم قشنگه!
-مثلا دستشویی اذیت نمیشی! اصلا میشوری خودتو؟
صدای قهقهه سوسن به هوا رفت و گفت: «مگه هر بار باید خودمونو بشوریم؟!» و دوباره زد زیر خنده.
فرحناز با حالت چندش گفت: «دارم با کی حرف میزنم! نه. راحت باش. فقط وای به حالت اگه صورت داداشم خط خطی بشه!»
-باشه بابا! دلشم بخواد. راستی آقاجون کارِت داره!
-باشه. سلام داداش برسون!
-از من خدافظ!
چند ثانیه بعد، پدر فرحناز گوشی را برداشت.
-الو!
-سلام آقاجون!
-سلام. خوبی؟
-ممنون. شما خوبین؟
-بد نیستم. بذار برم تو اتاق!
چند لحظه بعد، صدای بسته شدن در از آن طرف خط آمد. معلوم بود که بابای فرحناز رفته در اتاق و در را بسته و نشسته روی صندلیاش.
-الو!
-جانم بابا!
-میخواستم درباره بهار یه چیزی بهت بگم!
-حتما! جانم!
-با یه مشاور حرف بزن! نری با این دختره فرانک حرف بزنیا! با یه مشاور درست و حسابی حرف بزن!
فرحناز خنده ای کرد و گفت: «فرانک بیچاره دکترای مشاوره است. خیلی کار بلده. دو سه ماه باید طول بکشه که مردم بتونن ازش وقت بگیرن. اما چشم. بابا میشه بگین چی تو ذهنتونه؟»
-خب اگه اونجوری باشه که درباره بهار گفتی و دختر خاصی هست و حرفای عجیب میزنه و این چیزا، ما هیچ کدوممون ظرفیت زندگی و مراقب از این جور بچه ای نداریم. حتی خودِ تو!
فرحناز یکباره لبخند از صورتش رفت و به فکر فرو رفت.
-ببین فرحناز! البته این حرفا رو باید اون فرانک بهت بگه ها! نه من. من میگم یه حسی در تو شکل گرفته و خیلی دوسش داری. این شاید به خاطر ذات درستِ اون بچه باشه. حالا یکی دو بار هم بغلت کرده. اینم ممکنه به خاطر مهربونی تو باشه که آدم خودبه خود دوستت داره. اما این دلیل نمیشه که به درد هم بخورین و بتونی از پس یه بچه خاص، با توانایی خاصی که من هنوز برام مشخص نیست که معنوی هست یا جنیه دیگری داره، بتونین زندگی کنین و مشکلی نداشته باشین!
فرحناز با این حرف های پدرش دچار ایستِ فلسفی و معنایی شد! کل جهان و خلقت و زمین و زمان برایش از حرکت و جوش و خروش ایستاد! ابدا در این فکرها که پدرش میگفت، نبود.
-خب بابا من با کی میتونم مشورت کنم؟ کی میتونه تشخیص بده؟ با همون روحانیِ دوستِ خودت حرف بزنم؟
-نه بابا! این کار همه کس نیست. همین طور که کار فرانکِ مثلا متخصص نیست، کار هر آخوندی هم نیست که بتونه تشخیص بده که این حرفا که بهار میزنه از کجاست و اصلا شماها به درد هم میخورین یا نه؟
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 #کلیپ_انگیزشی
👏 #یکشنبههای_علوی
🙏 موضوع: #دو_رویی
👌هر هفته یک نکته از جملات کاربردی #نهجالبلاغه
🙏#حجتالاسلام_حسنی