eitaa logo
رنگ زندگی
1.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
14 فایل
🤏 کانالی برای افزایش #مهارت‌های_زندگی و #فرزندپروری ارتباط با مدیر کانال @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
1.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شرکت در یک کار واجب است. از آن کارهایی است که بعدا آدم حسرت آن را خواهد خورد.
🔶 ما امت امام حسینیم؛ گرچه غم نان مهم است اما در بند آن نیستیم و انقلابمان را به گرانی نان نمی‌فروشیم. 🔷 انتخابهای نادرست، حاصل تصمیم ما و کوتاهی‌هایمان در تبیینِ به موقع است نه اصل نظام. 🔶 با همه‌ی اشکالات موجود که غیرقابل کتمان است، هیچ نوع حکومت دیگری نمی‌تواند در راستای تأمین سعادت دنیوی و اخروی ما جایگزین جمهوری اسلامی شود، پس باید برای نزدیک شدن نظاممان به آرمانهای متعالی انقلاب تا پای جان و پیوسته و خستگی‌ناپذیر، تلاش کنیم و راه دیگری جز این وجود ندارد. 🔷 اسلام به ما مقاومتی، همچون پایداری مردم غزه در برابر صهیونیسم را آموخته است، فلذا؛ مرارتها و جور زمان ما را برای ایستادگی به پای ارزشهایمان و خون شهدا متزلزل نمی‌کند. 🔶 ما ملت ایران و پارکابان ولایت، در ، می‌آییم که ثابت کنیم بنده‌ی الله هستیم نه دنیا و دلبستگی‌هایش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ازعشق_تاپاییز قسمت ۵۰ کم‌کم بار و بندیلمون رو برای برگشت به ایران جمع کرده بودیم. روز قبل از پرواز اومدند ساک چمدونهامون رو با خودشون بردند فرودگاه. یه ربان قرمز پیدا کردم به چمدونام بستم تا یه وقت با بقیه چمدونا اشتباه نشه. هرچند روز فرود به فرودگاه زاهدان امام جمعه ایرانشهر، اینقدر حواسش پرت بود که ربان قرمز رو ندید و چمدون من رو اشتباها با خودش برده بود و من یک هفته زابه راه شده بودم. از شانس بد دقیقا همون چمدونی رو برده بود که چادر سفید پاییز توش بود. بگذریم. شب اون روزی که چمدونامون رو بردن فرودگاه. به مصطفی گفتم -اخه چطور میتونم خونه خدا رو ندیده برگردم. باور کن سختم میشه. معلوم نیست دوباره طلب بشم. مصطفی گفت +این به نفع خودته اگه پاتو بذاری اونجا ممکنه دیگه رنگ ایران و نبینی. می‌دونی تو چی کار کردی. یه مأمور عالی رتبه‌ی وهابی رو ناکار کردی. میفهمی یعنی چی -خدا لعنتش کنه. اگه نزده بود رو کتفم مرض داشتم مگه بزنم تو سرش +حالا ناراحت نباش سالهای بعد دوباره طلب میشی موبایلمو برداشتم شماره‌ی نیما رو گرفتم یکم دیر جواب داد. میدونستم مریض داره اما دلم آروم و قرار نداشت. _سلام نیما خوبی + سلام اسماعیل اتفاقی افتاده این موقع شب؟ -اتفاق که نه ولی +ولی چی -امروز وسلایلتمون رو بردن، خودمونم فردا صبح میریم فرودگاه +عه بسلامتی چه زود -اره دیگه دوهفته مثل برق گذشت گفتم خداحافظی کنم باهات +ممنون ولی صبح شیفتم تموم شه میام پیشت -نیما یه کاری میتونی برام بکنی +چه کاری _دلم میخواد دوباره مسجدالحرام رو ببینم +این که شدنی نیست. رفتنت به اونجا خیلی خطرناکه. اگه شناساییت کنند چی -ان‌شاالله که نمیکنند +با ان‌شاالله و ماشاالله که کار درست نمیشه، باید احتیاط کنی. یه درصد احتمال بده گیر بیفتی میدونی چه اتفاقی میافته هم خودت بازداشت میشی هم همسفرات دچار مشکل میشند. حرفهای نیما کاملا منطقی بود اما دلم ساز خودشو میزد. اگه بحث همسفرام و مسئله‌ی حق‌الناس نبود به قیمت جونمم شده بود میرفتم مسجدالحرام.
👈 ۵۱۱ 👇 👌 بیست‌وسوم_بهمن ماه ۱۴۰۳ 🙏به مناسبت 🤏ثواب قرائت این دهه، محضر مبارک عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله العظمی جوادی آملی: «ما اگر خواستيم ببينيم حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" ما را نگاه مي‌کند يا نه، از بيانات حضرت امير "سلام الله علیه" ميتوانيم کمک بگيريم؛ چون اينها يک نور هستند، فرقی که بين اينها نيست. حضرت امير سلام الله علیه فرمود ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا