روایت ترور
سی اردیبهشت- رئیس جمهور ایران در حادثهای نادر به شهادت میرسد
ده مرداد- بعد از تحلیف رئیس جمهور جدید، رژیم صهیونیستی مهمان رسمی ایران را وسط تهران ترور میکند. همزمان هم فواد شکر در ضاحیه ترور میشود.
شانزده مرداد- رویترز میگوید آمریکا با پیامی دولت جدید ایران را تطمیع کرده که در صورت عدم پاسخ به ترور هنیه، آتش بس در غزه برقرار میشود. بخشی از مقامات جدید دولت جدید تهران عدم پاسخ به اسرائیل را شرط لازم برای از سرگیری مذاکرات هستهای معرفی میکنند.
سوم شهریور- سیدحسن در سخنرانی خود تلویحا به اختلاف نظر بین حزب الله لبنان و تهران اشاره میکند و درباره چند هفته تاخیر در پاسخ میگوید: «به اندازه کافی برای انجام مذاکرات فرصت دادیم و مطمئن بودیم که مواضع آمریکا و اسرائیل ریاکارانه و منافقانه است. هدف اصلی ما توقف تجاوز به غزه است و فرصت کافی هم دادیم اما مشخص شد نتانیاهو شروط جدیدی دارد و همه اینها وقتکشی بود…یکی از دیگر دلایل تاخیر در پاسخگویی نیاز به زمان و مشورت در مورد این مسئله بود که آیا پاسخ از طریق محور مقاومت باشد یا به تنهائی و در نتیجه رایزنیها، به دلیل ملاحظاتی که در طول زمان مشخص میشود، تصمیم گرفتیم عملیات خود را به صورت جداگانه انجام دهیم… در شرایطی که دشمن همچنان در حالت آمادهباش قرار دارد تاخیر در پاسخ هیچ سودی برای ما ندارد…باید معادله بازدارندگی را حفظ کنیم و اینکه اجازه ندهیم دشمن خطوط قرمز را زیر پا بگذارد.» اسرائیل تقریبا مطمئن شده ایران به ترور هنیه پاسخ نخواهد داد.
بیست و هفتم شهریور: عملیات پیجری در لبنان به زخمی شدن هزاران نفر میانجامد. ایران برای آنکه خود را متعهد به پاسخ دادن به اسرائیل نکند خبر زخمی و نابینا شدن امانی سفیرش در بیروت را در این عملیات انکار میکند.
اول مهر-مقامات دولت جدید ایران به امید از سرگیری مذاکرات برجامی با آمریکا راهی نیویورک میشوند. عراقچی میگوید ما آمادگی از سرگیری مذاکرات را داریم.
اول مهر- اسراییل در بمبارانهایی مرگبار بیش از پانصد نفر را در لبنان به شهادت رساند. در واکنش ظریف تسلیت میگوید و عراقچی میگوید «هرگز توانایی حزبالله برای دفاع از لبنان در مقابل هر تهاجمی را دستکم نگیرید.»
دوم مهر: پزشکیان در نشست با رسانههای آمریکایی از امادگی ایران برای خلع سلاح و صلح با هرکشوری (بخوانید حتی اسرائیل) سخن میگوید.
سوم مهر- سایت آکسیوس میگوید حزبالله از ایران تقاضا کرده با حمله به اسراییل کمی فشار را از روی حزبالله بردارد اما ایران طفره رفته.
پنچ مهر- پزشکیان و ظریف دست خالی از نیویورک باز میگردند. هیچکدام از مقامات آمریکایی حتی حاضر به ملاقات با آنها نمیشود.
شش مهر- اسرائیل با انداختن یک بمب ۸۰ تنی در وسط ضاحیه، سید حسن را ترور میکند.
ده مهر- نوشداروی نصفه نیمهی ایران میرسد و وعده صادق دو بالاخره انجام میشود.
سوال: اگر به ترور هنیه پاسخ دادهبودیم (پاسخی که حتی ضدایرانیترین تحلیلگران غربی هم آن را حق مشروع ایران میدانستند و منتظرش بودند) اسرائیل جرات قدم به قدم افزایش فشارها و قتل سیدحسن را داشت؟
چه کسانی در دولت پزشکیان و شورای عالی امنیت ملی بر عدم پاسخ ایران اصرار کردند؟ چه کسانی انگشت ایران را از روی ماشه برداشتند و با منفعل کردن ایران به کل بدنه دفاعی متحدان ایران در محور، ضربهای جبران ناپذیر زدند؟ آیا این افراد حالا از صندلیهای تصمیم گیری برای ۸۵ میلیون ایرانی و دهها میلیون مردم منطقه کنار گذاشته شدهاند یا همچنان برغم خطایی چنین کشنده بر مسند قدرت هستند؟
علی علیزاده [با کمی تلخیص]
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @ h_abasifar
بعد از تو هر چه گفت دلم، ماند در گلو
ای بغض بینهایت من راه چشم گیر...
#دلاوار
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
زمان:
حجم:
5.69M
🎙 روایتی تلخ از ۱۵ سال گذشته جمهوری اسلامی؛ چرا سید مقاومت به شهادت رسید؟!
لکهننگ تاریخ معاصر بر پیشانی ماست...
اگر غربزدهها را بیرون نریزیم سمّ علوم انسانی غربی انقلاب را خواهد کشت...
🙏 منت بگذارید بر سر حقیر و این صوت را بشنوید و برای دیگران نیز ارسال کنید
پن: میتوانید با سرعت ۲ برابر بشنوید
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
🔹 روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله
روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته که آن را روایت کرده است:
داغون بودم، خسته و کلافه ...
ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچوقت حتی در خواب هم باور نمیکردم خبر شهادت سید را بشنوم.
۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوشسیما می نگریستم و با خود میگفتم:
خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعههایی که میگویند سید زنده است، راست باشد!
ولی دنیا به کام من نچرخید.
قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد.
چند روز پیش گفتند:
روز یکشنبه ۵ اسفند، تو و مسعود دهنمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا.
خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. میتوانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم.
هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا میدیدم که میگریم و بغض چندماهه میگشایم!
صبح یکشنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید.
(درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغربوعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفتوگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!)
جمعی شاید حدود صدنفر که خانوادههایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بیتوجه به همه، میان صفوف میدوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی میآوردند.
اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد. همهش با خودم میگفتم:
- حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار.
نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حالواحوال با حاضرین.
به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتابهای اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونههایی را که فرستادی، دیدم.
آقا، نگاهی محبتآمیز به من انداخت و با لبخندی زیبا فرمود:
- باز که چاق شدی ...
و زدیم زیر خنده.
ماندهام با این شکم ورقُلُمبیده چیکار کنم. کاشکی میشد قبل از دیدار، پیچهایش را باز کنم و گوشهای پنهان کنم که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده نشوم!
رو در رو که شدم با آقا، چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند:
- شما چطورید؟ چیکار میکنید؟
همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بیبازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند.
سر دلم باز شد. بغضم داشت میترکید. شروع کردم به نالیدن:
- آقا، خستهام، حالم خوب نیست، دارم کم میارم ...
آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت:
- چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ...
نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این آرامش قلب شما را به من هم بدهد ...
- همه چیز خوبه و همه کارها به روال خودش دارد پیش میرود. امیدت به خدا باشد ...
میخندید و میخندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم و ناخواسته میگفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را به من هم عطا کند ...
واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگیام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب میکردم، همچونخورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد.
دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم که این نعمت الهی بر سرمان میتابد.
یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳
#إنا_على_العهد | #عهد_عزت
📣
#ترجمه 3
شاید بپرسید چرا بلاگرهای نئولیبرال اینقدر فعالیت می کنند!
پاسخ را علیرضا بختیاری (مدیرمسئول دنیای اقتصاد) در سرمقاله امروز داده:
باید از طریق رسانه ها مردم را قانع کنیم که باید تحمل کنند!
این وسط هم عده ای زیر چرخهای توسعه له خواهند شد!
در بلندمدت هم که همه مرده ایم!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
🔴✍ جهل، جهالت، جاهلیت
🔻 امروز در آیین رونمایی از کتاب ارزنده تفسیر تسنیم که در قالب هشتاد جلد، تکمیل شده حضرت آیت الله جوادی آملی سخنانی بسیار عمیق، حکیمانه و مفید ایراد کردند.
🔴 محور اصلی این سخنرانی عالمانه، بیان تفاوت میان جهل، جهالت و جاهلیت بود.
خلاصهای از محتوای فرمایشات ایشان به شرح ذیل است👇:
1⃣ با علم و عالمپروری میتوان به مقابله با جهل پرداخت.
اما چه بسیار عالمان و دانشمندانی که به دلیل نداشتنِ عقل و تعقل، همان علمشان باعث انحطاط آنان گردید.
ترویج علم و تربیت عالم و مجتهد و دانشمند، آسان است و بخشی از وظیفۀ حوزه و دانشگاه است.
2⃣ آنچه از ترویج علم و تربیت دانشمندان، دشوارتر است، عقلگرایی و صفای باطن است.
همانطور که با ترویج دانش میتوان به مقابله با جهل رفت،
با ترویج معارف و تعقل نیز میتوان به مقابله با جهالت پرداخت.
3⃣ اما با تمام این توصیفات،
تا جاهلیت باشد، مقابله با جهل و جهالت، سودی ندارد و هیچکدام از دو امر فوق (ترویج تعلم و تعقل) به نتیجۀ مطلوب نمیرسد.
❓جاهلیت چیست و راه مقابله با آن کدام است؟
👈 مصداق برجسته و اصلی جاهلیت، یعنی نظام و ساختار غیرالهی.
وقتی نظام، الهی نباشد و متصل به حاکمیت الهی نباشد، جاهلیت است که زمامدار است و با این وجود، دیگر تعلم و تعقل نیز به نتیجۀ مطلوب نمیرسد، مگر آنکه در ابتدا ساختار جاهلیت از میان برداشته شود.
جامعۀ جاهلیت چیزی بود که حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) همواره پس از جنگهای جمل و صفین، مسلمانان را از آن برحذر میداشتند.
مرحوم صاحب جواهر که از فحول علمای شیعه بوده معتقد بود: حتی زمان امام صادق(علیهالسلام) نیز دوارن غیبت بوده است. هرچند امام، غایب نبوده اما امامت غایب بوده است؛ چون ساختار امامت الهی، حاکم نبوده است.
4⃣ امام خمینی(أعلیاللهمقامه) توانست ساختار جاهلیت را از میان بردارد و مقام معظم رهبری(حفظهالله) نیز راه امام را ادامه میدهند.
#آیت_الله_جوادی
#بیداری_اسلامی
#سکولاریسم
#جاهلیت
پارادوکسِجاهلیتِمدرن!
جهل را نادانی و «ضدِّ علم» تعریف کردهاند و مدرن را هرآنچه مطابق با یافتههای علمی، فنی و هنری روز دنیا باشد.
حال باید این پارادوکس را بررسی کنیم: جاهلیت مدرن اگر از جنس جهل است چه نسبتی با مدرنیته دارد و اگر مدرن و علمی است چه نسبتی با جاهلیت؟
از تفاوت جهل و جاهلیت که بگذریم
🔸 واژه جاهلیت چهار مرتبه در سورههای مدنی قرآن، در تعابیر «ظنَّ الجاهلیة»، «حُکمَ الجاهلیة»، «تَبَّرُجَ الجاهلیة» و «حَمِیّةَ الجاهلیة» به کار رفته است.
🔹 در مورد اول یعنی ظنّالجاهلیه قرآن اشاره دارد به «مسلمانانی» که گمان میکردند باید همواره و بدون هیچ قید و شرطی در جنگها پیروز شوند.
🔹 در مورد دوم یعنی حکمالجاهلیه قرآن اشاره دارد به کسانی که حکم خدا و ولی خدا را به بهانه «ناعادلانه بودن» نمیپذیرند.
🔹 در مورد سوم یعنی تبرجالجاهلیة قرآن اشاره دارد به تبرج و خودنمایی زنان که مخالف احکام اسلام در مورد پوشش و حجاب است.
🔹 در مورد چهارم یعنی حمیةالجاهلیة قرآن اشاره دارد به تعصب کافران بر خدایان خود و ایمان نیاوردن به خداوند یگانه.
✅ دو مورد تبرجالجاهلیة و حمیةالجاهلیة را نمیتوان به راحتی جاهلیتِ مدرن نامید. اینها همان جاهلیت اولی هستند و فقط کمی رنگ و لعاب گرفتهاند. نهایتا از ابزارهای مدرن استفاده میکنند و مثلا همان زشتیهای فحشا را با هالیوود زیبا جلوه میدهند.
برای رسیدن به معنای جاهلیت مدرن به سراغ دو مورد اول میرویم:
یعنی ظنالجاهلیة و حکمالجاهلیة.
تمدن غرب چهار پایه دارد. قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی، قدرت رسانهای و قدرت نظامی.
این چهار قدرت در هم تنیدهاند.
اما میتوان به جرأت گفت که قدرت رسانهای و به تعبیر مقام معظم رهبری «دیکتاتوری رسانهای» غرب مقوّم و اساس این تمدن است.
👌 آنچه سبب میشود غرب بتواند قدرت نظامیاش را با کمترین هزینه به کار بگیرد و ظلم کند، رسانه است.
👌 آنچه سبب میشود در زمینه اقتصاد، انحصار مطلق ایجاد کند و شکاف طبقاتی را در حد اعلای خودش بوجود بیاورد بدون آنکه مردم به آن اعتراض کنند رسانه است.
👌 آنچه سبب میشود قدرت سیاسی را در تمام دنیا اعمال کند و قوانین ظالمانه را وضع کند بدون اینکه مردم دنیا آن قوانین را ظالمانه بدانند رسانه است.
درحقیقت مدیریت افکار عمومیست، که باعث میشود تمدن غرب بتواند ظلم کند. ظلمش را رنگ کند و به اسم عدالت و صلح و آزادی و... به دنیا غالب کند.
اما محتوای رسانهها برای فریب دادن میلیاردها نفر خود به خود تولید میشود یا حقیقتا یک «تولیدِدانشبنیان» است؟
واقعیت اینجاست که برای اقناع میلیاردها نفر یک سلبریتی نمیتواند خودش تولید پیام کند. تولید پیام در این سطح کار اندیشمندان و متفکرین بزرگ است. آنجا که فیلسوفان، پیامبران عصر جدید میشوند و میتوانند تاریکی را نور، ظلم را عدالت و اسارت را آزادی جا بزنند.
🔆 اینجاست که میبینیم در حاق واقع پارادوکسی وجود ندارد؛ جاهلیت مدرن در حقیقت جاهلیت محض است و مدرن بودن نه به معنای «علمی بودن» بلکه به معنای «توجیه آکادمیک کردن» است. در حقیقت متکفل تولید جهلِمدرن، دانشگاه است. نوبلیستها وظیفه اصلی روکش علمی زدن به جهل را دارند. فلاسفه وظیفه اصلی تبدیل کردن ضدارزشها به ارزش و برعکس آن را دارند.
مثلا وقتی شما در دنیای امروز حرف از شکافِطبقاتی میزنید اقتصادخواندهها آن را ظالمانه نمیدانند و وقتی در میان آثار اقتصاددانان بزرگ لیبرال جستجو میکنید خواهید دید که اساسا ایدههای ایشان بر مبنای وجود این شکاف طبقاتی شکل گرفته و آن را عین عدالت میدانند.
💡در حقیقت ریشه ماجرا برمیگردد به همان مسالهای که در قرآن به آن اشاره شده است و آن نپذیرفتن ولایتِ الله و اولیاءالله است.
نتیجه:
وقتی از جاهلیت مدرن صحبت میکنیم به روبنا و ظواهر جاهلانهای که از اول تاریخ تا امروز وجود داشته است اشاره نمیکنیم بلکه به شکلی از جاهلیت اشاره داریم که در آن با استفاده از نهادی به اسم «دانش»گاه و توسط افرادی که آنان را «دانش»مند میخوانیم، پیامهای رسانهای «دانش»بنیانی تولید شده که از طریق کتب و نشریات و سایر رسانههای صوتی و تصویری برای تغییر «شناخت»های مردم به کار گرفته میشود.
♨️ حذف دین و احکام الهی که نفع عموم جامعه را هدف قرار میدهد و جایگزینی امیال حیوانی انسان که متناسب با منافع عدهای معدود از صاحبان قدرت و ثروت است، خلاصهی تمام کاری است که تمدن غرب در سه سدهی اخیر انجام داده است.
#حسین_عباسی_فر
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
قطعا یکی از آن دو کتاب اقتصاد است.
#جاهلیت_مدرن با #فریب_بزرگ ایجاد شده و میشود.
جاهلیت مدرن
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
#جاهلیت_مدرن یا شبه #علم!
وکذلک انزلناه حکما عربیا و لئن اتبعت اهواءهم بعدما جاءک من العلم ما لک من الله من ولی و لاواق
(رعد 37)
خداوند به پیامبر می فرماید اگر بعد از قرآن و علمی که به تو دادیم از امیال جاهلانه ملحدین پیروی کنی خدا ولی و نگهبان تو نخواهد بود
شاید بگویید پیامبر صلوات الله علیه و آله فرمودهاند: اطلبوا العلم و لو بالصین...
اما این روایت مطلقا در تعارض با این آیه نیست.
اتفاقا جمع بین این روایت و آیه همان حرفی است که آیت الله بهجت فرمودند: یک کتابی است که اگر در چین هم بود، همه ما باید بهدنبال آن میرفتیم و پیدا میکردیم و میخواندیم که همان قرآن است.
آیت الله میرباقری هم فرمودند کسانی که این روایت اطلبوا العلم را میخوانند این روایت را هم بخوانند که معصوم علیه السلام فرمود: «شَرِّقَا وَ غَرِّبَا لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیْئاً یَخْرُجُ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیْت» (اگر به شرق یا غرب عالم بروید، دانش صحیحی نمییابید مگر آنچه از نزد ما اهلبیت بیرون میآید) "
استاد عزیز ما پرفسور درخشان بارها فرمودند که تنها "علم اقتصاد" علم اقتصاد اسلامی است. آنچه در غرب و شرق است PSEUDOSCIENCE است. شبه علم است. ادای علم را درآوردن است.
اینکه بدانیم لیبرالیسم در معنای حقیقی خود یعنی آزادی از خداوند متعال و پیروی از خدای "هوا" و امیال جاهلانه، باعث میشود برای حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی چشم و گوشمان را به قرآن و اهلبیت علیهم السلام بدهیم و بر جهل غرب و شرق ببندیم. به قول حضرت امام امروز که به اصطلاح عصر تمدن و ترقی و عصر پیشرفت است، عصر شیطان هاست.
#اقتصاد_اسلامی
#ربا
#لیبرال_سرمایه_داری
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷