#پیامٰ_شُهدا💌🖇
بهشٰ گُفتمٖ:
+اے شهیدٰ!😊
خیلے دوسټ داࢪمٰ🧡🍃
جواب دادٰ:.
_مشتے،تو هنوزٰ دُنیا نیومدھ بودے مَن فدآت شُدمٖ..!😉🌸
:|ࢪاسټ میگفټ..!😔♥️🖇
#شهدا
#شهیدجهادمغنیه
-------•🍃🌸🍃•------
------•🍃🌸🍃•-------
هدایت شده از ثامن لنجان
🔴 #کنفرانس_مونیخ| حرفی نزد‼️
🔻 جو بایدن در کنفرانس امنیتی مونیخ فقط به این موضع بسنده کرد که آماده تعامل با ۱+۵ هست و حرفی از لغو تحریمها نزد!
🔹 همه ی صحبت #بایدن در #مونیخ جبران افول و ضعف های آمریکا در جهان، از طریق به خدمت گرفتن اروپایی ها بود...
🔹همچین انگیزه ی به خدمت گرفتن اروپا علیه چین و روسیه بسیار برجسته بود!
🔹بایدن در این اجلاس علیه چین و روسیه شمشیر را از رو بست و گفت : "ما باید خود را برای یک رقابت راهبردی طولانی مدت با چین آماده بکنیم. روسیه دنبال جلوگیری از اتحاد بین اروپا و آمریکا است. ما باید با تهدیدهای روسیه مقابله کنیم، حملات روسیه به دموکراسی، تلاشی است رای تضعیف نظام های سیاسی غرب، می خواهند بگویند نظام های سیاسی ما هم مثل روسیه فاسد است"
هدایت شده از ثامن لنجان
💠دو اشتباه محاسباتی مهم هست که هر طرفی که درگیر مسئله ایران در این روزهاست، باید آن را در ذهن خود تصحیح کند.
✅ اشتباه اول این است که تصور شود ایران خواهان بازگشت بایدن به برجام است. این موضوع برای ایران اساسا مهم نیست. مهم این است که تحریم ها باید به گونه ای که نتایج اقتصادی آن قابل راستی آزمایی باشد، لغو شود. از حیث فنی، این هیچ ربطی به عضویت امریکا در 1+5 ندارد.
✅ اشتباه دوم این است که تصور شود ایران آماده پذیرش یک مدالیته گام به گام است در حالی که این یکی از بدترین سناریوها برای ایران است. هم از حیث زمانی و هم از حیث محتوایی، ایران خواهان یک رویکرد یکباره و یکپارچه است. از حیث زمانی، ایران خواهان لغو تحریم ها، قبل از بازگشت امریکا به 1+5 و از حیث محتوایی، خواهان لغو همه تحریم هاست. علت این است که ایران به خوبی می داند هر نوع مدالیته گام به گام، نهایتا به حل مشکل عضویت امریکا در 1+5، بدون حل مسئله تحریم ها منجر خواهد شد و اساسا هدف امریکا احیای برجام بدون لغو موثر تحریم ها، به منظور استفاده از تحریم ها برای مذاکرات موشکی و منطقه ای است.
هدایت شده از ثامن لنجان
💢معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ؛
دشمن به موازات تحریم ها ، تحریف را هم دنبال می کند
🔹 به گزارش خبرگزاری بسیج از اصفهان،دشمن به موازات تحریم ها ، تحریف را هم دنبال می کند تا با مجموعه ای از اقدامات ، فکر و ذهن و ادراک جامعه را به گونه ای شکل دهد که نسبت به انقلاب و اسلام ناب تنفر ایجاد شود و اگر ما غفلت کنیم این کار محقق می شود.
هدایت شده از محمد کیان
بسمه تعالی
ابلاغ عملیات
#بفرماييد_جو
🔴 در ٢٤ ساعت گذشته برخي رسانه ها و جريان هاي سياسي تلاش كرده اند تا با عناوين مضحكي به بزك چهره جو بايدن رييس جمهور جديد امريكا و دولت وي با محوريت بازگشت به برجام بپردازند این در شرایطی است که مردم برخی ایالتهای امریکا همین الان در حال یخ زدن از سرما هستند؛ اینها توان اداره خودشان هم ندارند آنوقت برخی در داخل همچنان علاقه دارند آویزان غرب باشند
خطی که قبل از سخنرانی بایدن پیگیری کردند چه بود؟
⏪ اول: نامه به شورای امنیت برای پسگرفتن ادعای دولت قبلی درباره بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ( این موضوع کاملا فیک بود چون اساسا درخواست تحریم های مذکور توسط ترامپ از سوی سازمان ملل با حداکثر آرا و تنها دو موافق رد شده بود)
⏪دوم: پذیرش دعوت طرف اروپایی برای مذاکرات مجدد و بیشتر با ایران( ضمن اینکه این موضوع بعدا توسط خود اروپا تکذیب شد اما اصل آن هم به معنای مخالفت با مطالبه ایران یعنی لغو همه تحریم ها هست)
⏪سوم: لغو محدودیت تردد دیپلماتهای جمهوری اسلامی در نیویورک! ( این موضوع هم که مضحک و توهین آمیز است یعنی ایران کل صنعت هسته ای خود را بدهد که در عوض دیپلماتهای ایرانی بتوانند 4 تا خیابان بیشتر قدم بزنند!! موضوعی که البته قبل از ترامپ بود و این صرفا بازگشت به قبل است)
اهداف اصلی این اقدامات و بزك بايدن چیست؟
1. زمینه سازی برای احیای مذاکرات شکست خورده با آمریکا با هدف تاثیر گذاری بر انتخابات 1400 کما اینکه این موضوع عینا از سوی دیپلماتهای اروپایی نیز تکرار شده است
2. جلوگیری از اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی در لغو پروتکل الحاقی
واقعیت ماجرا چیست؟
🔹اولين اظهار نظر جو بايدن درباره ايران نشان داد كه نه تنها وي علاقه اي براي لغو تحريم ها و بازگشت به برجام ندارد بلكه دقيقا مسير ترامپ را با ادبيات ديگري در پيش گرفته و خواستار اضافه شدن بندهايي به برجام ان هم بدون عمل به تعهدات است
چه کار باید کرد؟
🔹 ناظر به سخنان شب گذشته جو بايدن ذيل کلیدواژه #بفرماييد_جو و با محورهاي زير توليد محتوا انجام شود ( همزمان گروهان های شبکه های اجتماعی و تولید محتوا)
نکته: هشتگ #بفرمایید_جو یک كنايه و به معناي اين است كه (اين هم جو بايدن كه مدام سنگ ان را به سينه ميزديد)
🔹محورهای مرتبط با اظهارات اخیر بایدن درباره ایران که باید مبتنی بر آن تولید محتوا، توئیت نویسی و کپشن نویسی انجام شود(به هيچ وجه عين اين محورها را توييت نكنيد بلكه از آن استنباط كنيد):
۱. بایدن هم مانند اوباما و ترامپ ایران را به بی ثبات کردن منطقه متهم کرد
۲. بايدن در عمل نشان داد تمایلی برای بازگشت به برجام ندارد. و اين يعني معاون سابق باراک اوباما و رييس جمهور فعلي امريكا، تمایلی برای بازگشت به توافق دولت اوباما با ایران ندارد.
۳. بايدن گفتگو های ۵+۱ را جلساتی برای اعمال فشار بیشتر بر ایران و افزودن مسائل منطقه ای و دفاعی ایران به موضوع هسته ای تلقی میکند.
٤. بایدن در حال مطرح کردن ایده ترامپ در قالب جدید است.
٥. اين موضوع برجسته شود كه تحریم ابزار غیر انسانی امریکایی ها علیه ایران است و رژیم تحریم های جدید ،ابتکار دولت اوباماست که بایدن در آن دولت معاون بود.
٦. بایدن باز هم نشان داد کاخ سفید از ابزار غیر انسانی تحریم چشم پوشی نخواهد کرد.
٧. مواضع بايدن رئیس جمهور امریکا نشان داد عزم ایران برای متوقف کردن تعهدات برجامی كاملا دقيق و حساب شده بوده است
٨. متوقف کردن اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی ، ایران را در موقعیت درست در مقابل ترفند جدید آمریکا و اروپا قرار می دهد.
نکات:
🔹در این عملیات حتما اکانتهای اینفلونسری و پرمخاطب جلودار انتشار توییت ها باشند
🔻در اینستاگرام هم عکس نوشته های تولید با همین کلیدواژه منتشر بشود
زمان آغاز عملیات: ۲اسفند ساعت۱۱
زمان پایان: اعلام میشود
🟢یا امام هادی(ع)
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنرانی تلویزیونی به مردم به انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا اشاره کرده و فرمودند: سیاست ما در قبال آمریکا سیاست مشخص و حساب شده است و با رفت و آمد افراد تغییر نمی کند.
ایشان فرمودند: بله ممکن است حوادثی اتفاق بیفتد اما در سیاست ما هیچ تاثیری نمی گذارد، سیاست ما حساب شده و مشخص است. رفت آمد و اشخاص در آن تاثیری ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب یکسال پیش در بیاناتی در دیدار مسوولان نظام این واقعیت را اینگونه بیان کردند و گفتند :
"بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم -یعنی خود جمهوری اسلامی- مشکل این است. نه انرژی هستهای مشکل است، نه حقوق بشر مشکل است؛ مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است."
هدایت شده از یاوران مهدی(عج)
بی تردید بازنده اصلی وقوع انقلاب اسلامی ایران؛ استکبار جهانی به رهبری آمریکاست. چراکه کشوری که تا قبل از انقلاب اسلامی هرکاری که اراده می کرد در ایران انجام می داد و کسی نه تنها مانع آن نمی شد بلکه راه گشای آن هم بود. انقلاب اسلامی دست امثال چنین کشورهایی را قطع و راه استقلال و مبارزه با استکبار و استعمار را در پیش گرفت. بر همین اساس در بیش از چهار دهه گذشته انواع و اقسام اقدامات خصمانه را از سوی آمریکا از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی شاهد بوده و هستیم. جنایاتی که چه به صورت مستقیم و چه با حمایت آمریکا علیه مردم ایران صورت گرفته است. البته جنایات آمریکا تنها به پس از پیروزی انقلاب بر نمیگردد بلکه قبل از انقلاب از سال 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی آمریکایی ها اقدامات خصمانه و جنایات کارانه ای از جمله کودتای 28 مرداد را انجام داده اند. در این نوشتار مروری کوتاه به مهمترین اقدامات و جنایات ایالات متحده آمریکا علیه مردم ایران در حدود 70 سال گذشته اشاره می شود.
هدایت شده از یاوران مهدی(عج)
تاریخ جهان مملو از شواهدی است كه بازگو كننده بدعهدی آمریكا به سایر كشورها است. در این بین پیشینه روابط كشورهای عضو شورای امنیت و بدعهدی آمریكا به آنها میتواند حائز اهمیت باشد. این در حالی است كه این پنج كشور امروزه خود را به عنوان مجریان صلح و امنیت جهانی معرفی میكنند. به بیان دیگر نمونههایی در تاریخ وجود دارد كه گویای خیانت آمریكا نسبت به چهار كشور انگلیس، روسیه، فرانسه و چین است. این نمونهها به خوبی نشان میدهد كه ایالات متحده هیچ التزامی نسبت به انجام تعهدات خود ندارد و خود را مقید به وفای به عهد حتی نسبت به متحدان خود نیز نمیبیند.
مطلبی كه در ادامه میآید در شهریورماه در پایگاه مركز اسناد انقلاب السلامی منتشر شده است اما با توجه به رخدادهای اخیر در فضای سیاسی و بینالملل، این مطلب دوباره بازنشر داده میشود تا با نگاهی اجمالی به روابط میان آمریكا و چهار كشور عضو شورا، بدعهدی ایالات متحده نسبت به این چهار كشور را بازگو كند.
خیانت آمریكا به انگلیس
در طول تاریخ، انگلیس همواره متحد آمریكا به شمار میآمده است. این دو كشور در جنگ دوم جهانی در یك جبهه دیده میشدند. اما با این وجود نمونههایی از بدعهدی آمریكا نسبت به این متحد همیشگیاش دیده میشود. در ادامه به مواردی از خیانتهای آمریكا به انگلیس اشاره میشود.
1- بدعهدی آمریكا به انگلیس در جنگ جهانی دوم
در طول جنگ دوم جهانی و ماجرای فتح نورماندی، انگلستان از آمریكا خواست تا سریعا وارد عمل شده و با اعزام نیرو و تسلیحات نظامی، بریتانیا را در فتح نورماندی یاری كند. مشخص بود كه فتح نورماندی میتوانست بزرگترین ضربه را به آلمان زده و روند پیروزی متفقین را سرعت بخشد. اما آمریكا علیرغم درخواست انگلستان، در ورود به جنگ تعلل كرد تا جایی كه انگلستان در ساحل نورماندی بسیاری از نیروهای خود را از دست داد. آنگاه آمریكا وارد جریان شده و نقش فاتحان را بازی كرد.
2- پیمان شكنی آمریكا در بحران سوئز
نمونه دیگر پیمانشكنی آمریكا به انگلستان در ماجرای بحران سوئز رخ داد. در این جریان آمریكا به خوبی دریافته بود كه در اختیار گرفتن كانال سوئز از سوی انگلستان مساوی با گسترش نفوذ این كشور در منطقه خواهد بود. لذا با ورود سریع به جریان جنگ در سال 1956 میلادی، فشار سیاسی و مالی به انگلیس وارد آورد تا آتش بس سازمان ملل را در تاریخ ۶ نوامبر بپذیرد. بدین ترتیب نیروهای انگلیس ناچار شدند تا در ماه دسامبر همان سال مصر را ترك گویند.
3- تهاجم به یكی از مستعمرههای انگلیس
در سال 1983 میلادی آمریكا در تهاجم به كشور كوچك گرانادا كه در آن زمان تحت سیطره بریتانیا بود، یك بار دیگر خیانت خود نسبت به انگلستان را نشان داد. این حمله كه نقض فاحش قوانین بینالمللی و تجاوز به استقلال، حاكمیت ملی و تمامیت ارضی یك كشور به شمار میآمد نمونه دیگری از خیانت آمریكا به متحد همیشگیاش بود. زیرا انگلستان در گرانادا صاحب نفع بود. در واقع این منطقه به عنوان مستعمره بریتانیا به شمار میآمد.
4- فریب انگلیس توسط آمریكا در كودتای 28 مرداد
شاهدی دیگر بر بدعهدی آمریكا به انگلستان به سال 1332 شمسی و كودتای 28 مرداد برمیگردد. در این كودتا دولت مصدق با همكاری سیا و امآی6 سقوط كرد. با سقوط دولت مصدق و بازگشت شاه به كشور، به نظر میرسید كه انگلستان و آمریكا به تقسیم منافع در ایران خواهند پرداخت اما ایالت متحده آنچنان كه پیش از این نیز بارها نشان داده بود به سرعت انگلستان را از صحنه خارج كرده و بیشترین سهم از كنسرسیوم نفت را به خود اختصاص داد. بدین ترتیب بار دیگر انگلستان را كه متحد اصلیاش در جریان كودتا به حساب میآمد فریب داد.
خیانت آمریكا به روسیه
تاریخ از مواردی حكایت میكند كه نشانگر سیاست ریاكارانه آمریكا نسبت به روسیه است. درحالی كه این دو كشور به همراه انگلیس و فرانسه از متحدان اصلی در جنگ جهانی دوم بودند. از سوی دیگر دوران چهل ساله جنگ سرد الگویی از روابط را میان آمریكا و اتحاد جماهیر شوروی توسعه بخشید كه ویژگی بارز آن رقابت و رویارویی در تمامی عرصههای سیاسی، نظامی امنیتی و حتی اقتصادی و فرهنگی بود.
1-رویارویی آمریكا با انقلاب بلشویكی در شوروی
بعد از وقوع انقلاب بلشویكی در سال 1917، دولت آمریكا نسبت به «روسیه شوروی» خصومت داشت، از این رو، تحریمهای را بر ضد این كشور اعمال كرد. واشنگتن به همین حد بسنده نكرد و به اقدامات مخفیانه علیه شوروی نیز روی آورد و حمایت مالی از دشمنان آن را در دستوركار خود قرار داد. آمریكا در سال 19188 نیز نیروهای نظامی خود را عازم صربستان كرد تا از منافع خود در مقابل قزاقها دفاع كند. علاوه بر این، آمریكاییها به خاطر نگرانی از گسترش قلمرو ژاپن تا مرزهای روسیه، تعدادی نیرو به شمال روسیه و صربستان اعزام كردند. این موضوع خود نمونه بارز تجاوز به خاك شوروی محسوب میشد. آمریكاییها كه از خصم و دشمنی خود علیه ب
هدایت شده از یاوران مهدی(عج)
لشویكها دست بردار نبودند به صورت قانونی یا مخفی به دشمنان بلشویكها به ویژه «ارتش سفید» كه حامی رژیم گذشته یعنی امپراطوری تزارها بود و از مخالفان سرسخت انقلابیون بلشویك به شمار میآمد، كمك میكردند.
2- فعالیت جاسوسی آمریكا در شوروی
از اواخر دهه 1940، آمریكا هواپیماهایی را با هدف جمعآوری اطلاعات در امتداد مرزهای شوروی به پرواز درمیآورد. علاوه بر آن، ماهوارهها، زیردریاییها، امواج رادیویی، ایستگاههای شنود الكرونیكی و تجهیزات پیشرفته فراوانی با ماهیت صنعتی و نظامی مقادیر زیادی از اطلاعات را ردوبدل میكردند. بسیار پیش میآمد كه هواپیماهای آمریكایی به عمد و بدون هیچ دلیل منطقی برفراز قلمروی شوروی رانده میشدند. یكی از مهمترین فعالیتهای جاسوسی آمریكا در آسمان شوروی مربوط به سال 1950 میشود. در این سال یكی از هواپیماهای جاسوسی آمریكا با ده خدمه توسط شوروی شناسایی شد و بدین ترتیب این ماموریت لو رفت. اگرچه هیچیك از هواپیماهای جاسوسی آمریكا بمبی بر خاك اتحاد جماهیر شوروی پرتاب نكرد ولی بسیاری از آنها حامل مردانی بودند كه اجرای ماموریتهای خصمانه را بر عهده داشتند.
3- وقوع انقلابهای رنگین در جمهوریهای شوروی با حمایت آمریكا
آمریكا با دخالت در جمهوریهای شوروی، آنها را علیه روسها برمیانگیخت. نمونه بارز این دخالت در نوامبر 2003 میلادی رخ داد. در این تاریخ انتخابات مجلس در گرجستان برگزار شد كه نتیجه آن به سود دولت بود. پس از این انتخابات، آمریكا با حمایت گروههای مخالف وارد جریان شد. ساكاشویلی و اپوزیسیون متحد این رایگیری را نپذیرفتند و از مردم گرجستان دعوت كردند تا در تظاهراتی علیه دولت شركت كنند و به نافرمانی مدنی علیه مقامات بپردازند بدین ترتیب آمریكا و اپوزیسیون متحد شدند تا شواردنادزه رئیس جمهور وقت را بركنار كرده و انتخابات را مجدداً برگزار كنند. در نهایت مخالفان موفق به كنار زدن شواردنادزه شدند. علاوه بر این شواهدی در دست است كه نشان میدهد آمریكا در ناآرامیهای قرقیزستان و انقلاب نارنجی كه پس از انتخابات سال 20044 در اوكراین به وقوع پیوست نیز دست داشته است.
4- طرح آمریكا برای استقرار موشك در لهستان
در مارس 2007، آمریكا اعلام كرد قصد دارد تاسیسات دفاع ضدموشكی بالستیك در لهستان و نیز یك ایستگاه رادار در جمهوری چك بر پا كند. گفتنی است كه هر دوی این كشورها از اعضا پیمان ورشو هستند كه در دوران جنگ سرد، رقیب ناتو به شمار میآمدند؛ پیمانی كه روسیه بنیانگذار آن بود. روسها این سیستم جدید را تهدیدی بالقوه محسوب كردند. مقامات روسیه با اشاره به اینكه این اقدام به روابط دوجانبه میان آمریكا و روسیه لطمه خواهد زد، متذكر شدند كه آمریكا با خلف وعده و شكستن پیمانها به دنبال برهم زدن نظم جهانی است.
بدعهدی آمریكا به چین
روابط چین و ایالات متحده را شاید بتوان پیچیدهترین و پرتناقضترین روابط درمیان قدرتهای بزرگ دانست، روابطی كه با تاثیرپذیری ازمتغیرهای متعدد و درمواردی بسیارمتضاد همواره دچار نوسان و در مقاطعی پیش بینی ناپذیر بوده است. در دوران جنگ سرد و در واقع از اوایل دهه ۱۹۷۰، روابط چین و آمریكا بر پایه همكاری استراتژیك شكل گرفت. در آن زمان عامل اصلی شكلگیری این روابط، سیاست جهانی شوروی سابق بود. با این حال شواهدی از بدعهدی آمریكا به چین وجود دارد كه نشانگر بیوفایی آمریكاییها است.
1- حمایت آمریكا از ژاپن در مقابل چین
هنوز مركب امضای ژاپن بر تسلیم بدون قید و شرط پس از جنگ جهانی دوم خشك نشده بود كه ایالات متحده استفاده از سربازان ژاپنی را دوشادوش نظامیان آمریكایی برضد چین آغاز كرد. این درحالی بود كه چینیها در دوران جنگ با دادن اطلاعاتی مهم درباره ژاپن و مراقبت از خلبانان آمریكایی كه هواپیمایشان سرنگون شده بود با آمریكاییها همكاری نزدیك كرده بودند. اما هیچ یك از اینها مانع از بدعهدی آمریكا به چین نشد. بدین ترتیب ایالات متحده برای مهار كردن چین، اتحاد خود با ژاپن را استوارتر و از افزایش قدرت نظامی این كشور حمایت كرد.
2- تجاوز نظامی آمریكا به چین
پس از جنگ جهانی دوم هواپیماهای آمریكایی كه خود را دوست چین معرفی میكردند با نقض قوانین بینالمللی به پرواز اكتشافی بر فراز قلمروی چین میپرداختند. چینیها ادعا میكردند كه هواپیماهای یاد شده بارها نیروهایشان را بمباران كرده و چندین مرتبه شهرهای كوچك چین را بمباران كردهاند. این در حالی بود كه چینیها در طول جنگ دوم جهانی بارها به كمك آمریكاییها شتافته بودند. علاوه بر این پیاده نظام آمریكا نیز در خاك چین دارای موضع بود به طوری كه در سال 1946 حدود صدهزار نظامی آمریكایی در چین حضور داشتند. توجیه آمریكا درباره حضور افرادش در چین، خلع سلاح ژاپنیها بود حال آن كه خود با آنان همكاری میكرد.
3- دخالت آمریكا در جنگ داخلی چین
از اواسط دهه 1950 میلادی جنگی داخلی در چین میان ملیگراها و كمونیس