10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺ولادت با سعادت باب الحوائج
حضرت موسی بن جعفر
امام کاظم علیهالسلام
مبارکباد 🌺
در اوج فقر رو به سُلیمان نمی زنم
وقتی گدای ساحتِ موسی بن جعفرم
دارم هوای دیدنِ بابُ المُراد را
چشم انتظارِ دعوتِ موسی بن جعفرم
دیدید اگر که بعد غدیرم هنوز شاد
خوشحال از ولادتِ موسی بن جعفرم
@mohammadjavadfarsi
52.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 [جشن عید غدیر خم]
🎬: 'گوشهای از فضائل امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام'
🔹 حجتالاسلام مصطفی دهستانی
🔹 دوشنبه، ۴ تیر ١۴٠٣
💠 هیئت دارالسلام _ غرب تهران
.: @mohammadjavadfarsi :.
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب نهم محرّم 1402
حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
🔹 چهارشنبه ۴ مرداد
🔹 حاج محمدجواد فارسی
🚩🚩🚩
با مشقت پیکر عباس را پیدا نمود
کرد با جسم برادر ساعتی گفت و شنود
هم چو جان جسم برادر را در آغوشش کشید
قلب خود محکم گرفت و تیر از چشمش کشید
🚩🚩🚩
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْنِ
#شب_جمعه
#روضه
#محرم
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
.: @mohammadjavadfarsi :.
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه ارتباط با امام زمان
در کلام نورانی آیت الله بهجت(ره)
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mohammadjavadfarsi
🔰 [عزاداری شهادت طفلان حضرت مسلم علیهالسلام - مقارن با برنامه هفتگی]
🔹 حاج محمد جواد فارسی
🔸 یکشنبه ١٠ تیر، ساعت ۸:۳۰ شب
🔸 بلوار دهکده، تقاطع زیبادشت،
کوچه شهید حیدری(یازدهم)
💠 هیئت دارالسلام - غرب تهران
.: @mohammadjavadfarsi :.
◾️امروز 22 ذیالحجه سالروز شهادت «میثم تمار» است.
🔲میثم نقل مى کند: شبى از شبها مولایم امیرمؤمنین علیه السلام مرا با خود به صحراى بیرون کوفه برد تا این که به مسجد «جعفى» رسید. روبه قبله کرد و چهار رکعت نماز خواند و پس از سلام، نماز و تسبیح، دستهایش را به دعا باز کرد و گفت: «خدایا چگونه بخوانمت؟ در حالى که نافرمانى کرده ام و چگونه نخوانمت؟ که تو را شناختها م و دلم خانه محبت تو است. دستى پرگناه و چشمى پرامید به سویت آورده ام... .»
و سپس به سجده رفت و صورت بر خاک نهاده و صد بار گفت: «العفو! العفو!» برخاست و از آن مسجد بیرون رفت. من نیز در پى آن حضرت بودم تا به صحرا رسیدیم. آن گاه پیش پاى من، خطى کشید و فرمود: مبادا که از این خط بگذرى!... و مرا همانجا گذاشت و خود رفت. شبى تاریک بود. پیش خود گفتم: مولایم را چرا تنها گذاشتم؟! او دشمنان بسیارى دارد، اگر مسئلهاى پیش آید، پیش خدا و پیامبر چه عذرى خواهم داشت؟ هرچند که برخلاف دستور اوست، ولى در پى او خواهم رفت تا ببینم چه مىشود.
رفتم و رفتم... تا او را برسر چاهى یافتم که سر در داخل چاه کرده و با چاه، سخن مىگوید.
حضور مرا حس کرد و پرسید: کیستى؟
گفت: میثم.
امام فرمود: مگر به تو دستور ندادم که از آن خط، فراتر نیایى؟
میثم عرضه داشت: چرا؛ مولاى من، ولی از دشمنان نسبت به جانت ترسیدم و دلم طاقت نیاورد.
آن گاه پرسید: از آنچه گفتم، چیزى هم شنیدى؟
گفتم: نه، مولاى من.
المزار فی کیفیه زیارات النبیّ و الأئمه(ع)، ص ۲۷۰ – ۲۷۵، مدرسه امام مهدى(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق
@mohammadjavadfarsi