🔰 *اگر حج سکوت است، پس سنگ زدن برای چیست؟*
✍️افشین بسیجه
🔸حج، میعادگاه توحید است؛ نه تنها در کلمه، که در موضعگیری. لبیک به خدا، یعنی لبیک به نفی طاغوت. اگر حج، ادامهی راه ابراهیم خلیلالله است، پس باید از خلوص او در صفا الهام بگیرد و از قاطعیتش در بتشکنی.
اما امروز، حج در حصار برجهایی اسیر شده که در دلشان نه قبله، که کازینو و کنسرت و سرمایهی کثیف جای گرفته است.
مکه، از آسمانخراشهای بیروح پُر شده و مدینه، در سکوتی غمانگیز نظارهگر اموی شدن حرمین است.
این، حج ابراهیمی نیست؛ این، حج بیخاصیتِ بیتفاوتان است.
🔹حاکمان آلسعود، که روزگاری لااقل نقاب دین بر چهره داشتند، امروز بیپروا قبلهی مسلمانان را به عشرتکدهی شاهزادگان و نمایشگاه بیحیایی بدل کردهاند. آنها نهتنها روح حج را به نفع سیاستهای آمریکا و صهیونیسم ذبح کردهاند، که حتی ظاهر شعائر را هم بیرحمانه تحریف نمودهاند. در چنین شرایطی، آیا سزاوار است که حج، صرفاً مناسک بیدرد و بیمعنا باشد؟ که حاجی بیآنکه بفهمد در کجا ایستاده و چه پیامی را باید حمل کند، تنها در صفوف منظم، اعمال را انجام دهد و بازگردد؟
🔹 و اینجاست که وقتی حاج آقای قاسمیان، فقط بخشی از این درد را فریاد میزند، بهجای پاسخ، به بند کشیده میشود. از چه میهراسید؟ از روشن شدن چشم امت؟ از فریاد بر سر باطل؟ اگر قرار است فریاد بر سر طاغوت جرم باشد، پس آن سنگهایی که به جمرات میزنید، به کدام شیطان پرتاب میشود؟ مگر نه اینکه شیطان امروز، چهره دارد؟ پرچم دارد؟ سفارت دارد؟ مگر نه اینکه نامش آمریکا و اسرائیل است و خادمان امروزش، حکام آلسعودند؟
🔸حج، در آموزههای اهلبیت، عرصهی امتسازی و آگاهیبخشی است، نه آیین انزوا و بیدردی. وقت آن رسیده که حجاج امت اسلامی، از حجِ بیروح به حجِ بیدار برسند. فریاد زنند، بهجای سکوت. بفهمند، بهجای فقط دیدن. و بدانند که امروز، دشمن در لباس خادم، با لبخند دیپلماتیک و سرمایهگذاریهای رسانهای، در حال مصادرهی قبلهی ماست.
و عجب آنکه در میانهی این میدان، برخی در درون کشور خودمان، بهجای حمایت از این فریاد حق، شمشیر را نه علیه آلسعود، بلکه علیه فرزند انقلاب کشیدهاند به انگیزهی حسادتهای فروخورده، عقدههای سیاسی، و بقایای رقابتهای انتخاباتی.
🆔 @zaviye_deed
@mesle_Beheshti
🔻رمی جمراتِ قاسمیانگونه
✍️محمدمهدی تهرانی
🔹میشود حتی از خود شیطان سنگ بخری تا رمی جمرات کنی! میشود نسبت به فساد، ظلم، بیعدالتی، استکبار یا هر آنچه دین در مقابلش به پا خواسته بود تا لیقوم الناس بالقسط را رقم بزند سکوت کنی و در عین حال خود را دیندار بنامی. میشود ابراهیم باشی اما بتشکن نه! میشود حتی با نمرود هم کنار آمد و دین را نه به آمیزهای از فرم و محتوا که صرفاً به برخی فرمهای مناسکیاش شناخت. قاسمیان اما چنین نکرد.
🔹برنامه محفل توانست توجه را بار دیگر به قرآن بکشاند؛ هم در داخل و هم خارج. قرآنی که مهجور است حتی در میان عالمانش، عالمی پیدا کرده که قرآنی حرف میزند و حوزهای که قرآن در آن بر صدر نشانده شده. قرآن اما نه برای سرگرمی که حامل روح قیامی سترگ و الهی است. میشود سالها قرآن خواند اما برای سرگرمی. میشود محفل ساخت و حس معنوی هم پیدا کرد و تمام. میشود قرآن را هم کالایی کرد مثل سایر کالاها در بازار انسانمدار. میشود به اسلامِ حجیتهای سلام کرد. قاسمیان اما اینگونه نکرد و از محفل سکوی انقلاب قرآنی ساخت. حادثهسازی بر محور قرآن در عربستان؛ حادثهسازیای کاملا آگاهانه و متعمدانه. حادثهسازیای از جنس ابراهیم. یعنی تو نماد قرآن میشوی و آنگاه نوبت آن است که قرآن را به جای آوری.
🔹محافظهکاری به اسم عقلانیت به وداع با روح قرآن و مرگ انقلابیگری میخواند و اینجهانی شدن را ارج مینهد. میگوید ابراهیم! برو زندگیات را بکن و قرآنت را بخوان! مگر بیماری بت میشکنی؟ بیا بیشتر محفل بساز اما بت نشکن! بتشکستنات کار را خراب میکند؛ بازی شیطان را! بیا رمی جمرات کن! اما به سمت نماد شیطان و نه رجعتهای شیطانی!
🔹چالش با عربستان در میانه مذاکراتی بیمتن که در سایه تهدید آغاز شده و پیش میرود تا اصلا هستهای نباشی یا شاید یک کم باشی، دو گونه میتواند معنا شود. از یک منظر هر حرکت انقلابی نوعی ورود مخرب در مسیر وادادگی است. از منظری دیگر اما بازگشت به روح انقلابیگری، بازگشت به موضع قدرت است؛ بازگشت به عصر نصرالله.
@mahdytehrani
@mesle_Beheshti
🟥قاسمیان، اعتراض به افساد حرمین، نقض حقوق بشر و انفعال
✍️محمدصادق شهبازی
🔺حجتالاسلام و المسلمین قاسمیان در عمل به وظیفه یک عالم دینی، نهی از منکر کرده و به غیرابراهیمی شدن حج، اراده الحاد، مظاهر فساد و فضای بسته در حرمین شریفین اعتراض کرده. توحیدیترین حرف را زده که از قضا صدها میلیون نفر در جهان اسلام و میلیونها نفر در خود عربستان با آن همراه هستند.
🔺او نه نظم حج را به هم زده، نه اقدام خلاف حقوق بینالملل انجام داده، نه دعوت به ناآرامی کرده، نه حتی سخنرانی عمومی در عربستان کرده، از طریق موبایل با مردم کشور خودش آن هم به زبان فارسی در نقد غیرابراهیمی شدن و افساد در بیتالله سخن گفته. برخورد با او نقض حقوق بشر و آزادی بیان است.
🔺عربستان در حال تحمیل شرایط بد و بدتر و به ویژه امنیتی کردن حج است و ترک نهی از منکر و اعتراض به افساد و الحاد در مراکز اسلامی، موجب جریتر شدنش شده. اقدامی که نسبت به آن از جانب همه از دولتها، تا علما، روشنفکران و...کمکاری شده و قاسمیان به مثابه آزاده در برابر این فضا معترض شده.
🔺این که هر سال در حج به خاطر این استانداردهای ضد شرایط اسلامی و حقوق بشر با زوار ایرانی برخورد شود و دستگاههای مسئول هم بنشینند تا یک ماه و دو ماه و کمتر و بیشتر رفتارهای غیرانسانی، شکنجه و... با زوار ما بشود و بعد هم با منت و با واداشتن به سکوت و... برگردند، نپذیرفتنی است.
🔺دستگاهها گذشته از وظیفه نسبت به شهروندان، باید تریبون دفاع از ابراهیمی ماندن حج باشند و برای بسیج افکار عمومی جهان اسلام، متفکران، علما و...برای دفاع از هویت مراکز اسلامی و حج، فعال عمل کند. بخشی باید از طریق دستگاههای رسمی و بخشی باید از طریق گروههای مردمی و نخبگان انجام شود..
🔺کمااینکه اگر ایستادگی و اعتراضات ایران به وضعیت حج چه در خدمترسانی چه در برائت از مشرکین و... از ابتدای انقلاب نبود، وضع حج امروز بسیار بدتر بود. رویکرد فعال کشور چه در حفظ حقوق شهروندان، چه در حفظ هویت حج و مراکز اسلامی در حجاز میتواند مانع این وضعیت بسیار بد فرارونده باشد.
🔺دیگران در برخورد با چنین رژیم سفاکی، ضمن حفظ روابط، فعالانه ظلم به شهروندان خود و دیگران را سر دست میگیرند، اعتراض و تبدیل به ابزار امتیازگیری میکنند، چنانکه ترکیه در پرونده خاشقچی عمل کرد؛ انفعال و عقب رفتن دستگاهها در تعامل با چنین رفتارهایی با شهروندان ما پذیرفته شده نیست.
🔺سیاست همسایگی، وحدت اسلامی، تمرکز بر مقابله با رژیم اشغالگر، تنشزایی نکردن با همسایگان و..مساوی انفعال، بیعملی و مدتها رها کردن شهروندان در دست چنین رژیمی نیست! کمااینکه جاهایی که چنین ملاحظاتی نیست، نسبت به شهروندان دستگیر در ترکیه، آمریکا و فرانسه به جرم اعتراض به رژیم نباید باشد.
🔺سیاست خارجی کشور نباید فاقد توانایی در ایجاد توازن در رابطه و مطالبه چنین مواردی باشد. دستگاه دیپلماسی، رسانههای بینالمللی و... ما باید در چنین مواردی به کار گرفته شوند و کمپین فعال صورت بگیرد، کمااینکه ده روز کمپین قطعنشدنی پرستیوی و... موجب آزادی مرضیه هاشمی در آمریکا شد.
🔺دستگاههای مسئول هم به وظیفه خودشان عمل بکنند یا نه، گروههای مردمی، دانشجویی، رسانهای، طلاب، روشنفکران، دانشگاهها و... نباید ساکت باشند. هم نسبت به کشورهایی مثل سعودی، هم سایر موارد در آمریکا، فرانسه، ترکیه و... هم باید با مطالبه پشتوانه عملکرد فعال دستگاههای مسئول بشوند.
🔺قاسمیان هم آدم عادی نیست، عالم دینی، مدیر حوزه علمیه، سخنران شهیر، قاری و مفسر قرآن، نویسنده، چهره سیاسی، خدمترسان به مستضعفان و رهبر بسیاری گروههای جهادی، فعال اقتصادی، چهره شناخته شده در بسیاری کشورهای اسلامی و حتی ورزشکار و هنرمند است. هرکدام کافی بود تا برایش جدیتر عمل شود
🔺گذشته از او، وقتی برای هر ایرانی، در هر کشور خارجی که مجرم نیست یا اقدامی علیه کشور ما انجام نداده، چنین اتفاقی میافتد، هرکس عرق ایرانی دارد باید نسبت به آن واکنش نشان دهد و اتحاد برای دفاع از هموطن در برابر بیگانه صورت بگیرد. این آزمون عرق ملی و پایبندی به هویت ایرانی است.
🔺این به معنی نقد نداشتن به عملکرد افراد نیست. ولی متهم کردن قربانی، جابجایی شهید و جلاد، تسویه حساب سیاسی و هر اقدامی که مانع حمایت یا عامل سختتر شدن آزادی هموطنان اسیر بیگانه شود، خدمت به بیگانه و ضربه به کشور است؛ با هیچ توجیهی پذیرفته نیست و هیچ فرد ملی نمیتواند چنین باشد!
@mesle_Beheshti
💠 «احقاد انتخاباتیه» یا «قرائت انقلابی و جذاب از قرآن»؛ دلیل اصلی هجمه های ناجوانمردانه به قاسمیان چیست؟
✍ شبیر فیروزیان
⚠️ این روزها در موافقت یا مخالفت با کنش رسانه ای و قرآنی حجت الاسلام قاسمیان در عربستان مطالب گوناگونی نوشته شده است.
در این میان عده ای از سر دلسوزی آقای قاسمیان را نقد کردند، ولی برخی به اسم نقد، بصورت ناجوانمردانه و سازماندهی شده به «تخریب» ایشان روی آوردند و فرصت را مناسب دیدند تا «احقاد انتخاباتیه» خود را بروز دهند.
من اما بر این باورم که مهمترین دلیل این هجمه ها کنش های ایشان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ نبوده و نیست؛ دلیل اصلی، راهبردی تر این حرفهاست و آن، روایت و قرائت انقلابی از قرآن و تطبیقات بجا، دقیق، حرفه ای و نقطه زن قرآن بر مسائل مستحدثه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که قاسمیان ارائه می دهد.
البته ممکن است من و شما در جزئیات، به برخی از این تطبیقات و تفسیرها نقد داشته باشیم که هیچ اشکالی ندارد، اما مسئله اصلی قرآنی است که قاسمیان آن را سر دست گرفته:
✅ قاسمیان قرآن را در «صحنه» و «میدان» می خواند و تطبیق می دهد.
✅ قاسمیان «قرآن زنده» ای را معرفی می کند که با مخاطبش «سخن» می گوید و می تواند برای مسائل متعدد زندگی و مسائل متنوع حکمرانی راه حل ارائه کند.
✅ برخلاف «قرائت های سکولارِ» اسلام آمریکایی که آیات قرآن را در سیاق «قعود» و «مصلحت اندیشی سازشکارانه» تفسیر می کنند، قاسمیان ثابت کرده و می کند که «قرآن» می تواند «مجاهد انقلابی» تربیت کند که ولایت دشمن را نمی پذیرد:
🔸«وَلَو كَانوا يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيهِ مَا اتَّخَذوهُم أَولِيَاءَ وَلَٰكِنَّ كَثِيرًا مِّنهُم فَاسِقونَ؛ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ(قرآن) ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻛﻔّﺎﺭ ﺭﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺎﺳﻖﻧﺪ.»(مائده:٨١)
⚠️ اگر خداوند دستور فرموده است با «قرآن» با دشمنان جهاد کنید و آن را «جهاد کبیر» توصیف کرده است:
🔸«فَلَا تُطِعِ الكَافِرِينَ وَجَاهِدهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا؛ ﭘﺲ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﻭ ﺑﻭﺳﻴﻠﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﻬﺎﺩی بزرگ ﻛﻦ.»(فرقان: ٥٢)
بی تردید سخنان و کنش های قرآنی قاسمیان در سالهای اخیر مصداق بارز این نوع جهاد بوده است.
⚠️ این همان روایت و قرائت و تفسیری از قرآن است که امام(رحمةالله عليه) و رهبر انقلاب به دنبال گفتمان سازی آن بودند و هستند و بارها و بارها از اهل منبر و علم این نوع کنش قرآنی را مطالبه کردند؛ البته شرط اصلی این نوع گفتمان سازی قرآنی، «بلاغت رسانه ای» است که قاسمیان تا حد بسیار خوبی از آن بهره مند است.
او با ادبیات نسل جوان و دانشجو به خوبی آشناست و مفاهیم قرآن را با «لسان قوم» به مخاطب منتقل می کند.
«قاسمیانِ» ۱۴۰۴ نوع بسیار پیشرفته تری از همان «قرائتی» دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ است.
⚠️ کنش قرآنی و ابوذرگونه قاسمیان در عربستان از جنس کنش قرآنی شهید رئیسی در صحن سازمان ملل است؛ و البته هر دو شاگرد مکتب مولایی هستند که از سوی خدا و رسول مامور شد تا با شجاعت تمام، سوره برائت و دستور اخراج مشرکین از مکه را در «ایام حج» به آنان ابلاغ کند.
قاسمیان تراز جدیدی از روحانیت انقلابی را به رخ می کشد. روحانیتی که هم «قرآن» می فهمد، هم «سیاست» می فهمد و هم «رسانه» می فهمد.
@basaer_fi
🖊️ *متن سخنان مهم حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی رهبر پیرامون ماجرای دستگیری حجت الاسلام قاسمیان (قسمت اول)
🗓️ 7 خرداد ماه 1404 در ابتدای درس اخلاق در حوزه علمیه مشکات*
🔸 *خب، راجع به قضیه حضرت حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای قاسمیان، افراد به دو دسته تقسیم شدهاند: یک تیپ از افراد که عقدهگشایی میکنند و فقط راجع به ایشان هم نبوده است؛ کوچکترین اتفاقی بیفتد، برای زدن رهبر معظم انقلاب و جایگاه بالای ولایت وارد صحنه میشوند.* با آنها ما کاری نداریم. این طرف، عدهای هم از روی صداقت خودشان و ندانستن، نکتههایی راجع به صحبت ایشان گفتند که من یک مقدار تأمل کردم. هم صوت را شنیدم و هم اینکه رهبر معظم انقلاب مقام سعودی را به حضور پذیرفتند و گفتند: "من قبلاً هم به پادشاه عربستان، وقتی اینجا آمد، گفتم که ما باید روابط خوبی داشته باشیم." همه اینها را دیدهم اما یک نکتهای را میخواهم بگویم. حاج آقای قاسمیان در وزارت خارجه نیستند، در دستگاه دولت و دیپلماسی کشور هم نیستند.
🔰 در تاریخ، من یک نمونه بگویم - اگر کسی انتقادی دارد، قطعاً میشنوم؛ چون کار من تفسیر نهجالبلاغه بوده است، عمری؛ یعنی از ۱۵ سالگی تا حالا - *من در نهجالبلاغه خطبهای دارم - بهتر است بگوییم کلام ۱۳۰، چون مخاطب فقط ابوذر بود - ایشان یک برخوردی با انحراف دستگاه خلافت داشتند، و برخوردی هم امیرالمؤمنین (ع) داشتند* . جاهای مختلف، حضرت میفرمایند که من نصیحت کردم. در خطبهای که دیگر از آخرینها بود، تعبیرات عجیبی آوردند که مثلاً بین مُعتَلِف و غذای حاجت در تردد بود. خیلی برای بعضی از اهل سنت گران تمام شد، اما نظر آقا این نبود که با دستگاه خلافت در تعامل نباشم. لذا، در آن صحنه ترور، آقا آمدند و به فرزندانشان دستور دادند که آب ببرید. گفتند: "عثمان اشتباه کرد، شماها هم که ترور کردید اشتباه کردید، هر دو اشتباه کردید."
⬅️ میشود اینها را واقعاً تفکیک کرد: خیر خواهی، نصیحت، روشنگری . حتی یک جایی، شورشیان آمدند خدمت امام (ع) که با عثمان صحبت شود. از عثمان وقت خواستند و گفتند: "بروید حرفهایتان را بزنید." که میگویم تعامل، منظور این است. اما یکی از نورچشمیهای امیرالمؤمنین (ع) و نورچشمیهای رسول خدا (ص)، ابوذر غفاری (رضوان الله تعالی عنه) است.
🔹 ایشان میرفت دربار و فریاد میزد که: « وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» ( 34 توبه).
و بعد ایشان را تبعید کردند به شام. شام که رسید، آن فردی که سالار بان بود می گفت از پاهای ابوذر خون میچکید، ظاهراً شتر بیجهاز بوده.
آنجا باز علیه معاویه فریاد زد و بعد دوباره برگشت مدینه.
🔆 بحث تبعید کلام ۱۳۰ امام (ع) را حتماً نگاه بفرمایید: *يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ تو برای خدا غضب کردی. حالا منتظر نباش که در فضای مجازی همینطور تحسینت بکنند. برنامه "محفل" تو فراتر از ایران شده و جهانی شده. آنجا هیچکس دم نمیزند. تو امیدوار پروردگار باش در فریادها، در سکوتها، در گامهایی که برداشتی. « إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ،». آنها سر دنیا ترسیدند، تو هم سر دین ترسیدی. و اگر با اینها دمساز شده بودی، تو را دوست میداشتند و حتی بخشی از امکانات را در اختیار تو قرار میدادند.*
🔸 خب، اولاً ایشان به اهل سنت نتاختند. هیچ حرفی علیه دستگاه خلافت نبود. رفتند سراغ حکومت عربستان؛ سر جاهایی است که خودشان هم ادعایی ندارند بگویند شفاف شد. در مکه و مدینه، محل ترویج فحشا! این یک چیز مخفی هم نبود. این هم که ایشان گفتند "همان راه بنیامیه"، نورچشمیهایشان در سوریه رسماً دارند میگویند: "هرکس بخواهد بیاید زیارت سید زینب، اول باید برود سر قبر معاویه ." سفیانی از دل همینها درمیآید. حالا زمان را من خبر ندارم، ولی از دل همین جمعیت می آید. بحث غیرواقعی هم نگفتند که اگر میخواهید بروید آنتالیا یا فلانجا، بیایید اینجا. اینجا قشنگ دمدست و هم مُحرم میشوید، میروید و بعد هم میروید آنور تر مَحرم میشوید!! در هر صورت، من فکر میکنم حرف نابهجایی نیست.
ادامه👇👇👇
@basaer_fi
🖊️ *متن سخنان مهم حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی رهبر پیرامون ماجرای دستگیری حجت الاسلام قاسمیان (قسمت دوم)
🗓️ 7 خرداد ماه 1404 در ابتدای درس اخلاق در حوزه علمیه مشکات*
💠 *هیچ تضادی هم با سخن رهبر انقلاب ندارد. رهبر انقلاب از موضع اینکه "آقا باید تعامل باشد"، بله، امام علی (ع) هم با دستگاه خلافت تعامل داشتند، با هر سه تایشان تعامل داشتند. آن نصیحتگران هم میرفتند نصیحتشان را میکردند. کعبالاحبار که بازوی عثمان بود، ابوذر با کتف شتر به او زد و گفت: "یهودیزاده! تو داری دین را به ما یاد میدهی؟!" آقا علی بن ابیطالب در تعامل است، بله، آن از یک موضع برتر و دیگری است؛ این جداست. من میتوانم اینها را واقعاً از هم تفکیک کنم.
〽️ این جوّی هم که علیه ایشان [حاج آقای قاسمیان] هست شکسته خواهد شد. چرا؟ چون حرکت خالصانه بوده است.
ایشان چه منافعی
داشتند؟ میدانستند محرم شدن باید بروند اعمال را انجام دهند. یک روایتی را یک روحانی حافظ کل و شاگرد بلافصل آیتالله مصباح به من گفت: "من در حدیث دیدهام که فرشتهها معمولاً نمیخندند. اگر میخندیدند، دو جا خندهشان میگیرد: جایی که فردی را خدا میخواهد ببرد بالا، همه میخواهند او را پایین بیاورند."*
🔸 راجع به رهبر انقلاب و آقای فلان [قائم مقام] همین طور شد. عزیزان، ۱۳۴۲ من یک بچه ۵ ساله بودم. امروز دیگر ۶۷ سالمم کامل میشود، فردا پا میگذارم توی [سن] جدید. آن موقع یک جایی من اسم امام را آوردم، فوری یک نفر اسم قائم مقام معزول را گفت . از آن موقع برنامهریزی بود. آن فرد روحانی نزدیک به ایشان میخواندم متنی او را در روزنامه رسالت که: "آقا ایشان [رهبر انقلاب] تو مشهد همش فرار میکرد و ما صف اول بودیم و چرا ایشان امام جمعه شد؟" خداوند عزیز کرد.
🌱 عزیزان من. ۱۳۵۳ در قم طلبگی را شروع کردم. مدرسه ما شبیه مشکات بود، حقانی و رسالت شبیه هم بودند. تا الان که اینجا نشستهام، از توهین نمیترسم، از نقد استقبال میکنم. چرا؟ برای اینکه معتقدم علی رهبر [ خداوند] به هر میزانی که پروردگار صلاح بداند به تو عزت میدهد و صلاح بداند ایین میآید. یک وقتی یک جایی سخنرانی عجیب و غریب میکنییم و می ببینیم یک نفر از عوامالناس میگوید: "حاج آقا «اعمل فی اهلی» را اشتباه گفتید و .قرآن میگوید: «فی قومی». به خدا میگویم میدانم سوپاپ اطمینان گذاشتی تا غرور من را کنترل کنی .
رونالدو تقریباً ۱ میلیارد فالوور دارد. چقدر تلاش کرده؟ در میدان تلاش کرده، شما در میدان برای خدا تلاش کنید و به هیچکس کار نداشته باشید. او [رونالدو] در فوتبال تلاش کرده.
🔹 هرچه صلاح است، خدا توسعه میدهد و مدیریت می کند. *عزیزان این آیه را خیلی در خلوت برای خودتان بخوانید: وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ» تو اگر صالح شدی، خدا تو را تولّی خواهد کرد، مدیریتت میکند، میبرد بالا، جایی هم میآورد پایین* .
🤲 امیدوارم که این حرکت ایشان [حاج آقای قاسمیان] جای خود را باز کند و بدانند که بالاخره یک روحانی از این همه روحانیون عظام، انتقاد کرد از مراکز فحشا و انشاءالله امیدواریم که ایشان هم آزاد بشود. اللهم فک قاسمیان!
@basaer_fi
✳️ آیتالله هاشمی، پیشرو در ساخت دوگانهٔ داخلیِ افراطی/اعتدالی
✍ محمدحسن جعفرزاده
گفتم:همونطور که اشاره کردم آقای هاشمی خیلی بیشتر و گستردهتر از جنابِ روحانی به دوگانه «تندرو/میانهرو» یا «افراطی/اعتدالی» دامن زد؛حتی چهار روز بعدِ پیروزی دولتِ اوّل اعتدال گفت: «اگر حماسه انتخابات اخیر ریاست جمهوری به خوبی تجزیه و تحلیل شود،نشان میدهد كه مردم برخلاف انتظارِ گروههای افراطی،با انتخاب مشی اعتدال،مسیر حركت آینده كشور را نیز ترسیم كردند.»(۹۲/۳/۲۴)
این لحن بارها تکرار شد و حاج آقا سعی کرد در قامت یک تئوریسین و با استنادِ به دیدگاههای امام خمینی و روایت معصومین، پشتوانه معرفتی جور کنه.
در ماههای منتهی به انتخابات ۹۴، این روند به اوجِ خودش رسید؛ تا جاییکه منتقدای روحانی رو با خوارج قیاس کرد.(۹۴/۳/۲۶) تو دیماه از میدونداری تندروها و استفاده از تریبونهای رسمی برای کارشکنی در مسیر رفعِ دشمنی با آمریکا انتقاد کرد.(۹۴/۱۰/۱)
دقیقاً یه ماه قبلتر،تو هفتهٔ بسیج و در جمعِ خانهٔ احزاب، ادعا کرد تندروها به دنبال برهمزدن نشستهای سیاسی و فرهنگی هستن و همنوا با جریانهای دگراندیش مدعی شد:«نباید بگذاریم عدهای این نهاد مقدس را در چشم و دل مردم، جناحی جلوه دهند و از آن برای اغراض باندی و غیرملی بهره بگیرند.»(۹۴/۹/۱)
گفتش:خُب،موضع آقا چی بوده این وسط؟
گفتم:خُب به جمالت، دقیقاً بعدِ این موضعگیریِ صریح علیه بسیج بود که آقاجان تحمّل نکردن و دو سه روز بعد در دیدار با بسیجیا فرمودن: « من توصیه میکنم، نصیحت میکنم به همه افرادی که جایگاهی دارند برای حرف زدن و میتوانند حرف بزنند، سعی نکنند اصالتهای کشور را، بنیانهای اساسی انقلاب را تضعیف کنند؛تا کسی از اصالتها گفت، فوراً نگویند ایشان دارد تندروی میکند یا افراطیگری میکند، یا چه میکند، یا جناحیگری حرف [میزند]؛ نه، اینجوری نیست.» (۹۴/۹/۴)
حتی بالاتر از این، بعدِ اینکه هشدار دادن تو کشور نفوذِ جریانی داریم، فرمودن:« اینهایی که در بخشهای مختلف، با زبانهای مختلف، بسیج را متّهم میکنند به تندروی، به افراطیگری و چه و چه و چه، دارند در واقع نفوذ را تکمیل میکنند؛ پروژه نفوذ بهوسیلهی اینها دارد تکمیل میشود.»
گفتش:آقا بیخیال، حضرت آقا در مورد همهٔ اونایی که علیه بسیج حرف میزدن گله کردن، تو چرا فقط چسبوندیش به هاشمی؟
یادمه اون موقع امثالِ موسوی لاری و فراهانی دبیرکل حزب ندای ایرانیان میگفتن این بسیجیان که سخنرانیِ اصلاحطلبا و اعتدالیا رو بههم میزنن و حتی بسیج رو تشبیه کردن به داعش و افراطی دونستنش.
نشون به اون نشون که آقا تو همون سخنرانیِ ۵ اسفند فرمودن بعضیا داعشیها رو هم تندرو می دونن؛در حالی که اونها منحرفن، نه افراطی.
گفتم:آهااا
به قول خودت «اثباتِ شی نفیِ ماعَدا نمیکنه»؛ اگه اینایی که شما اسم آوردی، مصداق نَهی آقا هستن، حتماً مرجعِ ضمیرش به هاشمی هم بر میگرده.
نِشونَش اینه که آقاجان بلافاصله بعدِ موضعگیریِ مرحوم هاشمی بود که عکسالعمل نشون دادن؛ وگرنه یکی دو سالی بود که اون آقایون ازین حرفای مُشَعشع میزدن.
گفتش:نمیدونم والّا، این خودش نکتهایه!
گفتم:جالبیش اینجاس که هربار هاشمی موضعِ صریحی علیه گفتمان انقلاب گرفت،رهبری فرزانهٔ انقلاب، در اولین سخنرانیشون پاسخش رو دادن!
گفتش:با همهٔ ارادتی که به آیت الله هاشمی دارم، اگه بفهمم این ردّیهها یکی ـ دوبار نبوده و آقا مجبور شدن «بابی در مواجههٔ گفتمانی» با هاشمی باز کنن، دَمق میشم.
گفتم:البته همون کَمِشَم زیاده، وقتی درمقابل «امام جامعه» باشه؛ ولی همینقد بهت بگم که این مواجههٔ گفتمانی یه هفته مونده به انتخابات اسفند ۹۴ شدت گرفت و هاشمی روزانه جریانِ بقولِ خودش افراطی رو میکوبید؛ تا اینکه...
گفتش:عجیبه واقعاً، یعنی با اینکه آقاجان اون تعابیر سنگین رو بکار بردن،بازم ول نکرد؟
گفتم:چی بگم مشتی؛ جوری این تخریب رو ادامه میداد و رُوش تکرار و تاکید داشت که انگار حرف آقا رو نمیشنوه.
گفتش:آخه چطور ممکنه!؟
گفتم:من که خودمو با قاعدهٔ «حجاب مُعاصرَت» قانع کردم.
گفتش:وِل کن حاجی، زدی جاده خاکیا...چه ربطی به موضوع حجاب داره؟
گفتم:نه آقاجون! منظورم حجابِ بدن نیس! یه اصطلاحه که بعضیا بخاطر هم عصری و قِرابتِ زمانی با ولی معصوم و نُوابش، از عظمت و بزرگی شخصیت اونها غافل میشن.
یعنی خودِ رفاقت و نزدیکیِ هاشمی به حضرت آقا، مانعی برای درکِ عمقِ بیانات و افق نگاهشون بود.
تازه تو تاریخ داره یه عده از یارانِ حضرات، از پسِ این حجاب و توهم فهمِ بیشتر و بالاتر،افتادن به مانع تراشی و ضربهزدن به حریمِ امامت.
چقد تاریخِ صدر اسلام پُره از قِصهٔ خونِ دل خوردنهای معصومین و غُصه خوردنهای استخوان در گلو؛ تا وحدت جامعه نَشکنه و مصلحت نظام ضربه نبینه.
گفتش:خدا بخیر کنه با این تشبیهاتی که میکنی و مثالایی که میزنی.
ادامه دارد...
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺انداختن معلم تبریزی در قفس شیر توسط شاه پهلوی
⁉️میدونید چرا بعضیا میگن رضا شاه، روحت شاد؟
🔶چون ما دوران پهلوی را تبیین نکردیم.
♦️یک دقیقه از دوران پهلوی را بشنوید...!
69.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر جدیدی از هزاران مخزن متعلق به قاچاقچیان سوخت در بندر کلاهی که به راحتی قابل شمارش نیستند.
یورش بیسابقه به امپراتوری مافیای سوخت در بندر کلاهی
خانههای میلیاردی با زیر زمین نفتی
روستایی با گردش مالی ۵۷۰ میلیارد تومانی!
پیش از آنکه خورشید بر روستایی در جنوب ایران طلوع کند، صدای پای عدالت از دریا تا خانههای لولهکشیشده پیچید. بندر کلاهی، روستایی صیادی در میناب، در ساعت ۳ بامداد یکشنبه صحنه یکی از گستردهترین عملیاتهای ضدقاچاق در تاریخ ایران بود؛ یورشی برنامهریزیشده با کمک هوش مصنوعی، پهپاد و نیروهای نظامی که پرده از «پالایشگاه زیرزمینی» برداشت؛ جایی که هزاران مخزن صنعتی و صدها کیلومتر لوله سوخت، سکوت فقر را به صدای غرش میلیاردها تبدیل کرده بود.
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯مهران رجبی :
گاو شیرده
میداند نباید اینقدر شیر بدهد
ولی میدهد چون
عرضه ندارد.
به انداز جانماز ولی فقیه، خاک ندادیم
این اگه مال زعامت یه بزرگتر نیست مال چیه؟! مملکت ما بزرگتر داره. کشورهای دیگه بزرگتر ندارن...
🗒 طرح احیای اصحاب فتنه:
ترجیح «خط قرمز» بر «شخصیّتها»
مهدی جمشیدی
۱. اصحاب فتنه، «خط قرمزِ انقلاب» هستند و نباید این خط قرمز، کمرنگ و بیاعتبار شود. ابتدا باید «فتنۀ سال هشتادوهشت» را شناخت تا بتوان دربارۀ اصالت و اهمّیّت این خط قرمز سخن گفت. صحنهگردانهای فتنه، از موسوی و کروبی تا هاشمی و خاتمی، همگی بر «تحدید قدرتِ آیتالله خامنهای»، وفاق و اجماع کرده بودند. نهایتِ ناآگاهی است اگر گمان کنیم مسألۀ فتنه، احمدینژاد بوده است؛ چنانکه آیتالله مصباح تصریح کرد، غایت و غرض فتنه، شخص آیتالله خامنهای بود و میرفت که منزلت و مکانت ایشان زائل شود و اصحاب فتنه، زمینه را برای تغییر ساختار و منطق قدرت، فراهم کنند. نظام تا لبۀ پرتگاه رفت و هزینههای فراوان پرداخت. شکافهایی که اصحاب فتنه پدید آوردند، همچنان پابرجاست و جراحتهای اجتماعی، همچنان ترمیم نشده است. آیتالله خامنهای در توصیف ماهیّت فتنه، به سه خصوصیّت اشاره کرد: «طراحیشده»، «پیچیده»، «بسیار خطرناک». بااینحال، آیتالله خامنهای در طول هشت ماه بهطولانجامیدن فتنه، بارها از فتنهگران خواست که نسبت به آن اعلام برائت کنند، اما هیچیک به دعوت او، پاسخ مثبت ندادند، از جمله محمد خاتمی که صحنهگردانی و حمایت میکرد و بر این باور بود که آیتالله خامنهای در موقعیّت ضعف و سستی قرار گرفته و میتوان با فشار اجتماعی و رسانهای، او را وادار به تسلیم کرد. در این موقعیّت بود که مکنونات درونیِ اصحاب فتنه، آشکار شد و این از علائم منافقان است که در «بزنگاهها» و «بحرانها»، هویّت حقیقی خویش را آشکار میکنند؛ چراکه میپندارند حکومت اسلامی در معرض فروپاشی و زوال قرار گرفته و توان رویارویی و پاسخگویی ندارد. به تعبیر آیتالله خامنهای، آنچه که در این فتنه صورت گرفت، «جُرم نابخشودنی» است.
۲. اینک لایۀ طرّاحِ جریان اصلاحات، در پی «عادیسازی» است؛ البته عادیسازی یعنی زدودن هنجارها و قواعد انقلابی و عبور از خطوط قرمز، چراکه اینان، انقلاب و انقلابیگری را نامعقول و غیرعادی و غلط میشمارند. در طرح اصلاحات در دهۀ هفتاد نیز بهعنوان توسعۀ سیاسی و دموکراتیزاسیون، آنها همین غایت را دنبال میکردند. بدینجهت، اینک شخصیّتهای اصلیِ خویش را که مطرود و منزوی شدهاند، به بازی سیاسی بازمیگردانند. کنشهای محمد خاتمی در یک سال اخیر، چنین معنا و غرضی دارد. آنها میخواهند از ظرفیّت خاتمی برای بازسازی سیاسی و اجتماعی خود استفاده کنند؛ اما نه بهصورت رادیکال و ناگهانی، بلکه بهتدریج و بهگونۀ نامحسوس. «احیای خاتمی»، طرح ناگفتۀ راهبردپردازان امنیتیِ جریان اصلاحات است. مهدی کروبی، رفع حصر گردید و میخواهند به سراغ میرحسین موسوی نیز بروند و زمینه را برای کنشگری سیاسی او نیز آماده کنند. بازیسازی سیاسی، اینچنین صورتبندی میشود؛ قطعات بهظاهرِ نامرتبط و مجزا، آرامآرام در کنار یکدیگر مینشینند و ناگهان، رقیب احساس میکند که در چنبرۀ شرایط و اقتضائات، قفل شده است. سیاست، هنر ساختنِ شرایط انقباضی برای رقیب است؛ بیآنکه او این طرح را احساس کند و واکنش نشان بدهد. اینکه من در نوشتههایم، دولت پزشکیان را «دولت ترمیدور» میخوانم، به همین سبب است که در سایۀ ریاست او، طرحهای اصلاحطلبانه در حال انجام است و ساحت سیاست و تدبیر، در حال بازگشت به دورۀ اصلاحات است؛ دورهای که آیتالله خامنهای، آن را «وگراییهای دهۀ هفتاد» خواند. البته پزشکیان به دلیل سادهنگری و فقدان تفکّر، نقش چندانی در این معادلۀ ساختاری و استحالهزا ندارد و در پشتصحنه، مدیریّت میشود.
۳. بههرحال، مسأله در حد «یک دیدار ساده و خصوصی» نیست، که در این صورت، نیاز به رسانهایشدن آن نبود، بلکه ایدۀ اصلی، «عادیسازیِ کنشگریِ اصحاب فتنه» و از جمله، احیای هویّت سیاسیِ محمد خاتمی است. شیخ حسین انصاریان، در چنین زمینی بازی کرده است. بهنظرم نمیتوان وی را نسبت آنچه که رخ داده، بیاطلاع دانست؛ چون کنشهای سیاسی او در دورۀ پسااغتشاش، حکایت از چرخشها و نوسانهایی دارد. مایههای رهیافت عرفانیاش نیز به کمک وی آمده و او میتواند به استناد به آنها، تغییر خود را توجیه کند و حتی دیگرانی را که به خطوط قرمز، معتقد و متعهد هستند، انکار و ملامت نماید. گذار سیاسی او، آنچنان هم نامحسوس و ناپیدا نیست؛ اشارات وی و حتی سکوتهایش، معنادار هستند و در بافت و کلّیّت سیاسی و اجتماعی، باید آنها را فهم کرد. اینک که وی «یکی از اضلاع اصلیِ فتنه» را به دیدار پذیرفته، خواسته یا ناخواسته، در جهت عادیسازیِ فتنه گام برداشته و هیچ توجیهی، نمیتواند خطای بزرگ وی را برطرف کند. جبهۀ انقلاب، باید تعارفات شبهدینی و ملاحظات شبهاخلاقی را کنار بگذارد و تنها به «خطر قرمز ماندنِ فتنه» اندیشه کند. هیچ شخصیّتی، مهمتر از نگهداشت این خط قرمز نیست.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دور تا دور ایران نه بلکه ،کل خاورمیانه رو جنگ فرا گرفته اما چرا همچنان ایران غرق در آرامش است؟
#ناظم_منطقه