قصه-اسب-چموش-امام-حسن-عسکری-علیه-السلام.mp3
زمان:
حجم:
605.6K
قصه-اسب-چموش-امام-حسن-عسکری-علیه-السلام.mp3
برگرفته از سایت زیر سایه حضرت خدیجه
#امام_حسن_عسکری ع
#داستان
یک روزی از روزها، توی بازار شلوغ و پر سر و صدای شهر، همه مشغول خرید و فروش بودند. هر کسی برای خرید چیزی به بازار آمده بود، یک گوشه از بازار یکی از فروشندهها اسبش را به بازار آورده بود تا بفروشد. زیرا این اسب خیلی خیلی ناآرام و چموش بود و صاحبش را اذیت میکرد. آن مرد با خودش گفته بود: «به بازار میروم، اولین کسی که اسب راخواست، با قیمت پایین میفروشمش تا از دستش راحت بشوم!» همان روز امام حسن عسکری علیهالسلام قصد داشت تا به بازار برود. امام به طرف فروشنده اسب رفت و خواست که اسب را بخرد، فروشنده هم طبق فکری که داشت اسب چموش را با قیمت خیلی خیلی پایین به امام فروخت. امام به یکی از همراهانشان گفتند: «لطفا این اسب را برای من زین کن». دوست امام با احتیاط به سمت اسب رفت و و اسب را زین کرد. اسب آراااام ایستاده بود و تکان نمیخورد.
انگار دیگر خبری از آن اسب بداخلاق و چموش نبود. فروشنده که دید اسبش آرام شده، گفت: «نه اسب را نمیفروشم!» پیش خودش فکر کرده بود حالا که اسبم رام شده، آن را با قیمت بیشتری میتوانم بفروشم. امام هم گفتند: «باشد!» و به دوستشان گفتند: «اسب را به این مرد پس بده.» اما همین که فروشنده خواست افسار اسب را بگیرد، اسب دوباره چموشی کرد و فرار کرد. انگار اسب هم دلش میخواست پیش امام باشد. اما امام دیگر از اونجا دور شده بودند. فروشنده که دید اسبش فقط کنار امام رام شده، به سرعت اسب را پیش امام برد و گفت: «این اسب چموش است و اذیت میکند، اگر مایلید به شما میفروشم.» امام گفتند: «بله میدانم که چموش است.» بعد امام به سمت اسب رفتند و دستی به گوشهای اسب کشیدند، نوازشش کردند و از آن به بعد آن اسب ناقلای چموش از برکت نوازش امام برای همیشه آرام و رام شد و دیگر صاحبش را اذیت نکرد.
منبع: بحارالا نوار: ج ۵۰، ص ۲۵۱
گفتگو-به-زبانهای-مختلف-امام-حسن-عسکری-علیه-السلام (1).mp3
زمان:
حجم:
470.5K
گفتگو-به-زبانهای-مختلف-امام-حسن-عسکری-علیه-السلام (1).mp3
برگرفته از سایت زیر سایه حضرت خدیجه
#امام_حسن_عسکری ع
#داستان
سلام! من نصیر هستم از دوستداران اهل بیت علیهم السلام. در زمان امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در شهر مدینه زندگی میکردم. میخواهم برای شما چیزهای عجیبی که بعضی اوقات از امام حسن عسکری علیه السلام دیدم را تعریف کنم! مثلا اینکه امام با افرادی که عربی بلد نبودند، به زبان مادری خودشان صحبت میکردند تا آنها متوجه بشوند. مثلا زبان رومی، خزری، ترکی و ... در آن زمان در شهر ما کلاس زبانهای مختلف وجود نداشت و امام حسن عسکری علیهالسلام هم به شهر دیگری سفر نکرده بودند تا زبان آنها را یاد بگیرند! برای همین همیشه وقتی میدیدم امام به زبان دیگری صحبت می کنند خیلی خیلی تعجب می کردم!!! آخر چطور میشود بدون معلم و کلاس، این همه زبان آدمهای مختلف را بلد باشند؟
یک روز کنار امام حسن عسکری علیهالسلام بودم، در ذهنم به همین فکر می کردم که یک دفعه امام رو به من کردند و گفتند: «خدای بزرگ، امامِ خودش را براى راهنمایی بندههایش تعیین کرده، برای همین امتیازات ویژه اى به او داده و همه چیز را به او یاد داده است، مثلا علم آشنایى با تمام لهجهها و زبانها، حتّى زبان حیوانات! و خدای مهربان به ما امامان اجازه داده تا از حوادث و اتفاقات گذشته و آیندهی مردم خبر داشته باشیم. میدانی؟ اگر این امتیازها و ویژگىها نبود، فرقى بین امامان و بقیه ی موجودات نبود.»
امامان ما خیلی مهربان هستند. برایمان دعا میکنند و به فکر ما هستند.
منبع: بحارالا نوار: ج ۵۰، ص ۲۶۸
برگرفته از سایت زیر سایه حضرت خدیجه
#امام_حسن_عسکری ع
#داستان
به نام خداوند مهربان
دختران نوجوانِ قشنگِ زندگی!
🤚سلام به شما گلهایی که بوی بهشت میدهید! ✨
امروز میخواهیم با هم یک راز بزرگ را باز کنیم؛ راز "چگونه یک دختر نوجوان میتواند قهرمان زندگی خود باشد؟"💪
💪قهرمانی که نه با شمشیر، که با #ایمان، #اخلاق و #عشق، جهان را فتح میکند!
🎯 یک سؤال مهم: تو چه جور شیعهای هستی⁉️🤔
فرض کن یک نفر بپرسد: "#شیعه یعنی چی؟"
چه جوابی میدهی؟
فقط میگویی "من علی(علیه السلام) را دوست دارم"؟
یا میتوانی با رفتارت ثابت کنی که شیعه یعنی "نمونهٔ عملیِ خوبیها"❓🤔
📝امام حسن عسکری(علیه السلام) در یک جملهٔ طلایی به ما میفرماید:
🍃❣«اِتَّقوا اللهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ»❣🍃
یعنی: از خدا بترسید، زینت ما باشید نه ننگ ما! هر محبتی را به سمت ما بکشید و هر زشتی را از ما دور کنید.
🛡️ قسمت اول: اسلحهٔ مخفیت چیست؟ = "#تقوا"
#تقوا یعنی: یک محافظ نامرئی دور دلت!
مثل وقتی که در فضای مجازی هستی و یک لحظه تصمیم میگیری عکس یا حرف نامناسب نگذاری.❌
#تقوا یعنی: وقتی کسی پشت دوستت غیبت میکند، تو زبانت را کنترل میکنی.
#تقوا یعنی: وقتی کسی تو را میبینند، بگویند: "وا! این دختر چقدر پاک و باوقار است."
😌یادت باشد: #گناه مثل گرد و خاک روی 🪞آیینهٔ دل تو مینشیند.
اما #تقوا این 🪞آیینه را آنقدر روشن میکند که نور اهل بیت از آن میدرخشد!
💎 قسمت دوم: تو "زینت" ما هستی یا "ننگ" ما؟
☺️ #زینت بودن یعنی:
مثل یک الماس کمیاب باشی!🔮
یعنی وقتی با #حجابت، #ادبت، #مهربانیات و #صداقتت وارد جمعی میشوی، همه بگویند:
"اگر شیعهٔ علی(علیه السلام) اینقدر بااخلاق و پاک است، پس علی(علبه السلام) چقدر بزرگ است!"👏👏
😔 #ننگ بودن یعنی:
اگر با رفتار یا #پوشش_نامناسب، #حرف_نادرست یا #بیاحترامی به دیگران، کسی از دستت ناراحت شود و بگوید: "این که ادعای شیعه بودن دارد؟!"😔
این یعنی تو ناخواسته آبروی اهل بیت را برده ای!😨
👉 تو پرچمدار مکتب اهل بیتی؛ هر کاری که میکنی، مردم میگویند: "پس شیعه اینطور است."
❤️ قسمت سوم: عشقِ عملی؛ نه فقط حرف!
#عشق به اهل بیت فقط با ذکر و زیارت نیست؛ با عمل ثابت میشود:
👈· با مادرت با مهربانی حرف بزن.
👈· به دوستت در درس خواندن کمک کن.
👈· در شبکههای اجتماعی، پستهای پاک و امیدبخش بگذار.
👈· اگر کسی ناراحت است، با یک لبخند دلش را شاد کن.
اینها یعنی "#جذب_محبت" به سوی اهل بیت.
یادت باشد داستان "زکریا" که با رفتار خوبش، مادر مسیحیاش را مسلمان کرد؟
این قدرت یک #شیعهٔ_واقعی است!💪
🚫 قسمت چهارم: مدافع آبروی اهل بیت باش!
گاهی یک نفر کار زشتی انجام میدهد و میگوید: "من شیعهام!"
وظیفهٔ تو این است:
با #رفتارت، با #اخلاقت، با #پاکیات، ثابت کنی که "این رفتار، ربطی به اسلام و اهل بیت ندارد."
تو با عملت بگو: #شیعه یعنی مهربانی، یعنی پاکی، یعنی احترام.
🌸 جمعبندی: تو یک قهرمانی!
دخترم!
تو میتوانی با انتخابهایت دنیا را تغییر دهی:
✅· وقتی #گناه نکنی، یعنی برای امام زمان(عج) زینت شدهای.
✅· وقتی #حجابت را حفظ میکنی، یعنی داری از حضرت زهرا(سلام الله علیها) الگو میگیری.
👈· وقتی #راست میگویی، یعنی پیرو امام علی(علیه السلام) هستی.
👈· وقتی #مهربان میشوی، یعنی عشق حسین(علیه السلام) را در دلت زنده کردهای.
✨ عزیزم:
تو گلی از باغ #ولایت هستی.
عطر وجودت میتواند دلها را عاشق اهل بیت کند.
پس درخشنده باش،
پاک باش،
قوی باش.
باشد که همیشه زینتِ آستان اهل بیت(علیهم السلام) باشی.
🌹 سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک!
او که پدر امام زمان ماست، از ما میخواهد: #زینت باشیم، نه #ننگ!
والسّلام علیکم و رحمۃ الله 💖
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍#فدایی_مولا
✍#مجری_طرح_تربیتی_امین_پناهی
#استان_قم_ناحیه_۴
به نام خداوند بخشنده مهربان
دوستان عزیز، نوجوانان پرانرژی و امیدوار!
سلام✋
امروز میخواهیم با هم سفری کنیم به قلب یکی از جذابترین و پرحادثه ترین فصلهای تاریخ تشیع.
داستانی که مثل یک فیلم پرهیجان، پر از توطئه، فشار، اما در نهایت پیروزی است.🖥
موضوع: امام حسن عسکری؛ معمار عصر غیبت
تصور کنید در یک شهر نظامی، تحت شدیدترین نظارتها زندگی میکنید.
هر حرکتتان کنترل میشود،
هم دوستتان شناسایی میشند.
چرا⁉️🤔
چون حکومت وقت میداند شما صاحب اصلی این سرزمین هستید و روزی فرزندتان حکومت ظلم آنها را نابود خواهد کرد.
این، زندگی امام حسن عسکری (علیه السلام) بود.
امام عسکری؛ معمار واقعی هدایت
امام یازدهم،فقط یک امام نبود؛
او یک «معمار» بود.
او مسئولیت داشت جامعه ای را طراحی کند که برای اولین بار در تاریخ، باید بدون حضور فیزیکی امامش زندگی میکرد.
یعنی دوران "#حضور" تمام میشد و دوران "#غیبت" آغاز میشد.
مثل زمانی که معلم کلاس را ترک میکند و دانش آموزان باید خودشان درس را ادامه دهند.
امام عسکری (علیه السلام) معلمی بود که باید ما را برای آن روز آماده میکرد.
دو مأموریت فوقسخت:
👈1. معرفی امام بعدی:
در شرایطی که دشمن چشمش به دنبال پیدا کردن فرزند امام بود، چطور باید حجت بعدی خدا را به مردم معرفی میکرد؟
👈2. آمادهسازی ذهنها برای غیبت: چطور باید باوری را در دل شیعیان جا میانداخت که پس از قرنها زندگی با امامان حاضر، بتوانند بدون دیدن امامشان، #ایمان خود را حفظ کنند؟
فشار طاقتسوز عباسیان؛ نشانه عظمت امام
دشمن به دو دلیل امام را زیر شدیدترین فشارها قرار داده بود:
✅· دلیل اول: نفوذ اجتماعی امام
شیعه در آن زمان به یک قدرت عظیم فکری و اجتماعی تبدیل شده بود. این را از زبان وزیر خلیفه عباسی بشنوید:
پس از 🥀شهادت امام، برادرش "جعفر" نزد "عبیدالله" وزیر رفت و پیشنهاد رشوه داد تا مقام امامت را به او بدهند.
😡 وزیر با خشم به او گفت: «احمق! خلیفه آنقدر بر کسانی که پدر و برادرت را امام میدانستند شمشیر کشید تا آنان را از این عقیده برگرداند، ولی نتوانست... اگر تو در نظر شیعیان امام باشی، نیازی به خلیفه نداری!»
📚(الارشاد، جلد ۲، صفحه ۳۲۴)
این یعنی امام عسکری (علیه السلام) چنان نفوذی داشت که حکومت زورگو در برابر اعتقاد راسخ مردمش، احساس عجز میکرد!
✅· دلیل دوم: ترس از مهدی موعود
حکومت عباسی به خوبی میدانست مهدی موعود، نابودکننده حکومتهای ستمگر، از نسل امام عسکری (علیه السلام) است. دقیقاً مثل داستان فرعون و حضرت موسی.
بنابراین امام را زندانی کردند، تحت نظر گرفتند و حتی دستور قتلش را صادر کردند. اما توطئههایشان همیشه شکست خورد.
یک صحنه باورنکردنی از محبوبیت امام
حکومت مجبور بود امام را هر هفته دو بار به دربار ببرد تا تحت نظر باشد.
اما چه اتفاقی میافتاد⁉️🤔
وقتی امام به سمت دربار حرکت میکرد، هزاران نفر از مردم مشتاق در مسیر او جمع میشدند. آنقدر جمعیت زیاد بود که راه ها بند میآمد. و به محض دیدن امام، همه ساکت میشدند و با احترام برایش راه باز میکردند.
📚(مناقب آل ابیطالب، جلد ۴، صفحه ۴۳۴)
این یعنی قدرت نرم امام!
در دل همین فشارها، او چنان محبوبیتی داشت که خیابانهای سامرا را قفل میکرد.
سخن پایانی: درس امام عسکری برای ما نوجوانان امروز
امام به ما یاد داد که:
🔹· در سختترین شرایط هم میتوان مؤثر بود. او در حصر بود، اما شبکه شیعه را مدیریت و برای آینده برنامهریزی میکرد.
🔸· ایمان واقعی، از دل فشارها و سؤالها بیرون میآید. او مردم را برای دوران سخت غیبت آماده کرد؛ دورانی که شبهه ها زیاد است.
🔹· امیدوار باشیم. تمام فشارهای دشمن برای نابودی نور خدا بیفایده بود و وعده الهی محقق شد.
ما در دوران غیبت، سربازان امام زمان (عج) هستیم. مأموریت ما امروز، "#جهادتبیین" است؛ همان کاری که امام عسکری (علیه السلام) آغاز کرد.
💯باید با زبان نوجوانانه، حقایق را بیان کنیم، به شبهات پاسخ دهیم و جامعه را برای ظهور آماده کنیم.
پیروزی از آنِ ماست، چون تاریخ ثابت کرده است که نقشههای خدا همیشه پیروز میشود.💯💪
#در_مسیر_امام_عسکری
#جهاد_تبیین
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍#فدایی_مولا
✍#مجری_طرح_تربیتی_امین_پناهی
#استان_قم_ناحیه_۴
🦋بسم الله الرحمن الرحیم 🦋
🌈داستان کوتاه و زیبا 🌈
از کودکی حضرت معصومه سلام الله علیها❤️
روزی تعدادی از شیعیان، از راه دور برای پرسیدن سوالات دینی از امام کاظم علیه السلام خود را به شهر مدینه رساندند.
اما...
وقتی رسیدند، خادم امام کاظم علیه السلام گفت: امام به سفر رفتند مردم خیلی ناراحت شدند.
و گفتند حالا که امام در سفر هستند می شود پسر ایشان امام رضا علیه السلام را ببینیم؟
خادم گفت: امام رضا علیه السلام هم خانه نیستند. شیعیان، نا امید شدند.
خادم نامه هارا از آنها گرفت و گفت کمی صبر کنید...
کمی بعد، با جواب نامه ها برگشت.
شیعیان با تعجب پرسیدند اگر امام نیست پس چه کسی سوالات مارا جواب داده؟؟؟!!!
خادم گفت: برای این که شما از در خانه امام کاظم علیه السلام نا امید برنگردید، دختر ایشان سوالات شما را جواب دادند.
🌺🌺🌺🌺🌺
بچه های عزیز!
حضرت معصومه سلام الله علیها در سن کودکی بودند ولی علم بالایی داشتند، چون در کنار دو امام بزرگوار درس های زیادی یاد گرفته بودند و ایشان توانستند تمام سوالات شیعیان را پاسخ دهند.
شیعیان خیلی خوشحال شدند و بعد از تشکر بسیار، به سمت شهر خودشان راه افتادند.
در راه برگشت، امام کاظم علیه السلام را دیدندو ماجرا را برای ایشان تعریف کردند.
امام بعداز اینکه دیدند تمام جواب های دخترشان به سوالات شیعیان درست بود، بسیار خوشحال شدند و سه بار فرمودند: پدرش به فدایش
#داستان
#کاربرگ
#حضرت_معصومه
🌺نقاشی مذهبی ویژه شهادت حضرت معصومه سلام الله