چرا وقتی بهش سلام کردم گفت ممنون؟😕😂

چرا از "‌ کلیه‌ی" همکارانشون‌ تشکر میکنن‌ ولی از " کبدِ " همکارانشون‌ تشکر نمیکنن؟ مگه کبد چشه؟😕😅

پاۍ عقیدھ مان بمیریم بہ زینب قَـسَم ... یڪ دم ذلت نپذیریم بہ زینب قَـسَم !!'

فقط وقتایی که با یکی خیلی صمیمیم و خیلی دوسش دارم؛بی ادب میشم:)

عمیقا دلم می خواد خوندنشو شروع کنم... ولی باید برم به بقیه کارام برسم😪

من به این دلتنگی دچارم هر روز⛓

می بینم پاچه شلوار ملت از دم کوتاههه پس بگو 🤔😂 جریان عشق و عاشقی بوده🙄😪

زشته ؛قبیحه ولی هیچی مثل غیبت کردن نمی چسبه😅 اونم با روحا😂

لبخند بزن*

سو من سه جلد سوم کتاب هوای من هست. ١-از کدام سو:روایت داستان آقا جواد قصه که با خودش خود درگیری داره.. آیا مرگی هست؟! ٢-هوای من :داستان آرشام خان هست که با دوست دخترش سخت درگیر.. 😅😂 و اینکه اگر خدا لذت رو آفرید چرا نباید اونجور که دلمون میخواد ازش استفاده کنیم؟! ٣-سو من سه : هنوز کامل نخوندم🙂 ولی تا اینجا یه جورایی تکمیل کننده ی اون دو جلد هست. مکملشون! و به داستان زندگی وحید و علی رضا می پرداز. جواد، آرشام، وحید و علی رضا یه اکیپ از قشر توپ تهرانن از دنیا همه چی دارن جز آرامش! چرا؟! به افرادی که توی زندگیشون دنبال "چرا" هستن پیشنهاد میکنم. راستی احساس میکنم آقای مهدوی داستان زیادی غیر قابل دسترسیه و از گشتن دنبال یه همچین آدمی دست کشیدم.. بیاین سعی کنیم خودمون بشیم مهدی مهدوی! (رفقایی که این کتاب و خوندن میدونن من چی میگم😂😶) -پارادوکس