راهپیمایی به سبک شیرازی ها 😁

دلتنگی ؛ واژه‌ای بی‌معناست .. وقتی تو در تمام لحظه‌هایم نفس میکشی و از دور به من نزدیکی💔! حتی از اسمش هم درس‌ها میتونی بگیری .. مانند ابراهیم بت‌شکن .. مانند هادیِ هدایت کننده ! سرگذشت زندگی‌اش رو ورق بزنی پره از شکست بت‌‌های نفسانیِ ، جسمانی و روحانی .. ! هدایت کننده و پر از نور هدایت .. از بچه‌های محل بگیر تا سربازان حزب بعث:) سالگرد شهادتت مبارک داداش ابراهیم .. داداش ابراهیم من ، بهترین برادر دنیا ..❤️‍🩹 ممنونم که همیشه هوامو داشتی و کمکم کردی:)) هر چی بگم بازم کم گفتم .. خداروشکر میکنم که خدا منو با شما آشنا کرد .. دعام کن بتونم در راهی خرج بشم که شما خرج اون راه شدید 🌱.. شادی روح این شهید گرامی و بزرگوار صلوات ..

پیشنهاد میکنم حتما حتما کتابشون رو بخونید . سلام بر ابراهیم ۱ و ۲❤️‍🩹

••• تولد تولد تولدت مبارک ای تولد دوباره‌ی زندگیم♥️ دوستت دارم نه که الان از قدیم .. . ‌. زیباترین آوای من .. شیرینی دنیای من ‌‌.. ای بهترین آقای من ‌‌.. #روز_پاسدار | @mohebin_alzahra_ir |

روز سبزپوشا مبارک💚

‌ هرکسی لیاقت خدمت کردن در این لباس و شغل مقدس رو نداره .. قدر خودتون رو بدونید که امام حسین علیه السلام نگاه ویژه بهتون داشتند .. که در این مسیر خـاص گام بردارید :)) راهتون رو ادامه بدید چون شهدای ما باهمین لباس سبز پاسداری به درجه رفیع شهادت نائل شدن و روسفید و عاقبت بخیر❤️‍🩹 ! روز پـاسدار مبـارک ✨

سهم یك نیروی امنیتـی‌ از انقلاب چنـد متـر پرچمی‌سـت ك بعـد از شهادتـش دور تابوتش می‌پیچند!

ولی برنامه معلی یه برنامه ساده نیست:)

هم تبیین و روشنگری داره هم طنز حلال

از اون برنامه هاست که صداوسیما لازمش داره.

◖♥🎉◗ ماه ام‌ البنین...🎊😍 ‹ 🥳⇢ #ولادت‌حضرت‌ابوالفضل › ‹ ♥️⇢ #صلے‌الله‌علیڪ‌یاابوالفضل‌العباس › ‹ 🎉⇢ #گروه‌سرودنجم‌الثاقب ›

عرب‌ها عباس‌بن‌علی علیه‌السلام را مُستجار صدا می‌زنند؛یعنی پناهگاه.. شبی شیخ‌محمدرضا‌ازری شاعر مُخلصِ اهل بیت، قصیده‌ای در شأنِ ایشان سرود ... هنگامی که به این مصرع رسید : «یَومَ ابوالفَضل استجارَ به الهُدی؛ روزِ عاشورا، روزی است که حسین علیه‌السلام، مخزنِ هدایت، به عباس علیه‌السلام پناه برد.» صحّت این مطلب را از نظرِ خودش بعید دانست و اظهار داشت: شاید این سخن، مورد قبولِ امام حسین علیه‌السلام واقع نگردد! شعر را ناتمام رها کرده و به خواب رفت؛ در عالمِ رویا سیدالشهداء علیه‌السلام را دیدحضرت به او فرمودند : آنچه سروده‌ای صحیح است‌من به برادرم پناهنده شدم! مصرع دوم این شعر را با این جمله تکمیل کن: «والشَّمس مِن کَدِرِ العَجاجِ لِثامُها؛ در آن هنگام به عباس پناه بردم که بر اثرِ حمله.ها و درگیری و گرد و غبار، بین زمین و آسمان تیره و تار شده بود، بطوریکه نقابِ گرد و غبار جلوی نور خورشید را گرفته و هوا را تاریک نموده بود.» پ.ن؛ یا عباس؛ نَحنُ بحِماک یا عباس؛ ما همه در پناهِ توییم..!