eitaa logo
مکملِ‌من ؛
444 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
450 ویدیو
2 فایل
• ربمايكملني؛ شاید من را کامل کند!❤️‍🩹 • مینویسیم این‌جآ ، محتواهایی در عین بی‌محتوایی؛ • ظاهراً روشنفکر؛ باطناً الله اعلم...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 - دوست داشتم عاشقِ اون دخترِ مو مشکی بشم ؛ بدونِ این ك بفهمه . بدون این ك یه ذره حس کنه . . هرشب ساعتِ ۸ تنهایی میومد کافه و میشِست اون کنج و شروع میکرد به نوشتن . موقعی که سرش پایین بود موهای مجعدش مثلِ درختِ بیدِ مجنون آویزون میشد و کلی به دلبریش اضافه میکرد . . هرسری خودم میرفتم سفارشِش رو میگرفتم . یه قهوه ترک سفارش همیشگیش بود . همیشه هم قهوه اش سرد میشد و بدون این که لب بزنه به قهوه ؛ بلند میشد میرفت . چشماش شده بود تمومِ دلخوشیم . . و هرشب به امید این که چشمای درشتش رو ببینم . میرفتم بالاسرش و صداش میکردم تا سرش رو بگیره بالا . . و من هزار بار بمیرم و زنده شم . بعد فقط بگم که چی میل دارین و اون هم بگه همون همیشگی . از کتاب های رو میز متوجه شده بودم که عاشق اشعارِ شاملو هستش . . دوست داشتم برم بشینم کنارش بگم : پرِ پرواز ندارم امّا ، دلی دارم و حسرتِ دُرناها . میخواستم بدونه منم بلدم . . بدونه حسرتِ دوست داشتن و عاشق شدن‌رو دارم ؛ اصن از کجا معلوم . . شاید اسمش آیدا باشه . یه شب تصمیم گرفتم اشعارِ شاملو رو بنویسم ؛ و بچسبونم به دیوارِ رو به روش . . تا بیشتر سرش رو بالا بگیره . . تا بیشتر چشماش ذوق کنه . تا بیشتر بتونم چشماش رو ببینم . . هرشب که میومد شعرهای رو دیوار رو تغییر میدادم ؛ کارم شده بود همین . که ببینمش . که بیشتر عاشقش شم . یکسالی شده بود که تنهایی میومد کافه و میشست اون کنج و مینوشت . . منم اصلا نمیدونستم که دوست پسر داره یا نامزد . یا اصلا شوهر . فقط تنها چیزی که میدونستم این بود که سخت عاشقش شده بودم . یه شب از همین شب های شاملویی و عاشقانه های یواشکیِ من . . تلفنش زنگ خورد و سراسیمه از کافه بیرون زد . . بدون این که اصلا قهوه سرد شدش رو حساب کنه . دفترچه هاش و کتاب هاش رو جاگذاشته بود روی میز . بدون این که بخوام بخونمشون . درش رو بستم و گذاشتمش کنار تا فرداشب که میاد بهش بدم . چند شب گذشت و نیومد . امکان نداشت که این همه مدت کافه نیاد نه شماره تلفنی داشتم ازش . . نه نشونه‌ای تنها نشونی ك داشتم ازش همون صندلی کنجِ کافس ك خالیه . چند شبی بود که شعر های رو دیوار عوض نشده بود ؛ و هربار که چشمم میخورد بهش بغض گلوم رو فشار میداد . چند شبی حواس پرت شده بودم و همش یه قهوه ترک برای اون میزِ کنج میریختم . اصلا یادم نبود که نیست . دوماه گذشت و نیومد حتی وسایلش رو ببره . . اون تلفن کی بود؟! چی گفت؟! کجا رفت . دیگه نتونستم طاقت بیارم . . رفتم کتاب‌هاش رو گشتم که شاید شماره ای،آدرسی باشه . . ولی نبود . تا این ك دفترچه یادداشتش رو باز کردم و دومین صفحش رو خوندم : ‌± عاشقِ پسری در کافه شدم ك برایم قهوه ترک میاورد و من آن را سرد رها میکردم🫀 :)
ــ و شعر نوازشِ روحِ غمگین ماست🌱!'
[💚🌱] . • اگر خیر دنیا و آخرت و رشد علمی و معنوی می‌خواهید باید پدر و مادرتان را تکریم کنید ..! ــ علامه‌تهرانی . • [ @mokamel_ir ]
هدایت شده از قشـٰاع -
- علامه مجلسی فرمودند : شب ِجمعه‍ مشغول مطالعه بودم که به این دعا رسیدم ؛ بعد یک هفته مجدد خواستم آن را بخوانم که در حال مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که ما هنوز از نوشتن ثواب قبلی فارغ نشده‌ایم ! Gheshae|قشـٰاع .
17.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ تولدت مبارک داداش احمد🌿.. اصلا حواسم به زمان تولدتون نبود امسال .. یجوری خودتون یادم انداختین که .. پیشنهاد میکنم حتما کتابشونو بخونید:)) ملاقات در ملکوت .. شهیدی که به روز ، پولدار و نخبه بودن ولی اعتقاداتشون سر جاش بود ‌‌.. مدافع حرم شدن و از حرم خانوم حضرت زینب -س- دفاع کردن ممنونم که منو با خودت آشنا کردی داداش احمد من🌱! ممنونم که اجازه دادی در کنار بقیه شهدا که داداش میگم بهشون شما هم اجازه بدی بهت بگم داداش✨ :) سعید ولادک یا حبیب الله 💌 شهید احمد محمد مشلب .. ‌
بسـمِ‌الله...❤️‍🩹!
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[🤍🕊] . • من برایِ تو گریه میکنم تو برای من ؛ آقای من...💔!' . • [ @mokamel_ir ]
‌ ‌[🌻✨] . • مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی'عج' دعا برای بقای ِ ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می‌باشد . ــ آیت‌الله‌بهجت‌ . • [ @mokamel_ir ]
صرفا جهت اطلاع: نه پول شعور میاره، نه مدرک تحصیلی☺️
هدایت شده از . پنـاھ .🇮🇷
پناهیون میشه از ماهِ ما حمایت کنید🌙؟؟ https://eitaa.com/mahsin_scarf
هدایت شده از Die hard!
تو این دو سه روزِ سختی که گذشت خطاب به امام حسین(ع)، همش تو ذهنم این شعر رو میخوندم: هرچه خواهی بکن، از دوری دیدار مگو وحشت آباد مکن خاطر ویرانی را..!!
‌ ‌[🖤📼] . • میگن هوای همه رو داری و حواست به همه چی هست...من خیلی گناهکار تر از این حرفام...دارم تو گناهام دست و پا میزنم...خستم...از خودم و کارام خستم...از گناهام خستم...خیلی خسته:) یعنی حواست به منم هست آقای امام حسین؟... . • [ @mokamel_ir ]