هدایت شده از مجهولالهـویہ
حواسم پرت ِزیباییات شد .
من ِدست و پا چلفتی
نصف ِبیشتر ِشعرم را
ریختم زمین !
فقط ماند ؛
یک دوستتدارم ِساده :)
هدایت شده از . دلنویـس .
و علـی ؏' زهـرایش را اینگونـه
خطـاب میـکرد .. آرام دلِ علـي ♥️ :)'
همینطوری که نشستی تا دوستت بیاد
یه مصاحبه با رادیو هم انجام میدی و
باز منتظر میشینی🚶♀
امان از فکر و خیالاتی که یهویی سمت ادم
هجوم میارن و نمیذارن خواب به چشممون بره🚶♀