هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🔴 خون شهید
🔹 نه، هیچوقت خون شهید هدر نمیرود، خون شهید به زمین نمیریزد. خون شهید هر قطرهاش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون می گردد و در پیکر اجتماع وارد میشود.
📗 استاد مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص۸۷
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#سفرنامه_دمشق
خاطرات همسر شهید مدافع حرم
#سردار_حاج_حمید_مختاربند
#قسمت_بیست_و_یکم
انسان برای پرواز کردن نباید هیچ تعلقی به زمین داشته باشد. هر بار حاج حمید از سوریه میآمد ما این عدم تعلق به دنیا را کاملاً در رفتارشان میدیدیم.
یکییکی از تمام بچهها و نوههایش دل برید. همهی ما را خیلی دوست داشت ولی دیگر به هیچکداممان وابسته نبود و این موضوع در سفر آخر کاملاً به چشم میآمد.
ایشان خیلی سبکبال و نورانی شده بود.
در این سفر کوتاه بود که حاج حمید حرف از نشانهها زد، نشانههای شناسایی که اگر شهید شد و پیکرش پس از مدتی به دست ما رسید چگونه او را شناسایی کنیم.
یکی دو روز قبل از رفتن، مرا صدا زد و گفت: حاج خانم میدانی که دندان جلویی من شکسته است و یکی از دندانهای عقبیام هم...گریه امانم نداد.
حاج حمید با خنده ادامه داد: حاج خانم می دانی شهادت یعنی چه؟ شهادت یعنی من به بهشت میروم و منتظر شما میمانم تا بیایید...
بالاخره بعد از چند روز حاج آقا راهی سوریه شد. من و پسرم آقا محمدحسین او را تا فرودگاه امام خمینی همراهی کردیم. حدود یک ساعت در مسیر بودیم و محمدحسین از هر راهی که بلد بود میخواست در ایشان نفوذ کند تا از رفتن پشیمان شوند.
قبل از رفتنِ حاج آقا به جهاد سوریه، یکی از کارهای مهمی که انجام میدادند فعالیتهای فرهنگی بود.
ایشان در هر محلهای که ساکن میشدیم به دنبال جذب جوانان در پایگاههای بسیج مساجد بود. حاج حمید فقط به فکر فرزندان خود نبود بلکه به فکر تمامی جوانان محله بود تا از آنها سربازانی گوش به فرمان ولایت تربیت کند و در این راه از هیچ فعالیتی دریغ نمیکرد.
حاصل تلاشها و زحمات شبانه روزی این مرد خدا ساخت مسجد چهارده معصوم اهواز و بازسازی مسجد باقریه قم بود.
پسرم از این موضوع استفاده کرد و به ایشان گفت: ثواب کارهای فرهنگی که شما در قم و اهواز انجام میدادید کمتر از جهاد نیست. هر کسی توان انجام کار فرهنگی را ندارد و شما در این کار تجربهی زیادی دارید.
این صحبتها تا فرودگاه ادامه داشت تا زمانی که حاجی چمدانش را به دست گرفت و آمادهی رفتن شد. محمدحسین گفت: نتیجهی صحبتها چه شد پس؟
ایشان پاسخ داد: خیلی ممنون که مرا رساندی من رفتم، خداحافظ! و ما فهمیدیم که هیچ راه نفوذی به اعتقادات ایشان نمیشود پیدا کرد.
وقتی مطمئن شدیم رفتنشان قطعی است محمدحسین دوربین موبایلش را روشن کرد و با اینکه ما یک بار از هم خداحافظی کرده بودیم دوباره از ما خواست خداحافظی کنیم تا او فیلم بگیرد و این فیلم آخرین صحنه ای بود که از ایشان برایمان به یادگار ماند...
ادامه دارد
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd◽◻
کانال مسعود رضانژادتوکل ۱.mp3
زمان:
حجم:
11.21M
🔰 برنامه اخلاقی با موضوع: توکل (۱)
✓ اخلاق کاربردی - ارتباط توکل با علم اخلاق
🎵 کیفیت صوت: عالی
🧷 #اخلاقی
🎙 حجتالإسلام الهیفر
📅 ۱۶ دی ۱۴۰۲
✨🌟🌟🌟🌟🌟
🔰 عضویت در کانال گنج سعادت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸شیطان چطور انسان را نسبت به خداوند، طلبکار میکند؟🔸
انسان، تحتتأثیر وسوسهها، فکر میکند که ائمه (ع) به او توجه نکردهاند. شیطان، به انسان میگوید خدا به تو بیاعتنایی کرد و تو را دست کم گرفت تا در نتیجه انسان، حالتی طلبکارانه نسبت به خدا پیدا کند. وقتی هم که انسان این حالت را پیدا کرد، دیگر قدمش به سمت عبادت، محکم حرکت نمیکند و دلش به طرف مناجات، خوب پیش نمیرود؛ چون فکر میکند آنچه حقش بوده را به او ندادهاند و آنچه لازم داشته را خدا در اختیارش نگذاشته است. شیطان، راهش اینست که #کمبودها را بهعنوان #بیاعتنایی_خدا نسبت به انسان مطرح کند!
آن انسانی که کنار تو مینشیند و مدام از ضعفها، نقصها و مشکلات میگوید، خط او، خط شیطان است! آن انسانی که از خوبیها، پیشرفتها و نتایج میگوید، او خط خدا را تصویر میکند!
@haerishirazi
♦️♦️♦️...گاهی درخواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یا در وقت مشخص به تو خواهد رسید یا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستی , دعا به اجابت نمی رسد زیرا چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه هلاکت دین تو خواهد بود...♦️♦️♦️
نهج البلاغه,نامه۳۱(خطاب به امام حسن ع)
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸عشق به خدا، کَرۀ زندگیست🔸
عمری که با حوادث گوناگون میگذرد، شبیه مَشکی است که عشایر، با آن دوغ میزنند. به آن میگویند: نِعره. این مشک، مشک خاصی است. دو تا چوب، این طرف و آن طرفش نصب میکنند. ماست را که میبندند، میریزند در این مشک و بعد از آنکه گلوی مشک را بستند، شروع میکنند به تکان دادن آن. به این کار میگویند: نِعرهزنی. میزنند و میزنند، تا آن ماست، دیگر از حالت ماستی در میآید و میشود دوغ. در آن وقت، مقداری کَره روی آن جمع میشود. دوغش را مصرف میکنند و سرمایهشان همین کرهایست که بهدست آمده.
این زندگی، هر چیزش را که فکر کنی، دوغ است. اگر #عشق_به_خدا در آن پیدا شود، همان کره است.
@haerishirazi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#خاطره
همرزم شهید مدافع حرم
#سردار_حاج_حمید_مختاربند
شهید حاج حمید مختاربند (ابوزهرا )از طرف فرمانده قرارگاه بخاطر حسن رفتار وتجارب زیادی که داشتند، بعنوان مدیر داخلی ستاد فرماندهی قرارگاه حضرت زینب(س) انتخاب شده بودند ولی در اصل نیروی عملیات بودند.
با اینکه سنی از ایشان گذشته بود ولی در مدیریت دو تا پایگاه مهم قرارگاه مثل کوه استوار بودند و این باعث شده بود دیگه همه به این مسئله عادت کنند.
یعنی یک جور پشت گرمی بود برای بقیه فرماندهان که خیالشان از بابت ستاد و یه پایگاه دیگه در همون نزدیکی راحت باشه.
فکر کنم ایام حج سال 94 بود که برای قرارگاه ماموریت آمد که منتقل بشن قنیطره.
تقریبا ده یا دوازده روزی میشد بچه ها اونجا سخت درگیر بودند و یک بار هم هواپیمای اسراییلی بچه ها رو بمباران کرده بود.
حاجی به قنیطره رفتن و چند روزی اونجا بودند.
یکبار از پشت بی سیم شنیدم با ابو میثم مسئول عملیات صحبت میکردند.
ابو میثم بهشون میگفتن برگردید مقر ستاد، که اونجا بی صاحب مونده وحاجی زیر بار نمیرفتند.
اخرش هم به ابو میثم گفتند نکنه یادت رفته من نیروی عملیاتم .
ابو میثم هم با شوخی به زبان آذری گفت: (بو سری گلسم سنی بوشارام حاجی)این سری که اومدم شما رو طلاق می دم حاجی.
غافل از اینکه همون روزها حاجی دنیا رو طلاق داد. روحش شاد، راهش پر رهرو.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🍃🌷🍃🌷
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd◽◻
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم ... | در آینده ایران و اسرائیل، تقابل مستقیم خواهند داشت 🔸
📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - انتهای دهۀ ۶٠)
⚔️ امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «#ولایت_اهلبیت(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و «#ولایت_یهود برای مسلمانان ناخالص».
هر دوی این ولایتها #در_حال_رشد هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه میخواهم بگویم! در اینطرف، ولایت امام دارد سر بلند میکند. در آنطرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند میکند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشدهاند، بهخاطر این است که این دو ولایت هنوز بهاندازۀ کافی به #رشد_نهایی خودشان نرسیدهاند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است.
⚔️ کسانی که با امام مخالفت میکنند، اینها میمانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشدهاند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر #رودررو خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ #مستقیماً ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهلبیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمیتوانند زیر بار یهود بروند، میبینند که چارهای جز قبول ولایت اهلبیت(ع) ندارند. آنوقت، اهلبیت(ع) رشد میکنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودیصفتان، سراغ امام زمان(ع) میآیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد.
⚔️ شما میپرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهلبیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهلبیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، #یهود_این_امتاند.
زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همانچیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان میگوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونهای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، #ولایت_فقیه، همان تجلّی ولایت اهلبیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به #ولایت_یهود منتهی خواهد شد!
⚔️ #سرنوشت_این_انقلاب را برایتان گفتم تا اگر سختیها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهلبیت(ع) باشد را تحت فشار قرار میدهند. این شخص اگر به درد اهلبیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون میآیند و به صف شما میپیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند.
@haerishirazi
♦️♦️♦️...خشم را فروخور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده ام...♦️♦️♦️
نهج البلاغه,نامه۳۱( حقوق دوستان ,خطاب به امام حسن ع)
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🟢 «اسلام دین شمشیر است» به چه معنا صحیح است؟
🔹اسلام دین شمشیر است اما شمشیرش همیشه آماده دفاع است، یا از جان مسلمین یا از مال مسلمین یا از سرزمین مسلمین.
🔸بله، اسلام یک مطلب را از آنِ بشریت میداند؛ اسلام هر جا که توحید به خطر بیفتد برای نجات توحید میکوشد، چون توحید عزیزترین حقیقت انسانی است.
🔹این آقایانی که راجع به آزادی بحث میکنند نمیدانند که توحید لااقل در حد آزادی است، اگر بالاتر نباشد و قطعاً بالاتر است.
🔸این را من مکرر در مجالس گفتهام: اگر جان شما مورد حمله قرار گرفت آیا میگویید من نباید به زور متوسل شوم، بگذار مرا بکشد؟ نه. همچنین میگوییم اگر ناموس کسی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع کند؛ اگر سرزمین مردمی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع کنند. تا اینجا کسی بحث ندارد.
🔹اگر جان یا مال و یا سرزمین مردمی مظلوم مورد تجاوز ظالمی قرار گرفت آیا برای یک شخص سوم شرکت در دفاع از مظلوم کار صحیحی است یا نه؟ نه تنها صحیح است بلکه بالاتر از وقتی است که از خودش دفاع میکند، چون اگر انسان از آزادی خودش دفاع کند از خودش دفاع کرده اما اگر از آزادی دیگری دفاع کند از آزادی دفاع کرده که خیلی مقدستر است.
🔸اگر کسی برای دفاع از علم بجنگد چطور؟ همینطور است. برای نجات صلح بجنگد چطور؟ همینطور است.
🔹توحید حقیقتی است که مال من و شما نیست، مال بشریت است. اگر در جایی توحید به خطر بیفتد - چون توحید جزء فطرت انسان است و هیچ وقت فکر بشر او را به ضد توحید رهبری نمیکند بلکه عامل دیگری دخالت دارد - اسلام برای نجات توحید دستور اقدام میدهد.
🔸ولی این معنایش این نیست که میخواهد توحید را به زور وارد قلب مردم کند، بلکه عواملی را که سبب شده است توحید از بین برود از بین میبرد؛ عوامل که از بین رفت فطرت انسان به سوی توحید گرایش پیدا میکند.
🔹مثلًا وقتی تقالید، تلقینات، بتخانهها و بتکدهها و چیزهایی را که وجود آنها سبب میشود که انسان اصلًا در توحید فکر نکند از بین برد، فکر مردم آزاد میشود به تعبیری که قرآن درباره حضرت ابراهیم میفرماید.
📗استاد مطهری، سیری در سیره نبوی(ص)، ص۱۹-۲۱۸(با تلخیص).
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#سفرنامه_دمشق
خاطرات همسر شهید مدافع حرم
#سردار_حاج_حمید_مختاربند
#قسمت_بیست_و_دوم
حاج حمید به سوریه برگشت و چند روز بعد من هم راهی اهواز شدم.
بعد از فوت مادرم، پدرم تنها شده بود و به رسیدگی بیشتری نیاز داشت. البته ایشان در آپارتمانی زندگی میکرد که برادرهایم و یکی از خواهرهای حاج حمید در آن ساکن بودند ولی مدتی طول می کشید تا به شرایط جدید زندگی و نبود مادرم عادت کند.
چند هفته کنار پدرم بودم و بعد به قم برگشتم.
اوایل شهریورماه عروسی خواهر زاده حاج آقا بود و ایشان گفته بود اگر برایم مقدور شد به ایران می آیم.
عروسی در قم برگزار میشد و تمام بستگان حاجی از اهواز و شوشتر برای شرکت در مراسم به قم آمدند.
شبی که همه ی آنها در منزل ما حضور داشتند حاج حمید از سوریه تماس گرفت و با تک تک آنها احوالپرسی کرد و خوش آمد گفت.
همه از اینکه برای مراسم شادی کنار هم هستیم خوشحال بودیم ولی در عمق وجودمان جای خالی حاج حمید ناراحتمان میکرد.
دو سه روز بعد مراسم به پایان رسید و هنگام خداحافظی با خواهر حاج آقا ناخودآگاه اشکهایم سرازیر شد. خواهر حاج حمید شباهت زیادی به ایشان داشت و با دیدنشان، چهره حاجی در نظرم مجسم میشد.
آن روزها حالات روحی ام تغییر کرده بود و با اندک بهانه ای گریه میکردم.
انگار می دانستم باید به تنها زندگی کردن و دوری از حاج حمید عادت کنم.
طولی نکشید که دلتنگی به سراغم آمد و با ایشان تماس گرفتم و خواهش کردم که برای دیدنشان به سوریه بروم.
نیمه شهریورماه بود که مقدمات رفتنم به سوریه فراهم شد....
ادامه دارد
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🟢 خداوند تنها نیروی قابل اتکال
🔹نوشتهاند كه در يكى از جنگها رسول اكرم(ص) از لشكر كناره گرفت و در روى تپهاى در حدود اردوگاه خودش استراحت كرد و به خواب رفت. اتفاقاً يكى از افراد شجاع دشمن در حالى كه گردش مىكرد نگاهش به رسول اللَّه(ص) افتاد و او را شناخت. بسيار خوشحال شد از اينكه او را تنها يافته و الآن او را خواهد كشت.
🔸در حالى كه رسول اللَّه(ص) خوابيده بود وى بالاى سرش فرياد كشيد:
محمّد تو هستى؟ حضرت نگاهى كرد و فرمود: آرى من هستم. گفت: چه كسى مىتواند تو را از دست من نجات دهد؟ رسول الله(ص) بدون درنگ فرمود: خدا.
🔹آن مرد كه چنين انتظارى نداشت گفت: الآن به تو نشان خواهم داد. يك قدم عقب رفت تا ضربت خود را قوىتر بزند. ناگهان پايش به سنگى اصابت کرد و محكم به زمين خورد. حضرت به سرعت از جاى خود برخاست و بالاى سرش ايستاد و فرمود: چه كسى تو را از دست من مىتواند نجات بدهد؟ اينجا بود كه آن مرد از روى فطانت پاسخ داد: كرم تو! رسول الله(ص) او را عفو فرمود.
📝استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۲، ص۴۶
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir