نوبت ضربهای عجیب رسید !
یازده بار آسمان غش کرد ؛
حرمله سمت خیمهها میرفت . .
در حرم معجری جوان ، غش کرد
وای از ضربهی دوازدهم . .
ضربهای که سنان پسندتر است
شمر با دستهای لرزان گفت :
چهکسی نیزهاش بلندتر است ؟ 💔
مُنیب .
-
دست ِامامزمانتون باشید ،
عباس دست ِامامزمانش بود .
وقتی بر زمین افتاد انگار دست
ِحسینبنعلی بر زمین افتاد ؛
بعد از شهادتش حسین گفت :
کمرم شکست ، بیچاره شدم !
رسم سربازی را از مکتب ِ
عباسبنعلی یاد بگیرید . .
- حاجاسماعیلرمضانی ؛
مُنیب .
آقایِ دلتنگی به وقت ساعتِ هشت ؛ ماها که دلمون پر میکشه سمت صحن و سراتو بغض راه گلومونو میگیره و
تمام میشود و آفتاب میتابد ،
غمی نبوده به عالم که ماندنی باشد . .
[ الا غم ِحسینع : ) . ]
مُنیب .
وای از ضربهی دوازدهم . . ضربهای که سنان پسندتر است شمر با دستهای لرزان گفت : چهکسی نیزهاش بلند
مرا شنیدن این نَقل، بیشتر لرزاند ؛
که قاتلان تو دیشب، نماز شب خواندند .