سجدهٔ انسان ، سختترین و کمرشکنترین حالت ، برای ابلیس است .
مگر نه اینکه ابلیس ، بخاطر تکبر و غرور ، از سجده بر آدم امتناع کرد و راندهٔ درگاهالهی و مطرود و ملعونِ همیشگی شد ؟
- محسنقرائتی | رازِ نماز ؛
مُنیب .
-
ما شما را لوکس و لاکچری دوست نداریم . از همان وقتی که با قطار رجا تِلِق و تولوق کناٰن دست به دستِ مامان ملیحه درحالیکه چاٰدر حریر نقش ترمه را زیر سینه پیچ داده بود منتظر مینشستیم تا بیاییم دستبوسی ، از هماٰن صبحی که دمپایی لاانگشتی پا زدیم و دویدیم گوهرشاد ، از هماٰن وقتی که گاز زدن اشترودلهای داغِ سسمالی شده لبِ جوبهای خیابان امام رضا «ع» شُد وعدهٔ بهشتی ، از هماٰن وقتی که یک پَر نباتِ زعفرانی یا فیشِ غذای حضرتی شُد غایتِ ثروت و حاجت روایی ، از هماٰن وقتی که مقابل بابالجواد جیب و شلوارمان را گشتنی که خدای ناکرده تیزی نداشته باشیم ، کسی از ما نپرسید چرا جوراب لنگه به لنگه پا زدی یا پیراهنِ دو قواره بزرگتر تن کردهای و برای هیچکس اهمیتی نداشت از نافِ تهرانیم یا روستای دور افتاده . از هماٰن وقتهاٰ ساده دوستت داشتیم !
و مامان ملیحه میگفت :
« تو سادهها را میخری ! »
- میمساداتهاشمۍ -
آنان که به من بدی کردند ،
مرا هشیار کردند !
آنان که از من انتقاد کردند ،
به من راه و رسم زندگی آموختند .
آنان که به من بیاعتنایی کردند ؛
به من صبروتحمل آموختند .
آنان که به من خوبی کردند ،
به من مهر و وفا و دوستی آموختند . .
پس خدایا به همهی آنانی که باعث
تعالی دنیوی و اخروی من شدند ،
خیر و نیکی ِدنیا و آخرت عطا بفرما :)
- شهیدمصطفیچمران ؛
بعضی موقعها تو زندگیـت ،
انقدر بهت هجمه و فشار و . .
از این چیزا وارد میشه که ،
میری یهگوشه ، دو زانو رو بغل
میکنی ؛ رو میکنی به آسمون
میگی خدایا مندیگه نمیتونم ،
نمیکِشم . .
نمیدونیا ولی تو ناخودآگاهت داری
آیهی ‹ قرآن › رو میخونی !
اونجایی که پیغمبر خدا ، به خدا میگه
: فدَعا ربَّهُ انّی مَغلوبٌ . .
من مغلوب شدم ، من خسته شدم :)
فأنتَصر !
از دست اینا نجاتم بده ، بهدادم برس
من تنهام . .
همون لحظه ، خدا به بندههاش میگه :
وأصبر لِحکم ربِّک فإنکَ بأعیُنِنا !
یعنی تو صبر کن ، آروم باش که در
محافظت کاملِ ما قرار داری :)
یعنی اصلا توجه نکن چی بهت میگن ،
چیکارت دارن ، ناراحت نشو بابا ؛
- ولی به آدم چقدر حال میده کہ
خدا پشتسرش باشه :))) 💘 *