eitaa logo
مُنیب .
1.1هزار دنبال‌کننده
243 عکس
252 ویدیو
2 فایل
هوالباقي ؛ ‌‌ بازگشته‌ام به سویت ، یا من کل شئ منیب إليه .. ‌ - متکی بر اول روانشناس عالم ، علی‌ع . - متون ِمکتوب را به روح بسپارید ! ‌‌‌ * في آغوش الله .
مشاهده در ایتا
دانلود
4.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌ - - پدرم گفت علی ، قفل ِزبانم باز شد ؛ پس‌ از آن دم‌به‌دم ِهر دم ِمن بود علی :)
مُنیب .
-
‌ شُكـراً لِعنايتك الدائمة . . بروحي المُتعَبه سَيدي حُسَـين ؛ [ از مراقبت دائمی ِشما برای روح ِخسته‌ام‌ سپاسگزارم آقایِ امام حسـین ] . ‌
- بسم‌الله .
‌خدا هست ، خدا دوسمون داره . . اینکه تو احساس‌تنهایی میکنی ، یه احساس کاذبِ ؛ احساسی که حضرت‌آدم'ع هم کرد و ابلیس اومد گفت : به فکر خودت باش ! ما موجوداتی هستیم که خودمون میتونیم ارزشِ خودمون‌رو پیدا کنیم و ارتقا بدیم ، مثل فرشته‌ها که یه ارزش ثابت دارن ، نیستیم . پس ما واسه اینکه بتونیم ارزش خودمون ‌رو ارتقا بدیم ، خدا بهمون [ آزادی ] داده !
بعد باید چند جور علاقه بهمون بده . . هم علاقهٔ به خوبی‌ها و هم علاقهٔ به بدی‌ها و پلشتی‌ها . چون اگه یه‌جور علاقه به‌ما می‌داد ، ما همیشه یه انتخاب داشتیم و آزادی‌مون هم معنایی نداشت ! پس ما باید تو وجودمون علاقه‌های متعدد وجود داشته باشه ، وقتی علاقه‌های متعدد وجود داشت و ما آزاد بودیم ، خدا باید مارو در شرایطِ امتحان قرار بده ! یعنی چی ؟ یعنی مارو سر دوراهی‌ قرار بده که [ انتخاب ] کنیم . . دوراهی‌ که بنظر میرسه هرکدوم از این مسیرها ، به‌ نفعِ ماست !
هم باید شرایط دوراهی برای ما پیش بیاد ، هم سر دوراهی قرار بگیریم . هم باید علاقه‌های مختلف در وجود ما باشه تا ما ارزش پیدا کنیم ؛ که از این قوهٔ آزادی خودمون استفاده کنیم و انتخابِ خوب کنیم . در یه همچین شرایطی که انسان قرار گرفت ، خدا باید کمی پنهان بشه :) [ بحث ایمانِ به غیب پیش میاد ! ] برای اینکه انسان ارزش پیدا کنه ، مجبوره خدا یکم سکوت کنه ! اینجاست که ابلیس لعین میتونه به راحتی از تنهایی آدم سوء استفاده کنه !
جد ما ، حضرت‌آدم'ع رو در بهشت به اشتباه انداخت ، خدا نیومد جلو ! خدا بهش فرمود : این درخت ممنوعه‌ست ، بهش دست نرن ، ولی بقیه درختارو بردار ! ابلیس اومد و از تنهایی آدم استفاده کرد ؛ این آدم تا تنها موند ، ابلیس اومد گفت میخوای من یه‌کاری کنم که تو جاودانه شی تو بهشت و یک پادشاهی پیدا کنی که هرگز این پادشاهی از بین نره ؟ و آدم یک لحظه مهربانیِ خدا رو فراموش کرد . . فکر کرد تنهاست و باید به فکر خودش باشه :) بد شد و اشتباه کرد !
حضرت‌آدم'ع چرا اشتباه کرد ؟ چون نگران فرداش شد ! کی نگران فردای خودش میشه ؟ کسی که احساس نمیکنه که یه محبتی داره اونو حمایت میکنه . . فضای زندگی به شکلی هست که ما احساس ‌تنهایی میکنیم ، بخاطر امتحان‌ها و ارزش‌های ما خدا کمی پنهان میشه ، و ما تو خیال‌مون میگیم که خدا هم دیگه دوسمون نداره ، زود زود جواب مونو نمیده ! و کارمون به اونجایی میرسه که حس میکنیم کسی مارو دوست نداره ؛ کسی هوای مارو نداره :)
و از اون فضایِ زیبای کودکی می‌آییم بیرون ! اون فضا چیه ؟ اینه که یه بچه هیچوقت نگران غذای فردا ظهرش نیست ! میگه مامان میپزه دیگه . . اگه بهش بگی حالا اومدیم و مامان بهت غذا نداد ، یه نگا بهت میکنه و میگه تو نمیفهمی ؟ مامان به من غذا نده ؟ تو شعور نداری ؟ اون مامانِ ها ! میشه ما اینجوری زندگی کنیم ؟ برای فردا کار کنیم و نگران نباشیم . . ؟
چرا ما فراموش میکنیم مهربانی خدا رو و حتی به خدا ، سوءظن هم پیدا میکنیم ؟ چون صحنهٔ زندگی ما ، صحنهٔ امتحانِ باید یه مقدار تنها باشیم ، و ما فکر میکنیم که کلا تنهاییم ! وقتی فکر میکنیم کلا تنها هستیم ، مثل حضرت‌آدم'ع فکر آیندهٔ خودمون می‌افتیم ؛ یه شیطان نامرد و لعینی هم هست که مدام مارو وسوسه میکنه که به شجرة‌ممنوعه نزدیک شیم . . !
نترس ! خدا هست ؛ خدا مارو دوست داره :) هیچوقت بخاطر احساس‌تنهایی ، به سمت شجرة‌ممنوعه نریم ! [ خدا خیلی مهربانِ . 💙 ]