مُنیب .
-
؛
اگر یك روزی ذرات عالم شهادت بر غفلتها و
گناهانمان دادند و داشتند به سمتی که نباید ،
میبردند ..
ای تار و پود فرشهای حسین «ع» ،
شما شهادت بدهید که ما از فراق و دلتنگی
برای شما اشك ریختیم .
ای کتیبههای مشکی مزین شده به مجالس ،
شما شهادت بدهید که چقدر مشتاقانه
انتظار محرمش را کشیدیم .
ای چوبهایی که حسین «ع» انتخابتان کرد و
درب حریمش شدید ،
شما شهادت بدهید که لبهایمان از حسرت
بوسه بر شما سوختند .
ای دیوارهای ِخوشبخت حرم عزیز خدا ،
شما شهادت بدهید که دستهایمان از حسرت
نوازش شما چروکیده شدند .
ای ذرات ِمعلق در کوی حسین «ع» ،
شما شهادت بدهید که نفس هایمان در
حسرت استشمام شما به تنگ آمد .
ای عرشی ترین شش گوشهی عالم
نواهای عاجزانهمان را که فراموش نمیکنی ؟
ما هم شهادت میدهیم دوستت داریم ..
عزیز دل ما ، آقای ابیعبدالله :))))))
- آرزوهاینزدیك | ۱٤٠٤/٠٤/٠٤ .
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-
اینجا معراج شهداست ؛
لحظاتی از وداع خانوادههای شهدای
حملهی اسرائیل .. 💔
؛
فهیمه ، عروسم ، معلم دینی دبیرستان بود . خوشرو ، آرام و فداکار . از آن زنهایی که بیصدا کوه به دوش میکشند .. همه سختیهای زندگی را به جان خرید تا مصطفی به این جایگاه برسد و به عنوان یک دانشمند هستهای به وطنش خدمت کند . نمیدانم چرا زبانم بیاختیار از پیکرها میپرسد ، اما دل شنیدن جواب را ندارم . بیشتر از یک هفته گذشته و هنوز هیچ نشانی از فاطمه و فهیمه نیست . خانهشان آنقدر ویران شده که پیداکردنشان سخت است . میدانم ! تا فاطمه پیدا نشود ، فهیمه هم پیدا نمیشود . هرجا هستند ، کنار هماند ، مثل همیشه .. شانههایم میلرزد ، اما شانههای مادربزرگ نه : « دلم را سپردهام به حضرت زهرا . اگر نگاهش را شامل حالمان کند ، پیکرشان را به ما میرساند . اما اگر نه عیبی ندارد مگر حضرت فاطمه مدفنش مشخص است که فاطمهی ما مزار داشته باشد ؟ »
حمید بن مسلم گوید :
وقتی که علی اکبر علیهالسلام به خاك افتاد
گویا یک زنی [ حضرت زینب ] را میدیدم
که با سرعت از خیمهها به سمت معرکه
میآمد و ناله و فریاد سر میداد که :
ای کاش قبل از امروز ، کور بودم !
ای کاش که خاك را ، بالشت سرم میکردم !
ای کاش مرگ ، زندگیام را میگرفت و تو را
اینجور کشته نمیدیدم ! :)
- معالی السبطین ، ج١ ، ص۴٠٩ .