روضه حضرت قاسم ع - استاد منذر.mp3
زمان:
حجم:
904.4K
┈┅ ❁❁ ┅┈
🎶 #پادکست_عاشورایی
💥 قاسم بن الحسن؛ یادگار مجتبی (علیهماالسلام)
🎙پای روضه استاد مُنذِر (ره)
▫️ شب ۶ محرم سال ۱۳۸۲؛ شهر ری؛
▫️نوحهخوانی: محمود کریمی
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ آیا عزاداری امام حسین (ع)، اختراعِ صفویّه است؟
👈 جواب قاطع علامه جعفری (ره)
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
♨️ چطور جرأت کردید کار حضرت عباس علیه السلام را رد کنید؟!
👈 توبیخ استاد منذر (ره)، نسبت به وانهادن کار علمدار کربلا
✍ حجتالاسلام سید عبدالهادی فاطمی🔻
1⃣ سال ۷۴ یا ۷۵ بود که مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی ربانی خلخالی (نویسنده فقید مجموعه آثار: "چهره درخشان قمر بني هاشم ابوالفضل العباس سلام الله علیه "و "ستاره درخشان شام، حضرت رقیه سلام الله علیها" و "شهدای روحانیت شیعه" و آثار دیگر)، با بنده تماس گرفتند. ایشان در گفت و گوی تلفنی فرمودند متن جلد اول کتاب ارزشمند "چهره درخشان قمر بني هاشم عليه السلام " آماده شده ولی برای چاپ نیاز به ویراستاری دارد و اگر ممکن است شما این کار را انجام دهید. با وجود آن که در آن ایام نزدیک منزل ایشان (واقع در شهر قم، خیابان دورشهر، کوی صدوق) ساکن بودم، آشنایی با ایشان نداشتم لذا پرسیدم چطور شده برای این کار به بنده مراجعه کردید؟ معلوم شد استادم حجت الاسلام و المسلمین ابوالحسنی (منذر) از حسن ظن و نظر لطفی که به حقیر داشتند مرا به ایشان معرفی کردهاند.
2⃣ اکنون که بیش از ۲۵ سال می گذرد فراموش کردهام که آن زمان چه مشکلی داشتم ولی اجمالا به خاطر دارم که به جهتی گرفتار بودم و مرحوم آقای ربانی خلخالی هم برای انتشار کتاب شتاب داشتند. وقتی دیدم شرایط من طوری است که کارشان زمین می ماند از ایشان عذرخواهی کردم. با فاصله کوتاهی از جواب من به مرحوم آقای ربانی، مرحوم استاد ابوالحسنی منذر با ناراحتی به من فرمودند:
🔹چطور جرأت کردید کار حضرت عباس علیه السلام را رد کنید؟!
این اعتراض ایشان به بنده حقیر از یک سو مبتنی بر اعتقادی عمومی بود که شیعیان (و حتی مخالفان) در رابطه با حضرت ابوالفضل علیه السلام حریم میگیرند و معمولا جرأت خیلی کارها [یا ترک فعلها] را که در حال عادی از آنان سر میزند؛ نسبت به محضر مقدس ایشان ندارند! (مثل قسم حضرت عبّاس علیه السلام که از فرط اهمیّت ضرب المثل شده و کسی جرات تخطّی از آن را ندارد) و از سوی دیگر عُمق اعتقاد و غیرت ایشان را به کارهای مربوط به اهل البیت عصمت و طهارت علیهم السلام میرساند؛ چرا که پس از عذرخواهی بنده، خود ایشان کارهای خود را رها کردند و شخصاً کار را به عهده گرفتند و با چنان ظرافتی به انجام رساندند که هر کس کار اولیه و کار چاپ شده را کاملاً دیده باشد، متوجه زحمات ایشان میشود. ضمنا بعدها که متن چاپ شده را ملاحظه کردم نام ایشان را در ردیف کسانی که کارهای کتاب را انجام دادهاند ندیدم و با روحیهای که از حضرت استاد سراغ دارم میدانم که ایشان برای اینکه اینگونه کارها را کاملاً خالصانه به محضر آن بزرگواران تقدیم نمایند اولا بدون هیچگونه چشمداشت مادی میپذیرفتند و ثانیاً اجازه نمیدادند ذکری از نامشان در کتاب بشود. به هر حال، قسمت این بود که این حقیر، ذکر خیری از مرحوم استاد و مرحوم شیخ علی ربانی خلخالی، سربازان مخلص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بنمایم. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روضهخوانی عالم اهل تسنّن
👈 مصیبت عطش کربلا و چوب خیزران
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 روضه عالم اهلتسنّن برای سیدالشهداء (ع)
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
▪️«نماز عاشورا» (بخش اول)
✍ استاد علی ابوالحسنی منذر (ره)🔻
1⃣ [پروازِ دلها تا پهندشتِ نینوا]
چشم سر مىبندیم و چشم دل مىگشاییم، و دَمى... این سو و آن سو را مىنگریم. دو سوىِ این پهندشتِ تفتیده را که «نینوا» و «کربلا»یش خوانند...
آفتاب، گویى، چند صد گز پایینتر آمده و راست، چشم در چشمِ پیکارى شگرف دوخته است. هُرمِ نگاهش، چُنان سوزنده است که عَرَق در سینه شریعه فُرات مىخشکد...
این سو و آن سو، دو جبهه در برابر هم صف کشیدهاند؛ یک سو: جبههاى پُرشمار و صدرنگ که تا بُنِ دندانْ مسلّح است و منشورِ حکومت رى را در جیب دارد؛ دستى بر شمشیر و دستى بر کیسه سکههاى زر سرخ. و سوى دیگر: جبههاى اندکشمار که «قلبها» را نه در زرهها، که بر زرهها بسته و مرگ را ــ صبور و مصمّم ــ به پیشواز رفته است. روزى شگفت است و، مردانى شگفت و پیکارى شگفت...
گویى، تاریخ را قُرُق کردهاند و لوحِ محفوظ را گشوده، و در رویدادى خونین، که از آغاز تا انجامِ آن یک روز بیشتر نیست، تقدیر انسان را تا پایان تاریخ، تا قیامت کبرا، رقم مىزنند...
2⃣ [فرهنگ و آهنگِ نماز در صفوف عاشورا]
در این سو ــ جبهه امام را مىگویم ــ نماز، پروازِ روح است و معنىِ زندگى؛ جامى لبالب از شربتِ حیات، آینه اخلاص و افتادگى، و... منشورِ عصیان علیه هر چه و هر که بر خدا و خِرَد، عاصى است. و در آن سو ــ جبهه یزیدیان را مىگویم ــ نماز، جسمى بىجان است، بازیچه زور و نیرنگ، و ابزارِ ریاکارى و تزویر... وصلهاى سخت بیقواره بر دامن زندگى.
این سو: شب، روشنتر از روز است، و روزْ چراغى فروزان فراراه زندگى انسان. آن سو: روز، تاریکتر از شب است، و شب، بَرَهوتى که ساعتها اندیشه در آن، سرانجام، دستیابى به مُلک دوروزه رى را از خونِ عزیزترین کسان پیمبر، فراتر مىشمرَد! چه مىگویم؟ اندیشهاى در کار نیست، و همه چیز تنها بر مدارِ هوس مىچرخد. دَور بستهاى از خواب و خور و شهوت.
این سو: نماز، چونان چشمه، پاک و زلال است، و آن سو: نماز، تیره آبى عَفِن که ... به فاضلاب کاخ سبز شام آلوده است.
این سو: نماز، محور است؛ ستون خیمه زندگى است، و آسیایى که همه چیز گِرد آن مىچرخد، و آن سو: نماز، حاشیه است، حاشیهنشینِ زر و زور، و به متن زندگى راه ندارد، مگر آن زمان و آن سان که خودکامگان اجازه دهند...
ادامه دارد...
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
▪️«نماز عاشورا» (بخش اول) ✍ استاد علی ابوالحسنی منذر (ره)🔻 1⃣ [پروازِ دلها تا پهندشتِ نینوا] چش
🔺مقالتی که بخش اول آن منتشر شد، یکی از دلنوشتهها و سوگسرشتههای استاد علی ابوالحسنی مُنذِر، نویسنده توانا و مورخ نامآشنا، درباره عاشوراست که تقابل جبهه حق و باطل را در کمال ظرافت و اختصار به تصویر کشیده و فرهنگ و آهنگ نماز را در هر دو جبهه، باز میجوید. متن حاضر قبلاً در افق حوزه منتشر گردید.
💥بخش دوم نوشتار، اینک تقدیم نگاهتان میشود🔻
🔰 نماز عاشورا
(بخش دوم)
✍ دلنوشتهای از استاد ابوالحسنی (منذر)🔻
... در این سو [لشکر سیدالشهداء علیهالسلام]، نماز فلسفه زندگى است، و اُلگوى آن؛ مَسطورهاى است که با آن، و به آن، راستاى زندگى به سوى قبله حقیقت، جهت مىیابد. چه مىگویم؟ خودِ زندگى است؛ زندگى، نماز است، هرچند نه همواره در رکوعِ رسمى و ظاهرین. و آن سو، نماز، فرعِ زندگى است، بل بارى بر دوش خسته آن؛ پدیدهاى نه چندان مأنوس بر سر راهِ زندگى که گهگاه رخ مىنماید. مصداقِ این طنزِ گویاىِ شاعر، که:
در رکوعى، یا که همچون یک کلاغ
مىزنى بر خاک، منقار و دماغ؟!
این سو: نماز، پیشاهنگِ نیکیهاست؛ فرمانده سپاهى که افسران آن از این قرارند: پالایشِ جسم و روان (روزه و...)، پرداختِ حق محرومان (زکات و خمس...)، پاکسازىِ جهان از هرچه بد و بدخویى (جهاد، امر به معروف و نهى از منکر...)، پیرایشِ جان از چرک رذایل و آرایشِ آن به زینت فضایل (تخلیه و تحلیه)، و... . و آن سو: نماز، تماشاچىِ بیدردِ زندگى است؛ حاضرنمایى همواره غایب از صحنه...
3⃣ [شب عاشورا؛ «شبِ تقدیر» و «سرنوشت»]
عاشورا، از شبِ آن، منفک نیست، و جنگى که بین اردوى امام و شبپرستانِ کوفه و شام آغاز شد، نه از صبح عاشورا، که از عصر تاسوعا درگرفت. عاشورا یک روز نیست؛ یک شبانهروز است. و آنچه را که شب عاشورا، در خیامِ حرم گذشت، باید در طومار نبرد امام با یزیدیان نوشت. بیراه نیست اگر بیشترینه یارانِ جان بر کفِ امام در سرخ روز عاشورا (گذشته از بنىهاشم)، کسانى بودند که شب عاشورا به نقطه تصمیم (پیوستن به اردوى امام) رسیدند، و امام، در نیمههاى آن شبِ سرنوشت که تقدیر تاریخ رقم مىخورد، با بانگ نماز و صوت قرآنش، چونان آفتاب، بر ظلمت زندگانىِ آنان تابید و راه را به ایشان نشان داد...
پس جهاد امام با گرگان و روبهان کربلا، از همان تاریکشبِ عاشورا آغاز گشت و پیام او از زبانِ پرچمدار لشکرش «عباس» (که جانِ آزادگانْ برخىِ صفایش باد!) به یزیدیان، که:
ـ یک امشبى را به ما مهلت دهید تا نماز بگزاریم؛ که به خدا سوگند، من نماز و نیایش با معبود را دوست مىدارم...
نخستین تیرى بود که امام به اردوى باطل رها کرد.
4⃣ [خدنگِ «نماز» بر چله «اخلاص»!]
چه کسى میگوید: جنگ را امام آغاز نکرد؟!
امام، چونان همه انبیا و اولیا، از اینکه در جنگِ «شمشیر و تن» پیشقدم باشد، پرهیز داشت، نه از جنگِ «اندیشه و روح». چه، آنان براى «آدمسازى» آمدهاند و نه «آدمکشى». و آنگاه نیز که دست به «داسِ» شمشیر مىبرند، «آدم» نمیکشند، «دیو» و «دَد» را ــ همچون علفهاى هرزه باغ ــ از سرِ راهِ آدمیزادگان، درو میکنند...
اى خدا، بگمار قومى روحمند
تا ز صندوقِ بدنْمان وا خَرَند!
خیر! امام، آغازگر جنگ بود و نخستین ضربه را نیز با آهنگ و فرهنگِ «نماز»، بر وجدانِ خفته خصم کوبید...
در جنگِ تن به تن، ابن سعد، اولین کسى بود که به بویه خوشرقصى در برابر کاخ سبز شام، و دستیابى به وعده موهوم مُلک رى، در پگاه عاشورا، تیر از کمان رها ساخت و گفت:
نزد امیر، شهادت دهید که نخستین کس من بودم که تیر انداختم!
در جنگِ جان و روح، اما، این امام بود که ساعتها پیش از تیرباران دشمن، در همان عصر تاسوعا، خدنگِ «نماز» و «نیایش» را بر چلّه «اخلاص» نهاد و تا آنجا که توانِ موسایى و دَمِ مسیحایىاش یارى مینمود، به آفاقِ جانها پرتاب کرد، و براى همیشه، مرز «نوریان» و «ناریان» را در تاریخ، مشخّص ساخت.
مــوجهـــاىِ تـیـزِ دریـاهــاىِ روح
هست صد چندان که بُد طوفان نوح!
ادامه دارد....
28.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺هر که دارد هوس کرببلا بسمالله...
👈 دلتنگ کربلائیم؛ باز موسم پیادهروی اربعین رسید و زائرین با ذکر "یا ابالفضل" راهی بین الحرمیناند...
▫️ امسال همگی به نیابت از شهدا، به زیارت سیدالشهداء (ارواحنا فداه) میرویم
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯