2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_ویژه
🎥 فساد حیرتانگیز در حکومت پهلوی
👈 سخنان عجیب حسین فردوست، مهره امنیتی بزرگ و رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار شاه
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🛑 تیراندازی عجیب امام به تاج شاهنشاهی
👈 خودم دیدم امام ۵ گلوله را مستقیم به تاج زد!
✔️ مورّخ خبیر، استاد علی ابوالحسنی (منذر)🔻
🔹راوی داستان کیست؟
1⃣ آقای سرهنگ سیدجعفر (نورالدین) پور سجادی، از منسوبین نزدیکِ آیتالله حاج شیخ محمدتقی آملی ـ فقیه و فیلسوف مشهور تهران در عصر اخیر ـ است که با مرحوم آیت الله حاج شیخ حسین لنکرانی ارتباط و آشنایی دیرین داشته و زمانی شاهد پذیرایی لنکرانی در باغ کرج از امام و فرزند ایشان، حاج آقا مصطفی بوده است. پور سجادی از شاهدان عینی ماجرای تیراندازی امام خمینی ره در روز جمعه 10 شهریور 40 در باغ کرج آیت الله شیخ حسین لنکرانی است.
🔻شرح ماجرا
2⃣ آقای پورسجادی در 21 آبان 1379 اظهار داشتند:
مرحوم لنکرانی در حصار کرج، باغی داشتند که نخستین دیدار من با امام در همان باغ بود، که داستان آن را اکنون برای شما بازگو میکنم.
آقای لنکرانی یک روز به من گفتند: میخواهم به افتخار حضرت آیتالله حاج آقا روحالله خمینی، یک مهمانی بزرگی در باغ کرج بدهم. این مسئله دو سه سال قبل از دستگیری امام بود؛ بعد از فوت مرحوم آیتالله بروجردی (فروردین 1340) و قبل از وقوع کشتار 15 خرداد 1342. آن زمان، آقای خمینی را تنها خواص میشناختند و عامّة مردم هنوز با ایشان آشنا نشده بودند. من هم با امام آشنایی نداشتم. آقای لنکرانی گفتند: در این مهمانی، کسی را که همشأن آیتالله خمینی بوده، بتواند با ایشان به اصطلاح گپ بزند و صحبت کند، جز دایی تو آیتالله شیخ محمدتقی آملی نمیشناسم. شما آقای آملی را دعوت کنید که در مهمانی شرکت کرده و با حاج آقا روحالله دیدار و گفتوگو کنند.
🔻90 مهمان در حضور امام
3⃣ من متأسفانه دعوت آقای لنکرانی را خیلی دیر به گوش آقای آملی رساندم و در نتیجه ایشان ـ به رغم علاقة خود به این دیدار ـ نتوانست در آن مهمانی حضور یابد. سرِ این مسئله هم مرحوم آملی خیلی از دست من عصبانی شد... ولی خود من در آن مهمانیِ باشکوه حضور یافتم. سر سفره، روی کنجکاوی، تعداد حضار را که شمردم بالغ بر 90 تن میشدند. در بین مهمانان، تا آنجا که یادم هست، علاوه بر شخص امام، کسانی از شخصیتهای قم و تهران و کرج نظیر مرحوم حاج آقا شهاب الدین اشراقی و آقایان زرندی و حسین شاه حسینی، حضور داشتند. فرزند امام، حاج آقا مصطفی، آن روز تشریف نداشت. از رؤسای ادارات کرج (من جمله رئیس اوقاف کرج) نیز مخصوصاً دعوت شده و همگی در ضیافت شرکت داشتند. این مهمانی را، چنانکه گفتم، مرحوم لنکرانی به افتخار آیتالله خمینی برگزار کرده بود. افراد از پیش از ظهر به منزل لنکرانی آمدند و نهار را هم در همان جا صرف کردند...
🔻تیراندازی امام
4⃣ نکته جالب این است که همان روز طرفهای غروب، بین حضار، با تفنگ بادی، یک مسابقة تیراندازی برگزار شد که امام هم نهایتاً در آن شرکت جست. یک قوطی کبریت (یا جعبه سیگار ـ تردید از من است) گذاشتند و قرار شد از فاصله حدوداً هشت متری به آن شلیک کنند. به نظرم میآید روی قوطی کبریت (یا جعبه سیگار)، عکسی از تاج وجود داشت. و افراد، همان را نشانه میگرفتند! در خلال تیراندازی، امام نیز اظهار تمایل کردند که در تیراندازی شرکت کنند. تفنگ را گرفتند و گفتند ببینم و 5 تیر پشت سر هم شلیک کردند که همگی به هدف (تاج شاهنشاهی) اصابت کرد. نشانة تاج را خوب در یاد دارم، زیرا بعدها با تذکار آن خاطره، ما میگفتیم: این حاج آقا مثل اینکه از روز اوّل با تاج دشمن و مخالف بوده است که به خالِ هدف زد!
📚 منبع: مقاله روابط مناسبات امام خمینی و آیت الله شیخ حسین لنکرانی، فصلنامه مطالعات تاریخ معاصر ایران؛ به قلم حضرت استاد منذر ره
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
⭕️ خاطرات شیرین و شنیدنی علما در زندان
👈 شوخی و بذلهگویی علمای صاحبنام در زندان شهربانی:
1⃣ شهید مطهری
2⃣ آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی
3⃣ آیت الله شیخ حسین لنکرانی
4⃣ آیت الله سید عزالدین زنجانی
5⃣ استاد محمدتقی فلسفی
6⃣ شهید هاشمی نژاد
👈 ... و سایر علما که در جریان ۱۵ خرداد ۴۲ به دست کارگزاران رژیم پهلوی بازداشت و زندانی شدند
🔰🔰🔰
⭕️ عمهات به قربانت!
💥 شیرین کاری عجیب 50 تن از علما در زندان 15 خرداد
✍ تاریخنگار خبیر، حضرت استاد مُنذِر🔻
1⃣ استاد محمدتقی فلسفى، با اشاره به دستگيرى حدود 50 تن از علما و وعاظ تهران (از جمله خود ايشان) توسط مأموران رژيم در شب 15 خرداد و انتقال آنان به زندان شهربانى، و وخامت بسيار شديد اوضاع، مى گويد: «بايد بگويم كه روحانيون زندانى آن قدر در باطن خوشحال و راضى بودند كه حتى وقتى آمدند پلاك زندان را به سينه ما بزنند و عكس از ما بگيرند، باكى نداشتند...
2⃣ عده اى هم طرحى ريخته بودند كه من خبر نداشتم ولى بعد مطلع شدم. آقا سيد ابراهيم ابطحى نژاد ـ كه يكى از منبرى هاى زندانى بود ـ نقل كرد كه روزنامۀ فكاهى "توفيق"، كاريكاتورى از عَلَم ـ نخست وزير وقت ـ كشيده بود. موضوع آن، وعده هاى پوچ و دروغين عَلَم بود؛ چرا كه او به منظور انصراف مردم از انقلاب، انجام دو كار را وعده داده بود كه در جرايد هم منعكس شد، ولى هرگز به آن عمل نكرد.
3⃣ يكى آنكه نان را به نفع مردم ارزان خواهد كرد و گشايشى در زندگى آنها فراهم خواهد ساخت و ديگر اينكه مجلس شوراى ملى را كه تعطيل بود، به زودى باز خواهد كرد.
در ايام محرّم، روزنامۀ توفيق اين دو وعدۀ عمل نشده را موضوع كاريكاتورى ساخته بود كه در آن يك عَلَم ـ بيرق ـ در جلوي دستۀ سينه زنها قرار داده بود كه در وسط آن نوشته بود "عَلَم".
ـ كلمۀ "علم" ابهام داشت؛ زيرا از طرفى به معنى پرچم و بيرق بود و از طرف ديگر، نام نخست وزير وقت بود. ـ نوحه خوانِ سينه زن ها هم با دست به علم اشاره مى كرد و اين نوحه را دم مى داد:
🔹گفتى كه نان ارزان مى شه
🔹كو نان ارزانت؟ عمه ات به قربانت!
🔹گفتى كه مجلس وا مى شه
🔹كو باغ و بستانت؟ عمه ات به قربانت!
4⃣ آقاى ابطحى، كه مردى شوخ طبع و بامزه بود، با استفاده از اين كاريكاتور و شعر مىگفت بايد هر روز قبل از ظهر يك ساعت سينه زنى راه بيندازيم! آقايان جوان زندانى هم به صورت سينه زن، عَلَم را مخاطب كنند و آن دو بيت را بخوانند تا بقيه دم بگيرند!! او دسته را تشكيل داد و خودش نوحه خوان شد و ده پانزده نفر از منبرى هاى جوان را نيز دور خود جمع كرد و بعد با آهنگ خوش اين نوحه را سر مى داد:
- گفتى كه نان ارزان مىشه
- كو نان ارزانت؟ عمه ات به قربانت!
5⃣ و بقيه دو دستى سينه مى زدند و بيت بعد را دم مى گرفتند!! طبعاً حواسّ افسر نگهبان پرت مى شد و مى پرسيد چه خبر است؟ مى گفتند آقا محرّم است و ما داريم سينه مى زنيم! خوب، آنها كارى نمى توانستند بكنند! ولى مطلب اصلى، استهزاء عَلَم نخست وزير بود. بنابراين، يكى از كارهاى قبل از ظهر زندانيان، مسخره كردن عَلَم نخست وزير بود؛ آن هم به نام سينه زنى!!
البته آقا سيد ابراهيم بعداً ابتكارات عجيب ديگرى به خرج داد. او يك نفر منبرى را كه عربى شكستة غير ادبى را خوب مى دانست، پيدا كرد و از او خواست كه دو بيت مذكور را به عربى شكسته تبديل كند، تا ما دو نوحه داشته باشيم. او هم قبول كرد و بعد از يكى دو روز، آن ابيات را به عربى شكسته جفت و جور كرد كه اين طور بود:
🔹گتِّلنَه رَخَصِت الخُبز وَيْنَ الرخيصه
🔹فدَّتْكَ عَمَّتْكَ يَابْنَ الخَبيثه!
6⃣ بعد، از يكى از آقايان روحانى اهل زنجان كه تُركى را به عنوان زبان مادرى خوب مى دانست درخواست كرد كه اين نوحه را به تركى ترجمه كند! او هم آن را به تركى تبديل كرد. بدين ترتيب، آقا سيد ابراهيم ابطحى نوحه را در سه مرحله و به سه زبان: اول، به فارسى؛ دوم، به عربى؛ سوم، به تركى! و با آهنگ محزونى مى خواند و بقيه هم دسته جمعى جواب مى دادند و سينه مى زدند! براى افسران نگهبان زندان هم تحمل اين وضع بسيار سنگين بود، زيرا هر روز شاهد بودند؛ كه در آنجا به عَلَم نخست وزير ـ دارد اهانت مى شود، ولى نمى دانستند چه بايد بكنند!...».
📚 منبع کتاب لبخند علماء، اثر استاد ابوالحسنی (منذر)، ناشر: کانون اندیشه جوان، بخش طنزها و مطایبات مرحوم فلسفی.
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 http://eitaa.com/monzer_ir
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💻 کلیپی که دیده نشد
👈 بزرگمردی که انقلاب اسلامی هماره وامدار اوست!
🔺مدتی قبل از سردیس آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری (ره) در ابتدای بزرگراه ایشان در تهران (میدان صنعت) رونمایی شد ولی این خبر در بین اخبار دیده نشد و به حاشیه رفت.
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
🔺 دگرگونی و اصلاح نام خیابانهای تهران بعد از انقلاب
👈 نام بسیاری از خیابانهای تهران پس از انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۵۸ تغییر یافت. در این عکس برخی از اسامی تغییر یافته زمان شاه را شاهد هستید
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
3.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سخنان متفاوت امام خمینی (ره) :
👈 خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم. من هیچ حقی ندارم؛ ماها هیچ حقی نداریم، شماها خون دادید، ما باید به شما خدمت کنیم و خودمان نباید استفاده کنیم.... (این سخنان با احساسات و شعارهای شورانگیز مردم روبرو میشود)
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
3.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📈 تورم ۳۰۰ درصدی از زبان شاه
👈 آیا در رژیم پهلوی گرانی وجود نداشت؟
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
🔲 تعابیر شگفت صادق هدایت درباره رضاخان:
🔹 این قائد عظیم الشان همه هستی مملکت را بالا کشید!
🔹 به ریش ملت خندید و با آن رسوایی دک شد
🔰 صادق هدایت، نویسنده پوچگرا و دینستیزی است که بارها مورد تمجید هواداران رژیم پهلوی قرار گرفته است. جالب اینکه، وی رمانی دارد به نام "حاجی آقا" که آن را پس از شهریور ۲۰ منتشر ساخت و این اثر را بهانهای کرد برای بازگویی شرایط تلخ سیاسی و فرهنگی دوران رضاخان. آنگاه در قالب گفتگوی ساختگی میان آقای «میخچیان» و «زامسقهای»، ایرادات خود را بر رضاخان بازگو کرد. بخشی از عبارات وی بدین شرح است:
1⃣ این قائد عظیمالشأن که همة هستی مملکت را بالا کشید، جواهرات سلطنتی را دزدید و عتیقهها را با خودش برد. حالا یک مشت عکس رنگین خودش را توی دست مردم به یادگار گذاشته که به لعنت شیطان نمیارزه... یکی نبود ازش بپرسه: مرتیکه پول ملت را کجا میبری؟ برای اینکه همه آنهایی که ماندند شریک دزد و رفیق قافله هستند.
2⃣ مگر مسئول وضعیت کنونی ننه حسنه! نتیجه مستقیم کار اونه که ما را به این روز نشاند! اشتباه نکنید اگر رضاخان بود از آنهای دیگر بدتر میکرد. مگر همینها که حالا سرکارند پادوی او نبودند! چرا راه دور میروید؟ استادهای او اینجا هستند، خودش هم آلت بود، مسخره بود، یک مرتیکه حمال بود که خودش را فروخته بود. بار خودش را تا آخرین دقیقه بست. شام ۳۰ شبش را هم کنار گذاشت، به ریش ملت خندید و با آن رسوایی دک شد. حالا هر کدام از تخم و ترکهاش میتوانند تا صد پشت دیگر با پول این ملت گدا و گشنه توی هفت اقلیم معلق وارو بزنند.
🆔 کانال اسرار تاریخ:
🌐 http://eitaa.com/monzer_ir
● سخنرانی یک خاخام یهودی در مراسم ختم آیت الله بروجردی!
📸 یک عکس و یک ماجرا
1⃣ این عکس جالب، نفوذ عظیم حضرت آیت الله بروجردی در بین طبقات مردم را بیش از پیش نمایان میسازد. در این تصویر، چهره "حاخام یدیدیا شوفط" خاخام بزرگ ایران و رهبر دینی سابق یهودیان ایرانیتبار جهان را میبینید که در حال سخنرانی و تجلیل از آیت الله بروجردی (ره) است.
2⃣ مراسم مزبور، با پیگیری یهودیان، در کنیسه عراقیها با حضور شخصیتهای معروف تشکیل گردید. در میان جمعیت، سید محسن صدرالاشراف، از نخستوزیران ایران و روسای مجلس سنا در دوره پهلوی دیده میشود (پیرمرد کلاه به دست)
نکته: آنچه گفتیم، لزوما به معنی تایید آیین یهود یا ترویج خاخام پیشگفته نیست.
📚 منبع: خاطرات حاخام یدیدیا شوفط؛ تدوین: مهندس منوچهر کوهن، چاپ لس آنجلس، بهار ۲۰۰۱.
🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
🌐http://eitaa.com/monzer_ir