eitaa logo
مثبت چالش
1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
319 ویدیو
125 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم🌱 معاونت سیاست ورزی بسیج دانشجویی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 مراسم گرامیداشت خادم الرضا(ع) رئیس جمهور مردمی شهید آیت الله رئیسی و همراهان ایشان🏴 امروز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت‌ماه زمان: ساعت ۱۷:۳۰ همراه با نماز مغرب و عشاء 🔹️ادامه مراسم بعد از نماز تا ساعت ۲۱ مکان: خیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان 🇮🇷https://eitaa.com/mosbate_chalesh🇮🇷 🖇https://rubika.ir/mosbate_chalesh
تاریخ تکرار می‌شود! در عکس‌های مختلف دهه شصت گاهی فکر می‌کردم تاریخ به من یک بهشتی بدهکار است، یک امام خمینی بدهکار است و... آن قدر غرق در دهه ۶٠ شده بودم که فراموش کردم حال را دریابم. همیشه می‌گفتم تاریخ تکرار می‌شود اما فکر می‌کردم اشتباهات تکرار می‌شوند، اما انگار اگر حواست نباشد همه‌اش تکرار می‌شود. حالا فرقی ندارد دهه شصت باشیم یا سال۱۴٠۳ هجری شمسی، مهم اتفاقی است که تلخ‌تر از قبل رخ داد، به تدریج، جوری که جانمان را گرفت. قدر داشته‌هایمان را ندانستیم کفر نعمت کردیم که حالمان این است. تاریخ ثابت کرد شما قدر ندانید او می‌رود و حسرتش را برایتان به جا می‌گذارد. حال حسرت بخوریم ما برای این مرد کم گذاشتیم از دستاوردها نگفتیم تنها گوشه‌ای نشستیم و غر زدیم به جانش. نمی‌دانم که دهه شصت هم این بلا به جان مردم افتاد یانه اما ما که بد سوختیم. حالا من مانده‌ام با تاریخی که بدهی‌اش را صاف کرده و داغی جگرسوز بر جانم حک کرده است. ✍🏻محدثه پیشه(صدرزاده) 🇮🇷https://eitaa.com/mosbate_chalesh🇮🇷 🖇https://rubika.ir/mosbate_chalesh
یازده روایت از سید ابراهیم رئیسی 🔻 کار بدون توقع هر روز ۱۸سـاعت کار می‌کرد. عقیده داشت، باید خودش را به سختی بیاندازد تا یک گوشه از مملکت پا بگیرد. 🔻بالاتر از قانون خلخالی با عصبانیت داد زد: «بالاتر از تو هم نمی‌تواند این کار را انجام بدهد.» سیدابراهیم‌ آرام‌ گفت: «من این کار را کردم و شد. به بالاتر از ما هم سلام برسانید. اگر در کرج من مسئول هستم نمی‌گذارم کار غیر قانونی انجام بشود.» 🔻رفع درد غربت دادستان شهر کرج بود. وضعیت اسکان جنگ‌زده‌ها را که دید آنقدر رفت و آمد کرد تا برای‌شان خانه فراهم شد. جنگ‌زده‌های آن روز خاطرات خوشی از طلبۀ جوان دارند. 🔻ورود غیرمردم ممنوع سازمان بازرسی یک روز از هفته را اختصاص داده بود به دیدارهای مردم. سه‌شنبه‌های هر هفته، حدود ۱۵۰ نفر از مردم مشکلات‌شان را می‌گفتند و تا جایی که از دست‌ش بر می‌آمد، حل می‌کرد. 🔻 جوانِ ریش سفید به محافظ گفتم، کاش صندلی می‌گذاشتید برای سید. لبخندی زد و گفت: «به ریش‌های سفیدش نگاه نکن. هنوز جوانه و پرشور. ما از دست‌شان پیر شدیم‌. حاج‌آقا از ۵ صبح تا ۱۱ شب مشغول کارن.» 🔻 اتاق خدمت یکی از همکاران پیشنهاد داد، بهتر است بگوییم بیایند اتاق را بازسازی کنند و موکت جدید بزنند. سید ابراهیم با لحن جدی گفت: «بچه‌های سازمان به نان شب‌شان محتاج هستند، آن وقت من بیایم این اتاق را بازسازی کنم.» 🔻*گره‌گشا* پیاده‌روهای کرج پر شده بود از دست فروش‌هایی که عبور و مرور مردم را مشکل کرده بود. سید ابراهیم دستور داد تا با انتقال دست‌فروش‌ها به مکانی خاص در شهر، گره این مشکل را باز کنند. 🔻 گرمی یک سلام یکی از مکانیک‌ها مشغول تعمیر بود. جلو رفت. سلام و احوالپرسی گرمی با او کرد و بعد هم رفت. هنوز مکانیک در بُهت این برخود بود که همکارانش دوره اش کردند: «نگفته بودی با رئیس جدید فامیل هستی. مکانیک قسم خورد که اولین بار بوده که او را دیده.» 🔻 صفای طلبگی آدم پیچیده‌ای نبود، چه در قوه قضاییه و چه تولیت آستان قدس. مسئولیت‌ها روی شخصیت ایشان اثری نگذاشت. هیچ وقت از موضع بالا با کسی برخورد نمی‌کرد. 🔻 دادستان جوان بیست‌ساله بود که مسئولیت دادستانی کرج را بر عهده گرفت. جوان‌ترین دادستان انقلاب بود، آن هم در کرج که بسیاری از طاغوتی‌ها ملک و املاک داشتند و شده بود پاتوق ساواکی‌ها و ضد انقلاب. اما سید ابراهیم از پس همه‌اش برآمد. 🔻 نماینده همه بارها اهل سنت بهش اقتدا کردند و پشت سرش نماز خواندند. بس که قبولش داشتند. اگر خودش هم کمی دیر می‌رسید، بدون تامل به امام جماعت اهل سنت اقتدا می‌کرد. 🇮🇷https://eitaa.com/mosbate_chalesh🇮🇷 🖇https://rubika.ir/mosbate_chalesh
⬛️ به شاعر بگویید ایندفعه شعرش را عوض کند ... ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند.. به شاعر بگویید این شعرش را عوض کند! اینبار شهدا را از صف اول چیدند ... 🌷🌷🌷 🇮🇷https://eitaa.com/mosbate_chalesh🇮🇷 🖇https://rubika.ir/mosbate_chalesh
در دیدار همایش ایرانیان خارج از کشور که سال پیش در تهران برگزار شد، حین جلسه رفتم نزدیک وزیر خارجه که دور میز نشسته بودند، و از پشت سرشان دست روی شانه شان گذاشتم تا به ایشان اطلاع بدهم که می خواهم صحبتی با ایشان داشته باشم. طبق معمول محافظ می خواست ممانعت ایجاد کند که دکتر امیر عبداللهیان اشاره کردند که کنارشان روی صندلی بشینم. صحبتم در مورد نیاز به تحول در وزارت خارجه و سفارت خانه هایمان در خارج بود. تحول از یک رویکرد طاغوتی و غربزده به دیپلمات مسلمان انقلابی بودن چون شهید رجایی هنگامی که جورابها را در آورده و پای شکنجه شده را روی میز جلوی خبرنگاران خارجی گذاشتند. وقتی صحبتم به این رسید، لبخند عمیقی بر چهره شان نشست و گویی از ته دل خوشحال شدند که من مطالبه ام این است. گفتند دعا کنید ان شاءالله اینطوری باشم. حقا که اینطور بودید که از شروط آمریکا برای امضای برجام حذف شما از وزارت خارجه بود که ظریف هم به آن تن داد. در قضیه فلسطین و مقاومت هم حقا سردار مقاومت و دیپلمات انقلاب بودید و بالاترین افتخار وزارت خارجه هستید، شهید دکتر امیرعبداللهیان. یک استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران که بالای ۲۰ سال مقیم انگلیس بوده و الان ۹ سال است که در حال خدمت به وطن اسلامی است...با افتخار 🇮🇷https://eitaa.com/mosbate_chalesh🇮🇷 🖇https://rubika.ir/mosbate_chalesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا