🔹#دیدار_مجازی
با خانواده معظم شهید:
🌷 «زکریا شیری» 🌷
⏰ زمان: سه شنبه ۱۹ مرداد ماه - ساعت۱۹
📌 جهت شرکت در برنامه پیوند زیر را لمس کرده و به عنوان میهمان وارد شوید :
https://www.skyroom.online/ch/farhangi.shirazu/meeting
💠مجمع یادواره شهدای دانشجویان دانشگاه شیراز
@myshohada
مصطفی بختی، پنجم مرداد سال ۶۱ در مشهد به دنیا آمد.
شهید بختی با ورود به دوره تحصیلی راهنمایی، به عضویت بسیج درآمد و نیرویی فعال در این حوزه شد. او بعد از گرفتن دیپلم علوم انسانی، وارد حوزه علمیه شد و به مدت چهار سال به تحصیل در علوم دینی پرداخت و همزمان با آن، برای امرارمعاش به شغل آزاد مشغول شد. مصطفی با پایان خدمت سربازی که در ارتش گذراند، دوباره راه تحصیل را در پیش گرفت و با دادن کنکور در رشته حقوق پذیرفته شد، اما درنهایت موفق به رفتن نشد. در سال ۱۳۷۸ ازدواج کرد و حاصل ۱۶ سال زندگی مشترکش، تولد دو دختر را در پی داشت. او از زمانی که آمریکا در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ به عراق حمله کرد، به فکر دفاع از حرم اهلبیت (ع) بود. به همین خاطر در همان سالها با راضی کردن همسر و خانوادهاش، به همراه پدر راهی شهر نجف شد تا شرایط را از نزدیک ببیند و اگر بیحرمتی به حرمین را مشاهده کرد، برای دفاع به سایر گروهها بپیوندد. او بعد از گذشت یک ماه و راحت شدن خیالش از بابت حفظ حرمت حرم اهلبیت (ع)، به مشهد بازگشت. با آغاز جنگ در سوریه، مصطفی این بار تصمیم به رفتن و دفاع از زینبیه گرفت. دو مرتبه نیز برای این کار اقدام کرد، اما به خاطر مسائل قانونی، مانع رفتن او شدند تا اینکه سال ۹۴ با پیوستن به تیپ فاطمیون، امکان رفتن او میسر شد.او پس از ۷۵ روز دفاع از زینبیه در برابر عناصر تکفیری داعش، ۲۲ تیر ۹۴ با اصابت ترکش به شهادت رسید.
#معرفی_شهید
#شهید_مصطفی_بختی
#مجمع_یادواره_شهدا
@myshohada
مجمع یادواره شهدای دانشگاه شیراز
هم اکنون میتوانید فیلم ضبط شده #دیدار_مجازی با خانواده «شهید مدافع حرم محمدمهدی مالامیری» را در صفح
🔸پس از 6 سال پیکر مطهر اولین روحانی شهید مدافع حرم اهل البیت(ع) حجت الاسلام «محمدمهدی مالامیری» شناسایی شد.
درخشش در جشنواره کشوری تیتر
کسب مقام اول «نشریه دیدار» در رسته ماهنامه در دوازدهمین جشنواره سراسری رسانه و نشریات دانشجویی
#نشریه_دیدار
#جشنواره_دانشجویی_تیتر12
#مجمع_یادواره_شهدا
@myshohada
5.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_زینبس
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
دیدار این هفته:
با خانواده شهید محمد حسین محمد خانی🥀
#مجمع_یادواره_شهدا
@myshohada
🔹#دیدار_مجازی
با خانواده معظم شهید:
🌷 «محمدحسین محمدخانی» 🌷
(حاج عمار)
⏰ زمان: سه شنبه ۲۶ مرداد ماه - ساعت۱۹
📌 جهت شرکت در برنامه پیوند زیر را لمس کرده و به عنوان میهمان وارد شوید :
https://www.skyroom.online/ch/farhangi.shirazu/meeting
💠مجمع یادواره شهدای دانشجویان دانشگاه شیراز
@myshohada
بچه را همراه با یکی از رفقایش غسل داده و کفن کرده بود. چند لحظه ای با هم کنار جنازه بچه مان تنها نشستیم . خیلی بچه را بوسیدیم و با روضه حضرت علی اصغر ( ع ) با او وداع کردیم، با آن روضه ای که امام حسین ( ع ) مستأصل، قنداقه را بردند پشت خیمه. می ترسیدم محمدحسین بالای سر بچه جان بدهد. تازه می فهمیدم چرا می گویند امان از دل رباب خودش رفت پایین قبر . کفن بچه را سر دست گرفته بود و خیلی بی تابی می کرد . شروع کرد به روضه خواندن . همه به حال او و روضه هایش می سوختند و برای سنگ قبر بچه ، خودش شعر گفت:
داغی بده که حس کنم تو را
داغ لب ترک ترک اصغر تو را
طفلم فدای روضه صدپاره اصغرت
داغی بده که حس کنم آن ماتم تو را
برشی از کتاب قصه دلبری
خاطرات همسر شهید محمد حسین محمدخانی🥀
این هفته با خانواده این شهید بزرگوار دیدار داریم🍃
از دستش ندین!...
#علیاصغر
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#دیدار
#مجمع_یادواره_شهدا
@myshohada
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دیدار این هفته با خانواده معظم شهید محمدحسین محمدخانی🥀
این دیدار رو از دست ندین🍃
دوستانتون رو دعوت کنین ✨
امروز عصر ساعت ۱۹
به عنوان مهمان وارد شوید🍃
https://www.skyroom.online/ch/farhangi.shirazu/meeting
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#مجمع_یادواره_شهدا
@myshohada
{ #عمّار_حلب }
برش هایی از کتاب #شهید_محمدحسین_محمدخانی رو با هم بخونیم:
می گفت که از آن موقع که حضرت آقا گفتند:
«اَیْنَ عمار؟!»
نام عمار را انتخاب کردهام.
کسی بود که حاج قاسم برایش صدقه کنار می گذاشت.
چرا میگوید عمار، همت من بود؟ یک جوان سی ساله...
–چندشم شد، با شلوار شش جیب بسیجی و آن همه ریش. با خودم گفتم:«این از جایی پول گرفته بیاد دهن دانشجوها را سرویس کنه!»
تصور نمی کردم حزب اللهی ها اینقدر شاد و شنگول باشند. اصولاً آدمهای ریشو را که می دیدم، تصور می کردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند.
من هم زیاد بچه هیئتی نبودم.
پنداری حضرت فاطمه (س) یکی جداست، حضرت زهرا(س) هم یکی جداست. دفعه اول که پا گذاشتم توی هیئت، یکی یکی من را چپاندند تنگ بغلشان و حسابی تحویلم گرفتند. که چی؟! بیا بالای مجلس بنشین.
ممد حسین بیل اول را که ریخت، هواخواهش شدم. وقتی شش جیب میپوشید، دل و روحم را می برد.
هیچ وقت نگفت که ریشت را تیغ نزن، آهنگ گوش نکن یا شلوار پاره نپوش. اگر با او میگشتی، نماز اول وقت خوان میشدی، ناخودآگاه...
راه افتادم بین آدمهای دور و برش
و پرسان پرسان برگ برندههایش را جمع کردم. دیدم حق داشت بتواند روزی برگ برندههایش را رو کند.حق داشت به ازای همه آن ها، از دستان اربابش، افتخار شهادت بگیرد. حق داشت، نوش جانش!
هنوز هم تیپ سیدالشهدا (ع) جایگزینی مثل عمار پیدا نکرده است. گاهی انسان واقف هست؛ ولی مدیر و مدبر نیست. گاهی همه اینها را دارد، فکور هم هست ولی شجاع نیست. گاهی شجاعت هم هست؛ ولی مخلص نیست.
این آدم تمام این صفات را یک جا جمع کرده بود. یکپارچه اخلاص شده بود.