eitaa logo
منتظران ظهور
1.7هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
867 فایل
لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/3626500098Cc8859ed4b4 امام زمان(عج): خانه ی تک تک تان را زده ام ولی اثر از یاری ما در دلتان نیست که نیست😔 ادمین کانال @zohor0
مشاهده در ایتا
دانلود
چه لذتی داره اخبـار اعلام کـنه: شــنوندگان عزیـز نمــاز عیـد فــطر بـه امــامــت قائم آل مــحــمــد ، مــهدی فــاطمــه(س) در (خیـابـان عشــق،بـیـن الحــرمــیـن) و چه زیـبـا تر دعای اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة بـا صـدای دلنشــیـن "مــولا صـاحــب الزمــان(عج)" حــتی فــکـرشــم لذت داره 😊 ان شــاءالله امــسـال آخریـن سـال غیـبـت بـاشــه 😍 پیشاپیش عید سعید فطر مبارک 🌸 @mzohor 🌸
﷽❣ #سلام_امام_زمانم غم هجران تو ای یارمرا شیداکرد غیبت و دوری توحال مرا رسواکرد دوری تو اثرجمع بدی های من است شرمسارم گنهم چشم تورا دریاکرد 🌺اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌺 ❤️ @mzohor ❤️
⚜💠⚜💠⚜💠 💠⚜💠⚜💠 ⚜💠⚜💠 💠⚜💠 ⚜💠 💠 🌾 از اميرالمؤمنين امام على (عليه السلام) از فلسفه سجده اول سؤال شد ، حضرت فرمود : 🌿 سجده اول به اين معنا است که خدايا اصل ما از خاک است . 🌿 و معناى سر برداشتن از سجده اين است که خدايا ما را از خاک خارج کردى . 🌿 و معناى سجده دوم ، اين است که خدايا دو باره ما را به خاک برمى گردانى . 🌿 و سربرداشتن از سجده دوم به معناى اين است که خدايا يک بار ديگر در قيامت از خاک بيرونمان خواهى آورد . 📚 علل الشرايع ، شيخ صدوق ، ج ۱ ، ص ۲۶۲ 📚 مجلسي ، محمد باقر ، بحار الأنوار ، ج ۸۲ ، ص ۱۳۹ ‌╲\ ╭┓ @mzohor 🌺🌸🌿 ┗╯\╲
🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 نقل است هنگامیکه در دوران غیبت افراد به محضر امام زمان(عج) مشرف میشوند ; 🌷امام زمان به ایشان میگویند:🌷 چقدر طول کشید دیدارمان ما زودتر از اینها منتظر دیدار شما بودیم. شخص اظهار میکند که او همیشه در پی دیدار امام زمان بوده اما امام زمان (عج) خود را نشان نداده اند..... 🌷امام مهدی(عج) در پاسخ میفرمایند:🌷 ما همیشه شما را میبینیم و در انتظار آن هستیم که مستقیما با شما ملاقات کنیم اما آنچه با عث شده که شما مارا نبینید 😔یا نشناسید گناهان❌ شماست که سبب ایجاد پرده ای بین ما و شما شده است 🌷✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🌷 کانال❤منتظران ظهور❤ @mzohor
📚 👈 غلام خوشحال یکی از بزرگان، در روزگار قحطی، غلامی را دید که بسیار خوشحال و شاد بود. به او گفت: مگر نمی بینی که مردم چگونه گرفتار و در غم و غصه هستند، مگر تو غم و اندوهی نداری؟ غلام گفت: من غمی ندارم، زیرا مولایی دارم که انبارش پر از گندم است او برای من کافی است. آن بزرگ مرد ناگهان بر سرش زد و با خود گفت: «آیا یک بار شده که در عمرت، چنین حالتی نسبت به مولا و خداوند خود داشته باشی و او را برای خودت کافی بدانی؟!» 📗 ✍ سید ابوالحسن حسینی @mzohor
💖⚡⚡💖 🌙ماه رمضان یواش یواش رو به ✋پایان است 🍃🌸خوشا به حال کسانی که لحظه لحظه و ثانیه ثانیه از این مهمانی استفاده کردند 👌ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نکنید😊 التماس دعا✋ 🆔👇👇👇 @mzohor
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 📙 ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خدا رو شکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خدا رو شکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خدا رو شکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خدا رو شکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا امروز از خدا تشکر نمی‌کنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم بـیـمـارسـتـان زنـدان قبرستان در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود. پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار الله متعال باشیم ❤️🌹 @mzohor ❤️
✨﷽✨ میدونے چـــــرا ؛ امام زمـــــان ظهور نمیڪنہ❓ 💠یڪ ڪـــــلام : چون من و تو جامعہ امام زمانے نساختیم امام زمان در جامعه اے ڪہ حرمت ندارد ، نـــــباید بـــــیاید ... چون اگر بیاید ، مانند پدرانش ڪشتہ خواهد شد ؛ 👌هیچ کارے نمیخواد بڪنے ؛ فقط خودت رو درست ڪن ... دو ڪلمہ🚫گـــــناه نڪـــــن🚫 🔅الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج🔅 ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______ @mzohor
🔔شباهت دل ❤️ با آب 💧 💠در حیرتم از خلقت آب، اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند. 💠اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند. 🌸اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند. 💠اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند. 🌸اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود. 💠ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد. ♥️دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تاثیر پذیر است، و در تنهایی مرده و گرفته است... 🔰"باهم" بودن هایمان را قدر بدانیم🙏 💟 @mzohor
مـــنـــتــظـــــرانــــ ظهــــؤر: ❤️سلام ختم قرآن ❤️ 💠صفحات روز بیست و نهم💠 سوالی دارین ادمین👈 @zohor0 💠کانال رسمی منتظران ظهور 🌸 @mzohor 🌸
☀️مهدی جان ( عج )... بعد از علی ( ع ) دنیا دیگر رنگ عدالت به خود ندید ... 🌎جهان در انتظار عدالت توست... ✨تعجیل در ظهور صلوات!! 🍃 @mzohor 🍃 ☘☘☘☘☘☘☘
ﻋﺎﺭﻓﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ : ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪﻡ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ .... ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻥ ﻧﺒﺶ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ ...ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﺩ: - ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻦ - ﻭﺍ ﻧﻤﯿكنم - ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ؟! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﺜﯿﻒ ﻭ ﭘﺎﺭه ﺳﺖ ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ .. - ﺩﺭ ﺭﻭﺍ ﮐﻦ ﺷﺒﻪ ﻣﺎﺩﺭ ... ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ . ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ ... ﺩﺭ ﺯﺩﻡ ... - ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ. ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ . ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ ﺭﺍﺵ ﻧﻤﯿﺪﯼ ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﻗﺎ خسته ام ﮐﺮﺩﻩ .. ﺍﺯ ﺑﺲ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ... ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﯼ ديگه شبا ﺩﯾﺮ ﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ؟ ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻧﮑﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﺭﻩ ... ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ .. ﺑﭽﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮی خونه ... ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺭﺩ ﺑﺸﻢ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ اوﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ .. ﺑﭽﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﯾﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍَﺩﺍ و اطوار ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭش درآورد و ﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﺭفیقاش بازى ...! ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺸﺐ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ دوباره ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯﯼ کرد... ﻏﺮﻭﺏ ﮔﻔﺖ :ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮنه توﻥ ﺍﻣﺸﺐ؟ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﻗﺎ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﻨﻢ ﺭﺍه ﻧﻤﯿﺪﻩ، ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺭﺍﻡ ﻣﯿﺪﻩ ! ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ :ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮنه توﻥ؟ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﺸﻪ؟! ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺭﻭ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﻮنه اش ..! ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ... ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﺧﻮﻧﻪ... ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺭ ﺯﺩ ... ﻣﺎﺩﺭ اصلاً ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻧﯿﻮﻣﺪ ... ﯾﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ ﺁﺗﯿﺸﻢ ﺯﺩ ... ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻ ﭘﺸﺖ ﺑﻮﻡ .. ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ .. ﺑﭽﻪ ﺍﻭﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ .. ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮﺍ ﺑﭽﻪ .. ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺍی ﺧﺎﻧﻪ .. ﺑﭽﻪ نميدونه ﻣﺎﺩﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ .. @mzohor ﭼﯿﮑﺎﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺁﺧﻪ وقتى آدم نميشه ؟!! .. ﺩﯾﺪﻡ، ﺑﭽﻪ ﺭﻭﯼ ﺷﮑﻤﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ .. ﺻﻮﺭﺗﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺧﺎﮎ ﻫﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ضجه ﺯﺩﻥ ... ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ . ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ .. ﺩﻭﯾﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ .. ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩ .. ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﮔﻞ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ... ﺑﭽﻪ ﮐﻪ یه خوﺭﺩﻩ ﺁﺭﻭﻡ ﺷﺪ .. ﮔﻔﺖ :ﻣﺎﺩﺭ؟ ﮔﻔﺖ : ﺟﺎﻧﻢ ... ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪﻡ .. ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﭼﯽ ﺭﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟!! ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﯾﺮ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻣﻢ ﻧﺪﻩ .. ﺷﻼﻗﻢ ﺑﺰﻥ .. ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﻡ ﺑﺰﻥ ... ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﻣﺤﺮﻭﻣﻢ ﮐﻦ .. ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭ، ﺟﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺭ رو ﺭﻭﻡ ﻧﺒﻨﺪ .. ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ... ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ روزهای رمضان.. ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻟﻄﻒ ﻭ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﺎ ﻧﺒﻨﺪ. التماس دعا @mzohor .