3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️مژدهی امام خمینی(ره) به جواد منصوری، اولین فرماندهی سپاه، دربارهی ظهور!
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
بنام و با توکل به اسم الله
به رسم ادب با سلام بر
سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله الحسین علیهالسلام
🍃اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ
🍃وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ
🍃وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ
🍃وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ
@mzohor
🕊🌹🕊
سلام ما بہ محرم ،بہ غصہ و غم مهدے
بہ چشم ڪاسہ خون وبہ شال ماتم مهدے
سلام ما بہ محرم بہ شوروحال عیانش
سلام مابہ حسین وبہ اشڪ سینہ زنانش
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#آجرڪ_اللہ_یابقیہ_اللہ😭
سلام صبحت بخیر
فرمانده قلبـ❤️ـم
@mzohor
#مولاےغريبم💚
به همراهیتان مشکی میپوشم
به همدردیتان اشک میریزم و عاشورا ميخوانم...
به رسم وفا و بندگی
فقط سلامتي و ظهورتان را میخواهم...
و
تنها
دعاي فرج شما را ميخوانم.....
«عزاداریم نذر ظهور مهدیست»
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام اقا جانم دارو ندارم ✋
@mzohor
🏴از معجزات زیارت عاشورا
✍مرحوم آیت الله دستغیب در کتابش می فرمایند : علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی از استاد خود مرحوم آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل فرمود: اوقاتی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم اهالی سامراء به بیماری وباء و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند روزی به همراه جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی بودیم، ناگاه میرزا محمّد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وباء شد که همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه ؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلی . سپس فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشوراء شوند و ثواب آنرا هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن نمایند تا این بلاء از آنها دور شود اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند. از فردای ختم، تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه غیر شیعی ها می مردند به طوریکه بر همه آشکار گردیده برخی از آنها از آشناهای خود از شیعه ها پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمیشوند چیست ؟ به آنها گفته بودند: زیارت عاشوراء، آنها هم مشغول شدند و بلاء از آنها هم بر طرف گردید.
☘علامه فرید فرمودند: وقتی گرفتاری سختی برایم پیش آمد فرمایش آن مرحوم بیادم آمد و از اول محرم سرگرم زیارت عاشوراء شدم روز هشتم بطور خارق العاده برایم فرج شد.
📚داستان های شگفت، مرحوم آیت الله دستغیب
@mzohor
⚜ حواستان جمع باشد!
شيطان، وقتی كه اتّفاقی می افتد، در انسان سرخوردگی درست می كند.
♨️ بهخصوص شيطان مقيّد است كه در دعا سرخوردگی ايجاد كند، برای اينكه می خواهد رابطهات را و آن اميّدی كه به خدا بستی قطع كند.
📛 در باب دعا هيچوقت نگذاريد كه اين سنخ افكار شيطانی شما را احاطه كند و شما را از دعا باز بدارد؛
بهخصوص اوقاتی كه در آن وعده داده شده كه دعا مستجاب ميشود.
سحر سحر سحر اگر اين مواقع از دست برود، ديگر باز نمی گردد.
حواستان جمع باشد!💢
🎤 حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)
@mzohor
🎋عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره)
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطرهای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است،
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع)
منابع ؛
1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297
2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14
3-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی کامرانیان
@mzohor