eitaa logo
نشر ستاره ها
401 دنبال‌کننده
914 عکس
153 ویدیو
13 فایل
با این #ستاره_ها می‌توان راه را پیدا کرد. رهبر معظم انقلاب باشگاه مخاطبین انتشارات ستاره‌ها: @m_setareha ادمین: @seyedsajad35
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قفسه
کتاب «دور از جان!» مجموعه داستانهای کرونا است. البته این داستانها بر اساس جهادگران نوشته شده است؛ از بیمارستان تا قبرستان! خاطرات دریافتی با هدایت بازنویسی شده‌اند و به تبدیل شده‌اند؛ خواندنی و فنی. البته اگر دنبال تجربه‌نگاری خلاقیتهای مواجهه بسیجیان با کرونا هستید، باید بدانید این کتاب بیش از اینکه روایت فتح مبارزه با کرونا باشد، روایت حواشی آن است که گاه تلخ است و گاه شیرین؛ گاه زشت و گاه زیبا. چاپ، طراحی، قطع و ویژگیهای ظاهری کتاب خوب است؛ خوش دست و زیبا. امید که در ثبت و ترویج فرهنگ پایداری در ابعاد گوناگون آن موفق باشد. www.Qafase.ir | @Qafase با ، تازه بمانید: 👉 ble.ir/join/ZTk3NGIyNT
📕 رونمایی کتاب (مجموعه داستان کرونا بر اساس خاطرات جهادگران) . . 💢 با حضور: و کادر درمان و خانواده شهدای سلامت ⏰ پنج‌شنبه ۸مهرماه۱۴۰۰ ساعت ۹:۳۰ 📌 مشهد، بلوار وکیل‌آباد، بلوار هفتم تیر، میدان هشتم شهریور، کتابخانه مرکزی امام خمینی 🔗 حضور مجازی از طریق لینک زیر: https://skyroom.online/ch/khrpl/mashadpl 📚 @n_setareha
📕 رونمایی کتاب 💢 با حضور: امیر سرتیپ خلبان ستاد (فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) و امیر سرتیپ (راوی کتاب) و (نویسنده کتاب) ⏰ دوشنبه ۱۲مهرماه۱۴۰۰ ساعت ۱۲ 📌مشهد، بلوار وکیل‌آباد، بلوار هفتم تیر، میدان هشتم شهریور، کتابخانه مرکزی امام خمینی 📚 @n_setareha
page 11.pdf
حجم: 220.1K
📣 | گفتگوی (مدیر مسئول نشر ستاره‌ها) با روزنامه 📍دوست داریم با تولیدِ کتابِ خوب، شناخته شویم. روایت بدون سانسور و بدون روتوش از شهید، مزیت نسبی ستاره‌ها است. کانال | @n_setareha
📚 دریادل با به چاپ سوم رسید 📕 روایت زندگی فاطمه_دهقانی همسر فداکار شهید ابوالفضل رفیعی ✍ نویسنده: 🖋طراح جلد: 🔻برشی از کتاب: (ایده طرح جلد): موقع خداحافظی مجال نبود که تنها باشیم و خداحافظی کنیم. تا سر کوچه بدرقه‌‏اش کردم. وقتی از شلوغی و سروصدای بچه‌‏ها و آبجی‌‏ها و بقیه دور شدیم، دستش را دراز کرد و گفت: «هوای خودت و بچه‌‏ها و خانم‏‌بزرگ رِ داشته باش.» دست که دادم، متوجه شدم انگشتر سر عقدمان توی انگشتش نیست! گفتم: «ابوالفضل انگشتر فیروزه‏‌ت کو؟» جاخورد. خندید و دستش را از دستم کشید بیرون و گفت: «ای وای! بالاخره فهمیدی؟ نمدِنم! توی آموزش گمش کردم. نفهمیدم کجا افتاد. خیلی هم دنبالش گشتم، اما توی بیابونا مَگه پیدا مِِره!» سری تکان دادم و گفتم: «دِگه انگشتر بختمان رِ گم کردی، بختمان هم گم ‏مِشه.» زد زیر خنده و گفت: «ای چه حرفیه؟! خرافاتی نشو فاطمه. برمِگردم مِرِم یکی دگه مِخرِم. فعلاً که بختمان خوش‌وخرم دره جیک‌جیک مُکنه.» کانال | @N_setareha
📚 شرح آسمان با به چاپ سوم رسید 📘 زندگی و خاطرات خلبان ✍ نویسنده: 🖋طراح جلد: 🔻برشی از کتاب: اولین مشت ابراهیم باعث شکستن دندان استاد آمریکایی شد. درست همان وقت هم تیمسار خسروداد فرمانده وقت هوانیروز همان حوالی مشغول سرکشی و بازدید از کلاس‌ها بود. برای همین هم ماجرا خیلی زود به گوش خسروداد رسید. پای ابراهیم به محاکمه و دادگاه باز شد. همه می‌دانند درگیری با استاد آمریکایی می‌توانست در آن زمان چه گرفتاری برای آدم درست کند. کانال | @n_setareha
مسابقه داریم چه مسابقه‌ای😍 مسابقه‌ای با جوایز چند میلیونی😳 برای کتاب فق‌العاده جذاب 👌 کتابی که دریایی است از درد و دل‌های همسرانه مادرانه که گاه شما را در حد مرگ می‌خنداندند😂 و گاه اشک‌تان را درمی‌آورد. 😭 کتابی که به قلم توانای نگاشته شده است. تا ۲۶دی ماه فرصت شرکت در مسابقه رو دارید. کتاب رو با ۱۰درصد تخفیف از تمام شعب فروشگاه‌های پاتوق کتاب و به‌نشر و تمام فروشگاه‌های سراسر کشور می‌توانید خریداری کنید. 🎁جایزه‌هامون عبارتنداز: سه جایزه ۲ میلیون تومانی شش جایزه یک میلیون تومانی و شانزده جایزه ۵۰۰هزار تومانی کانال | @n_setareha
راه‌یابی کتاب "بابارجب" به مرحله نهایی جایزه جلال آل احمد(بخش مستندنگاری) را به خانواده معظم جانباز شهید رجب محمدزاده و نویسنده توانمند و بی‌ادعا سرکار خانم نسرین رجب‌پور، تبریک عرض می‌کنیم. کانال | @n_setareha
📍پرستاره‌ها همسران جانبازان پرستاره‌های ستاره‌های گمنام مادر سرش را پایین انداخت و گفت: «اینا رو نمیگم که ته دلتو خالی کنم؛ میگم که بفهمی وقتی میگی هنوزم دوسش داری یعنی چی؟ تو خیلی جوونی طوبی. حالا که میخوای با رجب زندگی کنی، باید خودتو برای حرف و نگاه مردم آماده کنی. مطمئن باش یه عده تشویقت میکنن، یه عده هم سرکوفتت میزنن. نه از حرف اینا خوشحال باش، نه از نگاه اونا ناراحت. طوبی، گاهی یه حرف مردم سالها توی ذهنت میمونه و آزارت میده. چند سال پیش که داداشت توی سن شونزده سالگی تصادف کرد و از دنیا رفت، با خودم فکر میکردم کاش زنده میموند. حتی اگه همۀ عمر پرستاریشو می‌کردم؛ ولی حالا که رجب رو میبینم، میفهمم اگه عزیز آدم توی بیمارستان باشه چه جوری آدم ذرهذره پیر میشه. رجب تا حالا چند تا عمل کرده، هنوزم باید عمل بشه؛ ولی شاید هیچ وقت شکل اولش نشه. از این به بعد شوهر تو این شکلیه. این مرد رو باید قبول کنی و دوستش داشته باشی؛ نه اون رجبی رو که نُه سال باهاش زندگی کردی. از این به بعد خیلی حرفا رو باید توی دلت نگه داری، چون هیچ کس نمیفهمه چی میگی؛ حتی من که مادرتم شاید نفهمم. طوبی جان، یادت باشه حرفِ دل جاش توی دله. اگه اومد روی زبون دیگه میشه حرف مردم». 📕 روایت زندگی طوبی زرندی همسر جانباز شهید رجب محمدزاده (بابارجب) ✍ نویسنده: 📚 چاپ هفتم / قیمت: ۴۷هزار تومن کانال | @N_setareha