راه حل اینکه کلا در جلسه خواستگاری دختر و پسر بهم وابسته نشوند
۱_سوالات را هر دو طرف روی برگه بنویسند و بدهند بهم که پاسخ دهند
و در دو اتاق یا مکان جدا از هم به سوالات پاسخ دهند .تا شناخت کافی از هم بدست آورند.
بعد در مراحل آخر یک دفعه کوتاه هم را ببینند.
یا در یک گروه روی فضای مجازی که تحت نظر بزرگترها باهم حرف بزنند و از هم چیزهایی که میخواهند بپرسند تا کامل باهم آشنا شوند.که البته فقط بزرگترها عضو باشند .
سوالاتی که من اگر باشم از طرف مقابلم میپرسم
۱_به چه رنگی علاقه دارید؟
۲_از همسر خود چه انتظاراتی دارید؟
۳_در چه حدی میخواهید همسرتان دین دار باشد؟
۴_نظرتان در مورد موسیقی های تلویزیون چیست؟
۵_در مجالس عروسی که موسیقی هست آیا شرکت میکنید؟
۶_مقدار حجابی که میخواهید همسرتان رعایت کند مثل رنگ لباس و.....را بیان کنید.
۷_چقدر اهل عبادت هستید؟
۸_بر خواندن کدام دعاها مداومت دارید؟
۹_هر روز چه مقدار قرآن میخوانید؟
۱۰_چقدر اهل تفریح و گردش هستید؟
۱۱_تا چه حدی توجه به خواسته ها و نیازهای همسرتان خواهید داشت؟
۱۲_چقدر اهل مهمانی رفتن هستید؟
۱۳_چقدر اهل مطالعه هستید؟
۱۴_بیشتر چه کتابهایی میخوانید؟
۱۵_مرجع تقلیدتان کیست؟
۱۶_به مادیات در زندگی چقدر اهمیت میدهید؟
۱۷_در امدتان چقدر است؟
۱۸_اهل خمس دادن هستید یانه؟
۱۹_چقدر اهل پس انداز کردن هستید؟
۲۰_ایا عصبانی میشوید؟
۲۱_چه چیزهایی شما را عصبانی میکنید؟
۲۲_چه چیزهایی شما را ناراحت میکند؟
۲۳_هنگام عصبانیت چه میکنید؟
۲۴-عکس العملتان زمان ناراحتی چیست؟
کلا در زندگی استقلال به این معناست:برای زوجهای جوان
استقلال هم به معنای این نیست که اصلا نظر بزرگترها را نپرسیم.اما حق دخالت هم به آنها نخواهیم داد.
نظر آنها را میپرسیم و با آنها مشورت میکنیم و با نظرات خودمان میسنجیم .بعد هرکدام را که بهتر بود ،اجرا میکنیم.انها حق تحمیل نظرات خود یا اصرار بر نظرات خود را در زندگی ما نخواهند،داشت.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ
همانا کسانی که نسبت به خدا کافرند،اموال و اولادشان در روز قیامت برای آنها را فایده ای نمیبخشد از خدا شی ای و آنها همانا اهل آتش دوزخ هستند.
نکات ناب آیه
۱_در روز قیامت موقع حساب رسی،اموال و اولاد انسان نمیتوانند برای انسان کاری کنند
۲_ و کافران اهل آتشند در روز قیامت.
نتیجه اخلاقی آیه:ثروت دنیا بدرد نمیخوره چون نمیتواند انسان را از آتش جهنم نجات دهد.پس تقوا پیشه کنیم و متقی باشیم تا به عذاب خدا دچار نشویم.
در آیه ۱۳سوره حجرات داریم
قَالَتِ ٱلۡأَعۡرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ وَلَٰكِن قُولُوٓاْ أَسۡلَمۡنَا وَلَمَّا يَدۡخُلِ ٱلۡإِيمَٰنُ فِي قُلُوبِكُمۡۖ
اعرابی گفت ایمان آوردم و شهادتین گفتم .بهش بگو ایمان نیاوردید بلکه اسلام آوردید.چون هنوز ایمان به قلبهایتان وارد نشده است.که به اعضا و جوارح تان و اعمالتان اثر کند.
چون اعمال ما از قلب و افکار ما نشاتمیگیرد.
پس فرق است بین (ایمان،)و (اسلام)
چون خداوند به آن اعرابی نگفت کافر .گفت بی ایمان.
پس این دو لفظ بینشون رابطه عام و خاص برقرار است.یعنی هر مومنی ،مسلمان هست ،اما هر مسلمانی مومن نیست .طبق این آیه.
و اینکه ایمان و مومن بودن با مسلمان بودن فرق دارد و باید در ایمان آثار آن در اعمال نمودار شود
در آیات اولیه سوره مومنون داریم
مومنان رستگار شدند .آنهایی که خداوند یازده تا یا بیشتر ویژگی اعمالی برایشان در این آیات برمیشمارد.
آری خداوند گفته افرادی که مومن هستند ،برادر یکدیگرند،نه آنهایی که فقط لفظا اسلام آوردند و هیچکدام از اعمالشان مانند افراد با ایمان نیست
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولا؛(۷۲احزاب)
در این آیه خداوند میفرماید :امانتی را به زمین و آسمان و کوه ها خواستیم بدهیم اما آنها نپذیرفتند .اما انسان پذیرفت.
آن امانت براساس روایات اطاعت از اهل بیت ع و پیامبران و خداوند بود و اولی الامر منکم بود.
پس بر اساس این آیه دو نوع امانت داریم:
۱_امانت بین مردم،
۲_امانتی که خداوند بر دوش ما نهاده و در آخرت از آن از ما بازخواست میکند.