مثلاً کسی که تازه به اسلام گرویده را که نمیشه بهش بگویند در حد علما و اولیای الهی عبادت کند و دین را رعایت کند .برعکسش هم نمیشود گفت.
من هم اولین دفعه که با مولایم ملاقات داشتم .که همون اول این همه دعا را به من نگفتند هر روز و هرشب بخوان.به ترتیب و نحوه خاصی مرا عادت دادن به انجام آنها .یکی یکی نه همه اش باهم.
چون مسلما اگر در همه اش را باهم به من آموزش میدادند.من هرگز انجام نمیدادم.شاید حدود شش الی یک ماه اول فقط استغاثه خواندن هرشب بهم توصیه شده بود.
من الان هم به فاطمه اول گفتم نمازش را به موقع و اگر توانست به جماعت بخواند .بعد به او گفتم مدتی تسبیحات هم بعد از نمازهایش بخواند.جدیدا دارم بهش میگویم استغاثه را بخواند.
چون مولایم امرم کردند او را هم به همان شیوه خودم ارتقا دهم در معنویت.
رقص هم برای همسر جایز و مستحب است اگر زن بلد باشد اما برای غیر از همسر شرعی جایز نیست.
انجام مستحبات هم بعد از اینکه انسان به ترک محرمات و انجام واجبات عادت کرد .بهش میگویند انجام دهد .من با فاطمه هم همین گونه کردم اول واجبات و محرمات بعد تازه شروع کرده به مستحبات.
تفکرقرانی
آره گاها مثل خواندن نماز یا گرفتن روزه همه مثل هم هستند و بر همه واجب است.
البته این دو مورد هم برخی موارد بر انسان جایز نیست یا باید کمتر بخواند نماز را.
نماز در جایی که انسان قصد دور شدن از شهر خودش یعنی وطن خودش(جایی که قصد اقامت در آنجا تا آخر عمر را کرده یا در آنجا به دنیا آمده است.)را بکند . و در مقصد هم کمتر از ده روز باقصد و نیست اینکه کمتر از ده روز میخواهد آنجا بماند.انهم اگر اکثر اوقات به خاطر شغلش در سفر نباشد.و یا در حال تردید که آنجا بماند با نماند تا سی روز .مسافر محسوب میشه و باید نماز ها را شکسته یعنی چهاررکعتی ها را دورکعت بخواند.
در جایی هم که نماز انسان شکسته است .
یا بر اثر پیری یا حاملگی یا بیماری که پزشک متخصص تشخیص دهند روزه ضرر دارد ،روزه نگیرد .
اما روزه ای که در حال مسافرت میخورد یا بیماری که بعدا خوب میشود باید قضای آن را به جا آورد.
در غیر از این موارد هم روزه باید در همان ماه رمضان گرفته شود در موارد غیر از مسایل خاصه زنانه
در آیه ۵۳سوره نسا داریم
امانات را به اهل آن بازگردانید.
اما امانات از نظر اسلام و قرآن دو دسته هستند
۱_وقتی ما چیزی را از کسی به امانت میگیریم که باید آن را همانگونه که از تو گرفتیم به او بازگردانیم.
۲_امانتی که خداوند گفته به کوه هم آن را عرضه کردیم اما کوه هم از پذیرش آن ابا کرد.و آن همان اطاعت از دستورات خدا و ولایت امامان و اوصیای الهی است .
که باید آن را سالم به خدا برگردانیم.
یعنی مطیع محض خداوند در زندگی باشیم و او را اطاعت کنیم در زندگی.
در سوره اسرا داریم
و اوفوا بالعهود ان العهد کان مسئولا
عهد هم دو نوع است
۱_عهد و پیمانی که خداوند براساس آیات سوره اعراف در عالم ذر از انسان گرفت که مطیع خدا و فرستادگان او باشد.
۲_عهد و پیمان هایی که ما بین خودمان مسلمانان میبندیم نه عهد و پیمانهایی که با کفار عهد شکن میبندیم که اکثر اوقات هم به ضرر ماست.
(۳۲) إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ
همانا خداوند حضرت نوح و خاندان حضرت ابراهیم ع و خاندان عمران را برای همه جهانیان برگزید و آنها را پیامبر برای جهانیان قرار د اد.البته با توجه به آیات دیگر معلوم میشود که منظور از آنها افرادی هستند که از خاندان آنها ظالم نیستند و این ظلم هم انواعی دارد.اول ظلم به خود انسان کاری را انجام دهد که به ضرر دنیا و آخرت(منظور از ضرر اخروی عصیان الهی است) خود باشد.
دوم به ظلم به دیگران ،به ناحق حکومت کردن بر دیگران مثل فرعونیان ،یا افرادی که با دروغ به منصب دولتی میرسند و بعد با دخالت در اومور معنوی مردم در جهت منفی یا در امور خارجه و.....فعلی را مرتکب میشوند ،که به ضرر مسلمانان است و دارند ظلم به دیگران میکنند.یا افرادی که حق دیگران را پایمال میکنند یا دیگران را مورد اذیت و ازار قرارمیدهند.
یک مورد دیگر مصادیق ظلم ،ظلم به خدا و عدم اطاعت کامل از دستورات او و فرستادگان او در زندگی خود است.
خداوند این افراد را برای راهنمایی مردم بر نخواهد گزید.و پاک نخواهد کرد تا بر جهانیان حکمرانی کنند .حتی اگر از خاندان پیامبران باشند.
نکات ناب آیه
۱_خداوند پیامبران را برگزیده تا مردم را هدایت کنند
۲_پیامبران باید پاک از گناه و عصیان باشند تا بتوانند مردم را هدایت کنند
۳_با عمل به دستورات پیامبران الهی و فرستادگان الهی است که ما به سمت بهشت خواهیم رفت.
۴_هرگونه ظلمی باعث میشود که ما از خدا دور شویم.