بچه ها را از چند سال قبل از سن تکلیف به انجام واجبات و ترک محرمات عادت دهیم.تا زمانی که به سن تکلیف رسیدند برای آنها سخت نباشد.

موقع انتخاب همسر با راستگویی بگذاریم .اول هم کفویت دینی بررسی شود و اخلاق طرف .بعد موارد دیگر.

چون تاکید شده در روایات است.

🌸🌸🌸 ظهور مولامون مراحلی داره اول ظلم و جور افزایش میابد بعد بشریت هرچه براساس علم خود به تنهایی سعی میکند که ظلم و جور و فساد و.....را کاهش دهد،فایده نمیکند. بعد به این نتیجه میرسه که باید به قرآن و روایات امامان ع پناه برد و در کنار علم باهم جهان را آباد کرد آنگاه مولامون ظهور میکنند.

همه اینها هم در روایات معتبره موجوده .این صحیح نیست که یک آیه را به تنهایی تفسیر کنیم .یا یک روایت را به تنهایی بنگریم.باید همه اش باهم و در کنارهم قرار بگیرند تا نتیجه دهد.

در دین اسلام ما ۹درجه ایمانی داریم. و هرکس براساس ایمانش وظایفش تعیین میشود .ما حق نداریم به کسی که تازه به اسلام گرویده یا درجه پایینی از ایمان است بگوییم .تکالیفی که مثلاً اولیای الهی که آخرین درجه ایمانی را دارند باید اجرا کنند.اجرا کنند و بالعکس.

برای همین در روایات داریم باید افراد با هم کفو ایمانی خود ازدواج کنند.

یک داستان کوتاه بگویم در زمان پیامبر ص یک نفر بود آمد به یک مسلمانی گفت اسلام اوردم.گفت حالا چه کنم.گفت برو صبح تا شب و شب تا صبح فقط عبادت کن. بعد از دو روز طرف گفت برو دینت بدرد خودت میخورد.

نمیشه احکام را برای همه یکسان تعریف کرد.اما باید یک حداقل هایی برای عموم مردم تعریف شود که براساس آیات و روایات باشد . و حتما آن را رعایت کنند. بقیه دیگر که از قشر خاص هستند براساس خودشان عمل کنند.

موسیقی تلویزیون هم نصفش خلاله نصفش که خیلی مزخرفه حرامه. و شرایط حلیت را ندارد.

مگر در کتاب منیه المرید شهید ثانی نداریم که علما و طلاب باید در درجه بالاتری از رعایت احکام باشند. داریم که اگر علما و طلاب مستحبات را رعایت کنند و ازمکروهات رویگردان باشند مردم دیگر رو به انجام واجبات و ترک محرمات می‌آورند. و اگر علما و طلاب مستحبات و مکروهات را ترک کنند و به انجام واجبات و ترک محرمات اکتفا کنند مردم به سمت مکروهات و مباحات روی می آورند. واگر علما و طلاب....... پس وظایف علما و طلاب و قشر خاص جامعه از عموم جامعه جداست.

اصل را باید در قانون و طرح ها . قرآن و روایات قرار داد.چون پیامبر ص فرمودند انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی پس باید اصل و محور در زندگی و جامعه و حکومت داری این دوتا باشد و از علم آنچه را که براساس این دو است بپذیریم و آنچه را که براساس این دوتا نیست رد کنیم.