eitaa logo
موقوفه کتاب
2.6هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
425 ویدیو
18 فایل
ما موقوفه کتاب هستیم که توسط جمعی از نخبگان وکارشناسان متخصص در حوزه ترویج فرهنگ کتابخوانی فعالیت میکنیم 💻آدرس سایت : https://oniketab.ir/ 🤵🏻 سفارش کتاب و مشاوره : @admin_Oniketab 🔹 مشهد مقدس- بلوارطبرسی شمالی- بین طبرسی شمالی ۳ و ۵
مشاهده در ایتا
دانلود
این عید پر از عطر دل انگیز خداست سرشارترین آینه‌ی خاطره‌هاست نوروز خوشت همیشه رنگین با عشق آراسته با دلی که همراه خداست عید نوروز بر شما مبارک🌹🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موقوفه کتاب
🔅تندتر از عقربه ها حرکت کن 👌 راهنمایی که بودم، یک کیف داشتم که بیشتر به توبره شبیه بود. ظرف غذا و توپ فوتبال را می‌گذاشتم تهش و کتاب‌هایم را می‌گذاشتم کنارش. مدرسه‌مان خیابان مرداویج بود و تا خانه‌مان توی خیابان مسجد سید، خیلی راه بود که بخش زیادی‌اش را پیاده می‌رفتم. بعدازظهرها هم کلاس داشتیم و چون راهمان دور بود، ظهر مدرسه می‌ماندیم. توی مدرسه، یک زمین هندبال بود که هرکس زودتر می‌رسید، می‌توانست بایستد بازی. بیشتر وقت آن دوره به بازی فوتبال گذشت. توی مدرسه‌مان، بسیج دانش‌آموزی هم بود که مسئولش معلم علوممان بود. برایمان دوره‌هایی گذاشته بودند تا با اسلحه آشنا شویم. یک روز هم قرار بود برویم مانور. روز قبلش گفتند بیایید، می‌خواهیم برویم گونی پر کنیم. گونی‌ها را از خاک اره پر می‌کردیم تا با آن سنگر درست کنیم. این‌طوری سبک‌تر بود و جابه‌جایی‌اش برای ما که جثه‌هایمان کوچک بود، راحت‌تر بود. بسیج آن روزها توی خیابان توحید بود. ما با چند تای دیگر از بچه‌ها رفتیم توی یک نجاری و گونی‌ها را پر کردیم. بعد آمدیم پایگاه بسیج که گونی‌ها را خالی کنیم. درِ پایگاه را بستند و گفتند امشب همین جا بخوابید. من تا آن روز، سابقه نداشت بعد از عصر برگردم خانه. یکی گیر داد که برای چه باید بمانیم؟ گفتند کار زیاد است و باید بمانید تا فردا اینجا را آماده کنید. کمی هم از شهدا مایه گذاشتند. من خوشم نیامد که می‌خواهند به زور نگهمان دارند. حالا اگر قبلش گفته بودند، یک چیزی؛ اما این‌طوری برایم گران تمام شد. یکی‌دو ساعت بعد، کولی‌بازی راه انداختم تا گذاشتند بروم. حالا می‌فهمم که آن روز، با همهٔ بچگی‌ام خوشم نیامده بوده ضعف مدیریتشان را با مایه‌گذاشتن از شهدا بپوشانند. از همان موقع‌ها برای خودم خط قرمزهایی داشتم. یکی‌اش همین بود که زیر بار حرف زور نروم. چند وقت بعد بردندمان اردو. چهل‌پنجاه نفری بودیم. شب که شد، بچه‌ها خواستند بخوابند. یکی‌دو نفر که بازیگوش و پرهیجان‌تر بودند، شروع کردند به بازی‌درآوردن. یکی‌دو تایی پتو بیشتر برداشتند و به چند نفر پتو نرسید. تا آمد خوابمان ببرد، یکهو همه‌جا لرزید. با سروصدای انفجار و رگبار تیر از خواب پریدیم. همان معلم مهربان مدرسه را دیدم که حالا سر اسلحه‌اش را بالا گرفته بود و داشت تیر می‌زد. بعدها فهمیدم تیرهایش مشقی بوده و فقط سروصدا داشته. چنان می‌زد که حتی نشد کفشمان را بپوشیم و ریختمان بیرون.
📚کتاب "تندتر از عقربه‌ها حرکت کن" 🔸 روایتی از مسیر پر فراز و نشیب و پر چالش جوانی است که در جامعه امروزی نه ارثیه چندانی دارد و نه حاضر است برای موفق شدن شرکتش به احدی باج بدهد و رشوه بگیرد. چارچوب‌های خودش را دارد و با همان چارچوب‌ها که برگرفته شده از روایات بزرگان دین اسلام و راهنمایی های علما و رهبر انقلاب است، تلاش می‌کندتا شرکتش را گسترش دهد. اما همه اطرافیان او و مدیران دولتی دیگر چنین کاری را غیرممکن می‌دانند. 🔅لینک مستقیم تهیه کنید 👈تندتر از عقربه ها حرکت کن 🔻خواندن کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟! تندتر از عقربه‌ها حرکت کن می‌تواند برای دانشجوهیان مدیران اقتصادی و فرهنگی استادان دانشگاه شرکت‌های صنعتی جذاب باشد و نقطه عطفی در پرشتاب‌تر شدن حرکت رو به جلوی‌ آنها ایجاد کند. 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab
آمدن عید فطر، سرآغاز روزهای روشنِ پس از سحرگاهان دعاست. عید بر دل‌های روشن و نگاه‌های امیدوار، مبارک باد🌹🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب "شبیه مریم" درباره زندگی و زمانه حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینه النبی می باشد 🔅فضّه خدمتگزار عالم و شهیر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و راوی حدیث از آن بانوی بزرگ است 🔅در کتب تاریخی، برای نخستین بار در دوران اولیه بعد از هجرت رسول اکرم(ص) به مدینه، از این بانوی پرهیزکار نام برده شده است. آن ایام آیه‌ای نازل شد که پس از آن پیامبر اسلام فضه را برای کمک و یاری بانوی عالمین به منزل حضرت زهرا (س) فرستادند حضرت فضه در مقام والایی از ایمان و تقوی قرار دارد. ایشان در نطق و خطابه قهرمان زبردستی بوده و علاوه بر افتخار خدمت به حضرت زهرا (سلام الله علیها)، سراسر زندگی این بانوی نمونه، از خلوص و معنویت موج می‌زند. آنطور که تاریخ گواهی می‌دهد، این زن والامقام در مدت بیست سال از زندگی خود حتی گفت‌وگو و مکالمات عرفی خود را هم با آیات قرآن کریم بیان می‌کرد. 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab
موقوفه کتاب
📚کتاب "شبیه مریم" درباره زندگی و زمانه حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی د
داستان کتاب از زمانی آغاز می‌شود که عربی بیابانگرد در بیابان‌های عربستان، پیرزنی فرتوت را می‌بیند. بعد از کمی گفت‌وگو با او و شنیدن جواب‌هایی از آیات قرآن به سؤال‌هایش، متوجه می‌شود که او فضه است. فصل اول کتاب شبیه مریم این گونه آغاز می‌شود که مردی در بیابان پیرزنی تنها را می‌‌بیند. پیرزنی که در مقابل سوالات مرد صرفا آیات قرآن را بر زبان جاری می‌کند و مقصود خود را تنها با کلام وحی می‌رساند. مرد وقتی مسیر و مقصد زن را می‌شناسد، او را به کاروانش می‌رساند و آنجا متوجه می‌شود این بانوی مؤمنه، فضه خادم حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) است. پس از آن، ماجرای کتاب به گذشته‌های دور برمی‌گردد، جایی که فضه با نام مریم در دهکده‌ای مسیحی زندگی می‌کند و توسط گروهی به بردگی گرفته می‌شود. بانو فضه، یک دختر معمولی و مسیحی در آفریقا بود. داستان کتاب شبیه مریم از زمان کودکی بانو فضه در نوبه، سرزمین مادری او، آغاز می‌شود. فضه، دختری باهوش و زیبا بود که از همان کودکی به دین اسلام علاقه‌مند شد. او پس از آشنایی با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به اسلام گروید و به مدینه مهاجرت کرد. وقتی بانو فضه به خانۀ حضرت زهرا(سلام الله علیها) می‌آید، زندگی او وارد مرحله جدیدی می‌شود و شخصیت وی رشد می‌کند و می‌فهمد که به چه موهبتی رسیده است. تا جایی که پیامبر دربارۀ بانو فضه می‌گوید: «خدا را شکر که مقام کنیز دخترم به رتبه و منزلت حضرت مریم رسیده است.» در مدینه، فضه به خدمت حضرت زهرا در آمد و در تربیت فرزندان ایشان، نقش مهمی ایفا کرد. فضه، فردی بسیار فداکار و مهربان بود و از هیچ کمکی به آن‌ها دریغ نمی‌کرد. او همچنین، در دوران غربت و تنهایی حضرت زهرا سلام الله علیها همواره در کنار آن حضرت بود و به ایشان دلگرمی می‌داد. بعد از شهادت حضرت زهرا، بانو فضه ازدواج می‌کند؛ اما از خانوادۀ اهل بیت علیهم السلام جدا نمی‌شود. او همواره در خدمت حضرت زهرا و فرزندان ایشان بود. فضه، در واقعۀ عاشورا در کنار حضرت زینب و امام سجاد(علیهما السلام)، مصائب کربلا را تحمل کرد. پس از واقعۀ عاشورا، به مدینه بازگشت و تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد. بانو فضه تا زمان حوادث عاشورا همراه حضرت زینب بود و با خانوادۀ اهل بیت به شام رفت. او در شام از دنیا رفت و در همان جا نیز دفن شده است. بانو فضه بیست سال به زبان قرآن با همگان صحبت کرد و هیچ‌کس هیچ کلامی غیر از قرآن از ایشان نشنید. وی به طور کامل بر قرآن مسلط بود؛ زیرا قرآن را از حضرت زهرا آموخته بود. 🔹یه کتاب خاص و زیبا که با خوندنش لذت میبرید😍🌹
✅ کتاب ماجراهای کلاس پرحاشیه 🔹“ماجراهای کلاس پرحاشیه” اثر محمداسماعیل حاجی‌ علیان مجموعه داستان ‌هایی بهم ‌پیوسته درباره و است که با زبانی شیرین و جذاب برای نوجوانان بیان شده است. 🔸معلمی بازنشسته که حالا مسئول کتابخانه مسجد محله شده است، روزی به درخواست یکی از معلمان که قرار است برای عمل جراحی مدتی مدرسه را ترک کند، به مدرسه سابق خود باز می ‌گردد تا 14 جلسه به جای آن معلم تدریس کند. 🔹وقایع این کتاب هم اتفاقاتی است که در این 14 جلسه رخ می‌ دهد و به نوعی همه آنها با عبادت خداوند و خواندن نماز گره می ‌خورد. 🔰خواندن کتاب ماجراهای کلاس پرحاشیه را به چه کسانی پیشنهاد می ‌کنیم؟ 🔹همه جوانان و نوجوانانی( به ) که دوست دارند درباره نماز و آثار آن در زندگی بیشتر و بیشتر بدانند مخاطبان این کتاب اند. 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab