🌸✨🌸✨🌸✨
چشمهای دل من در پی دلدارۍ نیست
در فراق تو بجز گریہ مرا کاری نیست
سوختن درطلب یوسف زهرا عشق است
بنازم به چنین عشق که تکرارۍ نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
سلام مولای ما ، مهدی جان💚
صبحم را به خیر کنید با پاسخ گرم و پرکرامتتان و رخصت دهید در حریم مصفای یادتان پرواز کنم و تا اوج پر بکشم ...
من کبوتر بام شمایم . سالهاست که جیره خوار سفره ی محبتتان هستم و عمری است از شما دم زده ام ... من به مهر شما زنده ام ...
شکر خدا که شما را دارم ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
🌼پیامبر اڪرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
✔️آگاه باشيد که مهدي (علیه السلام) آنچه بگويد از پروردگارش ميگويد و به امر ايمان هشدار ميدهد
📚بحارالانوار، ج37 ،ص213
⚜@p_Mahdavi
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طلوع و غروب خورشید از امام زمان(عج) اجازه می گیرند.
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
آیت الله #ناصری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜@p_Mahdavi
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
🌸تشرفات خدمت امام زمان(عج)🌸
⭕️تشرف آیت الله اراکی خدمت آقا امام زمان عج
📝قسمت دوم و آخر
گفت: سيّد نياز به اذن دخول دارد، صبر كن بروم تا براى شما اجازه بگيرم.
رفت و پس از چند لحظه آمد و گفت: آقا اجازه فرمودند..
سپس وارد شدم ديدم همان سيّد روى تخت كوچكى نشسته، سلام كردم و حضرت جواب مرحمت كردند و فرمودند:
بياييد روى تخت بنشينيد، من اطاعت كردم و روبروى حضرت نشستم.
بعد از احوالپرسى میخواستم مسائلى را كه برايم مشكل بود سئوال كنم، هر چه فكر كردم يادم نيامد.
بعد از مدتى ديدم آقا در حال انتظار هستند خجالت كشيدم و با شرمندگى تمام عرض كردم:
آقا اجازه مرخصى میفرماييد،
فرمود: بفرماييد.
از آنجا خارج شدم.
هنوز چند قدمى راه نرفته بودم كه آن مسائل به يادم آمد به خود گفتم:
من با اين همه زحمت به اينجا رسيده ام و نتوانسته ام از آقا استفاده اى بنمايم، بايد خجالت را كنار گذاشته و مجدداً درب خانه را بزنم.
درب را كوبيدم،همان شخص آمد به او گفتم:میخواهم دوباره خدمت آقا برسم، وى گفت: آقا نيست.
گفتم: دروغ نگو، من براى كلاّشى نيامده ام، مسائل مشكلى دارم میخواهم بوسيله پرسش از آقا برايم حل گردد.
او گفت: چگونه نسبت دروغ به من میدهى؟ استغفار كن! من اگر قصد دروغ كنم هرگز جايم در اينجا نخواهد بود.
ولى اين مطلب را اجمالاً بدان كه اين آقا مثل افراد ديگر نيستند، اين امام والا مقام كه در مدت 20 سال افتخار نوكرى ايشان را دارم، براى يك مرتبه هم زحمت درب بازكردن را به من نداده اند.
گاهى مشاهده میكنم بر روى تخت نشسته اند و مشغول عبادت يا ذكر و گاهى مشاهده مینمایم كه تشريف ندارند ولى صداى مباركشان به گوش میرسد و گاهى ابداً، در خانه نيستند و برخى اوقات پس از گذشت چند لحظه مجدداً مى بينم كه برروى تخت میباشند.
و گاهى سه روز يا ده روز و يا تا چهل روز میبينم كه تشريف ندارند، كارهاى اين آقاى بزرگوار با ديگران فرق دارد.
گفتم: معذرت میخواهم، از اين نسبتى كه دادم استغفار میکنم اميد است كه مرا ببخشيد،
گفت: بخشيدم.
گفتم: آيا راهى هست براى اين كه مسائل من حل شود؟
گفت: آرى، هر وقت آقا امام زمان (عليه السلام) در اينجا تشريف ندارند، نائبشان در اينجا ظاهر میگردد و براى حل جميع مشكلات آمادگى دارد.
گفتم میشود خدمتشان رسيد؟ گفت: بله وارد شدم ديدم جاى آقا امام زمان (عليهالسلام)
آيةاللّه سيّد ابوالحسن اصفهانى نشسته است، سلام كردم و ايشان جواب دادند.
بعد لبخندى زد و با لهجه اصفهانى گفت: حالت چطور است؟ گفتم الحمد للّه.
سپس مسائل خود را يكى پس از ديگرى مطرح كردم و ايشان بدون تأمل جواب آنها را با آدرس بيان مىكرد و جوابها كاملاً قانع كننده بود.
♦️ بعد از تمام شدن سؤال و جوابها دستش را بوسيدم ،وقتى كه پس از بوسيدن دستش خواستم خارج شوم به من فرمود:
♦️در حال حياتم راضى نيستم اين جريان را براى كسى نقل كنى امّا پس از مرگ مانعى ندارد...
📙احمد قاضی زاهدی،شیفتگان حضرت مهدی،موسسه نشر و حاذق،قم،ج1ص115
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
#مَهدے_جان 💚
👈هر زمان که مے گوییم " العجل یا مولای یا صاحب الزمان "
زمزمه هایت را میشنوم که میگویے
صبر کن چشم دلت نیل شود مے آیم
شعر من حضرت هابیل شود مے آیم
قول دادم که بیایم به خدا حرفے نیست
دل به آیینه که تبدیل شود مے آیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
2.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان #استادمعاونیان
در مورد بلبل بوستان
حضرت مهدی عج
🎙بسیارشنیدنــی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
حیف از این آقا ڪہ بی یاور میان ما رهاست
بر دلش هر دم هجوم غصہ ها و اشڪهاست
خوش بہ حال آنڪہ با اخلاص گردد نوڪرش
بر لبش گوید دمادم حضرت مهدی ڪجاست..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط کسانی که نا امیدن ببینن
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ🌸
⚜@p_Mahdavi
#مولایغریبمالعجل💚🥀
میمانید یا میروید؟
این آخرین کلمات امام علیه السلام بود،
شمعها خاموش شدند،
نفر به نفر در پی سودای فردای بهتر رفتند
و
امام حسین علیه السلام ماند و تنهایی و غربت!
امروز
امام زمان است و تنهایی و غربت،
راستی میمانیم یا میرویم؟...
اللهمَّ بِحَقِ اَلْزِینَب(ْعَلَیْهاسَلٰامُ)
عَجّل لِوَلیکَِ الفَرَج
⚜@p_Mahdavi
#سلام_امام_زمانم 💞
هر آینه از غیب ندا می آید
از ماذنه ی فَرَج صدا می آید
ای منتظران گناه را ترک کنید
ارباب خودش پیش شما می آید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
⚜@p_Mahdavi