eitaa logo
پرچمداران انقلاب اسلامی
45 دنبال‌کننده
8 عکس
1 ویدیو
4 فایل
مجله پرچمداران انقلاب اسلامی ذیل دفتر حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس حیطه فعالیت: شهدای روحانیت ادمین جهت هماهنگی @prchamdaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️اگر مجاهد هستید نباید با دشمنان خدا دوستی پنهانی داشته باشید. أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ ولَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (۱) (سوره توبه) آیا گمان کردید که به حال خود رها میشوید در حالی که هنوز کسانی که از شما جهاد کردند و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، از دیگران مشخص نشده اند؟! (باید آزمون شوید؛ و صفوف از هم جدا گردد؛ و خداوند به آنچه عمل میکنید آگاه است! 🔹️در این آیه مسلمانان را از طریق دیگری تشویق به جهاد کرده متوجه مسؤولیت سنگین خود در این قسمت میکند که نباید تصور کنید تنها با ادعای ایمان همه چیز درست خواهد شد بلکه صدق نیت و درستی گفتار و واقعیت ایمان شما در مبارزه با ،دشمنان آن هم یک مبارزه خالصانه و دور از هرگونه نفاق روشن میشود نخست میگوید آیا گمان کردید شما به حال خودتان رها میشوید؟ و در میدان آزمایش قرار نخواهید ،گرفت در حالی که هنوز مجاهدین شما و همچنین کسانی که جز خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله و مؤمنان محرم اسراری برای خود انتخاب نکرده اند، مشخص نشده اند»؟ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَا يَعْلَم الله الذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يتخذوا من دون الله ولا رَسُوله ولا المُؤمِنِينَ وَليجَة). در حقیقت جمله فوق دو مطلب را به مسلمانان گوشزد میکند و آن این که تنها با اظهار ایمان کارها سامان نمی یابد و شخصیت اشخاص روشن نمی شود، بلکه با دو وسیله ،آزمایش مردم آزمون میشوند نخست جهاد در راه خدا و برای محو آثار شرک و بت پرستی و دوم ترک هرگونه رابطه و همکاری با منافقان و ،دشمنان که اولی دشمنان خارجی را بیرون میراند و دومی دشمنان داخلی را و در پایان آیه به عنوان اخطار و تأکید میفرماید: «خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است وَالله خَبِیرُبما تَعْمَلُونَ) 📚(تفسیر نمونه / جلد ۷ صفحه ۳۱۱) @parcham_enghelab
لزوم مبارزه با استکبار با رهبری شایسته و جمع شدن یاران گرد این رهبر وَمَالَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلَهَا وَ اجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا (۵) (سوره ی نساء) شما را چه شده که در راه خدا و رهایی مردان و زنان و کودکان مستضعفی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند نمیجنگید؟ آن مستضعفانی که همواره میگویند پروردگار ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده تفسیر این آیه دعوت به سوی جهاد بر اساس تحریک عواطف انسانی میکند و می گوید چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مظلوم و بی دفاعی که در چنگال ستمگران گرفتار شدهاند مبارزه نمی کنید آیا عواطف انسانی شما اجازه میدهد که خاموش باشید و این صحنه های رقت بار را تماشا کنید (و ما لكمْ لا تُقاتلونَ فِي سَبيل الله وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرّجال والنساء والولدا ) سپس برای شعله ور ساختن عواطف انسانی مؤمنان میگوید این مستضعفان همانها هستند که در محیطهایی خفقان بار گرفتار شده و امید آنها از همه جا بریده است لذا دست به دعا برداشته و از خدای خود می خواهند که از آن محیط ظلم و ستم بیرون روند (الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أخرجنا من هذه الْقَرْيَة الظَّالَم أَهْلَها) و نیز از خدای خود تقاضا می کنند که ولی و سرپرستی برای حمایت آنها بفرستد. وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا. و یار و یاوری برای نجات آنها برانگیزد (وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً). در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که خداوند دعای آنها را مستجاب کرده و این رسالت بزرگ انسانی را بر عهده شما گذاشته شما "ولی" و "تصیری هستید که از طرف خداوند برای حمایت و نجات آنها تعیین شده اید بنا براین نباید این فرصت بزرگ و موقعیت عالی را به آسانی از دست دهید. @parcham_enghelab
وَمَالَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلَهَا وَ اجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا نکات آیه: ١- جهاد اسلامی برای بدست آوردن مال و مقام و یا منابع طبیعی و مواد خام کشورهای دیگر نیست برای تحصیل بازار مصرف و یا تحمیل عقیده و سیاست نمی باشد بلکه تنها برای نشر اصول فضیلت و ایمان و دفاع از ستم دیدگان و زنان و مردان بال و پرشکسته و کودکان محروم و ستم دیده است و به این ترتیب جهاد د و هدف جامع دارد که در آیه فوق به آن اشاره شده یکی "هدف الهی" و دیگری هدف انسانی و این دو در حقیقت از یکدیگر جدا نیستند و به یک واقعیت باز میگردند ۲- از نظر اسلام محیطی قابل زیست است که بتوان در آن آزادانه به عقیده صحیح خود عمل نمود اما محیطی که خفقان آن را فرا گرفته و حتی انسان آزاد نیست بگوید مسلمانم قابل زیست نمیباشد و افراد با ایمان آرزو میکنند که از چنین محیطی خارج شوند زیرا چنین محیطی مرکز فعالیت ستمگران است قابل توجه اینکه مکه هم شهر بسیار مقدس و هم وطن اصلی مهاجران بود در عین حال وضع خفقان بار آن سبب شد که از خدای خود بخواهند از آنجا بیرون روند ۳ - در ذیل آیه فوق چنین میخوانیم مسلمانانی که در چنگال دشمن گرفتار بوده اند برای نجات خویش نخست تقاضای ولی از جانب خداوند کرده اند و سپس نصیر، برای نجات از چنگال ظالمان قبل از هر چیز وجود رهبر و سرپرست لایق و دلسوز لازم است و سپس یار و یاور و نفرات ،کافی بنا بر این وجود یار و یاور هر چند فراوان باشد بدون استفاده از یک رهبری صحیح بی نتیجه است. ۴ - افراد با ایمان همه چیز را از خدامی خواهند و دست نیاز به سوی غیر او دراز نمی کنند و حتی اگر تقاضای ولی و یاور می نمایند از او میخواهند (تفسیر نمونه ج۴ ص ۹) @parcham_enghelab
🔹میدان نبرد عوض شده است اما جهاد ادامه دارد. 🔺️بعضی ها تصور کردند که با تمام شدن جنگ، شمع فروزان معنویت هم در دلها خواهد مرد و خاموش خواهد شد. این اشتباه بود عده ای از جوانان پاک و مؤمن ما در همان روز با شنیدن قضیه ی ختم جنگ عزا گرفتند و فکر کردند که درهای شهادت و معنویت بسته شد و ما در حصارها ماندیم. البته ( إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّة أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَدِرْعُ الله الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُيّثَ بِالصَّغَارِ وَالْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ و أديلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَفْسِيعِ الْجِهَادِ وَسِيمَ الْخَسْفَ وَمُنِعَ النَّصَفَ.) 🔺️جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند آن را به روی اولیاء خاص خود گشوده. جهاد جامه پرهیزگاری زره استوار و سپر مطمئن خداست. هر کس آن را از باب بی اعتنایی ترک کند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند و غرق بلا نماید و به ذلت و خواری و پستی گرفتار آید بر دلش پرده های بی عقلی زده شود و در برابر ضایع کردن جهاد حق از او گرفته شود و محکوم به ذلت و خواری و محروم از انصاف گردد. (نهج البلاغه، خطبه ۲۷) جهاد یکی از درهای بهشت است شکی نیست؛ اما اولا بهشت صفا و معنویت الهی درهای متعدد دارد ثانیا جهاد در میدان جنگ - در شور و شوق ایثارها و جانفشانیها یکی از روشهای جهاد .است پیامبر عظیم الشأن اسلام که معلم بشر از اولین و آخرین بود و ملائکه از حکمت او استفاده میکردند و دل مبارک او برترین جایگاه وحی الهی بود، به جوانان زمان خود که از جنگ برگشته بودند فرمود: خوشا به حال مردمی که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر بر آنان باقی مانده است گفته شد ای رسول خدا جهاد اکبر چیست ؟ گفت جهاد و پیکار با نفس (نفس اماره) جهاد کوچکتر را گذراندید حال نوبت جهاد بزرگتر است؛ جهاد با نفس جهاد در میدانهای تیره نه میدانهای شفاف در جنگ میدان شفاف است. دشمن در آن سوست خودی در این سو دشمن شناخته شده است؛ خودی هم شناخته شده است ابزار دشمن هم معلوم است؛ نقشه ی دشمن هم قابل حدس است. آسانترین جنگ با دشمن آن جاست. نگویید آنجا جان در خطر است در همه ی جهادها، جان در خطر است. وانگهی جان همیشه عزیزترین چیزی نیست که انسان میدهد انسانهایی هستند که روزی صد بار آرزوی مرگ میکنند گذشتهایی وجود دارد، بالاتر از گذشت.جان زحمتهایی وجود دارد بالاتر از زحمت دادن .جان پیامبر فرمود حال نوبت جهاد اکبر است و جهاد اکبر در دوران پیامبر جهادی بسیار دشوار است. بیانات فرمانده کل قوا در مراسم صبحگاه لشكر سيدالشهداء علیه السلام ۱۳۷۷/۰۷/۲۶ 🌻🌻🌹🌹☘☘ @parcham_enghelab
🌺سیره امیرالمومنین علی (ع) برای تشکیل حکومت اسلامی🌺 🔹الإمامُ عليٌّ(علیه السلام): لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّه بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّه ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَيتُ حَبلَها على غاربِهِا (خطبه 3 نهج البلاغه) 🔸امام على(علیه السلام): اگر نبود حضور آن جمعيت و تمام شدن حجّت با وجود يار و ياور و اگر نبود كه خداوند از دانايان پيمان گرفته است كه بر سيرى ستمگر و گرسنگى ستمديده رضايت ندهند، هر آينه مهار شتر خلافت را بر شانه‌اش مى‌انداختم. حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بعد از غصب ولایت و تشکیل حکومت سقیفه، آیا تسلیم شد؟ فرمود فایده ندارد و کناره گیری کرد؟ خیر. حضرت دست امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را می‌گرفت و منزل انصار و مهاجرین می‌رفت و سوال می‌کرد که مگر شما حجه الوداع نبوديد؟ مگر نشنیدید که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود « مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ»؟. بنابراین امام، ولایت را مطالبه می‌کرد. در روایت است چهل نفر قول می‌دادند، چهار نفر بیشتر نمی‌آمدند! و امام یار و یاور نداشت. 🔹آیا امیرالمؤمنین(علیه السلام) حکومت خلفا را پذیرفتند؟ حضرت حکومت خلفا را نپذیرفت. بعد از شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، مضطربه بیعت شد. منظور از بیعت یعنی تحت عنوان معارض و تلاش برای براندازی حکومت اقدامی نمی‌کنند. نه این‌که حکومت خلفا را به عنوان حکومت مشروع قبول کرده باشد. و بین این دو تفاوت است: حکومت امر واقع و حکومت مشروع. یعنی حکومت خلفا تثبیت شده بود و امام نیز اتمام حجت کرده بودند و کسی نیز به دعوت امام گوش نمی‌کرد. نه این‌که امام تلاش نکرد. بلکه تلاش صورت گرفت، ولی به سرانجام نرسید. در دوران خلفا نیز امام چند کار بزرگ کرد. از جمله: تدوین قرآن، تدوین سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مشاور عالی حکومت. اگرچه حكومت زود منحرف شد، اما حضرت بی تفاوت کنار ننشست. بلکه در حکومت منحرف نیز وجود داشت و تلاش می‌کرد از طریق مشاوره حکومت را تصحیح کند. بعضی صبر آن حضرت را اشتباه تفسیر می‌کنند. صبر ایشان به معنای انزوا و حاشیه نشینی و سکوت نیست. بلکه صبر به معنای این است که برای براندازی تلاشی نکردند. وگرنه حضرت امیر در متن صحنه حضور داشتند. مشاور ارشد و قاضی اعلا بود. لذا احترام و وجاهت خاصی هم داشت. البته برای تضعیف حکومت تلاش نمی‌کرد چون فایده‌ای نداشت. لذا در جریانی که علیه عثمان شورش شد، امام کمکی نکردند. حتی قبول نمی‌کرد که امیر چنین مردمی ‌شود که از اسلام فاصله گرفتند. 🔹عناصر تشکیل حکومت برای تشکیل حکومت عناصری لازم است. عنصر اول اندیشه الهی است. که نزد امام وجود داشت. عنصر دوم، رهبری الهی و عنصرسوم، حضور مردم در صحنه برای نصرت دین الهی است. عنصر چهارم، احتمال پیروزی است. می‌فرماید: « لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّه بِوُجودِ الناصِرِ» یعنی اگر اتمام حجت شود به وجود مردمی که به ائمه(علیهم السلام) کمک برای تشکیل حکومت شود، امام دریغ نمی‌فرمود. پس رهبران الهی وظیفه دارند تلاش کنند به شرطی که مقتضی موجود و مانع مفقود باشد. اگر مانع باشد، مردم هم نباشند، رهبران الهی نمی‌توانند حکومت تشکیل دهند. نه این‌که نمی‌خواهند. بین این دو تفاوت است. امام از همان لحظه اول می‌خواست اما مردم فاصله گرفته بودند: « قِيامُ الحُجَّه بِوُجودِ الناصِرِ ». این قیام حضرت امیر(علیه السلام) بود با خصوصیاتی که بیان شد. پس نمی‌توان گفت حضرت دنبال حکومت نبود و با خلفا بیعت کرد و ساکت شد و کنار کشید. بلکه با صدای رسا اعلام کرد که من افضلم. در دوران جنگهای سه گانه ناکثین و قاسطین و مارقین با مخالفان برای حفظ حکومت جنگید و برای اصل حکومت موجود مبارزه کرد. بنابراین سیره حضرت امیر(علیه السلام) به ما می‌گوید: باید برای تشکیل حکومت تلاش کرد، ممکن است شرایط مهیا نشود ولی وظیفه تلاش کردن است. @parcham_enghelab
🌺عملیات روانی و جنگ نرم در کلام امام علی علیه السلام🌺 🔹از سخنان حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که در آن طلحه و زبير و همراهانشان در جنگ جمل را توبيخ و سرزنش می‌فرماید: (وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ الْأَمْرَيْنِ الْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لَا نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِر). ((نهج‌البلاغه خطبه 9)) 🔸(چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند، اما کاری از پیش نبردند و سرانجام شکست خوردند! ولی ما این‌گونه نیستیم، تا عمل نکنیم، رعد و برقی نداریم، و نا نباریم سیل جاری نمی‌سازیم) از تعبيراتى که در کلام بالا آمده، چنين استفاده می‌شود که امام (عليه السلام) اين سخنان را بعد از پايان جنگ جمل بيان فرموده و اشاره به سخنانى است که طلحه و زبير و ياران آنها در آغاز جنگ بيان کرده بودند و قیل و قال و غوغايى به راه انداختند ولى سرانجام، کارى از پيش نبرده و مفتضحانه شکست خوردند و «طلحه و زبير» جان خود را در اين راه باختند. در این جملات امیرالمؤمنین علیه‌السلام اشاره به روش های مهم دشمن دارد که می‌توان آن را جنگ روانی یا جنگ نرم نامید،نمونه ای که دشمن از آن برای اهداف خاص استفاده می‌کند. @parcham_enghelab
🌺نکاتی از کلام امام علی علیه السلام در مورد عملیات روانی و جنگ نرم🌺 1⃣ عملیات روانی، ابزار مهم دشمن: یکی از نکات کلیدی در مقابله با دشمن در جبهه‌های مختلف، باید نیروها دارای روحیه قوی و بالایی باشند دشمن با استفاده از جنگ روانی به دنبال تضعیف روحیه و از دور خارج‌کردن نیروها است. امام خامنه‌ای دام‌ ظله العالی می‌فرمایند: ♦️دشمن آن‌وقتی كه در میدان، در صحنة عمل نتواند كاری از پیش ببرد، برای مأیوس كردن، ناامید كردن و خالی‌کردن دل ملت‌ها دست به جنگ روانی می‌زند. 2⃣ استفاده دشمن از زرق‌وبرق سلاح و تجهیزات: دشمن متکی به ابزار مادی است. دشمن از طریق زرق‌وبرق سلاح و تجهیزات به دنبال نمایش قدرت‌نمایی پوشالی خود هست تا به‌واسطه این امر قدرت تصمیم‌گیری فرماندهان را پایین بیاورد و هزینه دفاع را بالا ببرد تا در نتیجه نظم و قدرت بازدارندگی خود را از بدهد. 3⃣ ناکارآمدی عملیات روانی دشمن: به علت ماهیت باطل دشمنان، تبلیغات آنان در انحراف افکار عمومی و جبهه حق بی‌تأثیر و ناکارآمد است. 4⃣ عمل، شعار مردان حق: مردان حق و حقیقت، مرد میدان جنگ و دفاع هستند نه قهرمانان شعار و گفتار، امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: تا حمله نبریم نمی‌خروشیم و رعدوبرق راه نمی‌اندازیم، و تا نباریم سیل جاری نمی‌کنیم. دشمنان و نیروهای جبهه باطل در طول تاریخ از جنگ روانی برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند در این دوران باتوجه‌ به افزایش و گسترش رسانه‌ها و فضای مجازی، استفاده از جنگ روانی آسان‌تر، گسترده‌تر و دقیق‌تر شده است. (نهج‌البلاغه خطبه 9) امام خامنه‌ای دام‌ظله العالی: ♦️««مبارزة دشمن، مبارزة تبلیغاتی است و بوق‌های تبلیغاتی دشمن همة فضاهای ممکن را علیه ملت ایران پُر می‌کند.»» با استفاده از رسانه‌ها و فضای مجازی به‌صورت نرم و زیرپوستی، به دنبال تغییر فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هستند. 🌻🌻🌸🌸🌷🌷 @parcham_enghelab
🌺اهداف دشمن از جنگ نرم و روانی در مقابله با اسلام و انقلاب🌺 🔹دشمن در این جنگ نرم دو حرکت را انجام می‌دهد: 1⃣ اینکه حقایق را وارونه نشان بدهد که تبلیغات فراوانی هم دارند که حقایق عالم را راحت برعکس و به‌دروغ وارونه نشان بدهند. 2⃣ این زنجیره تواصی به حق و به صبر را قطع کند، دشمن به دنبال این است که زنجیره تواصی به حق و صبر در این راه را قطع کند و کاری کند که مؤمنین به یکدیگر توصیه نکنند، به یکدیگر امید ندهند، اگر جریان تواصی در جامعه قطع شد، موجب می‌شود انسان‌ها احساس تنهایی و ناامیدی کنند، جرأت ها کم می‌شود اراده‌ها ضعیف می‌شود و در نتیجه اهداف عالی و متعالی به‌تدریج کم‌رنگ می‌شود و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد. 🔹راه دفع جنگ نرم دشمنان آنچه که می‌تواند ما را در این جنگ پیروز کند و این توطئه دشمن را مانند جنگ نظامی دفع سازد اعتماد به جوانان به‌ عنوان افسران جنگ نرم است و باید جوانان را از این‌ جهت آماده سازیم. امام خامنه‌ای در این زمینه می‌فرمایند: ♦امروز نیاز مهمّ کشور ما این است که جوان‌های ما مجهّز بشوند به انواع تسلیحات نرم، سلاحهای جنگ نرم؛ یعنی قدرت روحی و قدرت فکری. بنده مکرّر در مورد قوی شدن کشور مطالبی را عرض کرده‌ام؛ یکی از اجزا و بخشهای مهم و تعیین‌کننده‌ی تقویت کشور همین است که ما جوانهایمان را مجهّز کنیم، مسلّح کنیم به سلاح فکر و سلاح تفکّر صحیح که در معارف اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام) موج میزند، در معارف فاطمی موج میزند. (منبع: نهج البلاغه و شرح آن و دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای) 🌻🌻🌸🌸🌷🌷 @parcham_enghelab
🌺نقش امام خمینی رحمت الله علیه در انقلاب اسلامی و رهبری حکیمانه ایشان🌺 🔹تشکیل دولت موقت پس از ورود به ایران دستور تشکیل شورای انقلاب هنگام اقامت در پاریس و تلاش برای تعیین دولت موقت توسط شورای مزبور، پس از ورود به ایران از اقدامات اساسی برای انتقال قدرت بود که بیانگر فهم بالای مسائل از سوی حضرت امام است. ایشان در اولین روز ورود خود به خاک وطن در سخنرانی تاریخی خود در بهشت زهرا صراحتاً اعلام داشتند: «من دولت تعیین می‌کنم من توی دهن این دولت می‌زنم... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم. (صحیفه امام، ج ۶ ص۱۶) دولت بختیار ابتدا این سخن امام را سخن امام را جدی نگرفته بود، ولی چند روز بعد در ۱۵ بهمن ۵۷ امام خمینی رئیس دولت موقت انقلاب را تعیین نمودند و برای این منظور مرحوم مهندس مهدی بازرگان از سوی شورای انقلاب معرفی و پیشنهاد شد دولت موقت به رهبری مرحوم بازرگان به پیشنهاد شورای انقلاب و تأیید امام برای غلبه بر مشکلات، سامان دهی وضعیت سیاسی آشفتهٔ جامعه و فراهم ساختن مقدمات رفراندوم و... تعیین شد. امام راحل در متن حکم انتصاب وی تصریح کرده بودند که او را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی، مامور تشکیل کابینه، برای تهیه مقدمات رفراندوم و برگزاری انتخابات نموده‌اند. حضرت امام از مردم ایران درخواست کردند تا نظر خود را در مورد این انتخابات اعلام کنند سراسر و کشور با راهپیمایی‌های گسترده به حمایت از تصمیم امام پرداختند. امام خمینی با دوراندیشی و درایت تمام، در مرحله حساسی از انقلاب اسلامی، با هدف انتقال قدرت و مراجعه به آراء عمومی ملت جهت تغییر نظام سیاسی کشور و نیز ایجاد نهادهای قانونی لازم برای اداره کشور، اقدام به معرفی دولت موقت نمودند در واقع دولت موقت وظیفه فراهم ساختن بستر قانونی برای تشکیل نظام سیاسی جدید را عهده دار شد حضرت امام در این رابطه فرمودند «این دولت، دولت موقت است برای این که رفراندوم بکند... مسئله رژیم را تحکیم بکند، بعد دست مردم است همه چیز...» اساساً حضرت امام برای مشروعیت نظام اسلامی از طریق انتخاب و پذیرش مردمی اهمیت زیادی قائل بودند مبنای دیگر مشروعیت انتخاب دولت موقت که در کلام خود امام نیز بارها بدان اشاره شده و یکی از اصول حاکم بر این تصمیم امام نیز محسوب می‌شود، اصل ولایت شرعی معظم له و مشروعیت ناشی از آن می‌باشد که یک اصل اساسی و بنیادین در مکتب مترقی اسلام است. چنانچه فرمودند: «من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم» (صحیفه امام، ج ۶: ۵۹) سومین اصلی که بر تصمیم امام حاکم بوده و بعد دیگری از مشروعیت این تصمیم را در کنار اصل اسلامیت به نمایش می‌گذارد، اصل پذیرش مردمی و عمل به آراء مردم و درواقع اصل جمهوریت است. امام خمینی، هفت بار به این امر در بیانات خود اشاره فرمودند و انتخاب دولت موقت را به سبب حمایت و پشتیبانی ملت و پذیرش رهبری ایشان، قانونی و مشروع دانستند و این مشروعیت را در کنار مشروعیت شرعی آوردند: «... ما به حسب ولایت شرعی که داریم و به حسب آراء ملت که ما را قبول کرده است، آقای مهندس بازرگان را مأمور کردیم که دولت تشکیل دهد.» (صحیفه امام، ج ۶: ۶۸) ایشان حتی به این پذیرش اولیه مردم اکتفا ننمودند، بلکه از مردم خواستند که با راهپیمایی خود، نظر خود را در مورد انتخاب مهندس بازرگان به نخست وزیری دولت موقت اعلام نمایند. این امر ناشی از اصول اعتقادی حضرت امام است که برای نظام اسلامی هم مشروعیت الهی و هم مشروعیت مردمی را لازم می‌دانستند و قائل به حق انتخاب ملت بودند. از سوی دیگر حضرت امام با وجود اطمینان از پذیرش و حمایت مردمی برای تأکید بر مردمی بودن این انتخاب و نیز روشن ساختن افکار عمومی دنیا و تأکید بر جنبه دموکراتیک آن و گرفتن بهانه از دست مخالفان و خنثی نمودن تبلیغات منفی دشمنان اقدام به این درخواست کردند. سومین اصل مهمی که حضرت امام در حکم انتصاب مرحوم بازرگان بدان تاکید فرمودند، تاکید بر عدم وابستگی حزبی و گروهی وی بود که امام با نکته سنجی و تیزهوشی خاص خویش به این امر توجه داشتند و عنوان نمودند که بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص وی را مامور تشکیل دولت موقت می‌نمایند. (صحیفه امام، ج ۵۴:۶) ادامه مطلب در پست بعد...
با وجود تاکید امام بر این امر، مرحوم بازرگان بیشتر اعضای کابینه خود را از بین افراد وابسته به نهضت آزادی و جبهه ملی انتخاب نمود. حضرت امام با وجود این که شخصاً با نخست وزیری مهندس بازرگان موافق نبودند و صرفاً به پیشنهاد و تصمیم جمعی شورای انقلاب، با این امر موافقت کرده بودند، از زمان صدور حکم نخست وزیری ایشان تا اواخر عمر دولت موقت همواره قاطعانه از آن حمایت نمودند و مردم را نیز با حفظ اصل آزادی نقد و انتقاد به حمایت از دولت دعوت کردند. این تأیید و حمایت امام ادامه داشت تا زمانی که دیگر احساس نمودند مواضع و خط مشی دولت موقت با آرمان‌ها و اصول اساسی انقلاب اسلامی در تعارض و تناقض است. آنگاه بود که به تدریج به مواضع دولت موقت انتقاد و نسبت به عملکرد آن عکس العمل نشان دادند که اعتراض امام به سنتی و مرتجع خواندن روحانیون توسط بازرگان و اعتراض به روند غرب گرایی حاکم بر دولت موقت از جمله باقی بودن علامت شیر و خورشید و آثار طاغوت در ادارات و وزارتخانه‌ها و به کارگیری عناصر فاسد و وابسته به رژیم گذشته جزو این انتقادات بود بدین ترتیب در کنار درک حساسیت شرایط خاص کشور از سوی حضرت امام که منجر به حمایت ایشان از مهندس بازرگان گردید واقع بینی (امام از این قاطعیت امام در دفاع از اصول و آرمان‌های انقلاب می‌توان به عنوان ویژگی آرمان گرایی امام یاد نمود حضرت امام با این تصمیم حکیمانه خود موفق شدند در آن شرایط حساس و، خطیر باوجود تهدیدهای فراوان محیطی پایه‌های حکومت اسلامی را بنا نهند و مقدمات تشکیل نظام جمهوری اسلامی و نهادهای قانونی آن را فراهم سازند. (منبع: کتاب امام خمینی (رحمت الله علیه) و رهبری حکیمانه؛ نویسنده: دکتر زهرا فروتن) 🌻🌻🌸🌸🌷🌷 @parcham_enghelab
🌺نقش رهبری حکیمانه امام خمینی (رحمت الله علیه) (پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت)🌺 🔹صدام که به دستور اربابانش وبا هدف حاکمیت بر اروند رود و وعده فتح 3 روزه تهران به نیروهایش خود را برای جنگ فرسایشی طولانی آماده نکرده بود، با دفاع مردم ایران زمین گیر شد. بدین ترتیب فشار علیه جمهوری اسلامی برای قبول یک صلح تحمیلی آغاز شد. هیاهوی تبلیغاتی غرب چنان گسترده بود که کم کم ایران چهره ای جنگ افروز و صدام صلح طلب معرفی شد. از طرفی موفقیت‌های پیاپی رزمندگان سپاه اسلام، آثار شکست را در جبهه بعثی‌ها نمایان ساخت. قطعنامه 598 در 29 تیر 1366 به تصویب رسید. این قطعنامه عمده شرایط ایران را که از ابتدای جنگ همواره بر آن اصرار می‌ورزید، در بر داشت. رژیم عراق گمان می‌کرد ایران طبق معمول این قطعنامه را نیز نخواهد پذیرفت لذا برای معرفی چهره ای مخالف صلح از کشورمان بلا فاصله آن را پذیرفت. اما جمهوری اسلامی ایران، به خاطر وجود عناصر مثبتی که در بر داشت و نیز به دلیل اینکه تمام خواسته‌های ایران را در بر نداشت، آن را نه رد کرد و نپذیرفت. نکته منفی قطعنامه این بود که پیش از شناسایی متجاوز و محاکمه آن، آتش بس اعلام شود و ما این بند را قبول نداشتیم. این موضع گیری ایران نزدیک به یک سال ادامه داشت و بالاخره موثر واقع شد. در نتیجه جمهوری اسلامی ایران توانست شماری از اصلاحات مورد نظر خود را در متن قطعنامه بگنجاند. در طول این مدت موازنه جنگ به نفع عراق شده بود و به دلیل فشارهای بین المللی اقتصادی، نظامی و سیاسی و به علت برخی حوادث و عواملی که امام خمینی (رحمت الله علیه) بنا بر مصالحی در شرایط حساس آن زمان، از ذکر آن خودداری نمودند، قطعنامه 598 را بعد از یک سال از تصویب آن، در 27 تیر 1367 پذیرفت. اما ایشان از آن با تعبیر نوشیدن جام زهر یاد کردند. امام بزرگوار مسئولیت این صلح تحمیلی را خود به تنهایی بر عهده گرفتند و هرگز شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکردند و امام وقتی کشور و نظام نوپای جمهوری اسلامی را در خطر می‌بینند، با ترجیح بقا و مصلحت نظام بر هر چیز دیگر، با پذیرش قطعنامه موافقت می‌کنند. چرا که معتقدند، حفظ اسلام و مصلحت نظام، مقدم بر هر چیز است و بر این اساس به راحتی از خواسته قبلی و قلبی خویش چشم پوشی می‌کنند و تن به پذیرش قطعنامه داده و راضی به رضای حق می‌شوند. 🔷یکی از مهم‌ترین عوامل پذیرش قطعنامه توجه بیش از حد مسئولان جنگ به کارشناسی‌های متداول جنگ‌های دنیا در پیشبرد جنگ تحمیلی بود. کارشناسی معمار کبیر انقلاب در جنگ، محوریت ایمان بود. متأسفانه بعضی از مسئولان جنگ با اتکا به ابزارهای کارشناسی موجود و ارائه آمارها و ارقام گوناگون و نشان دادن ضعف‌ها، همواره نگاهی مأیوسانه به ادامه جنگ داشتند و قدرت وضعف را در ابزار آلات مادی می‌دانستند و فشار چنین افرادی باعث پذیرش قطعنامه از طرف حضرت امام گردید. و در کنار این تهدیدهای مختلف خارجی می‌تواند از عوامل موثر بر پذیرش قطعنامه باشد که امام در بیانیه خود به آن اشاره فرمودند ولی به دلیل حساسیت شرایط جنگی آن زمان از ذکر آن خودداری کردند. ♦حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در 3 مورد از بیانات خود، به طور تلویحی انگیزه و هدف از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت را بقای انقلاب، تأمین مصالح نظام و اثبات عدم پایبندی صدام به معاهدات بین المللی معرفی نمودند: 1⃣ بقای انقلاب «ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده‌ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد، به وظیفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند. آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از این که به وظیفه خود عمل کرده است، نگران باشد؟» (صحیفه امام، ج 21: 284) 2⃣ تأمین مصالح نظام «و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد، دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند اگر نبود انگیزه‌ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ وشهادت برایم گواراتر بود.» (صحیفه امام ج 21: 92) ادامه مطلب در پست بعد...