eitaa logo
سبک زندگی اسلامی
17.5هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1هزار ویدیو
26 فایل
کانال آموزشی موسسه فرهنگی سریر ققنوس ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست ارتباط برای: ✔️تنظیم وقت #مشاوره و #تست ها ✔️ فروش فایل و کتاب ✔️همکاری اشتغال ادمین👇 @Phoenixadmin1 🔴نقل مطالب بدون آدرس و لینک و نام مولف،جایز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵طلاق آخرین راه حل است نه اولین! به هر بهانه ای حرف طلاق را پیش نکشید. 🖋استاد سید علیرضا واعظ موسوی 🔸️‏عروس خانم، در دوران عقد، با شوهرش قهر کرده دلیل؟ چون یک بار که رفته خونه پدر شوهرش، دیده غذا آبگوشته!! گفته حرمت منو نگه نداشتن به باباش گفته بابای گُلش(!) هم پشتیبانیش کرده! خلاصه ی کلام اینکه طلاق گرفتن!!!!!:) 🥲😑🙄😒 پ.ن: برای یک دستمان، قیصریه را آتش نزنید ‎ ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس 👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این داستان در جستجوی زیر بغل مار🐍😑🤓😶😒🙄 🖋استاد سید علیرضا واعظ موسوی 🔸️‏حدودا یک سال از زندگی مشترکشان گذشته بوده که یک روز خانم در بین میوه هایی که شوهر خریده، کمی میوه ضعیف و خراب دیده همه ی میوه ها را انداخته سطل آشغال!😶 به شوهرش هم با خطاب گفته:برو دوباره میوه بگیر،باید به من احترام بزاری(!) 😐 پ.ن: آقا،فردی بی‌دقت،خسیس،و مریض نیست! ‎ ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس 👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
زن و شوهر پیری با هم زندگی می‌کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت. و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری‌های او می‌گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می‌کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می‌کند. پیرمرد صبح از خواب بیدار می‌شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! 💥از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می‌شود. قدر هر کسی رو بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم... 📚 مجموعه شهرحکایات ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟ گفت : یه مرد هیچ وقت عیب زنش و به کسی نمی گه.... وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی ؟! گفت آدم پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه .... بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد... یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی ؟ گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی زنه... ⭐️یادمان نرود کثیفترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد.⭐️ ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
👈خدای هدایت کننده یا خدای روزی دهنده؟ ☘پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری رفت. پدر دختر رو به پسر کرد و گفت تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم. ☘چندی بعد پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر رفت. پدر دختر با ازدواج موافقت کرد و در مورد اخلاق پسر گفت ان شاءالله خدا او را هدایت می کند. ☘دختر گفت پدر، مگر خدایی که هدایت می کند با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟؟؟ ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
🍃💖مراحل ازدواج💖🍃 گویند: پسری قصد ازدواج داشت. پدرش گفت: بدان ازدواج سه مرحله دارد. ☘مرحله اول ماه عسل است كه در آن تو صحبت می‌كنی و زنت گوش می‌دهد. ☘مرحله دوم تمام زندگی است که او صحبت می‌كند و تو گوش می‌كنی، ☘اما مرحله سوم كه خطرناكترین مراحل است ☘آن موقعی است كه هر دو بلند بلند داد می‌كشید و همسایه‌ ها گوش می‌كنند! ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
❤ دوستت دارم فقط همین🌹 روزی زنی به شوهرش گفت امروز مقاله ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه زناشویی حاضری امتحانش کنیم؟! مرد گفت: بله حتما. زن گفت در مقاله نوشته بود: هر کدام ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغیراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد تهیه کنیم و بعد از یک روز فکر کردن و اصلاح آن روز بعد آن را به همسرمان بدهیم. شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق نشیمن رفت و زن هم به اتاق خواب رفت و شروع به نوشتن کرد صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت حاضری شروع کنیم؟ و سپس گفت من اول شروع کنم؟ شوهرش گفت باشه شما شروع کن. زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد: عزیزم من دوست ندارم شما...و همینطور ادامه داد از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می دهد و او را اذیت می کند. مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می کرد را میخواند تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است و پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم شما ادامه بده! بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن. مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت: دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همینجور که هستی قبول کرده ام! سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد از نظر من تو در نقص هایت کاملا بی نقصی! زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی که داری قبول کرده ام. من کل این مجموعه رو دوست دارم و من واقعا عاشقتم. همین زن کاغذهایی که نوشته بود مچاله کرد و خود را محکم به آغوش همسرش انداخت. به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید؟ اگر او را بخاطر اینکه شوخی می کرد و آدم پرحرف و شادی بود دوست داشتید پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟ اگر آدم ساکت و قوی و جدی بود و بخاطر این موضوع عاشقش شدید چرا حالا می خواهید او پرحرف و شوخ طبع باشد؟ اگر بخاطر گذشت و مهربانیش عاشق او شدید پس چگونه اکنون اورا بخاطر دل رحمیش سرزنش می کنید؟ دست از مقایسه بردارید: هيچ کدام از انهايي که همسرت را با انها مقايسه مي کني ، هنوز با تو زندگي نکرده اند تا نقاط ضعفشان را هم ببيني !!! ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
مادر بزرگم همیشه میگفت تا وقتی یکیو پیدا نکردی که برات مثل بچه ت باشه نرو توی رابطه، ازدواج نکن! یه بار که پرسیدم یعنی چی؟ گفت یعنی مثل بچه ای که از گوشت و پوست و استخوان خودته باشه برات، نه خوبشو، نه بدشو، نه خوشگلشو، نه زشتشو، نه داراشو، نه فقیرشو حاضر نباشی با کس دیگه ای عوض کنی، هر عیب و ایرادیم که داشته باشه دلت نخواد یکی بهترشو بیاری به جاش، چون برات بهترینه در هر حالتی..! وقتی ازدواج کن که مطمئن باشی میتونی توی سختیا، نداریا، مریضیا، گرفتاریا مثل یه مادر بمونی به پای آسمون ابری و آفتابی زندگیِ طرفت، گاهی عینک آفتابی بزنی، گاهیم چتر بگیری دستت! ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
✨✨ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ : ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ ! ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ، ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﻤﯿﺮﻭﯼ، ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ، ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ ﻣﯿﺸﻮﯼ، ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ، ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ! ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ!!! ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
پسری ازمادرش پرسید : چگونه می توانم برای خودم زنی لایق پیدا کنم؟ مادر پاسخ داد: نگران پیدا کردن زن لایق نباش، روی مردی لایق شدن تمرکز کن. حکایت خیلی از ماهاست که هنوز آدم لایقی نشدیم دنبال همسر خوب و لایق میگردیم... همون آدمی باش که از همسرت توقع داری و همون آدمی باش که دوست داری ، همسرت باشه ... ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
✍استادی داشتم که از اولیاءالله بود و دارای کرامت. همسری داشتند که خیلی بداخلاق بودند و گاهی می‌دیدم او را شدیدا‍ً آزار می‌دهد. روزی به او جسارت کردم و گفتم، استاد شما چطور این همسر خود را تحمل می‌کنی؟ گفت صبر کن روزی جواب تو را خواهم داد ان‌شاءالله. روزی با هم به مغازه میوه‌فروشی رفتیم. میوه‌فروش آشنای استاد بود و به احترام میوه درهم نمی‌داد و پلاستیکی داد تا استاد جمع کند.استاد سراغ جعبه میوه سیب رفت. یک کیلو سیب حدود 8 سیب می‌شود. استاد 6 سیب را گلچین کرد و 2 سیب ضعیف و اندکی خراب به پلاستیک انداخت. بعد از خروج از مغازه گفت: این صاحب مغازه دوست من است که پلاستیک داد تا انتخاب کنم، وقتی او مرا دوست خود می‌داند من هم باید او را دوست خود بدانم و 2 سیب ضعیف بردارم تا دوستی خود را نشان دهم. 🌼 مثل خدا هم مانند این ماجرای ماست، مگر می‌شود خدا علم و فرزند صالح و روزی فراوان و ... را به من بدهد و یک زن بداخلاق را هم به دیگران؟؟!! من حیا می‌کنم از خدا در برابر این همه نعمت ناسپاسی کنم و حتی ناراحت شوم که چرا همسرم بداخلاق است. ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت. ولی هرگز نمی‌توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می‌کردند. عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! داروساز گفت: اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند. دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقـداری از آن را در غـذای مادر شوهـر می‌ریخت و با مهربانی به او می‌داد. هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند. داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است.  ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7