کاش می‌فهمیدم جلالت جایگاهت را که زندگی با ولایت را برایمان معنا کردی و جایگاه مدافعانت را که برایمان امنیت و آرامش در زندگی به ارمغان آورده بودند... 🆔 @qahramani

🔻عقده‌گشایی با لباس ژورنالیسم ▪️عجیب نیست اگر بعضی روزنامه‌ها هر از گاهی نقاب روشنفکری را بالا بزنند و عقده‌ی قدیمی‌شان علیه چادر و حجاب را بیرون بریزند. اما عجیب است وقتی این کار را زیر نام «دفاع از قربانی» انجام می‌دهند. در کشوری که میلیون‌ها زن با چادر و حجاب، نماد عزت و ایمان را زنده نگه داشته‌اند، یک رسانه به اصطلاح اصلاح‌طلب چطور به خودش اجازه می‌دهد تصویر زن چادری را وسط پرونده‌ی غیراخلاقی بگذارد؟ چرا باید نماد حجاب را وسط میدان تحقیر و شایعه‌سازی بیاورند؟ این دیگر اشتباه حرفه‌ای نیست؛ پیام است. پیامی از دل همان تفکری که سال‌هاست با حجاب، ایمان و هویت دینی مردم مسأله دارد. وقتی رسانه‌ای به بهانه‌ی یک پرونده، چادر را وارد بازی رسانه‌ای می‌کند، یعنی هدفش روشنگری نیست، تضعیف باور مردم است. 🔺این‌گونه رویکردها بیش از آنکه نقد اجتماعی باشند، نوعی عقده‌گشایی فرهنگی‌اند. چنین رفتارهایی نه آزادی بیان، بلکه تخریب سرمایه‌ی فرهنگی جامعه است. حجاب خط قرمز ایمان این سرزمین است. و هرکس آن را ابزار عقده‌گشایی فرهنگی کند، در نهایت مقابل مردم می‌ایستد، نه کنار آن‌ها. 🔹احترام به قربانی یعنی روایت بی‌طرفانه، بدون بازی با نمادهای دینی. اما ظاهراً برای بعضی‌ها، حتی درد انسان هم بهانه‌ای است برای تاختن به باور مردم. ✍ میلاد حسن زاده 🌐 رحامدیا (رسانه حوزه انقلابی) 🆔 @rahamedia

اسناد لانه جاسوسی به کنار، اسناد وزارت امور خارجه آمریکا طرف دیگر... اسنادی که خواندن‌شان برای فهم عمیق‌تر از «مرگ بر آمریکا» ضروری است. 🆔 @qahramani

🗒 ساختار شش‌ضلعیِ تفکّر: تکیه به دیوار بُتونی مهدی جمشیدی من از نوجوانی، شیفتۀ مباحثات معرفتی بودم، اما چون در آغاز راه قرار داشتم، نمی‌توانستم میان مواضع و نظرات، قضاوت کنم و حق را از باطل تفکیک نمایم. «مطهری»، نخستین تکیه‌گاهِ معرفتی من بود که تاکنون نیز هست. او از همان دوره، در قامت عقلِ کلّ بر من ظاهر شد و دست تفکّر مرا گرفت و راه را نشانم داد. مطهری، بسیار پیشتر از زمانه بود و هست، اما موجی که لیبرال‌های ایرانی در دهۀ هفتاد ایجاد کرده بودند، جوانی همچون مرا را دچار تشویش و تلاطم می‌کرد. زمانۀ عجیبی بود و آکنده از شبهه و مسأله و مشکله. هر روز، حمله‌های نظری صورت می‌گرفت و کسی چون من که در مواجهه، بی‌پروا و جسور بود، ذهنش درگیر ده‌ها اشکال و پرسش می‌شد. من، مطهری را به تمامی نخوانده بودم و به‌نظرم اگر هم خوانده بودم، باز قدرت تطبیقِ چندانی نداشتم و نمی‌توانستم گلیمِ تفکّر خویش را از مردابِ «لیبرالیسمِ ایرانی» بیرون آورم. ساعت‌ها، کتاب و مجله و روزنامه می‌خواندم و متهورانه، ذهنِ ابتدایی خود را در معرض همۀ تکانه‌ها و تنش‌های نظری قرار می‌دادم. پرسش و ابهام و سرگردانی، تا مغزِ استخوانِ ذهنم رسوخ کرده بود. گاهی احساس می‌کردم که حتّی دربارۀ اصل وجود خدا نیز، گرفتار شبهه و مسأله هستم؛ چنان‌که پیشانی بر سجده داشتم، اما پُشت پیشانی‌ام، وجود و ذات و صفات خدا، حل‌نشده و معلّق بود. مسأله‌های دیگر از قبیل نسبیّت، پلورالیسم، سکولاریسم و اومانیسم و راسیونالیسم و تاریخیّت و ... که همچون نُقل‌ونبات، جزو واردات ذهنیِ روزانه‌ام بود. چه‌بسا می‌رفت که من نیز به اردوگاه لیبرال‌های ایرانی محلق شوم و از مطهری، درگذرم. در این میان، ناگهان «مصباح» را شناختم و این شناخت، سرفصل تازه‌ و تعیین‌کننده‌ای در حیات فکری و هویّتی‌ام بود. من در مصباح، «مطهریِ اکنون» را دیدم و سخت، دلبستۀ وی شدم. هرچه که می‌گفت، مشتاقانه می‌خواندم و می‌شنیدم. گاهی عبارت وی را ناخواسته به حافظه سپرده بودم. این آشنایی، مرا مصون نگاه داشت و به تداوم هویّتم انجامید. من از «شش ضلعیِ مصباح» آغاز کردم: خداشناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ حقوق و فلسفۀ سیاست. این شش حوزۀ نظری، به ستون فقراتِ تفکّر من تبدیل شدند. من این مجموعه را در عمل آزموده‌ام و دیده‌ام که هیچ مباحثه و نقد و چالش و تقابلی، خالی از اتّصال مستقیم یا غیرمستقیم به آنها نیست. اینک، من به یک «دیوار بُتونی» تکیه داده بودم که فروریختی نبود. «قدرت تفکّر» به چنگ آورده بودم و می‌توانستم در هر مواجهه و مناظره‌ای، از عهدۀ حل مسأله برآیم و مقاومت کنم. چندی بعد، قدرت تهاجمیِ عجیبی نیز به دست آوردم و تفکّرِ انتقادی در عمق ذهن من، متولّد شد. این‌همه، حاصل آموزش‌های شش‌ضلعیِ مصباح بود. تفکّر کنونی من، امتداد و بسط همان خط اوّلیّه است. من از مصباح، دیانتِ متفکّرانه را آموختم و توان رویارویی با تجدّد و انگاره‌هایش را یافتم. این دستگاه معرفتی، کهنه نشده و همچنان، مورد حاجت است. 🖇 طرح ولایت، چکیدۀ همان تفکّر منسجم و گره‌گشا و پیشبرنده است. از این قافلۀ توحیدی جا نمانید: https://eitaa.com/maab_iki/4664

🔸 خاطرهٔ زیبا و حکمت‌آموز مرحوم فرج الله سلحشور از آیت الله حائری شیرازی (ره) @haerishirazi

پاسخی کوتاه به روایت‌هایی که سعی در القای سهامداری آقای مجتبی خامنه‌ای در بانک آینده دارند: 📌 حضرت آقا به فرزندانشان فرموده‌اند که شما اگر منتسب به من هستید، حق ندارید کار اقتصادی بکنید البته برای اینکه حق آنها ضایع نشود، حضرت آقا به فرزندانشان فرموده‌اند: هر وقت قصد داشتید اینگونه کارها را انجام دهید، من به مسئولین ثبت احوال می‌گویم اسم من را از شناسنامه شما خارج کند! حتی کسانی که در حلقه اولی با خانواده رهبرانقلاب وصلت می‌کنند نیز این شرط را برای آنها قرار می‌دهند که حق ورود به فعالیتهای اقتصادی را ندارند. 🗓 محمدحسین صفارهرندی در هشتمین نشست سالانه ستاد فرهنگی فجر انقلاب اسلامی در قم، پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ https://kayhan.ir/fa/news/134716 mshrgh.ir/271561 🆔 @qahramani

کاش نه تنها ایشون که همه ما که خودمون رو انقلابی می‌دونیم پا تو هر کفشی نکنیم؛ به ویژه کفشی که از پای ما بزرگتره. توصیه می‌کنم حتما "اقتصادنا" شهید صدر رو بخونیم. حتما موضع‌گیری‌ها و بیانات امامین انقلاب رو در زمینه اقتصاد مرور کنیم. بعضی از علما هم سخنرانی‌ها و بعضا مقالاتی دارند که دیدن اونها خالی از لطف نیست. مثل آیت الله حائری علاوه‌بر اینها مرور بندهای مرتبط قانون اساسی و وظایف حاکمیت اسلامی در قبال مردم در حوزه اقتصاد هم برای فهم درست از این مسئله ضروری است. آقای رائفی پور، اگر هیچکدام از این موارد را انجام نمی‌دهید، دست کم نسبت خودتون رو با مکتب "گران کن" یا همان شاخه داخلی "نئولیبرالیسم اقتصادی" مخشص می‌کردید. چون با این دست‌فرمان شما هم وارد لژ ویژه ویژه‌خواران شده‌اید که از ابتدای انقلاب هیچ اندیشه اقتصادی جز مذاکره (بخوانید تسلیم) در برابر غرب و گران کردن منابع و زندگی مردم نداشته‌اند. اندک عدالت اقتصادی هم اگر در فضای اداره کشور می‌بینید، حاصل نگرش انقلابی در خدمت به مردم و ولی‌نعمت دیدن مردم بوده که امروز این نگرش در پستوی ایده‌های غربگدایانه به محاق رفته است. لااقل با ادب و متانت گفتگو می‌کردید تا دست کم اگر سواد و علم لازم را در این زمینه ندارید، حلم خود را به نمایش می‌گذاشتید. این را هم بدانید که ماقبل نقد آنهایی هستند که به جای مدیریت رانت، فساد و قاچاق که دامنه محدودی دارد، می‌خواهند زندگی نزدیک به نود میلیون ایرانی را به گروگان بگیرند و با اینکه هربار گران کرده و آثار زیانبار آن را دیده‌اند باز هم عبرت نمی‌گیرند و باز بر طبل گران‌سازی می‌کوبند. 🆔 @qahramani

چند سالتون بود فهمیدید آلا صالح (ملکه آزادی سودان) بعد از اوج گرفتن اعتراضات و درگیری‌های نظامی به لندن رفت و تحت حمایت غربی‌ها مثلاً در حال ادامه تحصیله و میراثی که برای سودان گذاشته چیزی جز کشتار، ویرانی و آوارگی مردم سودان نیست و کشتار و جنایات الفاشر گوشه‌ای از ثمرات این باصطلاح آزادی‌خواهیه دیدن مستندهای مربوط و خواندن متن موجود در لینک زیر را به آنهایی پیشنهاد می‌کنم که هنوز فکر می‌کنند جریان‌های اجتماعی به‌ویژه با رویکرد حجاب و آزادی در کشورهای اسلامی خودجوش و غیر هدایت شده از سوی غرب است. https://www.yjc.ir/00ZLYO 🆔 @qahramani