💢 تندروهای مذهبی اینجا ، سنت گرایان معتدل اونجا
🔘 یک روز معمولی در اتاق خبر شبکه منوتو
✍ #رضا_عیوضی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای رساندن کاغذ خبر به دست گوینده خبر😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/663686
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📻 #قصه_سر_شب
🔹 قصه امشب: زیبای خفته
✍️ نویسنده: محسن انصاری نژاد
🎙 گوینده: زهرا مدبر
🖌کارتونیست: داوود افرازی
📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
-119005437_-211643.mp3
زمان:
حجم:
5.12M
📻 #قصه_سر_شب
🔹 قصه امشب: زیبای خفته
✍️ نویسنده: محسن انصاری نژاد
🎙 گوینده: زهرا مدبر
📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
💢 هالوماسکین
🔘 معرفی سنتهای قدیمی در سال 2500
✍ #امین_صالحی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۴ ثانیه | معادل زمان لازم برای دزدیدن ماسک به صورت نمادین😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/092267
در روز هالوماسکین جوانان در کافهها تجمع بیجا نموده و ضمن عربدهکشی و مانع کسب شدن، تلاش میکنند به صورت نمادین ماسک حداقل یک نفر را بدزدند. از طرفی مالباخته یا مالباختگان باید با زنجیر و پنجهبوکس به جان سارق افتاده و او را از سه جا به صورت نمادین فلج کنند. پیشینه این روز که در میان جوانان بسیار محبوب است، به حدود پنج قرن پیش یعنی سال ۲۰۲۰ میلادی میرسد. برخی کارشناسان روشنمغز در مورد این تاریخ گفتهاند: در آن ایام بیماری همهگیری رخ داد و دنیا با کمبود ماسک و لوازم بهداشتی مواجه شد. باوجود کمکهای زیادی که از اروپا به سمت آفریقا و آسیا روانه بود، ولی پدیده زشت ماسکدزدی در جوامع غیرمتمدن بسیار شایع شد.
همچون سایر موارد مشابه، شایعاتی هم در مورد هالوماسکین وجود دارد از جمله اینکه دزدی ماسک تنها در میان کشورهای اروپایی و آمریکا اتفاق افتاد و سایر جوامع اصلا نمیدانستهاند ماسک چی هست. گفتنی است این روز در بانک سرمایههای تاریخی و انسانی سازمان ملل به عنوان روز حرکت به سمت تمدن به ثبت رسیده است.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 تندروهای مذهبی اینجا ، سنت گرایان معتدل اونجا
🔘 یک روز معمولی در اتاق خبر شبکه منوتو
✍ #رضا_عیوضی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای رساندن کاغذ خبر به دست گوینده خبر😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/663686
گوینده برای خواندن اخبار روی صندلی مینشیند و تصویربرداران صدا و تصویر او را وصل میکنند. با اشاره کارگردان، برنامه شروع میشود.
مجری: سلام به اتاق خبر من و تو خوش آمدید. کولاک کرونا در ایران! به گزارش منابع رسمی از ایران، تا این لحظه چیزی بالغ بر 500 هزار نفر ریال در ایران به بیماری کشنده و خانمانسوز «کووید-19» مبتلا شدهاند.
(کارگردان، کاغذی به دست مجری میدهد) مجری: به خبری که هماکنون به دستم رسید توجه کنید. تعداد مبتلایان به این میهمان ناخوانده میکروسکوپی ناچیز، در ایالاتمتحده آمریکا از مرز نیم میلیون نفر گذشت. گزارشها حاکی از آن است که اخیرا دولت ایالاتمتحده آمریکا یک محموله ماسک که متعلق به چینیها بوده است را در فرودگاه به قرض برده است. به خبر قبلی برگردیم.
کارشناسان معتقدند آمار مبتلایان واقعی در ایران بیش از آماری است که ایران اعلام میکند.
(کارگردان کاغذ دیگری به دست مجری میدهد) مجری: در جریان مبادله آزاد اطلاعات در جهان، ساعتی پیش جمهوری چک کشتی حاوی ماسک که به مقصد ایتالیا در حال حرکت بود را مورد بررسی و پژوهشهای مطالعاتی قرار داد.
ابتلای عاجزانه مسؤولان عالیرتبه ایران به کرونا. علی لاریجانی... (کارگردان دوباره کاغذی به دست مجری میدهد) مجری: به گزارش پزشکان، بوریس جانسون دچار سرفههای کمآب و تنگی نفس ملایم شده است.
و اما فاجعه قحطی ماسک در ایران خبرساز شد. قحطی و نبود ماسک در ایران، بسیج و تندرویان مذهبی را بر آن داشت تا مساجد و حسینیهها را تبدیل به کارگاههای ماسکسازی... (کارگردان دوباره کاغذی به دست مجری میدهد) مجری: سنتگرایان معتدل مذهبی ایتالیا کشتی حامل الکل طبی که به مقصد تونس در حال حرکت بود را برای انجام پارهای مراسمهای سنتی و مناسک مذهبی بشردوستانه، به بنادر خود دعوت کردند.
انتقاد رسانههای جهان از عدم قرنطینه قم همچنان ادامه دارد... (کارگردان کاغذ دیگری به دست مجری میدهد) مجری: لهستانیها محموله ژل ضدعفونیکننده متعلق به کشور نروژ را از بیم دزدان دریایی، در کشور خود پناه دادند.
شایعه گورهای مخوف دسته جمعی در بهشت معصومه قم تا چه اندازه صحت دارد؟ (کارگردان دوباره کاغذ دیگری به دست مجری میدهد) مجری: این تصاویر که هماکنون به دستمان رسیده است توسط پهپادهای فوقپیشرفته نظامی ارتش ایالاتمتحده آمریکا از آرامگاهی در نیویورک ضبط شدهاند و متعلق به یک مقبره اشتراکی و متحدانه در نیویورک است که ساکنان آن انسانهایی دردکشیده با قلوبی سرشار از مهربانی و محبت و نوعدوستی بودهاند.
آیا ریختن آهک بر روی اجساد فوتیهای ایران، مانع انتشار این بیماری به آبهای زیرزمینی ایران خواهد شد؟
(کارگردان باز هم کاغذ دیگری به دست مجری میدهد) مجری: فرانسه 4میلیون ماسک متعلق به ایتالیا و اسپانیا را برای اطمینان از سالم و بهداشتی بودنشان، به پزشکان خود داد.
«کووید-19» در ایران، قتلگاهی به وسعت تمام ایران ساخته است.
(کارگردان کاغذ دیگری به دست مجری میدهد) مجری: پرزیدنت ترامپ در اقدامی بشردوستانه در نشست خبری خود به مردم آلمان اطمینان داد از ماسکهای این کشور که توسط ارتش آمریکا به دست نیروهای آمریکایی افتاده است، به بهترین نحو ممکن استفاده خواهد شد.
دونالد ترامپ بالاخره از معجزه آمریکایی قرن رونمایی کرد. دستگاه ضدعفونی کردن ماسکهای استفاده شده. ایران 70 سال دیگر به این فناوری خواهد رسید.
(کارگردان کاغذ دیگری به دست مجری میدهد) مجری: خفه شو! جان؟ ببخشید با کی بودی؟
کارگردان: با خودت بودم بسه دیگه بیا پایین...
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 ایشالله برای شما هم اتفاق بیوفتد
🔘 فیلمهای مناسبتی رمضان۹۹
✍ #سمیرا_قره_داغی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه و ۵۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای تن کردن لباس مرد عنکبوتی😅
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/732993
شبکه یک
نام فیلم: «آن شب که باران نبارید»
کارگردان: محسن طنابنده
بازیگران: احمد مهرانفر- مهران احمدی- مهران رجبی- اکبر عبدی(در نقش مادر)
خلاصه ماجرا: فیلم با استراتژی جدید سازمان مبنی بر «احترام به ارزشها و هنجارهای خانواده ایرانی با تأکید بر زیستبوم جهانی، مبتنی بر استانداردهای آسیاپاسیفیک» در صدد معرفی خانوادهی طراز ایرانی به مخاطبان داخلی و سطح منطقه است. به همین مناسبت؛ هر وقت مرد روی زنش دست بلند میکند(بله؛ الهی بشکند)، زن متقابلا به خانوادهی مرد فحش بد میدهد و مساوی میشوند. بچههای خانواده نیز بعلت درگیری با بلای خانمانسوز، توی خودشان هستند و کاری به جهانِ اطراف بساطشان ندارند. یک پیرمرد نورانی هم توی امامزاده محل هست که فرازهایی از «مقالات شمس» را بدون ذکر منبع میگوید و فضا را معنوی میکند. ارتباط فضای فیلم با ایام ماه مبارک هم به این صورت است: یک شب که پسر خانواده برای جور کردن مواد توی پارک میپلکد، یکهو متحول شده و تصمیم میگیرد زندگی سالمی در پیش بگیرد و آن شب، شب عید فطر است.
کارگردان در واکنش به «شما کجا، اینجا کجا»ی اصحاب رسانه میگوید: «گفته بودیم فیلم بازی نمیکنیم. نگفتیم نمیسازیم هم که!»
شبکه دو
نام فیلم: «رویای دیزی سنگی»
کارگردان: حسین سهیلیزاده
بازیگران: مریم کاویانی- مریم بوبانی- شاهرخ استخری- سحر قریشی
خلاصه ماجرا: دختر و پسر جوانی گیر سنتهای غلط خانوادهی سنتی و سوپرمذهبیشان افتادهاند. ده قسمت ابتدایی سریال به راضی کردن خانوادههای بدعنق، ده قسمت میانی به خرید عروسی و مبارزه با دخالتهای عمهی چادری و زندایی چادری و ده قسمت پایانی به حل چالش بارداری عروس از «همسرش» و شب عید فطر به تاببازی دوقلوهای عروس و داماد در پنج سال بعد همزمان با ورق زدن آلبوم دوره نامزدی توسط مامان و بابا میگذرد و دیزی سنگیشان از دهن میافتد.
با رسانهای شدن این امر که نویسنده فیلمنامه یک دنسر خارجنشین است، رئیس سازمان در یک نشست خبری فوری به عوامل فیلم میگوید خیلی لوسید.
شبکه سه
نام فیلم: «اسپایدر قهرمان»
کارگردان: برزو نیکنژاد
بازیگران: مهران رجبی- نیما شعباننژاد- مریم بوبانی- حانیه توسلی
خلاصه ماجرا: یک «گراز» پسر طفل معصومی را گاز میگیرد. متعاقب آن؛ در پی ایجاد یک وضعیت «نفوذ کلام» در وی، هر بار نامبرده حرف حساب میگوید دماغش دراز میشود و به این ترتیب مهارت نویسنده در خلط مبحث و اشارات سورئال، تحسین مخاطب را برمیانگیزد. با توجه به اینکه باباننهی پسر زبان آدم سرشان نمیشود و خیلی کودنند و خاک بر سرشان؛ پسر برمیدارد «نفوذ کلام»اش را محکم توی سر ایشان میکوبد و دلش خنک میشود و میرود با دختر مورد علاقهاش ازدواج میکند. نهایتا در قسمت آخر دختر و پسر دانا، کوتاه آمده و خانواده بیشعور داماد را میبخشند. از قضا؛ آنشب سحری را خواب میمانند و این در واقع ارتباط سریال با ایام ماه مبارک است. از قسمت۱۵؛ دیگر داستان تمام شده و بدلیل کمبود آب در شرایط ضدعفونی مداوم هموطنان، خود آقای علیعسگری -ریاست محترم سازمان- لباس عنکبوتیاش را میپوشد و میآید توی فیلم و تا خود عید فطر بینندگان را مشغول میکند.
شبکه چهار
شبکهی محترم چهار؛ در وضعیت تورم ۴۶درصد، وقت مخاطب را با آزمون و خطای سریالسازی نگرفته و با ویژهنامه «هر شب یک فیلم سینمایی» که همه هم مثل ارباب حلقهها- سرگذشت عجیب بنجامین باتن- کازابلانکا و پدرخواندهی دو، چِشَم کف پایشان ۲۰۱۹- ۲۰۲۰- ۲۰۲۱ هستند، مهمان خانههای شماست.
قیچی و خلاصهسازی ۱۲۰دقیقه از فیلم و تبدیل آن به یک جمعوجورِ ۱۶دقیقهای باعث ثبت رکورد جدیدی در زمینه احترام به وقت ارزشمند مخاطبان شده است.
ادامه در پست بعد👇👇👇
پایان بخش اول..
ادامه از پست قبلی👇 / بخش دوم..
شبکه پنج
نام فیلم: «ایشالا برای شما هم اتفاق بیفتد»
کارگردان: سیروس مقدم
بازیگران: مریم کاویانی- متین ستوده- محمدرضا شریفینیا- مهراوه شریفینیا- برزو ارجمند- مرحوم انوشیروان ارجمند- مریم بوبانی
خلاصه ماجرا: بررسی چالشهای پیش روی یک مرد متمول مذهبی در زمینهی پنهانکاری ازدواجهای رسمی و غیررسمی و منشی و دوست اجتماعی و «داریم فعلا باهم آشنا میشیم»اش از یکدیگر. گره ماجرا وقتی است که مرد دروغی به همسر اولش میگوید در کارخانهاش است، اما درواقع رفته است به او خیانت کند. که ناگهان میخورد زمین و قطع نخاع میشود. نهایتا در شب عید فطر؛ مرد تصمیم میگیرد از این به بعد سر و گوشش را کنترل کند. این خانواده خوشبخت فردای این انقلاب درونی، مهمان برنامه ماه عسل میشوند و زن با ذکر مصادیقی از «من با همهچیز این ساختم» یک دبّه اشک از احسان علیخانی میگیرد. و بعد یک تسبیح شاهمقصود که یادگار پدربزرگش است به موزه دورهمی اهدا میکند.
ناظر پخش مدعی میشود که به احترام مخاطبان روزهدار یک صحنه منافی عفت عمومی را از فیلم حذف کرده و این امر باعث ناراحتی عوامل و انتشار نسخه کامل آن در فضای مجازی و پناهندگی
جمعی از دستاندرکاران به رسانههای خارج میشود.
شبکه آیفیلم
نام فیلم: طبق اعلام شبکه، نام فیلم جهت حفظ نمک قضیه اعلام نشده است.
این شبکه مطابق هرسال یکی از فیلمهای تاثیرگذار سنوات گذشته را برمیدارد و هر یکساعتونیم یکبار پخش میکند. آنقدر پخش میکند، پخش میکند، که مخاطب رودل کرده و بیخیال وضعیت قیمتها و قهر سامسونگ از بازار ایران شده و با دمپاییاش تلویزیون را نشانه میگیرد. که بعلت خطای نشانهگیری، تنها گلدان بغل رسانه ملی را چپه میکند اما بهرحال مجبور میشود شب را توی کوچه صبح کند و برای تیم ضدعفونی محلشان آواز کوچهباغی بخواند شاد شوند.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 سین مثل سلبریتی پلاستیکی
🔘 تحلیل هنر
✍ #عرفانه_قدیری
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۶ ثانیه | معادل زمان لازم برای نوشابه خوردن به سبک هنری😜
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/936556
خواهر هنرمندم همیشه قیافه ونسان ونگوخ (بالاخره خواهرم خیلی هنرمند بود) رو می گرفت و نه با لب و لوچه آویزان ونگوک که با گردن برافراشته می گفت: «آخرش وقتی مردم می فهمید این تابلوهای من چی بودند؛وقتی بخاطرشون کلی پولدار شدید.»
این حالتهاش وقتایی که پدربزرگم نصیحتش می کرد که کاری کنه که توش پول و پله ای باشه، بیشتر عود می کرد.
راستش ما آخرش هم تابلوهاشو نفهمیدیم. سبک کوبیسیم! طبیعیت بی جان! فنجان شکسته رنگ و رو رفته کنار پرتقال گندیده فقط می تونه اونجای طبیعت شمال باشه که زباله ها تپه باستانی سیلک شمال رو ساختن!
البته خوب فهمیدیم که از هنر پولی درنمیاد. وقتی که پدرم تا گردن در قرض های خرید خونه بود مجبور بود سه شیفت کار کنه، هزینه های قلم مو با موی سمور و رنگ اکر مایل به زرد اونم مارک آلمانیش سر به فلک می کشید.
البته الان که خواهرم با مدرک لیسانس نقاشی با معدل ١٩/٧۵جعبه های مقوایی درست می کنه و می فروشه کمی نظرمان عوض شده. البته دیدن تلویزیون هم در این امر بی تاثیر نبوده.
مثلا همین دیشب. دیشب مثل هرشب که پدر کنترل تلویزیون رو مثل دسته آتاری می گیرد پی در پی و مداوم مربع و ستاره و بالا و پایین را می زند هی کانالها رو بالا و پایین می کند؛ می بینیم که چه هنرمندانی که چه پول هایی در نمیارن!و به جایی که وراث کیف هنرشان را ببرند خودشان با پولش عشق و حال می کنند.
شبکه یک، هنرنمایی با سس گوجه، شبکه دو نمایش فورت چایی با بازی هنرمند معروف و پیشکسوت، شبکه سه نوشابه خوردن زنانه ی هنرمندانه، شبکه پنج استندآپ کشک و بادمجانی.
کانال فخیم چهار هم که صدای هنرمند معروف است که از مزایای کیک فلان و بیسکوییت بهمان می گوید.
علاوه بر دیدن تلویزیون، رفت و آمدهای هر روزه در شهر هم بی تاثیر نیست.
صبح یک روز سرد پاییزی که از اتوبانها و خیابانهای شهر رد می شوی فلان ستاره بازیگری رو می بینی که تندیس بیست و چندمین جشنواره فیلم فجر که نه، شامپویی، بستنی قیفی، شیر پاستوریزه ای حداقل دوغی، چیزی دستشون گرفتند و از توی بنر بهت لبخند می زنند و میگن هنرمندیه و پولداریش!
القصه که اگه چشمهات برو باز کنی نظرت عوض میشه و مثل پدربزرگ دیگه فکر نمی کنی. دوره زمانه عوض شده. الان هنرمند که باشی باید پول پارو کنی و دوره فروختن فرش زیرپات برای ماندگاری هنر فاخر کشورت دیگه گذشته. البته پدرم هنوز نتونسته نگرشش رو تغییر بده آخه هنوز جای هزینه های بوم های صد در هفتاد خواهرم حسابی درد می کنه.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جای خالی و این حرف ها
🔘 راهکارهایی برای بهتر اجرا شدن طرح فاصله گذاری هوشمند
✍ #محمدحسین_صادقی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۲ ثانیه | معادل زمان لازم برای یخ ریختن روی صندلی های مترو😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/936886
طرح فاصله گذاری هوشمند در مترو و اتوبوس تهران همراه با زدن برچسب به جاهایی که نباید کسی روی آنها مینشست یا آنجا میایستاد اجرا شد. ولی از آنجایی که این حرفها جای خالی برای نشستن نمیشود پیشنهادات جدیدی برای اجرای بهتر این طرح داریم:
گماشتن انسان: قدیمترها -زمان ناصرالدین شاهینا- یکی از سربازهای وظیفه را دم در اتوبوس میگذاشتند تا بلیط مردم را از آنها بگیرد. الان هم میشود جلوی هر صندلی اتوبوس و مترو یک نفر را گذاشت تا وقتی آمد روی صندلی بنشیند جلویش را بگیرد و هنگامی که تبعیت کرد بگوید:«کرونا را شکست میدهیم» و لبخند بزند.
یخ ریختن روی صندلی: در زمستانها بیشترین اقبال به صندلیهایی است که قبلا کسی روی آن نشسته است و مورد داشتهایم که اول روز با وجود صندلیهای خالی بازهم دستش را به میلهها گرفته. همه اینها به خاطر سردبودن صندلیها بوده است. پس میشود با یخ ریختن روی صندلیهای ضربدردار از پرشدن آنها جلوگیری کرد.
بمب ساعتی: روی هر صندلی اتوبوس بمب ساعتی کار گذاشته شود تا وقتی افراد روی آن مینشینند تایمرش به کار افتاده و چهارده روز بعد منفجر شود. اینطوری روند انتقال ویروس هم شبیهسازی میشود و مردم حساب کار خودشان را میکنند.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📣کرونا: فیلسوفا فعلا دستاشون رو بشورن ببینیم چی میشه؟!
همونطور که به جهان پس از کرونا فکر میکنین، راه راه بخونین، حال و هوای سلول های مغزتون عوض شه😉
صد و هفدهمین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، در تاریخ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ منتشر شد.
آنچه در این شماره می خوانید:
🔺 فیلسوفان در تلاش برایترسیم و فهم جهان پسا کرونا
دو تیتر با یک میلیون
🔺 هپی تاجگذاری دی
🔺چهل نامه خانگی برای انجام امورات
🔺به چی اشاره نکن
و… کاریکاتورها و استریپ های جذاب و دیدنی.
این ضمیمه طنز رو ازینجا باز کنین😁
b2n.ir/611830
💢 صندلی ملکه و لفظ او
🔘 سکانس تولد ملکه در قرنطینه
✍ #محمدحسین_صادقی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۱ ثانیه | معادل زمان لازم برای نفرین کردن کرونا😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/671727
داخلی – دم دمای اذان مغرب – اتاق اصلی
پرتوهای غروب آفتاب روی پرده های اتاق تخس میشود. پیرزن پای پنجره ایستاده است و از پشت پرده به غروب آفتاب نگاه میکند. گرامافون عتیقه و درب و داغان گوشه اتاق، آرام آرام برای خودش مینالد:
هپی برث دی تو یو… هپی برث دی تو یو… هپی برث دی تو یو… هپی برث د…
پیرزن عصای درازش را به سمت گرامافون پرتاب می کند و گرامافون در لحظه خفه میشود. ضربه عصا دقیقا روی دیسک خورده است.
پیرزن بر میگردد و میگوید:
ای کور بشی کرونا! ای جز جیگر بزنی کویید نوزده! ای تیکه تیکه بشی کروناوایرس! ای بپوکی مگان الان که کارت دارم نیستی. پارسال سلبریتیهای ایرانی برامون تولد گرفتن، امسال اونا هم نیستن. این چه بلایی بود افتاد تو دومنمون؟!
پیرزن آرام آرام روی صندلی غیژغیژصدای گهوارهایش مینشیند. صدای صندلی بلند میشود.
غیژ… غیژ… غیژ…
پیرزن از روی صندلی بلند میشود و با لگدی او را به عقب میراند. به صندلی ملکه با لفظ «او» خطاب میشود.
دنگ {صدای زنگ نوتفیکشن آیفون}
پیرزن موبایلش را از روی میز برمیدارد و از خوشحالی و لرزش دستانش موبایل روی زمین میافتد. موبایل این پیام را نشان میدهد:
مهناز ادد یو تو مالاکه برث دی پارتی این تلگرام.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 منت خدای را عز و جل
🔘 سعدی و وام یارانه
✍ #مهدی_سلیمانی_نژاد
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای گذاشتن گوشی به حالت پرواز
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/022436
هر نفسی که فرو میرود مخل حیات است با رایحه سیر و چون بر میآید منقطع ذات است با ویروس کرونا، پس در هر نفسی دو نقمت موجود است(بوی سیر و کرونا) و بر هر نقمتی تختی واجب.
از دست و زبان که برآید
کز عهده ماسکش به درآید
باران رحمت بیحسابش هم از راه رسیده و گستره سیلِ خفنِ بیدریغش، همه جا زده کشیده و قلم عفوش بر صفحات خطای اهل زمین لغزیده تا جابهجایی گسلها و لرزش و تب و قرنطینه کرونا، خلق را به غلط خوردن کشانده که یا اللهی!
بنده همان به که زتقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که بهجای آورد
صاحبدلان، لب و دهان و دندان و ینی در جیب ماسک مراقبت فرو برده و بیدلانِ بیماسک، خلعت و پیژامه و قبای پدر پاره کرده و خواهر از آن ماسکهای ماماندوز دوخته در طرح و رنگهای مختلف.
ای محتکر ماسکی که از خزانه غیب
گبر و ترسا ویروس خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
توکه با دشمنان این نظر داری(اشاره به دزدیدن ماسکهای ایتالیا توسط آمریکا).
هرگاه یکی از بندگانِ گنهکارِ پریشانِ روزگار، دست انابت به امید اجابت به درگاهت بردارد، در وی نظر نکن تا دستش را با آب و صابون بشوید، اگر باز منا نمود و با تضرع و زاری دست دعا و انابت به درگاهت بلند کرد بازش نخوان! تا دستکش در دست کند، دعای بنده گنهکار را نالهکنان و وایتکس زده و دستکش پوشیده اجابت نما و حاجتش روا نما و امیدش را تدبیر کن که همی شرم دارد.
زانگه که تورا بر من مسکین نظر است
وام یک میلیونی یارانه عیشم را کامل و کیفم را کوک میکند.
یک شب تأمل ایام قبل از دریافت وام یک میلیونی یارانه را میکردم و بر عمر تلف کرده تاسف میخوردم و فحش گویان وسط کوچه دویدم و قرنطینه را شکستم و با سنگ سراچه دل بر در همسایه کوفتم که:
ای که پنجاه رفت و درخوابی هنوز
مگر این پنج را دریابی مگر نمیدانی وام میدهند(مقصود از پنج، یعنی وام یک میلیونی یارانه)
بعد از خوردن یک میلیون وام یارانه، مصلحت چنان دیدم که در نشمن عزلت نشینم و گوشی را سایلنت یا در حالت پرواز نهادم و دستگیره درب منزل بیانداختم تا هیچ طلبکاری نتواند که بزنگد یا دق الباب کند از پی طلبش.
زبان بریده بهکنجی نشسته صمُُ بکمُُ
به از، ازدست دادن یارانه
تا یکی از دوستان که در کجاوه انیس من بود و در حجره جلیس، به رسم قدیم نه از در درآمد، که از بالای درب کشید بالا و پرید و آمد! چندانکه نشاط ملاعبت کرد و بساط منقل گسترد و جوابش نگفتم، دست از جیب پیژامه بیرون نکردم، چندان که رنجیده گفت: لامصب زغال گر گرفته زود جوج بیاور، آگاهم از قبض نمودن وام یک میلیونی یارانه.
کنونم که امکان گفتار و فرار نبود، گوشی از حالت پرواز بهدر آورده و از سیمرع داری محل یک جوج سفارش داده تا با پیک به منزل بفرستند.
حالی که من این سخن بگفتم یارانه تمام گشته و باز دستکش در دست و زاری کنان، دست دعا بر درگاه حق بلند کرده از برای زودتر رسیدن یارانه بعدی.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir