eitaa logo
سایت راه راه
77 دنبال‌کننده
383 عکس
19 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ایشالله برای شما هم اتفاق بیوفتد 🔘 فیلم‌های مناسبتی رمضان۹۹ ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه و ۵۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای تن کردن لباس مرد عنکبوتی😅 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/732993 شبکه یک نام فیلم: «آن شب که باران نبارید» کارگردان: محسن طنابنده بازیگران: احمد مهران‌فر- مهران احمدی- مهران رجبی- اکبر عبدی(در نقش مادر) خلاصه ماجرا: فیلم با استراتژی جدید سازمان مبنی بر «احترام به ارزش‌ها و هنجارهای خانواده ایرانی با تأکید بر زیست‌بوم جهانی، مبتنی بر استانداردهای آسیاپاسیفیک» در صدد معرفی خانواده‌ی طراز ایرانی به مخاطبان داخلی و سطح منطقه است. به همین مناسبت؛ هر وقت مرد روی زنش دست بلند می‌کند(بله؛ الهی بشکند)، زن متقابلا به خانواده‌ی مرد فحش بد می‌دهد و مساوی می‌شوند. بچه‌های خانواده نیز بعلت درگیری با بلای خانمان‌سوز، توی خودشان هستند و کاری به جهانِ اطراف بساط‌شان ندارند. یک پیرمرد نورانی هم توی امامزاده محل هست که فرازهایی از «مقالات شمس» را بدون ذکر منبع می‌گوید و فضا را معنوی می‌کند. ارتباط فضای فیلم با ایام ماه مبارک هم به این صورت است: یک شب که پسر خانواده برای جور کردن مواد توی پارک می‌پلکد، یک‌هو متحول شده و تصمیم می‌گیرد زندگی سالمی در پیش بگیرد و آن شب، شب عید فطر است. کارگردان در واکنش به «شما کجا، اینجا کجا»ی اصحاب رسانه می‌گوید: «گفته بودیم فیلم بازی نمی‌کنیم. نگفتیم نمی‌سازیم هم که!» شبکه دو نام فیلم: «رویای دیزی سنگی» کارگردان: حسین سهیلی‌زاده بازیگران: مریم کاویانی- مریم بوبانی- شاهرخ استخری- سحر قریشی خلاصه ماجرا: دختر و پسر جوانی گیر سنت‌های غلط خانواده‌ی سنتی و سوپرمذهبی‌شان افتاده‌اند. ده قسمت ابتدایی سریال به راضی کردن خانواده‌های بدعنق، ده قسمت میانی به خرید عروسی و مبارزه با دخالت‌های عمه‌ی چادری و زندایی چادری و ده قسمت پایانی به حل چالش بارداری عروس از «همسرش» و شب عید فطر به تاب‌بازی دوقلوهای عروس و داماد در پنج سال بعد همزمان با ورق زدن آلبوم دوره نامزدی توسط مامان و بابا می‌گذرد و دیزی سنگی‌شان از دهن می‌افتد. با رسانه‌ای شدن این امر که نویسنده فیلمنامه یک دنسر خارج‌نشین است، رئیس سازمان در یک نشست خبری فوری به عوامل فیلم می‌گوید خیلی لوسید. شبکه سه نام فیلم: «اسپایدر قهرمان» کارگردان: برزو نیک‌نژاد بازیگران: مهران رجبی- نیما شعبان‌نژاد- مریم بوبانی- حانیه توسلی خلاصه ماجرا: یک «گراز» پسر طفل معصومی را گاز می‌گیرد. متعاقب آن؛ در پی ایجاد یک وضعیت «نفوذ کلام» در وی، هر بار نامبرده حرف حساب می‌گوید دماغش دراز می‌شود و به این ترتیب مهارت نویسنده در خلط مبحث و اشارات سورئال، تحسین مخاطب را برمی‌انگیزد. با توجه به اینکه باباننه‌ی پسر زبان آدم سرشان نمی‌شود و خیلی کودنند و خاک بر سرشان؛ پسر برمی‌دارد «نفوذ کلام»اش را محکم توی سر ایشان می‌کوبد و دلش خنک می‌شود و می‌رود با دختر مورد علاقه‌اش ازدواج می‌کند. نهایتا در قسمت آخر دختر و پسر دانا، کوتاه آمده و خانواده بی‌شعور داماد را می‌بخشند. از قضا؛ آن‌شب سحری را خواب می‌مانند و این در واقع ارتباط سریال با ایام ماه مبارک است. از قسمت۱۵؛ دیگر داستان تمام شده و بدلیل کمبود آب در شرایط ضدعفونی مداوم هم‌وطنان، خود آقای علی‌عسگری -ریاست محترم سازمان- لباس عنکبوتی‌اش را می‌پوشد و می‌آید توی فیلم و تا خود عید فطر بینندگان را مشغول می‌کند. شبکه چهار شبکه‌ی محترم چهار؛ در وضعیت تورم ۴۶درصد، وقت مخاطب را با آزمون و خطای سریال‌سازی نگرفته و با ویژه‌نامه «هر شب یک فیلم سینمایی» که همه هم مثل ارباب حلقه‌ها- سرگذشت عجیب بنجامین باتن- کازابلانکا و پدرخوانده‌ی دو، چِشَم کف پایشان ۲۰۱۹- ۲۰۲۰- ۲۰۲۱ هستند، مهمان خانه‌های شماست. قیچی و خلاصه‌سازی ۱۲۰دقیقه از فیلم و تبدیل آن به یک جمع‌و‌جورِ ۱۶دقیقه‌ای باعث ثبت رکورد جدیدی در زمینه احترام به وقت ارزشمند مخاطبان شده است. ادامه در پست بعد👇👇👇 پایان بخش اول..
ادامه از پست قبلی👇 / بخش دوم.. شبکه پنج نام فیلم: «ایشالا برای شما هم اتفاق بیفتد» کارگردان: سیروس مقدم بازیگران: مریم کاویانی- متین ستوده- محمدرضا شریفی‌نیا- مهراوه شریفی‌نیا- برزو ارجمند- مرحوم انوشیروان ارجمند- مریم بوبانی خلاصه ماجرا: بررسی چالش‌های پیش روی یک مرد متمول مذهبی در زمینه‌ی پنهانکاری ازدواج‌های رسمی و غیررسمی و منشی و دوست اجتماعی و «داریم فعلا باهم آشنا میشیم»اش از یکدیگر. گره ماجرا وقتی است که مرد دروغی به همسر اولش می‌گوید در کارخانه‌اش است، اما درواقع رفته است به او خیانت کند. که ناگهان می‌خورد زمین و قطع نخاع می‌شود. نهایتا در شب عید فطر؛ مرد تصمیم می‌گیرد از این به بعد سر و گوشش را کنترل کند. این خانواده خوشبخت فردای این انقلاب درونی، مهمان برنامه ماه عسل می‌شوند و زن با ذکر مصادیقی از «من با همه‌چیز این ساختم» یک دبّه اشک از احسان علیخانی می‌گیرد. و بعد یک تسبیح شاه‌مقصود که یادگار پدربزرگش است به موزه دورهمی اهدا می‌کند. ناظر پخش مدعی می‌شود که به احترام مخاطبان روزه‌دار یک صحنه منافی عفت عمومی را از فیلم حذف کرده و این امر باعث ناراحتی عوامل و انتشار نسخه کامل آن در فضای مجازی و پناهندگی جمعی از دست‌اندرکاران به رسانه‌های خارج می‌شود. شبکه آی‌فیلم نام فیلم: طبق اعلام شبکه، نام فیلم جهت حفظ نمک قضیه اعلام نشده است. این شبکه مطابق هرسال یکی از فیلم‌های تاثیرگذار سنوات گذشته را برمی‌دارد و هر یک‌ساعت‌ونیم یک‌بار پخش می‌کند. آنقدر پخش می‌کند، پخش میکند، که مخاطب رودل کرده و بی‌خیال وضعیت قیمت‌ها و قهر سامسونگ از بازار ایران شده و با دمپایی‌اش تلویزیون را نشانه می‌گیرد. که بعلت خطای نشانه‌گیری، تنها گلدان بغل رسانه ملی را چپه می‌کند اما بهرحال مجبور می‌شود شب را توی کوچه صبح کند و برای تیم ضدعفونی محل‌شان آواز کوچه‌باغی بخواند شاد شوند. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 سین مثل سلبریتی پلاستیکی 🔘 تحلیل هنر ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۶ ثانیه | معادل زمان لازم برای نوشابه خوردن به سبک هنری😜 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/936556 خواهر هنرمندم همیشه قیافه ونسان ونگوخ (بالاخره خواهرم خیلی هنرمند بود) رو می گرفت و نه با لب و لوچه آویزان ونگوک که با گردن برافراشته می گفت: «آخرش وقتی مردم می فهمید این تابلوهای من چی بودند؛وقتی بخاطرشون کلی پولدار شدید.» این حالتهاش وقتایی که پدربزرگم نصیحتش می کرد که کاری کنه که توش پول و پله ای باشه، بیشتر عود می کرد. راستش ما آخرش هم تابلوهاشو نفهمیدیم. سبک کوبیسیم! طبیعیت بی جان! فنجان شکسته رنگ و رو رفته کنار پرتقال گندیده فقط می تونه اونجای طبیعت شمال باشه که زباله ها تپه باستانی سیلک شمال رو ساختن! البته خوب فهمیدیم که از هنر پولی درنمیاد. وقتی که پدرم تا گردن در قرض های خرید خونه بود مجبور بود سه شیفت کار کنه، هزینه های قلم مو با موی سمور و رنگ اکر مایل به زرد اونم مارک آلمانیش سر به فلک می کشید. البته الان که خواهرم با مدرک لیسانس نقاشی با معدل ١٩/٧۵جعبه های مقوایی درست می کنه و می فروشه کمی نظرمان عوض شده. البته دیدن تلویزیون هم در این امر بی تاثیر نبوده. مثلا همین دیشب. دیشب مثل هرشب که پدر کنترل تلویزیون رو مثل دسته آتاری می گیرد پی در پی و مداوم مربع و ستاره و بالا و پایین را می زند هی کانالها رو بالا و پایین می کند؛ می بینیم که چه هنرمندانی که چه پول هایی در نمیارن!و به جایی که وراث کیف هنرشان را ببرند خودشان با پولش عشق و حال می کنند. شبکه یک، هنرنمایی با سس گوجه، شبکه دو نمایش فورت چایی با بازی هنرمند معروف و پیشکسوت، شبکه سه نوشابه خوردن زنانه ی هنرمندانه، شبکه پنج استندآپ کشک و بادمجانی. کانال فخیم چهار هم که صدای هنرمند معروف است که از مزایای کیک فلان و بیسکوییت بهمان می گوید. علاوه بر دیدن تلویزیون، رفت و آمدهای هر روزه در شهر هم بی تاثیر نیست. صبح یک روز سرد پاییزی که از اتوبانها و خیابانهای شهر رد می شوی فلان ستاره بازیگری رو می بینی که تندیس بیست و چندمین جشنواره فیلم فجر که نه، شامپویی، بستنی قیفی، شیر پاستوریزه ای حداقل دوغی، چیزی دستشون گرفتند و از توی بنر بهت لبخند می زنند و میگن هنرمندیه و پولداریش! القصه که اگه چشمهات برو باز کنی نظرت عوض میشه و مثل پدربزرگ دیگه فکر نمی کنی. دوره زمانه عوض شده. الان هنرمند که باشی باید پول پارو کنی و دوره فروختن فرش زیرپات برای ماندگاری هنر فاخر کشورت دیگه گذشته. البته پدرم هنوز نتونسته نگرشش رو تغییر بده آخه هنوز جای هزینه های بوم های صد در هفتاد خواهرم حسابی درد می کنه. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جای خالی و این حرف ها 🔘 راهکارهایی برای بهتر اجرا شدن طرح فاصله گذاری هوشمند ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۲ ثانیه | معادل زمان لازم برای یخ ریختن روی صندلی های مترو😁 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/936886 طرح فاصله گذاری هوشمند در مترو و اتوبوس تهران همراه با زدن برچسب به جاهایی که نباید کسی روی آن‌ها می‌نشست یا آن‌جا می‌ایستاد اجرا شد. ولی از آن‌جایی که این حرف‌ها جای خالی برای نشستن نمی‌شود پیشنهادات جدیدی برای اجرای بهتر این طرح داریم: گماشتن انسان: قدیم‌ترها -زمان ناصرالدین شاهینا- یکی از سربازهای وظیفه را دم در اتوبوس می‌گذاشتند تا بلیط مردم را از آن‌ها بگیرد. الان هم می‌شود جلوی هر صندلی اتوبوس و مترو یک نفر را گذاشت تا وقتی آمد روی صندلی بنشیند جلویش را بگیرد و هنگامی که تبعیت کرد بگوید:«کرونا را شکست می‌دهیم» و لبخند بزند. یخ ریختن روی صندلی: در زمستان‌ها بیشترین اقبال به صندلی‌هایی است که قبلا کسی روی آن نشسته است و مورد داشته‌ایم که اول روز با وجود صندلی‌های خالی بازهم دستش را به میله‌ها گرفته. همه اینها به خاطر سردبودن صندلی‌ها بوده است. پس می‌شود با یخ ریختن روی صندلی‌های ضربدردار از پرشدن آنها جلوگیری کرد. بمب ساعتی: روی هر صندلی اتوبوس بمب ساعتی کار گذاشته شود تا وقتی افراد روی آن می‌نشینند تایمرش به کار افتاده و چهارده روز بعد منفجر شود. اینطوری روند انتقال ویروس هم شبیه‌سازی می‌شود و مردم حساب کار خودشان را می‌کنند. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📣کرونا: فیلسوفا فعلا دستاشون رو بشورن ببینیم چی میشه؟! همونطور که به جهان پس از کرونا فکر میکنین، راه راه بخونین، حال و هوای سلول های مغزتون عوض شه😉 صد و هفدهمین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، در تاریخ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ منتشر شد. آنچه در این شماره می خوانید: 🔺 فیلسوفان در تلاش برایترسیم و فهم جهان پسا کرونا دو تیتر با یک میلیون 🔺 هپی تاجگذاری دی 🔺چهل نامه خانگی برای انجام امورات 🔺به چی اشاره نکن و… کاریکاتورها و استریپ های جذاب و دیدنی. این ضمیمه طنز رو ازینجا باز کنین😁 b2n.ir/611830
💢 صندلی ملکه و لفظ او 🔘 سکانس تولد ملکه در قرنطینه ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۱ ثانیه | معادل زمان لازم برای نفرین کردن کرونا😁 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/671727 داخلی – دم دمای اذان مغرب – اتاق اصلی پرتوهای غروب آفتاب روی پرده های اتاق تخس می‌شود. پیرزن پای پنجره ایستاده است و از پشت پرده به غروب آفتاب نگاه می‌کند. گرامافون عتیقه و درب و داغان گوشه اتاق، آرام آرام برای خودش می‌نالد: هپی برث دی تو یو… هپی برث دی تو یو… هپی برث دی تو یو… هپی برث د… پیرزن عصای درازش را به سمت گرامافون پرتاب می کند و گرامافون در لحظه خفه می‌شود. ضربه عصا دقیقا روی دیسک خورده است. پیرزن بر می‌گردد و می‌گوید: ای کور بشی کرونا! ای جز جیگر بزنی کویید نوزده! ای تیکه تیکه بشی کروناوایرس! ای بپوکی مگان الان که کارت دارم نیستی. پارسال سلبریتی‌های ایرانی برامون تولد گرفتن، امسال اونا هم نیستن. این چه بلایی بود افتاد تو دومن‌مون؟! پیرزن آرام آرام روی صندلی غیژغیژصدای گهواره‌ایش می‌نشیند. صدای صندلی بلند می‌شود. غیژ… غیژ… غیژ… پیرزن از روی صندلی بلند می‌شود و با لگدی او را به عقب می‌راند. به صندلی ملکه با لفظ «او» خطاب می‌شود. دنگ {صدای زنگ نوتفیکشن آیفون} پیرزن موبایلش را از روی میز برمی‌دارد و از خوشحالی و لرزش دستانش موبایل روی زمین می‌افتد. موبایل این پیام را نشان می‌دهد: مهناز ادد یو تو مالاکه برث دی پارتی این تلگرام. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 منت خدای را عز و جل 🔘 سعدی و وام یارانه ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای گذاشتن گوشی به حالت پرواز متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/022436 هر نفسی که فرو می‌رود مخل حیات ‌است با رایحه سیر و چون بر می‌آید منقطع ذات است با ویروس کرونا، پس در هر نفسی دو نقمت موجود است(بوی سیر و کرونا) و بر هر نقمتی تختی واجب. از دست و زبان که برآید کز عهده ماسکش به درآید باران رحمت بی‌حسابش هم از راه رسیده و گستره سیلِ خفنِ بی‌دریغش، همه‌ جا زده کشیده  و قلم عفوش بر صفحات خطای اهل  زمین  لغزیده تا جابه‌جایی گسل‌ها و لرزش و تب و قرنطینه کرونا، خلق را  به غلط خوردن کشانده که یا اللهی! بنده همان به که زتقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به‌جای آورد صاحب‌دلان، لب و دهان و دندان و  ینی در جیب ماسک مراقبت فرو برده و بی‌دلانِ  بی‌ماسک، خلعت و پیژامه و قبای پدر پاره کرده و خواهر از آن ماسک‌های مامان‌دوز دوخته در طرح و رنگ‌های مختلف. ای محتکر ماسکی که از خزانه غیب گبر و ترسا ویروس خور داری دوستان را کجا کنی محروم تو‌که با دشمنان این نظر داری(اشاره به دزدیدن ماسک‌های ایتالیا توسط آمریکا).  هرگاه یکی از بندگانِ گنه‌کارِ پریشانِ روزگار، دست انابت به امید اجابت به درگاهت بردارد، در وی نظر نکن تا دستش را با آب و صابون بشوید، اگر باز  منا نمود و با تضرع و زاری دست دعا و انابت به درگاهت بلند کرد بازش نخوان! تا دستکش در دست کند، دعای بنده گنه‌کار را ناله‌کنان و وایتکس زده و دستکش پوشیده اجابت نما و حاجتش روا نما و امیدش را تدبیر کن که همی شرم دارد. زانگه که تورا بر من مسکین نظر است وام یک میلیونی یارانه عیشم را کامل و کیفم را کوک می‌کند. یک شب تأمل ایام قبل از دریافت وام یک میلیونی یارانه را می‌کردم و بر عمر تلف کرده تاسف می‌خوردم  و فحش گویان وسط کوچه دویدم و قرنطینه را شکستم و با سنگ  سراچه دل بر در همسایه کوفتم که: ای که پنجاه رفت و درخوابی هنوز مگر این پنج را دریابی مگر نمی‌دانی وام می‌دهند(مقصود از پنج، یعنی وام یک میلیونی یارانه) بعد از خوردن یک میلیون وام یارانه، مصلحت چنان دیدم که در نشمن عزلت نشینم و گوشی را سایلنت یا در حالت پرواز نهادم و دستگیره درب منزل بی‌انداختم تا هیچ طلبکاری نتواند که بزنگد یا دق الباب کند از پی طلبش. زبان بریده به‌کنجی نشسته صمُُ بکمُُ به از، ازدست دادن یارانه تا یکی از دوستان که در کجاوه انیس من بود و در  حجره جلیس، به‌ رسم قدیم نه ‌از در درآمد، که از بالای درب کشید بالا و پرید و آمد! چندانکه نشاط  ملاعبت کرد و بساط منقل گسترد و جوابش نگفتم، دست از جیب پیژامه بیرون نکردم، چندان که رنجیده گفت: لامصب زغال گر گرفته زود جوج بیاور، آگاهم  از قبض نمودن وام یک میلیونی یارانه. کنونم که امکان گفتار و فرار نبود، گوشی از حالت پرواز به‌در آورده و از سیمرع ‌داری محل یک جوج سفارش داده تا با پیک به منزل بفرستند. حالی که من این سخن بگفتم یارانه تمام گشته و باز دست‌کش در دست و زاری کنان، دست دعا بر درگاه حق بلند کرده از برای زودتر رسیدن یارانه بعدی. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir 
💢 واست یه آشی بپزیم 🔘 در ستایش تبلیغات ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۴۱ ثانیه | معادل زمان لازم برای سفارش یک قابلمه فلزی نچسب با قیمت باورنکردنی از تبلیغات😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/690837 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 کم روزنه 🔘 نامه‌نگاری‌های وام ده میلیون ریالی ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۳۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای دریافت وام ده میلیون ریالی پس از ارسال پیامک😶 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/715667  از اداره تخصیص به اداره پرداخت سلام. نسبت به پرداخت وام ده میلیون ریالی به تمامی سرپرستان یارانه بگیر اقدام نمایید. باتشکر. از اداره پرداخت به اداره تخصیص سلام. با توجه به نبود علم غیب نسبت به اطلاعات این افراد، این کار مقدور نمی‌باشد. از اداره تخصیص به اداره پرداخت سلام. ادای این کم روزنه‌ها رو در نیارینا، یه نامه بزنین به ثبت احوال آمار دربیارین دیگه. با تشکر. از اداره پرداخت به ثبت احوال سلام. نظر به دستور اداره تخصیص نسبت به پرداخت وام ده میلیون ریالی به هر سرپرست خانوار یارانه بگیر، لطف کنید اطلاعات سرپرستان خانوار را در تلگرام ارسال نمایید. رونوشت به اداره تخصیص. از ثبت احوال به اداره پرداخت سلام. پس از بند دادن آب توسط وزارت بهداشت و لو رفتن اطلاعات مردم در فضای مجازی، می‌توانید اطلاعات را خودتان از اینترنت دانلود کنید. رونوشت به اداره تخصیص و وزارت بهداشت همراه با پیوست خاک بر سرت. از اداره پرداخت به اداره تخصیص سلام. خودت دیدی که! لطف نموده بودجه ای برای خرید اطلاعات خانوارها از منتشرکنندگان اینترنتی تخصیص دهید. با تشکر. از اداره تخصیص به اداره پرداخت سلام. یعنی یه اطلاعات ساده رو نمی‌تونی بگیریا! می‌گیم هرکس وام می‌خواد پیامک بده. بودجه برای راه اندازی سامانه پیامکی تخصیص داده می‌شود. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 به چی اشاره نکن 🔘 مكالمه بانو تِنارديه و شهردار مادلن، درباره گم شدن 4.8 ميليارد دلار ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۲۲ ثانیه | معادل زمان مکالمه‌ی خانم تناردیه با ژان‌والژان😃 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/330434 – الو…! ژان! آره منم، خانم تناردیه. چیه؟ دوروز قرنطینه موندی، دیگه مارو نمی‏شناسی؟! نه! زنگ نزدم حالتو بپرسم. به من چه؟ مگه من دکترم؟ یادته یه بار سبیل رو نوشته بودی سیبل! خودم برات درستش کردم؟ هیچ! همین الان گوشی رو وَرمیداری به این ژاول… همون بازرس ژاول… ژاور… حالا هرچی! بهش میگی اعلامیه بده که به هیچی اشاره نکرده. تو نمی‏فهمی اون به چی اشاره نکرده، ولی خودش می‏دونه به چی اشاره نکرده! پس به تو هم گفته؟! اونی که من شنیدم، صددرصد غلط بود! اصلاً کی گفته این پول گم شده؟ به جان کوزت، که می خوام دنیاش نباشه، یه کمش دست بچه برادرمه، می‌خواد خودنویس آب‌طلا بخره برای رسپشن مسافرخونه. یه خُرده‌اش رو هم دادیم به شوهرخواهرم که برامون پوست پیاز قرمز بیاره… برای رنگ کردن تخم مرغ عید دیگه! یه مبلغ جزئی هم به یتیم مونده‌های خاله‌ام کمک کردم، کارآفرینی کنن… *دو کارتن رنگ‌موی N3 و غذای حلزون و باقی‌اش هم این تناردیه داد دستِ شوهرخواهرِ ذلیل شده‌اش که نمی‌دونم چیکارش کنه*… به هرحال گم نشده، ببین ژان! خب بابا… شهردار مادلن! ما امروز و فردا مسافرخونه رو می‌فروشیم، از این محل می‌ریم، اونوقت تو می‌مونی و این ژاور بَدعُنق ها! برای تو بیست دقیقه هم کار نداره… پس می‌زنگی؟ مِرسی گُلم.. بوس بوس… 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جمهوری آووکادوها 🔘 کیفیت مقامات در جهان اول ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۸۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای حظ کردن از کیفیت بیانات مقامات😑 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/470045 مشق نوشتن مقامات: معلم: گفتم ۶۰‌بار از روی «تصمیم کاترین» بنویس. ورداشتی شش‌بار از «هنریک کجایی» که کوتاه‌تره نوشتی؟ شاگرد: عه چطوری تونستید بفهمید؟ خب فکر کردم به ریال گفتین. چرا میزنی حالا؟ معلم: چپکی که آویزونت کنم از کلاس، می‌فهمی ریال یه واحد پول آسیائیه و اینجا اِمریکاست. شاگرد: ولی من قبلش با این کالیبر ۹میلی‌متریِ هدیه تولدم…[صدای تیراندازی].  بلوغ مقامات: مادر مقام مربوطه: فرزندم؛ پیاز و ویتامین ث و ۴ و ۵، همراه با امگا۳ و ج،چ،ح،خ، بخور سیبیلات زودتر دربیاد. سروسامان گرفتن مقامات: مادر عروس: خب آقا داماد چی‌کاره‌ان؟ عمه داماد: عمه بگرده؛ سخنران انگیزشیه. و کتاب هم می‌نویسه. با موضوع «چگونه در خانه بخوابیم و خرپول شویم». داماد؛ همزمان با کوبیدن کف دست به پیشانی: My God! حواسم نبود بجای زنگ۳، ۷ رو زدم اشتباه اومدیم. همیشه «ث و ۷ و ۴۸۳۸ و خانم دنیِلز» رو اشتباه می‌گیرم. میگم چهره همه‌تون آشناست! فکر کنم خواهر عروس یه مقدار از بنده باردار هم هستن. ما بریم یه دور بزنیم. شمام سی‌سال دیگه که رئیس‌جمهور شدم بیاید، بهتون حق‌السکوت بدم پولدار شید.  جلسه رأی اعتماد مقامات: رئیس‌جمهور: براتون وزیر آوردم، آووکادو! خودش به‌تنهایی بلده تا ۹۹ بشمره. می‌تونه بصورت کاملا مستقل راه خونه‌ش رو پیدا می‌کنه. قرمز و سبز چراغ راهنمایی، ترمز و کلاچ و نانسی پلوسی و سوزان رایسم از هم تشخیص میده.  مصاحبه خبری مقامات با محوریت کرونا: خانم مشاور: این کرونای نوزدهم تاریخه. اولی نیس که هول ورتون داشته. من نمی‌فهمم جامعه پزشکی این‌همه مدت چه…[غیر قابل پخش]. اون رئیس سیاه بهداشت جهانی چطور…[همان]. ولی دلم خنک شد چینیا…[محتوای غیرانسانی]. واقعی: «کلیَن کانوی»؛ مشاور ترامپ گفت «این نوزدهمین کوید است و مثل کوید۱، نو نیست که نمی‌توانید جمعش کنید» و خود را مضحکه خاص و عام و خانواده شوهرش کرد. گفتنی‌ست کروناهای ۱ تا ۱۸، توهمات شخصی نامبرده است و این ویروس به‌احترام(!) سال شیوع، کوید«۱۹» نام گرفته است. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 چهل نامه خانگی رییس جمهور 🔘 آشنا می‌گوید یک بشکه آب سنگین تر است. ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۳۵ ثانیه | معادل زمان لازم برای تعویض دسته خراب پلی‌استیشن توسط وزیر ارتباطات😃 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/261969 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir