💢 سین مثل سلبریتی پلاستیکی
🔘 تحلیل هنر
✍ #عرفانه_قدیری
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۶ ثانیه | معادل زمان لازم برای نوشابه خوردن به سبک هنری😜
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/936556
خواهر هنرمندم همیشه قیافه ونسان ونگوخ (بالاخره خواهرم خیلی هنرمند بود) رو می گرفت و نه با لب و لوچه آویزان ونگوک که با گردن برافراشته می گفت: «آخرش وقتی مردم می فهمید این تابلوهای من چی بودند؛وقتی بخاطرشون کلی پولدار شدید.»
این حالتهاش وقتایی که پدربزرگم نصیحتش می کرد که کاری کنه که توش پول و پله ای باشه، بیشتر عود می کرد.
راستش ما آخرش هم تابلوهاشو نفهمیدیم. سبک کوبیسیم! طبیعیت بی جان! فنجان شکسته رنگ و رو رفته کنار پرتقال گندیده فقط می تونه اونجای طبیعت شمال باشه که زباله ها تپه باستانی سیلک شمال رو ساختن!
البته خوب فهمیدیم که از هنر پولی درنمیاد. وقتی که پدرم تا گردن در قرض های خرید خونه بود مجبور بود سه شیفت کار کنه، هزینه های قلم مو با موی سمور و رنگ اکر مایل به زرد اونم مارک آلمانیش سر به فلک می کشید.
البته الان که خواهرم با مدرک لیسانس نقاشی با معدل ١٩/٧۵جعبه های مقوایی درست می کنه و می فروشه کمی نظرمان عوض شده. البته دیدن تلویزیون هم در این امر بی تاثیر نبوده.
مثلا همین دیشب. دیشب مثل هرشب که پدر کنترل تلویزیون رو مثل دسته آتاری می گیرد پی در پی و مداوم مربع و ستاره و بالا و پایین را می زند هی کانالها رو بالا و پایین می کند؛ می بینیم که چه هنرمندانی که چه پول هایی در نمیارن!و به جایی که وراث کیف هنرشان را ببرند خودشان با پولش عشق و حال می کنند.
شبکه یک، هنرنمایی با سس گوجه، شبکه دو نمایش فورت چایی با بازی هنرمند معروف و پیشکسوت، شبکه سه نوشابه خوردن زنانه ی هنرمندانه، شبکه پنج استندآپ کشک و بادمجانی.
کانال فخیم چهار هم که صدای هنرمند معروف است که از مزایای کیک فلان و بیسکوییت بهمان می گوید.
علاوه بر دیدن تلویزیون، رفت و آمدهای هر روزه در شهر هم بی تاثیر نیست.
صبح یک روز سرد پاییزی که از اتوبانها و خیابانهای شهر رد می شوی فلان ستاره بازیگری رو می بینی که تندیس بیست و چندمین جشنواره فیلم فجر که نه، شامپویی، بستنی قیفی، شیر پاستوریزه ای حداقل دوغی، چیزی دستشون گرفتند و از توی بنر بهت لبخند می زنند و میگن هنرمندیه و پولداریش!
القصه که اگه چشمهات برو باز کنی نظرت عوض میشه و مثل پدربزرگ دیگه فکر نمی کنی. دوره زمانه عوض شده. الان هنرمند که باشی باید پول پارو کنی و دوره فروختن فرش زیرپات برای ماندگاری هنر فاخر کشورت دیگه گذشته. البته پدرم هنوز نتونسته نگرشش رو تغییر بده آخه هنوز جای هزینه های بوم های صد در هفتاد خواهرم حسابی درد می کنه.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جای خالی و این حرف ها
🔘 راهکارهایی برای بهتر اجرا شدن طرح فاصله گذاری هوشمند
✍ #محمدحسین_صادقی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۲ ثانیه | معادل زمان لازم برای یخ ریختن روی صندلی های مترو😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/936886
طرح فاصله گذاری هوشمند در مترو و اتوبوس تهران همراه با زدن برچسب به جاهایی که نباید کسی روی آنها مینشست یا آنجا میایستاد اجرا شد. ولی از آنجایی که این حرفها جای خالی برای نشستن نمیشود پیشنهادات جدیدی برای اجرای بهتر این طرح داریم:
گماشتن انسان: قدیمترها -زمان ناصرالدین شاهینا- یکی از سربازهای وظیفه را دم در اتوبوس میگذاشتند تا بلیط مردم را از آنها بگیرد. الان هم میشود جلوی هر صندلی اتوبوس و مترو یک نفر را گذاشت تا وقتی آمد روی صندلی بنشیند جلویش را بگیرد و هنگامی که تبعیت کرد بگوید:«کرونا را شکست میدهیم» و لبخند بزند.
یخ ریختن روی صندلی: در زمستانها بیشترین اقبال به صندلیهایی است که قبلا کسی روی آن نشسته است و مورد داشتهایم که اول روز با وجود صندلیهای خالی بازهم دستش را به میلهها گرفته. همه اینها به خاطر سردبودن صندلیها بوده است. پس میشود با یخ ریختن روی صندلیهای ضربدردار از پرشدن آنها جلوگیری کرد.
بمب ساعتی: روی هر صندلی اتوبوس بمب ساعتی کار گذاشته شود تا وقتی افراد روی آن مینشینند تایمرش به کار افتاده و چهارده روز بعد منفجر شود. اینطوری روند انتقال ویروس هم شبیهسازی میشود و مردم حساب کار خودشان را میکنند.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📣کرونا: فیلسوفا فعلا دستاشون رو بشورن ببینیم چی میشه؟!
همونطور که به جهان پس از کرونا فکر میکنین، راه راه بخونین، حال و هوای سلول های مغزتون عوض شه😉
صد و هفدهمین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، در تاریخ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ منتشر شد.
آنچه در این شماره می خوانید:
🔺 فیلسوفان در تلاش برایترسیم و فهم جهان پسا کرونا
دو تیتر با یک میلیون
🔺 هپی تاجگذاری دی
🔺چهل نامه خانگی برای انجام امورات
🔺به چی اشاره نکن
و… کاریکاتورها و استریپ های جذاب و دیدنی.
این ضمیمه طنز رو ازینجا باز کنین😁
b2n.ir/611830
💢 صندلی ملکه و لفظ او
🔘 سکانس تولد ملکه در قرنطینه
✍ #محمدحسین_صادقی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۲۱ ثانیه | معادل زمان لازم برای نفرین کردن کرونا😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/671727
داخلی – دم دمای اذان مغرب – اتاق اصلی
پرتوهای غروب آفتاب روی پرده های اتاق تخس میشود. پیرزن پای پنجره ایستاده است و از پشت پرده به غروب آفتاب نگاه میکند. گرامافون عتیقه و درب و داغان گوشه اتاق، آرام آرام برای خودش مینالد:
هپی برث دی تو یو… هپی برث دی تو یو… هپی برث دی تو یو… هپی برث د…
پیرزن عصای درازش را به سمت گرامافون پرتاب می کند و گرامافون در لحظه خفه میشود. ضربه عصا دقیقا روی دیسک خورده است.
پیرزن بر میگردد و میگوید:
ای کور بشی کرونا! ای جز جیگر بزنی کویید نوزده! ای تیکه تیکه بشی کروناوایرس! ای بپوکی مگان الان که کارت دارم نیستی. پارسال سلبریتیهای ایرانی برامون تولد گرفتن، امسال اونا هم نیستن. این چه بلایی بود افتاد تو دومنمون؟!
پیرزن آرام آرام روی صندلی غیژغیژصدای گهوارهایش مینشیند. صدای صندلی بلند میشود.
غیژ… غیژ… غیژ…
پیرزن از روی صندلی بلند میشود و با لگدی او را به عقب میراند. به صندلی ملکه با لفظ «او» خطاب میشود.
دنگ {صدای زنگ نوتفیکشن آیفون}
پیرزن موبایلش را از روی میز برمیدارد و از خوشحالی و لرزش دستانش موبایل روی زمین میافتد. موبایل این پیام را نشان میدهد:
مهناز ادد یو تو مالاکه برث دی پارتی این تلگرام.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 منت خدای را عز و جل
🔘 سعدی و وام یارانه
✍ #مهدی_سلیمانی_نژاد
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای گذاشتن گوشی به حالت پرواز
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/022436
هر نفسی که فرو میرود مخل حیات است با رایحه سیر و چون بر میآید منقطع ذات است با ویروس کرونا، پس در هر نفسی دو نقمت موجود است(بوی سیر و کرونا) و بر هر نقمتی تختی واجب.
از دست و زبان که برآید
کز عهده ماسکش به درآید
باران رحمت بیحسابش هم از راه رسیده و گستره سیلِ خفنِ بیدریغش، همه جا زده کشیده و قلم عفوش بر صفحات خطای اهل زمین لغزیده تا جابهجایی گسلها و لرزش و تب و قرنطینه کرونا، خلق را به غلط خوردن کشانده که یا اللهی!
بنده همان به که زتقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که بهجای آورد
صاحبدلان، لب و دهان و دندان و ینی در جیب ماسک مراقبت فرو برده و بیدلانِ بیماسک، خلعت و پیژامه و قبای پدر پاره کرده و خواهر از آن ماسکهای ماماندوز دوخته در طرح و رنگهای مختلف.
ای محتکر ماسکی که از خزانه غیب
گبر و ترسا ویروس خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
توکه با دشمنان این نظر داری(اشاره به دزدیدن ماسکهای ایتالیا توسط آمریکا).
هرگاه یکی از بندگانِ گنهکارِ پریشانِ روزگار، دست انابت به امید اجابت به درگاهت بردارد، در وی نظر نکن تا دستش را با آب و صابون بشوید، اگر باز منا نمود و با تضرع و زاری دست دعا و انابت به درگاهت بلند کرد بازش نخوان! تا دستکش در دست کند، دعای بنده گنهکار را نالهکنان و وایتکس زده و دستکش پوشیده اجابت نما و حاجتش روا نما و امیدش را تدبیر کن که همی شرم دارد.
زانگه که تورا بر من مسکین نظر است
وام یک میلیونی یارانه عیشم را کامل و کیفم را کوک میکند.
یک شب تأمل ایام قبل از دریافت وام یک میلیونی یارانه را میکردم و بر عمر تلف کرده تاسف میخوردم و فحش گویان وسط کوچه دویدم و قرنطینه را شکستم و با سنگ سراچه دل بر در همسایه کوفتم که:
ای که پنجاه رفت و درخوابی هنوز
مگر این پنج را دریابی مگر نمیدانی وام میدهند(مقصود از پنج، یعنی وام یک میلیونی یارانه)
بعد از خوردن یک میلیون وام یارانه، مصلحت چنان دیدم که در نشمن عزلت نشینم و گوشی را سایلنت یا در حالت پرواز نهادم و دستگیره درب منزل بیانداختم تا هیچ طلبکاری نتواند که بزنگد یا دق الباب کند از پی طلبش.
زبان بریده بهکنجی نشسته صمُُ بکمُُ
به از، ازدست دادن یارانه
تا یکی از دوستان که در کجاوه انیس من بود و در حجره جلیس، به رسم قدیم نه از در درآمد، که از بالای درب کشید بالا و پرید و آمد! چندانکه نشاط ملاعبت کرد و بساط منقل گسترد و جوابش نگفتم، دست از جیب پیژامه بیرون نکردم، چندان که رنجیده گفت: لامصب زغال گر گرفته زود جوج بیاور، آگاهم از قبض نمودن وام یک میلیونی یارانه.
کنونم که امکان گفتار و فرار نبود، گوشی از حالت پرواز بهدر آورده و از سیمرع داری محل یک جوج سفارش داده تا با پیک به منزل بفرستند.
حالی که من این سخن بگفتم یارانه تمام گشته و باز دستکش در دست و زاری کنان، دست دعا بر درگاه حق بلند کرده از برای زودتر رسیدن یارانه بعدی.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 واست یه آشی بپزیم
🔘 در ستایش تبلیغات
✍ #ناهید_رفیعی
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۴۱ ثانیه | معادل زمان لازم برای سفارش یک قابلمه فلزی نچسب با قیمت باورنکردنی از تبلیغات😁
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/690837
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 کم روزنه
🔘 نامهنگاریهای وام ده میلیون ریالی
✍ #محمدحسین_صادقی
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۳۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای دریافت وام ده میلیون ریالی پس از ارسال پیامک😶
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/715667
از اداره تخصیص
به اداره پرداخت
سلام. نسبت به پرداخت وام ده میلیون ریالی به تمامی سرپرستان یارانه بگیر اقدام نمایید. باتشکر.
از اداره پرداخت
به اداره تخصیص
سلام. با توجه به نبود علم غیب نسبت به اطلاعات این افراد، این کار مقدور نمیباشد.
از اداره تخصیص
به اداره پرداخت
سلام. ادای این کم روزنهها رو در نیارینا، یه نامه بزنین به ثبت احوال آمار دربیارین دیگه. با تشکر.
از اداره پرداخت
به ثبت احوال
سلام. نظر به دستور اداره تخصیص نسبت به پرداخت وام ده میلیون ریالی به هر سرپرست خانوار یارانه بگیر، لطف کنید اطلاعات سرپرستان خانوار را در تلگرام ارسال نمایید. رونوشت به اداره تخصیص.
از ثبت احوال
به اداره پرداخت
سلام. پس از بند دادن آب توسط وزارت بهداشت و لو رفتن اطلاعات مردم در فضای مجازی، میتوانید اطلاعات را خودتان از اینترنت دانلود کنید. رونوشت به اداره تخصیص و وزارت بهداشت همراه با پیوست خاک بر سرت.
از اداره پرداخت
به اداره تخصیص
سلام. خودت دیدی که! لطف نموده بودجه ای برای خرید اطلاعات خانوارها از منتشرکنندگان اینترنتی تخصیص دهید. با تشکر.
از اداره تخصیص
به اداره پرداخت
سلام. یعنی یه اطلاعات ساده رو نمیتونی بگیریا! میگیم هرکس وام میخواد پیامک بده. بودجه برای راه اندازی سامانه پیامکی تخصیص داده میشود.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 به چی اشاره نکن
🔘 مكالمه بانو تِنارديه و شهردار مادلن، درباره گم شدن 4.8 ميليارد دلار
✍ #بهزاد_توفیقفر
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۲۲ ثانیه | معادل زمان مکالمهی خانم تناردیه با ژانوالژان😃
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/330434
– الو…! ژان! آره منم، خانم تناردیه. چیه؟ دوروز قرنطینه موندی، دیگه مارو نمیشناسی؟! نه! زنگ نزدم حالتو بپرسم. به من چه؟ مگه من دکترم؟ یادته یه بار سبیل رو نوشته بودی سیبل! خودم برات درستش کردم؟ هیچ! همین الان گوشی رو وَرمیداری به این ژاول… همون بازرس ژاول… ژاور… حالا هرچی! بهش میگی اعلامیه بده که به هیچی اشاره نکرده. تو نمیفهمی اون به چی اشاره نکرده، ولی خودش میدونه به چی اشاره نکرده! پس به تو هم گفته؟! اونی که من شنیدم، صددرصد غلط بود! اصلاً کی گفته این پول گم شده؟ به جان کوزت، که می خوام دنیاش نباشه، یه کمش دست بچه برادرمه، میخواد خودنویس آبطلا بخره برای رسپشن مسافرخونه. یه خُردهاش رو هم دادیم به شوهرخواهرم که برامون پوست پیاز قرمز بیاره… برای رنگ کردن تخم مرغ عید دیگه! یه مبلغ جزئی هم به یتیم موندههای خالهام کمک کردم، کارآفرینی کنن… *دو کارتن رنگموی N3 و غذای حلزون و باقیاش هم این تناردیه داد دستِ شوهرخواهرِ ذلیل شدهاش که نمیدونم چیکارش کنه*… به هرحال گم نشده، ببین ژان! خب بابا… شهردار مادلن! ما امروز و فردا مسافرخونه رو میفروشیم، از این محل میریم، اونوقت تو میمونی و این ژاور بَدعُنق ها! برای تو بیست دقیقه هم کار نداره… پس میزنگی؟ مِرسی گُلم.. بوس بوس…
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جمهوری آووکادوها
🔘 کیفیت مقامات در جهان اول
✍ #سمیرا_قرهداغی
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۸۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای حظ کردن از کیفیت بیانات مقامات😑
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/470045
مشق نوشتن مقامات:
معلم: گفتم ۶۰بار از روی «تصمیم کاترین» بنویس. ورداشتی ششبار از «هنریک کجایی» که کوتاهتره نوشتی؟
شاگرد: عه چطوری تونستید بفهمید؟ خب فکر کردم به ریال گفتین. چرا میزنی حالا؟
معلم: چپکی که آویزونت کنم از کلاس، میفهمی ریال یه واحد پول آسیائیه و اینجا اِمریکاست.
شاگرد: ولی من قبلش با این کالیبر ۹میلیمتریِ هدیه تولدم…[صدای تیراندازی].
بلوغ مقامات:
مادر مقام مربوطه: فرزندم؛ پیاز و ویتامین ث و ۴ و ۵، همراه با امگا۳ و ج،چ،ح،خ، بخور سیبیلات زودتر دربیاد.
سروسامان گرفتن مقامات:
مادر عروس: خب آقا داماد چیکارهان؟
عمه داماد: عمه بگرده؛ سخنران انگیزشیه. و کتاب هم مینویسه. با موضوع «چگونه در خانه بخوابیم و خرپول شویم».
داماد؛ همزمان با کوبیدن کف دست به پیشانی: My God! حواسم نبود بجای زنگ۳، ۷ رو زدم اشتباه اومدیم. همیشه «ث و ۷ و ۴۸۳۸ و خانم دنیِلز» رو اشتباه میگیرم. میگم چهره همهتون آشناست! فکر کنم خواهر عروس یه مقدار از بنده باردار هم هستن. ما بریم یه دور بزنیم. شمام سیسال دیگه که رئیسجمهور شدم بیاید، بهتون حقالسکوت بدم پولدار شید.
جلسه رأی اعتماد مقامات:
رئیسجمهور: براتون وزیر آوردم، آووکادو! خودش بهتنهایی بلده تا ۹۹ بشمره. میتونه بصورت کاملا مستقل راه خونهش رو پیدا میکنه. قرمز و سبز چراغ راهنمایی، ترمز و کلاچ و نانسی پلوسی و سوزان رایسم از هم تشخیص میده.
مصاحبه خبری مقامات با محوریت کرونا:
خانم مشاور: این کرونای نوزدهم تاریخه. اولی نیس که هول ورتون داشته. من نمیفهمم جامعه پزشکی اینهمه مدت چه…[غیر قابل پخش]. اون رئیس سیاه بهداشت جهانی چطور…[همان]. ولی دلم خنک شد چینیا…[محتوای غیرانسانی].
واقعی: «کلیَن کانوی»؛ مشاور ترامپ گفت «این نوزدهمین کوید است و مثل کوید۱، نو نیست که نمیتوانید جمعش کنید» و خود را مضحکه خاص و عام و خانواده شوهرش کرد. گفتنیست کروناهای ۱ تا ۱۸، توهمات شخصی نامبرده است و این ویروس بهاحترام(!) سال شیوع، کوید«۱۹» نام گرفته است.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 چهل نامه خانگی رییس جمهور
🔘 آشنا میگوید یک بشکه آب سنگین تر است.
✍ #مهدی_سلیماننژاد
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۳۵ ثانیه | معادل زمان لازم برای تعویض دسته خراب پلیاستیشن توسط وزیر ارتباطات😃
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/261969
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 کتابی برای حاضرجوابها
🔘 معرفی کتاب
✍ #سمیه_قربانی
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۱۶۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای درکِ اینکه چاخان همان دروغی است که دندان درنیاوردهاست.🤗
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/803747
عنوان کتاب کمی غلط انداز است و با تصویر طراحی شده روی جلد که شیطان را با پیژامه و شاخ و سبیل و غل و زنجیر نشان می دهد آدم را بیشتر کنجکاو می کند تا بالغتنامه شیطان، از نزدیک آشنا شود.
کتاب فرهنگ شیطان(The Devil’s Dictionary) اثر آمبروز بیرس(Ambrose Bierce) نویسنده شاخ طنز سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۱۱ میلادی از اوهایوی آمریکاست که معروفترین اثر دیگرش داستان «حادثه ای در پل اول کریک» است. بیرس، هم داستان نویس و هم روزنامه نگار و هم ویراستار بوده و به خاطر شغل نظامی اش هر چه می نوشت مثل گلوله تا مغز استخوان ملت را می سوزاند، به همین خاطر به او «بیرس تلخ» می گفتند. بیرس در نوشته هایش اهل مقدمه چینی نبود و سریع سراغ اصل مطلب می رفت و همین سبک بعدها از آب بندی به فیلم ها جلوگیری کرد. او سرانجام در سن ۷۱ سالگی مثل قصه داستانهایش که پر از مرگ و اشباح است، ناپدید می شود.
عنوان مجموعه «فرهنگ شیطان» در ابتدا «واژه نامه بدبین ها» بود که به دلیل تقلیدهای سرسام آوری که از این اسم صورت می گیرد، بیرس با تغییر نام کتابش به «فرهنگ شیطان» همه را قال می گذارد.
این کتاب بار اول توسط مهشید میر معزی با عنوان دایره المعارف شیطان از سوی انتشارات مروارید و یک بار دیگر توسط رضی هیرمندی (پژوهنده طنز) توسط انتشارات فرهنگ معاصر که ناشر تخصصی کتاب های فرهنگلغت است به چاپ رسیده است.
«فرهنگ شیطان» دو زبانه (انگلیسی و فارسی) است و مترجم تمام سعی خودش را کرده تا فارسی اش را تمیز در بیاورد و در هر صورت برای کسانی که معتقدند زیرنویس بهتر از دوبله فارسی معنی را می رساند بهانه خوبی است هر دو زبان را با هم بخوانند و کلاس بگذارند.
انسان های خلاق جهان اطراف خود را طور دیگری می بینند و همان طور هم بیان می کنند مثل عبید زاکانی خودمان که در «رساله تعریفات» به همین سبک واژه ها را توصیف کرده است. (اگر اطراف خود را طور دیگری نمی بینید سرتان را ازگوشی بیاورید بیرون احتمالا اصلا چیزی نمی بینید!)
به جز چهار پنج صفحه اول کتاب که شامل پیشگفتار می شود، ۲۴۶ صفحه بصورت خالص واژه نامه ای است که می توان روزانه چند کلمه را به عنوان قرص خلاقیت مصرف کرد. خواندن این کتاب برای نو طنزنویسان یا کهنه طنز نویسان یا جدی نویسان و خلاصه هر کسی که به چیز های معمولی چپ چپ نگاه می کند، توصیه می شود.قیمت این کتاب ۱۸۰۰۰تومان است.
چند نمونه را با هم بخوانیم:
اتمام حجت
در دیپلماسی به آخرین تقاضا قبل از سازش گفته می شود
آشنا
کسی که شناخت ما از او آن قدر هست که می توانیم از او قرض بگیریم اما آن قدر نیست که به او قرض بدهیم. نیز به معنای حد پایینی از دوستی است وقتی شخص مورد نظر بی پول و بی نام و نشان باشد و به معنای دوست صمیمی است هرگاه طرف مربوطه ثروتمند و سرشناس باشد
چاخان
دروغی که هنوز دندادن درنیاورده
نقرس
اصطلاح پزشکان برای درمان روماتیسم پولداران
مغز
دستگاهی که به وسیله آن فکر می کنیم فکر می کنیم
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 پادشاه دزدان دریایی – هوایی ایالات متحده کارائیب (ماسک دزدیده شده)
🔘 چگونه کرونا از راه دهان منتقل میشود؟
✍ #علی_پرتوی
⏰ زمان لازم برای مطالعه ۱۲۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای ماندن دستِ ویلترنر در پوست گردو😁
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/555955
کاپیتان جک اسپارو در مروارید سیاه خود که بخاطر پیشرفت علم آن موقع دیگر هواپیما شده بود و پرواز میکرد نشسته بود و این پایش را میانداخت روی آن پایش و هر کدام خسته میشد میانداخت روی آن یکی.
تا اینکه در کارائیب یک دفعه و بدون دلیل ویروسی به نام کرونا آمد. جک اسپارو که از این موضوع مطلع شد.
به خدمه هواپیما گفت نگران نباشید ما همیشه در دریا بودیم همیشه در قرنطینهایم و حتی ماسک و ماده ضد عفونی نمیخواهیم.
خدمه هم با یک هورا خوشحالی خود را در کردند و طبق روال قبلی جک پایش را گذاشت روی پایش. بعد از دو روز یکی از خدمه که بادبانها را میکشید عطسهای زد و یک تکه از بادبان را به قطر یک متر پاره کرد.
جک این دفعه فکرش خوب کار کرد و گفت باید ماسک بزنیم. جک از طریق کبوتر نامه بر به همتای خود در هواپیمای دیگری پیام داد که کمی ماسک برایش بفرستد و نوشت: درست است دزدیم ولی کمی مرام سرمان می شود، این نصف پول است بقیه بعد از تحویل می آید.
در این اثنا ویل ترنر که رفیق جون جونی جک بود و پا به پای جک چه جنگ ها و نبردهایی که نداشته است، دنبال ماسک بود و مردم ایالات متحده کارائیب هم داشتند تلف می شدند.
در بین راه با همان هواپیمایی که ماسکها را برای جک میبرد برخورد کرد. ویل که خودش یک رگ دزد دریایی داشت به ناخدای هواپیما چهار عدد سکه طلا (سکه هایی که حتی جک در خوابش هم آنها را نمی توانست بدست آورد) نشان داد و گفت دیدی؟ این ها همه مال توست؟ ناخدا هم گفت این همه ماسک را میبینی اینها هم مال توست. فقط جک ناراحت می شود، خودت از دلش دربیار. و ماسکها را تحویل داد و سکهها را گرفت.
جک که فقط خودش کرونا نگرفته بود و تب نداشت دوباره به همتای خود پیام داد «ماسک ها را خورده ای؟ چرا اینقدر دیر شد؟»
او هم ماجرا را برایش تعریف کرد. طی نامه بعدی که جک برایش فرستاد گفت یکی از سکه هایش را گاز بزن تا متوجه بشی پادشاه دزدان دریایی کیست البته آخرین چیزی است که می توانی گاز بزنی. او هم سکه را گاز زد و یک دفعه متوجه شد سکه را ضدعفونی نکرده است و گفت بچه ها کرونا گرفتم. خدمه گفتند به جهنم که کرونا گرفتی، سکه کج شد، طلا نیست. ما بدبخت شدیم، جک الان است که بیاید برایمان. اینگونه بود پادشاه دزدان دریایی – هوایی ایالات متحده کارائیب مشخص شد.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir