eitaa logo
سایت راه راه
77 دنبال‌کننده
383 عکس
19 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
🏝️قصه های جزیره| سینما در سی‌نما 🔸قسمت یازدهم ✍️ 🌐 در سایت: https://b2n.ir/z44856 روزهای زیادی را در دادگاه سپری می‌کردم و کارم کمی رونق گرفته بود. کم کم متهمین دیگر برای اینکه کارشان را راه بیندازم، مراجعه می‌کردند. پول کمی می‌دادند ولی از هیچی که بهتر بود. اخیرا یکی از مشتری‌هایم که گه‌گداری اختلاس ناچیزی می‌کرد، از من خواست برایش یک جای مهر عمیق و یک دست ریش بچه مثبتی دست و پا کنم. خیلی کار سختی نبود ولی پولش خوب بود. چون کمی دستم بازتر شده بود و انعام گرفته بودم، امشب را به خودم استراحت دادم و به سینما رفتم. هنوز بوی سرکه نمکی چیپسم فضا را پر نکرده بود که دیدم ای دل غافل…الان روح پدرم می‌آید و شبکه را عوض می‌کند. از آنجایی که ما از آن خانواده هایش نبودیم و چیزهای بی‌تربیتی نگاه نمی‌کردیم، خیلی زود صحنه را ترک کردم و از سالن بیرون آمدم. به خروجی سینما نرسیده بودم که شیطان گولم زد و به سالن برگشتم. ولی باز دیدم نه ما از آن خانواده‌هاش نیستیم. به حراست سینما مراجعه کردم و گفتم: این چه کوفتیه پخش میکنید؟ اینجا خونواده زندگی می‌کنه! -اگه راست می‌گی خونواده‌ت کو؟ – من که فعلا قصد ادامه تحصیل دارم. بقیه که خونواده دارن. -منم دارم…اونم دو تا -می‌فهمی من چی می‌گم؟ می‌گم این فیلمه کلا ناجوره…مثبت هیژده -مگه چند سالته عمو؟ مقاومت نسبتا خوبی در مقابل فهمیدن حرف‌هایم نشان داد، لذا از سالن خارج شدم و به طرف غارم حرکت کردم. فردا صبحش درحالیکه روزنامه دستم بود، داشتم دعوای زن و شوهری مردم را تماشا می‌کردم. بنظرم حق با زن جماعت است کلا. وقتی آقا وسط دعوا رو به من کرد و گفت: “آقا خدایی من راست نمی‌گم؟” برای اولین بار روزنامه‌ای که در دستم بود را خواندم. خبری توجهم را جلب کرد. ظاهرا فیلمی که دیشب در سینما دیده بودم، چند جایزه بین الجزیره‌ای گرفته بود و به‌به و چه‌چه داوران را برانگیخته بود. ولی اصلا از اینکه وسط فیلم پاشدم ناراحت نیستم چون بهرحال ما از آن خانواده‌هاش نیستیم و نخواهیم بود. فقط کمی بابت چیپسم که روی میز دفتر حراست جا ماند ناراحتم. این دفعه که مجبوری روزنامه خواندم متوجه شدم همچین چیز بدی هم نیست، شاید از این ببعد بجای دست گرفتن، بخوانمش! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🔹به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد! 🔸خبرکش ✍️ 🌐در سایت: yun.ir/jagela *شهر بی‌یار* آمریکا پس از حدود ۲۰سال افغانستان را ترک کرد. او که قرار بود دموکراسی، آزادی بیان، اهمیت به حقوق زنان، فرهنگ و تمدن و از این مدل چیزها را در افغانستان نهادینه کند، پس از بیست سال تیر و فشنگ و موشک در کردن در این کشور موفق شد آن را با مقادیری دردسر، خرابی، محرومیت، فقر و طالبان تنها بگذارد. از جمله خدمات این ابرقدرت تمدن‌ساز به افغانستان، تجهیز و خفن نمودن ارتش این کشور بود که البته آن هم با رفتن آمریکا در فراق وی افسردگی گرفت و اعلام کرد دیگر دل و دماغ جنگ و دفاع از کشور و این کارها را ندارد و اصلاً بگذار طالبان بیایند، بگیرند، ببرند و هرکار می‌خواهند بکنند. رییس‌جمهور افغانستان نیز صحبت‌های ارتش را تأیید کرد و با شعار «شهر بی‌یار مگر ارزش دیدن دارد؟» به کنج عزلتی از این جهان خزید و در دوری از محبوب گریست. *یاد بگیرید!* علیرضا جهانبخش چند روز پیش در بازی بین تیم‌های فاینورد_الفسبورگ در حالی که یک نفر دیگر به دوربین فیلمبرداری برخورد کرده بود و آن را انداخته بود، به کمک فیلمبردار رفت و دوربین را بلند کرد. خارجی‌های باکلاس و بافرهنگ از دیدن چنین صحنه‌ای سخت به وجد آمدند و بنظرشان رسید این دیگر ته انسانیت است! باشگاه فاینورد هم در توییتر کلی فخر علیرضا جهانبخش را به بقیه فروخت و اشاره کرد: «تازه گلم برامون می‌زنه.» ایرانی‌ها نیز ضمن تشکر از اخلاق‌مدار بودن این بازیکن و حتی احترامش به امام حسین (ع) پس از گل زدنش، به تعجب خارجی‌ها از رفتارهای اخلاقی خندیدند و به سایر سلبریتی‌های مدعی چپ‌چپ نگاه کرده، آه حسرت باری کشیدند. *خداحافظی تلخ* آقای زنگنه، وزیر نفت دولت دوازدهم و یازدهم و هشتم و هفتم و ششم و پنجم و چهارم و سوم و…، بالاخره خداحافظی کرد. او در پیام خود نوشت: «بالاخره عمل انسان به دور از نقص نیست و عملکرد هشت سال گذشته مدیریت نفت هم نقص‌هایی داشته.» تاریخ‌نگاران نیز در تأیید صحبت‌های ایشان خطاب به جوانان افزودند: «حتی سال‌های قبل‌ترش هم هست. خلاصه به اندازه یک تاریخ برایتان گذشته به جا گذاشته‌اند. بروید خوب دقت کنید، از این تاریخ عبرت بگیرید. یکسال و دوسال هم نیست که سر عبرت گرفتن دعوایتان شود. یک عمر است، به همه‌تان عبرت می‌رسد.» در همین حین، آقای ظریف هم پیام خداحافظی خود را منتشر کرد و در آن به دودستگی یا چند دستگی مردم در قضایای مختلف و برخورد با وی اشاره کرد و افزود: «با اتمام کارم در وزارتخانه، به دانشگاه می‌روم و آن‌جا مشغول می‌شوم.» پس از انتشار این نامه، اساتید علم آهن‌رباشناسی از آقای ظریف دعوت کردند تا در آموزش مباحث دوقطبی و این‌ها در کنارشان باشد. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🔹شما اول برادریت را ثابت کن! 🔸خبرکش ✍️ 🌐در سایت: yun.ir/alg8k4 *واسطه‌ی بدهکار* وزیر امور خارجه ژاپن به ایران آمد. او با تاکید بر تلاش این کشور برای برقراری صلح و ثبات در منطقه، گفت: توکیو همواره از برجام به عنوان یک توافق بین‌المللی حمایت کرده و بر این باور هستیم که احیای برجام به نفع همه بوده و می‌تواند به حل و فصل مشکلات از مسیر گفت و گو و مذاکره کمک کند. گفته می‌شود سفر وزیر امور خارجه ژاپن به ایران در ادامه پیغام‌های مقامات آمریکایی و اروپایی برای برقراری مذاکرات درباره برجام است. رئیس‌جمهور در پاسخ به وزیر خارجه ژاپن گفت: آمریکا و اروپا به عنوان ناقضان برجام باید مواخذه شوند. به گزارش خبرنگار ما این سفر خاطره نامه معروف شینزو آبه در دیدار با رهبر انقلاب که پیام آمریکا به ایران را زیر پایش گذاشته بود را نیز زنده کرد! در پایان این سفر پیام مقامات ایرانی به وزیر خارجه ژاپن در این جمله خلاصه شد: ژاپن پول مسدود شده ایران را پس بدهد، واسطه‌گری پیشکش! *در مَیدان هوایی کابل چه می‌گذرد؟* به گزارش سی‌ان‌ان، با گذشت یک هفته از به قدرت رسیدن طالبان همچنان بیش از ۲۰ هزار نفر در اطراف فرودگاه کابل برای فرار کردن و سوار شدن بر هواپیماها حضور دارند. وضعیت فرودگاه کابل در حالی این‌گونه رقم می‌خورد که طالبان عفو عمومی صادر کرده و چند صد نفر از زندانیان را هم آزاد کرد. آنها معتقدند که مثل گذشته نیستند و به کسی کاری ندارند و مردم برگردند سر کارشان! با اینکه ربطی ندارد، ولی شاید باور کردنی نباشد که طالبان حتی اجازه برگزاری عروسی در هتل را نیز صادر کرده است. سخنگوی طالبان دلیل تجمع مردم افغانستان در فرودگاه را علاقه آنها برای سفر به آمریکا دانسته و معتقد است به آنها ربطی ندارد و مردم دوستشان دارند! چرا که در هرجای دنیا مردم حاضرند هر جوری شده بروند آمریکا! تا این لحظه خبری رسمی مبنی بر هدف مردم افغانستان از دلیل فرار با این شرایط خفت بار و اینکه دقیقا کجا می‌خواهند بروند، اعلام نشده است. *داستان واکسیناسیون* این روزها مجلس شورای اسلامی در حال بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت آقای رئیسی هستند. در این جلسات، هر یک از وزرای پیشنهادی به همراه موافقان و مخالفانی نظرات و پیشنهادات خود را ایراد می‌کنند. وزیر پیشنهادی بهداشت در جلسه بررسی صلاحیت خود در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: تا پایان بهمن امسال واکسیناسیون را تمام می‌کنیم و با ظرفیت همه دستگاه‌ها تزریق صورت می‌گیرد. وزیر پیشنهادی در خصوص واکسن داخلی نیز بیان کرد: تولید داخلی نمی‌تواند به ۱۲۰ میلیون دوز برسد. به گزارش خبرنگار ما این اظهارات او را مجدد به یاد خاطره‌ای از گذشته انداخت و با یادآوری گفته‌های چند ماه پیش معاون اول رئیس‌جمهور در خصوص وعده‌ی تولید پنجاه میلیون دوز واکسن داخلی تا شهریور، خاطر نشان کرد: ببینیم حالا! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🏝️ قصه های جزیره| چه کسی کشف مرا جابجا کرد؟ 🔸قسمت دوازدهم ✍️ 🌐در سایت: yun.ir/rav9oa صبح زود حاضر شده بودم تا به دادگاه بروم، یک مورد ماستمالی و صحنه سازی قتل داشتم. تصمیم گرفتم از مسیر جدیدی بروم بلکه دلاری سنتی چیزی پیدا کنم. همینطور که حواسم به پرندگان بود تا موقع بی‌تربیتی‌شان جا خالی بدهم، توی یک چاله عمیق افتادم. هرچند این تیکه کمی تخیلی از آب درآمد ولی بپذیرید که یک چاه نفت کشف کردم. باور کنید دیگر. شالاپی افتاده بودم توی یک عالمه نفت، غرق هم نشدم، نفتش هم از آن بدبوها نبود، قشنگ بوی نفت صادراتی می‌داد. تازه یک چاه آنورتر، بنزین فراوری شده داخلی هم بود. این یکی را دیگر ناموسا باور کنید. آوازه کشف جدیدم در سرتاسر جزیره پیچید و امیدوار شدم لااقل از این طریق بتوانم به نان و نوایی برسم. چند روز بعد به جلسه‌ای که فکر می‌کردم برای دریافت حق الکشفم برگزار شده، دعوت شدم. حضار جلسه شامل یک خانم باکمالات که امور محیط زیست جزیره را حل و فصل می‌کرد به اضافه مردی که مسئول نفت و مشتقات آن بود، بودند. -خب پسرجون بگو ببینم کی آدرس اون چاه نفت رو بهت داده؟ -هیچکس، خودم تنهایی افتادم توش -یعنی باور کنیم؟ تو فیلماام لااقل یه کلنگی می‌زنن به زمین! -مثل خوانندگان فهیم کتاب شماام باور کنید دیگه -خب ببین ما یه سری قرارداد نفتی داریم با خارج… -حله؛ ۶۰ من، ۴۰ شما -…. -خب ۵۰-۵۰ -…. -۴۰ من؟ -…. -نشد که هی نیگا نیگا، خانم شما بگید من بیشتر از این کوتاه بیام. -منظور آقای زنگنه اینه که تو خودت کلا سیخی چند؟ این شرکت خارجیه به اندازه کافی درصد برمیداره…یه چیزی ام باید دست وزارتخونه رو بگیره یا نه! -خب با یه شرکت دیگه ببندیم. -چه زودم پسرخاله شدی. این شرکته رو دکتر اینا قبلا باهاش کار کردن. -پس کارشون درسته؟ -نه خیلی‌ام نامردن. ولی هرچی باشه آشناان دیگه. گوشت ما رو بخورن استخونمون رو دور نمی‌ندازن. لازمم نیست دوباره وقت بذاریم بریم یه قرارداد جدید بنویسیم، همون قبلی رو امضاهاش رو پاک می‌کنیم دوباره می‌بریم واسه امضا. حالا اصلا اینا به من چه. من حرفم سر اون بنزینه ست. از قیافه‌ش معلومه از اون شاخص آلودگی بالا ببراست. یورو یک، یک و نیم نهایتا! من خودم گفتم شوهرم یه سری خوبش رو وارد کنه. پسرمم که اونجا رفته درس بخونه برگرده، می‌گفت همه اونجا واسه خواهر مادر خودشونم از همین بنزینا می‌برن. -خب وقتی تو جزیره بنزین داریم، چرا وارد کنیم؟ -آقای دکتر این خیلی شوته! من دیگه حرفی ندارم. زنگنه که با چهره‌ای که داشت می‌گفت من مهندسم نه دکتر رو به من گفت: می‌دم اسم اون خیابونه که توش تو چاه افتادی رو به اسمت بزنن، کافیه؟ -اونجا که خیابون نداره. -سگ‌خور، اسمتو بذاریم رو چاهه؟ -والا خیلی خوبیت نداره رو چاه -پس همون اسم خیابون 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🔴 تغییرات عمده در سازمان ملل 💢 پیشخند ✍️ 🌐 در سایت: https://b2n.ir/j95772 آفتاب آیا ریاض مانند آنکارا مورد خشم واشنگتن قرار می گیرد؟! + خب ظاهرا فقط واشنگتن مونده که مورد خشم واشنگتن قرار بگیره. ابتکار قالیباف: دوستان جبهه انقالب هیچ بهانه ای برای کار نکردن ندارند + البته منظور کارهای اجراییه و تصویب قوانینی مثل شفافیت شامل این بند نمیشن برنامه آینده ظریف پس از ۴ دهه فعالیت دیپلماتیک + تاریخ، آمادگی دفاعی، دین و زندگی جوان مسیری سخت و پر امید؛ دولت سیزدهم از فردا رسما کار خود را آغاز می کند + میشه اسم امید رو نیارین دیگه؟ جمهوری اسلامی سازمان ملل: ۵ میلیون یمنی تنها یک گام با قحطی فاصله دارند. + تبدیل سازمان مربوطه را از شورای ابراز نگرانی به اخبار ۲۰:۳۰ تبریک و تهنیت عرض میکنم. حمایت هرروز به اندازه سقوط ۵ هواپیما! + ولی سپاه نقشی نداشته که بریم شمع روشن کنیم. رویش ملت چه کسی داوطلب کمک به دولت می شود؟ + ما همه با هم هستیم صدای اصلاحات برای بهبود شرایط کشور چه باید کرد؟ + دعا! خراسان چرا فقط بعضی نمایندگان در اکثر جلسات سخن می گویند؟ + بقیه در خواب شیرین به سر میبرند. ابرار ورزشی زادمهر: شرایط برد- برد در جدایی پرسپولیسی ها رعایت نشد + اگه این برد برد همون برد برده، بهتر که رعایت نشد! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🏝️قصه های جزیره| هم خدوم هم شریف 🔸قسمت پانزدهم ✍️ 🌐 در سایت: https://b2n.ir/n11561 راه حل بعدی برای خروج از جزیره این بود که به گمرک بروم و با اندکی پول چای و شیرینی از مأمورین شریف گمرک بخواهم مرا توی کارتون یخچال گذاشته و بفرستند آنور مرز. صبح زود به گمرک رفتم و در صف طویل صادرکنندگان یا حتی صادرشوندگان ایستادم. با افرادی که در صف بودند مشغول صحبت راجع به گرانی و اختلاف طبقاتی و اینکه کار خودشونه بودیم که مردی با جذبه جانی دپ وارد شد و رفت جلوی صف. خودم را برای دعوا با یک نفر بی‌تربیت صف‌شکن آماده کردم تا به محض دیدن چاقو دسته زنجان فرار نکنم. تا خواستم صدایم را بیندازم روی سرم، مردم جلویم را گرفتند و هیس هیس گفتند. -ولم کنید، مرتیکه واسه چی رفت جلو صف، از کله سحر اینجا تو صفیم. -بابا طرف آدم حسابیه. -آدم حسابی میره وایمیسه ته صف. -بابا نماینده مجلسه، شاید به نمایندگی از ما رفته جلو. -اگه نماینده ماست یعنی میدونه ما واسه چی اومدیم؟ -گیر دادیا، ول کن دیگه. ببین چقدر عجله داره. حتما کارش از ما مهمتره دیگه..نماینده‌ست بابا، نماینده! همینطور که درگیر بحث بودم دیدم مأمور اداره گمرک نماینده را به انتهای صف راهنمایی کرد ولی این آقاهه از بچه‌های خوابگاه ما هم بی‌تربیت بود و گفت من دکترامم همینجوری گرفتم، کارمند جز! بعد هم چیزهای بی‌تربیتی به او تعارف کرد و گفت بخور. هرچند پدرم چیز خاصی نداشت که به من یاد بدهد ولی همیشه می‌گفت که از حقم نگذرم. مثلا یک بار که دوستم نگذاشته بود از برگه‌اش تقلب کنم، تجدید شدم. وقتی قضیه را به پدرم گفتم، گفت برو اتقد بزنش صدای سگ بده. من هم این کار را کردم و صدای سگ داد. از آن به بعد هم دوستم سر امتحان اول برگه من را می‌نوشت بعد برای خودش را. . همین مورد یکی از معدود موفقیت‌های زندگی من به شمار می‌رود. خلاصه با یاداوری آموزه‌های پدر مرحومم، دست به کار شدم، جلو رفتم و چنان لگدی به نماینده زدم که تا چند ماه دور و بر گمرک پیدایش نشود. هرچند آن روز کارم راه نیفتاد و مأمور گمرک از آن شریف‌ها بود، عوضش هم لگددونم خالی شد و هم به قهرمان ملی جزیره تبدیل شدم. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🔹ما سه‌ تا رو کجا می‌برید؟ 🔸خبرکش ✍️محمدرضا_رضایی 🌐 در سایت: https://b2n.ir/g02206 *حساب و کتاب* رئیس قوه‌ی قضائیه، دادستان کل کشور را مأمور کرد بدون فوت وقت به موضوع فیلم‌های منتشر شده از زندان اوین رسیدگی کند. در پی این دستور، عوامل خاطی این زندان به شدّت گرخیدند. گزارش‌ها حاکی از آن است که این عوامل خاطی که تازه فهمیده‌اند مملکت حساب و کتاب دارد مبالغ سنگینی نذر کرده‌اند که این ماجرا ختم به‌خیر شود، به گونه‌ای که کارشناسان معتقدند اگر این نذورات ادا شود، دست‌کم کسری بودجه‌ی امسال جبران خواهد شد. بعد از انتشار این فیلم‌ها، حسین فریدون، برادر رئیس‌جمهور سابق کشور که در سریال گاندو به‌عنوان پسرعموی یکی از مسئولین بلندپایه‌ی کشور شناخته می‌شود نیز در رابطه با زندان اوین دست به افشاگری زد. وی مدّعی شد که برخورد عوامل زندان با وی بسیار بد بوده است؛ برای مثال آب پرتقالی که همراه با صبحانه‌اش سرو می‌شده طبیعی نبوده بلکه از این سوپرمارکتی‌ها بوده که عوام آن را با نام سن‌ایچ می‌شناسند، و یا فردی که مسئول ماساژ وی در زندان بوده، دست‌های بسیار زمختی داشته است. همچنین یکی از زندانیان سابق گوانتانامو نیز بعد از تماشای فیلم‌های منتشر شده پوزخندی زد و گفت: این چیزا که واسه‌ی شما برخورد بد محسوب میشه، واسه‌ی ما خاطره‌اس. وی پس از جمع کردن پوزخندش به فکر فرو رفت و دیگر چیزی نگفت. *ما سه‌ تا* مرکل حرف زد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفت که این کشور آماده‌ی همکاری با کشورهای همسایه‌ی افغانستان مانند پاکستان و ایران برای کمک به پناهندگان افغان است. کشورهای پاکستان و ایران که سال‌هاست پذیرای مهاجرین افغان هستند، از این سخنان تعجّب کردند. آن‌ها معتقدند که آلمانی که آن‌طرف دنیا است، چه نقشی می‌تواند در کمک به پناهندگان افغان که بیخ گوش خودمان هستند ایفا نماید؟ آن‌ها در ادامه افزودند: چرا خودتونو همه‌جا میندازید؟ کارشناسان معتقدند که اعتماد به نفس این اروپایی‌ها را اگر حیوان چهارپایی موسوم به خر می‌داشت، تا الآن سلطان جنگل شده بود. گفتنی است هنگامی که مرکل را از جایگاه سخنرانی‌اش می‌بردند، در راستای همان حرف قبلی‌اش گفت: ما سه‌تا رو کجا می‌برید؟ *واقعاً تمام* روحانی بالأخره تمام می‌شود. امروز تکلیف کابینه‌ی دولت سیزدهم در صحن علنی مجلس روشن شده و اگر خدا بخواهد بالأخره دولت حسن روحانی به معنای واقعی کلمه تمام می‌شود. هرچند کارشناسان معتقدند چشمشان آب نمی‌خورد که بعضی از وزرا مانند بیژن زنگنه کلّاً از وزارت خداحافظی کنند و احتمالاً سال‌های آینده بازخواهند گشت، اما مردم معتقدند فعلاً همین هم غنیمت است و حالا کو تا سال‌های آینده؟ یکی از منابع موثّق ما نیز اطّلاع داده که حسن روحانی نیز از این اتفاق خوشحال است، چرا که سخت است یک نفر دیگر رئیس‌جمهور نباشد، ولی وزرایش هنوز بر مسند قدرت نشسته باشند؛ نامبرده معتقد است یا من هم بازی یا بازی خراب! کارشناسان در پایان از رئیس‌جمهور جدید خواستند زودتر تکلیف ریاست سازمان محیط‌زیست را هم مشخّص کند که رئیس فعلی با این حالش بیش از این مجبور به نشستن روی صندلی نباشد، خوبیت ندارد 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
فرار کرد یا ترک کرد؟! صد و شصت و هشتمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز- ۴ شهریور- منتشر شد. در این شماره از راه راه به موشکافی صحبت های رئیس جمهور سابق پرداخته ایم. حسن روحانی گفته بود: قضاوتم نکنید، فرار نکردم، مجبور شدم کشور را ترک کنم، باز می‌گردم. این ضمیمه طنز را از اینجا باز کنید: b2n.ir/x64390
🔹طنز روز| چرا طالبان در افغانستان قدرت گرفت؟ 🔸واکنش بزرگان ✍️ 🌐در سایت: https://b2n.ir/z58795 محمود احمدی نژاد: برخی از عناصر فاسد اطلاعاتی افغانستان، با انجام توطئه بر ضد اشرف غنی و حتی تلاش برای قتل حامد کرزای، زمینه را با سیاست آمریکایی و سلاح روسی برای روی کار آمدن طالبان فراهم کردند! صادق زیباکلام: رضا شاه کبیر، با قراردادی تاریخی، هیرمند را به افغانستان واگذار کرد تا علاوه بر توسعه‌ی ایران نقش بزرگی در توسعه‌ی افغانستان ایفا کند اما تندروی طالبان سبب گردید که فرزند خلف او یعنی اشرف غنی، افغانستان را ترک کند! مصطفی تاج زاده: نظارت استصوابی باعث به بن بست رسیدن نظام سیاسی حاکم بر افغانستان گردید و عدم تلاش حکومت برای تغییر، منجر به ورود نیروهای نظامی به عرصه‌های اقتصادی و سیاسی شد و دموکراسی افغانستان که منبعث از نهاد عقلانی لویی جرگه بود را از بین برد! علی مطهری: رفع حصر کلید آزادی افغانستان از چنگال تحجر طالبانیست و از قوه‌ی قضاییه و ریاست جمهوری خواستارم که تمهیداتی را در این زمینه فراهم آورد! محسن مهدیان: طالبان هنگامی که شبیه گذشته نبود اما آینده را از آمریکا به افغانستان هدایت کرد و اشرف غنی از کشور به دلیل مسائل جاری نمی توان اینگونه برداشت کرد که اردیبهشت ماه در بخش تولید اتفاق خاصی نیفتاده است و درصدد تخریب ایشان هستند و همه چی آرومه! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🏝️قصه های جزیره| فقط پیرمردا رو بکشید 🔸قسمت شانزدهم ✍️ 🌐در سایت: https://b2n.ir/j77882 با بر و بچ دادگستری پایین جزیره قرار شکار گذاشته بودیم. ماندن در این خراب شده هیچی که نداشت، تجربه جدید زیاد داشت. مثلا من خودم تنها تجربه مربوط به شکارم به زمانی برمی‌گشت که تو دستشویی یک سوسک دیدم و ترسیدم بروم تو. پدرم هم گفت یا می‌کشیش یا اگه نری دستشویی مامانت می‌کشتت. من هم در آخرین لحظات، آنقدر آب گرفتم روی سوسک بیچاره که رفت آن تو. البته تا همین چند وقت پیش می‌ترسیدم یک روز از چاه دربیاید و همان تو خفتم کند. خوشبختانه لذت بخشش از لذت انتقام برایش شیرین‌تر بود. به جنگل رسیدیم، من به عنوان اسکول جمع برای جمع کردن هیزم رفتم و بقیه مشغول شکار شدند. چیزی نگذشته برد که سر و صدایی از طرف چادرمان به گوش رسید، با عجله به سمت چادر رفتم تا قبل از فرار کردن خرس، از نزدیک ببینمش. ولی متاسفانه خرس هیچ یک از دوستانم را نخورده بود و فقط چند مأمور داشتند تلاش می‌کردند رفقای چغر و بد بدنم را سوار ون کنند. به محض دیدن من رو به مأموران گفتند: آقا بخدا کار این بود. من هم که آرزو می‌کردم کاش خرس آن‌ها را خورده بود، خاطره تنها تجربه شکارم را برایشان تعریف کردم تا گمراه نشوند. مأمور رو به دوستانم گفت: چرا بدون مجوز اومدید شکار؟ -پولش رو نداشتیم. ما کل حقوقمون به ریال بیست هزار تا نمیشه، اون وقت بیست هزار دلار از کجا بیاریم بدیم واسه مجوز؟ -پول ندارید پس شکارم نیاید. چون کمی، فقط کمی دلم برای بر و بچ سوخت، بدون اینکه آموزه‌ای از پدرم بخاطر بیاورم گفتم: همه تفریحا واسه پولدارا، شکارم واسه اونا؟ – بله دقیقا -خب نامردیه که -بله دقیقا -پس هیچی دیگه. -بیشعورا زدن گوزن ماده کشتن تازه! -عه، شماام مدافع حقوق زنانید؟ -این کیه با خودتون اوردید شکار؟ چقد خزه! نگا نگا این بدبخت که فقط هفت سال و چهار ماهشه! مگه نگفتیم حیوونای زیر ۹ سال ماده رو حق ندارید شکار کنید؟ -ما ازش خواستیم کارت شناسایی نشون بده ولی متاسفانه امتناع کرد. -هار هار هار… در همین اثنا بر و بچ اشاراتی با لب و سر و گردن و سایر اعضای بدنشان کردند که یعنی طرف رئیس سازمان محیط زیست است و خرش می‌رود، سر بسرش نگذار. من هم با اشاراتی گفتم خودم قبلا رییس سازمان محیط زیست را دیده‌ام و اصلا هم این شکلی نبود، آن‌ها هم با حرکات موزون گردن گفتند نه بابا اون که عوض شده، الان اینه! من هم با دود و آتش پیغام دادم خاک بسرم! -این گوزن رو خودم می‌برم سرش رو می‌زنم تو اتاق جلسات سازمان محیط زیست تا درس عبرتی بشه برای همه. از هفته بعدم دیگه اینجا از شکار مکار خبری نیست، می‌خوایم اینجا سد بزنیم، خاک‌برداری داریم. -سد؟ تو جنگل؟ -فضولیاش به تو نیومده، این مهندسای عمران-آبم باید یه نونی بخورن دیگه. -آخه صد متر اونورترم یه سد هست که! -به ابرا ام باید حق انتخاب داد دیگه، قشنگ زیرشون رو نگاه کنن ببینن می‌خوان تو کدوم سد ببارن! -آخه حیف خاک اینجا نیست؟ یه چیزی بکارید هم این مهندسا بیان سر زمین نون بخورن، هم ابر نگاه کنه  ببینه زیرش چیز میز کاشتین با انگیره بیشتری می‌باره -چرا بکاریم؟ هرچی لازم باشه وارد میکنیم دیگه. واردکننده ام یه نونی بخوره. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🔸طنز روز| وعده که دادیم ✍️ 🌐در سایت: https://b2n.ir/r78528 با عرض سلام خدمت شنوندگان عزیز در خدمت مسئول عبور و مرور فاضلاب استان خوزستان هستیم. لطفا سوالات خودتون رو به شماره ۰۰۰۰۹۳۰ پیامک کنید. – خب اولین سوال؛ فرمودن که شما برای حل مشکلات فاضلاب استان چه اقداماتی انجام دادید؟ – وعده دادیم. – ظاهرا سوتفاهم شد. پرسیدن اقدام. – شما مثل اینکه مطالعه ندارید. طبق لغت‌نامه دهخدا اقدام به معنی… – آقا منظورش اینه که چی‌کار کردید؟ – همون که گفتم. وعده دادیم. – اه، بریم سوال بعدی اصلا؛ پرسیدن همین الان که بارندگی‌ها شروع نشده فاضلاب‌ها بالا زده، پاییز بشه که بدتر. برنامه‌ای دارید؟ – حدس اولیه بنده این هست که احتمالا غافلگیر بشیم و طبق مطالعات روانشناختی‌ای که داشتم در حالت غافلگیری احتمال گرفتن تصمیم درست پایین میاد. از طرفی الان خود این شهروند عزیز گفتن هنوز بارندگی شروع نشده. یعنی خود مردم یه کاری کردن فاضلاب مشکل پیدا کنن، پس توصیه من به مردم اینه که نکنن. و نکته آخر اینکه بهتره تهدیدها رو به فرصت تبدیل کنیم و بعد از بالا اومدن فاضلاب، قایقرانی رو گسترش بدیم. از ونیز که دیگه کمتر نیستیم. – بله درسته، همون شهروند اول گویا دوباره پرسیدن خب بعد از وعده چیکار کردید؟ – احسنت، سوال خوبیه. ما بعد از وعده درخواست بودجه دادیم. چه بودجه‌ای‌ام بود لامصب. حقیقتا جای شماخالی خب با بودجه چیکار کردید؟ – شهروند عزیزمون فقط تا اینجاشو پرسیدن که بعد از وعده چیکار کردیم. دیگه بقیه‌شو که نپرسیدن. – حالا من می‌پرسم اون بودجه چی شد؟ – اگه خیلی زرنگی برو مچ اون دونه درشتا رو بگیر. این همه تو تهران بودجه اینور اونور شد صداتون دراومد؟ حالا تا تو خوزستان یکم بودجه جابجا شد همه تون افتادید به جون ما. ای خوزستااان مظلوم. ای خوزستاااان. ای مردم… – شنوندگان عزیز لطفا آیتم بعدی رو بشنوید تا برگردیم. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
🔴 متن ها جا به جا شده! 💢 فتوکاتور های روز را در سایت راه راه مشاهده کنید: 🌐 https://b2n.ir/x76588