💢 #شیفت_عصر | سردر بلاتکلیف! 📝 #کاربران_مجازی در سری مطالب «طنز شیفت عصر» رفتیم سراغ نمک‌پاشی در کامنتها و هر بار یک پست یا توئیت و کامنتهای طنز و بانمک زیر آن را منتشر می‌کنیم. در دوازدهمین قسمت شیفت عصر رفتیم سراغ توییتی از جو بایدن که روسیه را به پرداختن بهای گزاف تهدید کرده است و کاربران فضای مجازی سعی کرده اند به او یادآوری کنند که باید به فکر چیزهای دیگر باشد. 👈این کامنت ها رو از اینجا بخونید و شما هم اگر کامنت طنزی درباره این توییت دارید، برای ما همینجا و تو قسمت ثبت دیدگاه سایت بنویسید: https://b2n.ir/t98362

💢حلال کنید ✍️ #سمیه_قربانی 🌐در سایت راه راه: https://b2n.ir/x81000 مصاحبه ای داریم با یکی از شاخ های اینستاگرام که اخیرا بازداشت شدن و باید بگیم یکی از گنده های مجازی هستن. ضمن اینکه امیدواریم نگه اشتباهی گرفتنش، صحبت هاشو می شنویم: خبرنگار: برای چی دستگیر شدی؟ شاخ دستگیر شده: دقیقا نمی دونم واسه چی مارو گرفتن! ولی ظاهرا حواسمون نبوده به شکارامون بگیم آخر ضبط دوربین مخفی یه دستی به دوربین تکون بدن! خب چرا بی دقتی کردی؟ + چون اکثرا یا بی هوش می شدن یا عمرشون به دنیا نبود! یعنی انقد ترسناک بودن؟ + من تو فاز سوسول بازی و چسبوندن خامه به صورت مردم تو پله برقی ها نبودم. اکثرا سرِ بریده می کاشتم تو موقعیتها، یا با طناب اعدام می کردم یا شکلیک گلوله و اینا… البته اینم بگم با ماشین شخصی این کارو نمی کردم، تو تاکسی دوربین می کاشتم که خلاف نباشه! احتمالا تو بچگیت فیلم “اره” رو زیاد ندیدی؟ + ای شیطون خودتم دستت تو کاره ها خخخ …یکی از فانتزی هام این بود بتونم اعضای بدن رو تیکه تیکه کنم یا دست و پای بریده بذارم تو ساندویچ کیس هام. متاسفانه عمر کار هنریم قد نداد! الان پشیمونی؟ + بله پشیمونم واز مردم می خوام منو حلال کنن. اگه نتونستم تمام ایده هام رو عملی کنم معذرت می خوام. امیدوارم تمام دوستان شاخمون تو اینستا راه منو ادامه بدن و در پایان، از مردم می خوام زیر این پست خبری کامنت بذارن و لایک یادشون نره. برو بابا! دیوونه! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

💢 با شیب ملایم 🛑 #کاریکاتور 🎨#مهدی_امام‌رضایی 🌐 نسخه با کیفیت تر را در سایت راه راه ببینید: https://b2n.ir/k37119 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

💢انفجار وام‌های بدون ضامن 🛑 #پیشخند ✍️ #ریحانه_یوسفی 🌐 در سایت راه راه: https://b2n.ir/s87447 آرمان ملی برخی از تنش زدایی ایران و امریکا ناراحتند. + آخه جای تنش زدایی قبلی هنوز درد میکنه. بازار خودرو به فرمان برجام نیست +برای بازار خودرو دیگه فقط دعا کنید. از پول های آزاد شده سو استفاده نشود +از پول های داخلی فعلا سواستفاده کنید. آفتاب جزییات موافقت کمیسیون تلفیق با خرید سربازی +هزینه خریدشو یه جوری میذارن که پسره از دم در خونه سینه خیزو شروع کنه. پول بیت المال خرج فوتبالیست ها بشود یا نشود؟ +یعنی بین مسئولین و فوتبالیست ها باید یکی رو انتخاب کنیم؟ ابتکار از استیک با روکش طلا تا دیزاین های چند صد هزار تومانی غذا +روکش طلا مگه فقط مال دندان سالمندان نبود؟ اطلاعات هشدار درباره رشد تصاعدی کرونا احتمال بازگشت محدودیت ها +کشتی تایتانیک هم انقدر به خودش موج ندید. دور شدن نوجوانان از فضای مدرسه و انزوای اجتماعی +نوجوانان که از وضعیت خودشون خیلی راضین. استاندار کرمان: موج جدید کرونا نباید در برگزاری جشن های انقلاب تاثیری بگذارد. +اگر برگزاری جشن انقلاب بر موج جدید کرونا تاثیر بگذارد چطور؟! ایران شعبه ای که وام بدون ضامن ندهد مدیرش برکنار می شود. +میترسن این وام های بدون ضامن‌ تو دست وام گیرنده بترکه جام جم برگزاری کنکور ۱۴۰۱ با پنج تغییر اساسی +کنکور از بین نمی رود بلکه فقط از تغییری اساسی به تغییر اساسی دیگر تبدیل می شود. جای خالی شفافیت هنوز احساس می شود +خب جای خالیش تو مجلس یه دسته گل بذارید. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

💢جوکر یا دلقک؟ ✍️ #امین_شفیعی 🌐در سایت راه راه: https://b2n.ir/t27296 طبیعتا مثل هر ایرانی زبان‌دوست دیگری وقتی با اسم مجموعه جوکر روبرو می‌شوی از خود می‌پرسی چرا یک اسم انگلیسی انتخاب شده؟ چرا انقدر تعصب ما روی زبان فارسی کاهش پیدا کرده؟ طبیعتا اولین اسمی که برای جایگزین به ذهنت می‌رسد دلقک است. اما انصاف را وسط می‌گذاری و می‌پذیری که این کلمه بار معنایی خاصی دارد که هم ممکن است مخاطب نپذیرد هم بعضی از شرکت کنندگان. کمی بیشتر به ذهنت فشار می‌آوری و به کلمه تلخک می‌رسی. حالا می‌روی کلمه تلخک را جستجو می‌کنی و بدون شک با اولین حکایتی که روبه‌رو می‌شوی این است: سلطان محمود غزنوی به تلخک گفت: تو با این جامه یک لا در سرما چه می‌کنی که من با این همه جامه می‌لرزم؟ گفت : ای پادشاه تو نیز مانند من کن تا نلرزی. گفت : مگر تو چه کرده‌ای؟ گفت : هر چه داشتم را در بر کرده‌ام! حالا چند قسمت از جوکر را تماشا می‌کنی. نه! اقعا؟ گویی جریانی که سال‌هاست فضای طنز مملکت را کامل قرق کرده‌، فرصت نمایاندن خود خودش را پیدا کرده است! گویی همه با هم در یک لحظه و یک مکان از قید و بند قضاوت‌هایی نظیر «طنز سخیف»، «لوده‌گری» و… رها شدند و حالا می‌توانند با خیال راحت طنز را از مفهوم اصلی خود که «نقد نیش‌دار» است تهی کنن؛ چرا که طنز در این مسابقه توانایی شکستن مقاومت حریف را ندارد و اتفاقا هر چقدر سخیف‌تر و لوده‌تر باشی و هرچقدر رفتاری بی‌محتواتر و اصطلاحا «سمی‌تر» نشان بدهی شانس پیروزی بیشتری داری! حالا هرچند داری به حال طنز و تاریخچه هنر در ایران زار می‌زنی اما اتفاقا خوش‌حال می‌شوی! خوش‌حال از این که نام تلخک، آلوده این جلف‌بازی‌ها نشد؛ تلخکی که اتفاقا خیلی هوشمندانه و زیرکانه بزرگ‌ترین نقدهای اجتماعی را در لایه‌های شوخ طبعیش پنهان می‌کرد. اتفاقا می‌بینی چقدر نام جوکر به این کپی برابر اصل می‌آید. تازه خدا را هم شکر می‌کنی که پدیده ممیزی باعث شده تا جوکرهای این معرکه به سقف آرزوهای خود نرسند! که مانند نمونه‌های خارجی برابر هم عریان نشوند و یک‌سری کارهای حقیقتا حال به هم زن را انجام ندهند. که به پوشیدن عرق‌گیر و زیرشلواری برای خنداندن هم اکتفا کنند! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

💢فال سیسی ✍️ #فیروزه_کوهیانی 🌐در سایت راه راه: https://b2n.ir/x77138 همه رنگ حیله بینم پس پرده‌ی فریبت برو ای دو رو که هستی ز گل دو رو دو روتر ای عبدالفتاح سیسی! خواجه هر چه در اشعارش گشت شعری مناسب حالت پیدا نکرد برای همین از وحشی بافقی برایت شعر قرض گرفت، باشد تا اندکی در معنی شعر فرو روی و دیگر بیرون نیایی. ای صاحب مصر، این چهار سال نهایتا هشت سال‌ها به کسی وفا نکرده است، مخصوصا به تو که با کودتا سرکار آمدی، پس آدم باش. از همنشینی با پیمان کمپ دیوید بپرهیز، از وقتی انورشان به این پیمان پیوست حس اشغال‌گری و یمن‌خوری در شما رخنه کرده. امروز به یمن می‌روید فردا گنبد آهنین می‌سازید پس فردا یمنی‌ها موشک می‌زنند گنبدتان سولاخ می‌شود، هم باد شما خالی می‌شود هم باد آن امارات و عربستانی که ازش حمایت می‌کنید. بعد مصرف پوشک‌تان بالا می‌رود و اقتصادتان به خاطر واردات بی‌رویه‌ی پوشک نابود می‌شود، چه کاری است خب. اسرائیل برای‌تان درس عبرت نشده؟ به خاطر یک مشت زیرمیزی‌‌ای که قرار است از عربستان بدوشید، خودتان را آلاخون والاخون این سوراخ موش و آن سوراخ موش نکنید. بدبخت وامی که امارات قولش را بهت داده می‌گیری خرج می‌کنی میره، بعد مثل چی در پس دادنش گیر می‌کنی. حداقل در فرم ثبت‌نامت گروه سیاسی‌ات را مستقل نمی‌زدی، الحق که وحشی بافقی تو را خوب شناخت. وابسته‌ی دورو. دیگر سمت حافظ نیا که دفعه‌ی بعد به جای شعر وحشی بافقی، خودش را برایت می‌آورد، تا هر دو دلی از عزا در آورند. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

💢 تا باشه از این خونه‌تکونی‌ها! 🛑 #کاریکاتور 🎨#داوود_افرازی 🌐 نسخه با کیفیت تر را در سایت راه راه ببینید: https://b2n.ir/n34882 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

💢جیک نزن مخالف من ✍️ #محمد_کوره‌پز 🌐در سایت راه راه: https://b2n.ir/e12085 یک فعال اصلاح‌طلب با اشاره به مسائل رخ داده در برنامه جهان‌آرا گفت: «خروج خانم شجاعی و مولاوردی از برنامه زنده، نه تنها مشت محکمی بر دهان یاوه‌گویان و دشمنان گفتگوی تمدن‌ها و مخالفان زنده‌باد مخالف من بود، بلکه نشان داد که صدا و سیما حداقل‌های یک مناظره را نیز بلد نیست. یعنی در حد یک کوچولو حتی.» وی افزود: «جریان اصلاحات برای بازگشت به استودیو چند شرط خیلی ساده و ریزه میزه دارد که پیش‌شرط‌های یک مناظره درست و درمان به شمار می‌روند.» این فعال سیاسی شروط مورد نظر را به شرح زیر برشمرد: ۱- برگزاری مناظره با ترکیب ۳ به ۱ (ما سه تا یه طرف، اون خودش تنهایی اگه راست میگه) ۲- ابتلای طرف مقابل به مشکل گفتاری در حد فلج بودن فک با تاییدیه پزشک معتمد ۳- پخش آگهی بازرگانی و فیلم سخنان آقایان تاج‌زاده و زیباکلام وسط حرف‌های طرف مخالف ۴- اختصاص ۴ ساعت از آنتن رسانه ملی به ما بعد از مناظره، جهت پاسخگویی به اتهامات وارد شده، (در صورت درآمدن جیک رقیب، بیاد سر کوچه تا بهش بگیم.) ۵- عزل مجری برنامه جهان‌آرا، مدیر شبکه افق، رییس سازمان صدا و سیما، رییس جمهور و … (همینجور بگیر برو بالا) ۶- تبعید امیرحسین ثابتی به گوانتانامو، انتخاب مجری از بین اصلاح‌طلبان با حداقل ۱۲ سال سابقه زندان و ۶ بار رد صلاحیت ۷- ریپورت و بلاک کلیه اکانت‌های منتسب به مخالفان ما در توییتر، اینستاگرام و … ۸- امحای کلیه اسناد دولتی و آرشیو مواضع ما در دوره‌های مسئولیت‌مان (به نحوی که توسط هیچ بنی‌بشری قابل استناد نباشد.) ۹- رفع حصر از مهندس میرحسین موسوی (حفظه الله و دامت بیانیه‌ها و متع الله الاسرائیل به طول بقائه الشریف) ۱۰- اعدام احمدی نژاد با گیوتین، حذف فیلم مناظره سال ۸۸ از تمام پیام‌رسان‌ها، هاستینگ سایت‌ها، آپارات و یوتیوب، لبتاب‌ها، فلش‌ها و گوشی‌های مردم (که هر چی می‌کشیم از اون موقع است!) وی در پاسخ به این سوال که «دیگه چی؟» ابراز امیدواری کرد با رعایت شرایط فوق، فضای یکجانبه‌گرایانه در رسانه ملی تَرَک برداشته و نسیم آزادی بیان و گفتگو از لای آن وزیدن بگیرد! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

🔴خاطرات خاک بر سری 🟩 #فتوکاتور ✍️ #گروه_نویسندگان 💢 عکسخندهای روز را در سایت راه راه مشاهده کنید: 🌐https://b2n.ir/e92329

🔴 بیا پائین 💢 در این قسمت از شیفت عصر رفتیم سراغ توییتی از رضا پهلوی که صعود تیم ملی ایران رو تبریک گفته، اما کاربران توئیتر بهش یادآوری کردن که کجای پیاز قرار داره. 🧂نمک پاشی کاربران در بخش کامنت‌ها را در سایت راه راه مشاهده کنید: 🌐 yun.ir/9djo7b

🔹️خارجی های فضول 🔸️قسمتی از خاطرات خانم بازیگر (نامزد جایزه مقوای طلایی) ✍ #رامین_زارعی 🌐 در سایت: yun.ir/v8nyoc دوشنبه: تازه از خرید برگشته ­ام… هوا چقدر آلوده بود… تهران دیگر جای زندگی نیست… این ملت ندید بدید هم مثل مور و ملخ در این وضعیت اسفناک اقتصادی ریخته­ اند بازار و خرید می ­کنند… سری به گالری مریم جان زدم، یک تابلو نقاشی بود چشمم را گرفت و از آنجایی که باید هر چیزی که خوشت آمد را بخری من هم ۹۵ میلیون دادم و خریدم؛ خدا رو شکر… رفتم اینستا را باز کنم که عکس این تابلو نقاشی را بگذارم در پیجم تا هر چه حسود هست چشمش دربیاید، اتفاقی دیدم این دختره اِما واتسون، بازیگر هری­ پاتر پست گذاشته­ است در حمایت از فلسطین؛ یکی نیست بهش بگه  آخه به تو چه ربطی دارد، فضولی؟ چون ۶۴ میلیون فالور دارید باید سوءاستفاده کنید؟ قیافه هم که ندارد فقط الکی معروف شده­است… من هم نزدیک ۴ میلیون فالور دارم ولی نباید بیایم فضولی کنم و با پراکندن انرژی منفی سیاه ­نمایی کنم که، چرا وجهه خودم را خراب کنم… فعلاً برم چند نفر که به خرید تابلو اعتراض کردند را بلاک کنم تا بفهمند که به نظر بقیه باید احترام بذارند تا بعد…   چهارشنبه: امشب یک سر رفتم توییتر ببینم چه خبر است… فقط ادعا می­کنند که فضای آنجا نخبگانی است وگرنه چرا من هنوز به ۱کا هم نرسیده ­ام! دیدم توییتی دارد دست به دست می­ چرخد… سوزان ساراندون بازیگر هالیوود در مورد مردم یمن و قطعی اینترنت در آنجا توییتی را گذاشته بود… جوری بعضی­ ها می ­گویند این خانم ۵ بار نامزد اسکار و یک بار هم برنده آن جایزه شده که انگاری خیلی هنر کرده، خب من هم دوبار نامزد کرده ­ام، تازه یک بار هم نامزد جایزه مقوای طلایی در جشنواره بادبادک های کوچک شدم. از آنجایی که جشنواره فجر هم شروع شده، در آنجا من هم حسابی به کُند بودن سرعت اینترنت در کشور خودمان اعتراض می­کنم، یمن به من چه ربطی دارد؟   جمعه: شنیدم جمعی از به اصطلاح هنرمندان خارجی جشنواره فیلم سیدنی را به­ خاطر حمایت­ های مالی اسرائیل از آن تحریم کردند. بیش از ۳۰ برنامه هم لغو شده… یک عده هم گفته ­اند مستقل شرکت می­ کنیم! واقعاً عجیب است، اگر بجای این قدر نشناس­ ها، فرصتی برای حضور ما فراهم می­ شد با سر می­ رفتیم خیلی هم حال می­داد. این خارجی­ ها که این کارا را می­کنند به عواقبش برای سایر هنرمندان فکر نمی­ کنند… مثلاً جشنواره فجر که شروع شده، بعضی­ ها توقعشان از ما بالا رفته و می­ گویند شما هم از این حرف­های سیاسی بزنید، به ما چه آخه! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir

🔹️نه که مجازی بود… 🔸️کلاس‌های پساکرونایی ✍ #علیرضا_عبدی 🌐 در سایت: yun.ir/vuhlia سکانس دانشکده مهندسی روز. داخلی. کلاس ریاضی مهندسی استاد: سلام. دانشجویان عزیز بالاخره بعد از دو سال دوری از کلاس، برگشتیم به کلاس. این‌ ترم ریاضی مهندسی رو باهم خواهیم داشت. پیش‌نیاز این درس هم ریاضی‌ یک، ریاضی دو و معادلات دیفرانسیل بود که نمراتش رو از آموزش برام آوردن. اولین ترمی هستش که هم کلاس‌ها و امتحانات نیم‌ترم و ترم حضوریه. دانشجوی پسر ۱: استاد، یه کم صداتون عوض شده از ترم‌های قبلی. استاد: بله دیگه. عمره می‌گذره. دانشجوی پسر ۱: ۳.۷۵ رو ۱۰ می‌دید؟ استاد: عزیزم، قبل از صحبت اجازه بگیرید لطفا. اصلا این چه سوالیه. این‌ سوال اصلا در سطح شما و نمرات شما نیست. دانشجوی پسر ۱: استاد عزیز، شما با الطاف بی‌کران خودتون ۳.۷۵ رو ۱۰ می‌فرمایید؟ (استاد برگه‌هایی که از آموزش آورده‌اند را وارسی می‌کند.) استاد: آقای عزیز، وقتی میانگین نمرات ریاضی‌ یک، ریاضی دو و معادلات دیفرانسیل این کلاس ۱۹.۲۲ هستش، چرا باید همچنین سوالاتی اصلا مطرح بشه؟! دانشجو پسر ۲: چی استاد؟ ۱۹.۲۲ از ۲۰ می‌زنه بالاتر که. استاد (عصبانیت خودش را قورت می‌دهد): نه، ۱۹ و ۲۲ صدم. یعنی یه چیزی تو مایه‌های ۱۹ و نیم. هنوز نرسیده به بیست. اصلا سوال بسه. بریم سراغ جزوه. تعریف مجانب افقی. (دانشجویان‌ دختر جامدادی خود را باز می‌کنند. خودکارهایی در مدل‌های رنگی و اکلیلی، مدادرنگی‌هایی در چندصد رنگ آماده‌ دارند.) دانشجو دختر ۱: استاد، مجانب با چه «ج‌»ای نوشته می‌شه؟ استاد: کلا یه نوع ج داریم ما. دانشجو دختر ۱: نه که مجازی بود… چند وقته جزوه ننوشتیم استاد. دانشجو دختر ۲: استاد ما جاموندیم، تعریفِ چی؟ استاد: تعریفِ مُجا… دانشجو پسر ۳: تعریف کجانب؟ استاد: مُجا… دانشجو پسر ۳: خب کجانب؟ استاد صداتون قطع و وصل می‌شه. استاد: کلاس‌ها حضوری شده ها. الآنم سر کلاسی! (استاد بلند می‌شود و روی تخته می‌نویسد: مجانب عُفُغی.) دانشجو پسر ۳: آهان. نه که مجازی بود… یادمون رفته استاد. استاد: اصلا ولش کنید. بریم چندتا سوال حل کنیم. مرور هم کنیم بد نیست. (استاد روی تخته می‌نویسد: مشتق تابع ایکس ۲) استاد: خب کسی برای حل داوطلب میشه؟ (چندتا از دانشجویان، پشت همدیگر قایم می‌شوند. عده‌ای بلند می‌شوند تا از کلاس بیرون بروند.) استاد: کجا؟ دانشجوی پسر ۴: آقا… دانشجوی پسر ۵: آقا چیه؟ این‌جا دانشگاهه. باید بگی استاد. دانشجوی پسر ۴: بله‌ استاد. استاد گوشی‌مون داره زنگ می‌خوره. نه که مجازی بود… هنوز یادمون رفته قبل از کلاس خاموش کنیم. دانشجوی پسر ۵: استاد مادرمون‌ برامون لقمه آورده. می‌رم که ازش بگیرم، زنگ تفریح بخورم. نه که مجازی بود… مادرم فکر می‌کنه هنوز این‌جا مدرسه‌س. دانشجوی پسر ۶: استاد، من میرم که حمله کنم به لقمه‌ی همین دانشجوی پسر ۵. نه که مجازی بود… خیلی وقته حمله نکردم به خوراکی کسی که از بوفه چیزی می‌خره یا از خونه میاره. دانشجوی پسر ۷: من میرم از کاراشون استوری بگیرم. نه که مجازی بود… ما فود بلاگر شدیم. اینم قضیه فودیه. استاد: بعله… هی می‌گفتم چرا برگه‌های امتحانات ترم قبلی‌تون شبیه همه…‌ بفرمایید. استاد: کسی نبود حل کنه؟ دانشجوی دختر ۳: استاد نه که مجازی بود. یادمون رفته. استاد: چقدر داریم تا زنگ؟ دانشجوی پسر ۸: استاد، تیتراژ داره می‌ره در حد خداحافظی با بینندگان. ۲۰ دقیقه. استاد: خاطره ارشدم توی مالزی رو گفته بودم؟ دانشجوی پسر ۹: همونی که یه خانم پرفسوری عاشقتون می‌شه؟ استاد: نه اون واسه مالدیو بود. دکترا می‌خوندم. دانشجوی دختر ۴: استاد سوال رو حل نمی‌کنید؟ استاد: زمان، بچه‌ها… دانشجوی پسر ۱۰: زمان اینو حل می‌کنه؟ استاد: نه بچه‌ها. زمان یه چیز نسبیه. چرا تموم نمی‌شه این کلاس پس؟! دانشجوی دختر ۵: استاد شما هم؟ استاد: نه که مجازی بود. من خودمم کلاس‌های قبلی‌تون رو نبودم. یه دانشجویی بود نصف حقوق منو می‌گرفت درس می‌داد. (کلاس تمام. کات) 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir