eitaa logo
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
389 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
بسم‌رب‌المهدی❤️ کاردیگری‌ازدست‌این‌خادم‌بی‌دست‌وپابرمی‌آید؟ حالاکه‌رسیده‌ام‌به‌بودنت حالاکه‌صاحب‌روزگارم‌شده‌ای حالاکه‌آرزوی‌شیخ‌الائمه،سهم‌من‌شده‌است کاش‌بتوانم"صادقانه"خدمتگزارت باشم🥺 کپی؟حلالت‌هدف‌ما‌چیز‌دیگریست
مشاهده در ایتا
دانلود
رقیه خانوم جانم بفدای گیسو های سوخته ات💔 ظهر عاشورا چه کشیدی🖤
میگن وقتی از کوفه به سمت شام شروع به حرکت کردن💔 یکی از شب ها خانم از روی ناقه اسب افتاد زمین 😭
وقتی افتاد از ترسش رفت پشت یه بوته یا تکه سنگی قایم شد💔😭
وقتی عمه زینب فهمید رقیه نیست💔 شروع به گریه و زاری کرد که رقیه رو برگردونین💔
اونا زجر (لعنت الله علیه)رو فرستادن 😭 زجر وقتی رسید و خانم رو دید با ضرب شلاق و تازیانه باهاش سخن گفت💔
بزار بریم نیمه شب پنجم ماه صفر وقتی که فاطمه صغری سر اباعبدلله رو بغل کردن بود راجب این ماجرا اینجور روایت میکرد:
خانوم‌رقیه‌جانم با گریه زاری میگفت🥀 بابا جونم ،بابایی😭وقتی خوردم زمین دلم میخواست تو یا عمو عباس بیایی بغلم کنین خاک‌سرمو پاک کنین💔😭 ولی زجر اومد می‌دونی باهام چیکار کرد بابایی؟؟ بابا جون اگه عمو عباسم بود دستشو میشکست💔😭😭
می‌گفت: بابا زجر اومد 😭😔 بابا بهش هرچی التماس میکردم گوش‌نمیکرد😭💔 بابا با شلاق منو زد بابا بهم سیلی زد بابا جونم چرا عمو‌نیومد تا دستشو بشکنه؟😭 کجا بودین ؟ بابا تا وقتی عمو عباس بود کسی نمیتونست بهم ناسزا هم بگه ولی الان میبینی😭 ببین عین مادر کمرم خم شده پهلوم شکسته😭❤️‍🩹
بابا موهایی که به دست عموم شونه میشد الان تازیانه شونشون کرده😭😭💔
گروه سرود نجم الثاقب - نیک موزیکHala Omadi.mp3
زمان: حجم: 3.01M
حــالا‌اومدی...💔😭 حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی...😭 بابایی😭
بابا چرا اسب زجر بوی تو رو میداد😭💔 بابا چرا عطر تو از شمشیر و شلاق زجر میومد😭