میخواستم یخورده براتون صحبت کنم..
ولی قسمت شد امشب هیئت رفتم..دیگه همه چی پاک شد از ذهنم..
روایت داریم..
وقتی خانوم معصومه از دنیا رفتن..
برادرشون اومدو خانوم رو گذاشتن داخل قبر..
ولی بمیرم برا خانومی ک هیشکی نبود کنارش..
نه برادر ن پدر..تنهای تنها..
اینا ب کنااااار..اینا ب کناااار..
چقد غصه میخورد برا بقیه چقد نگران بود برا بچه ها..😭😭😭💔
معصومه گودال ندید...قتلگاه ندید..
ولی بمیرم برا زینبی ک هممممه ی اینارو دیییدد..وااااایییی😭😭😭😭
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
ی سری هم بزنیم ب مدینه..؟؟ اخه ی خانومی هم اونجا بوود...اخخ ماادررررر😭😭😭💔
میگن..
وقتی خبر بیمار شدن خانوم معصومه پیچید تو شهر..
همممه ی خانوما میرفتن سر میزدن بهشون..
حتی اگ میدونستن کاری هم نیستاا..میرفتن میشستن پشت در میگفتن شاید حالش بهتر بشه با دیدنمون..
اخه مریضو دیدی..وقتی میری عیادتش همونطوری هم ک میبینتت روحیه میگیره خوشحال میشه..
ولی بمیرم برا خانومی که..هییییشکی نرفت دیدنش..هیشکی نرفت دلداریش بدههه😭😭😭😭
الهی بمیرم برات مااادررررر💔😭😭😭😭
دلم میخواد برات حرف بزنم..
ولی..نمیکشم..💔😭
دیگه نمیتونم..
داغ برادر وااااای😭😭😭
از همون اول هیئت دلم روضه خواست..بدجور دلتنگ روضه بودم..بدجور دلتنگ صوت زیارت عاشورا بودم..
بدجور دلتنگ شور خوندن حسین مولا گفتن های سینه زنا بودم..
هدایت شده از ناشناس "رهروان عشق "
اگر هستی..
چن دیقه ای هستمو میرم..
بگوشم💔🙂
https://harfeto.timefriend.net/16978906004855
هدایت شده از ناشناس "رهروان عشق "
مثل اینکه رفتین..
متشکر ک بودین..:))🌱✋
ان شاءالله ک سلامت باشین..زیر علم بابا مهدیمون..🙃🤲
التماس دعای فرج..🤲🤲🤲🤲