کوچه هایمان را به نامشان کردیم ، که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم
بدانیم گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم🕊🥀
رفقا اگه پنجشنبه ها یخورده از دغدغههای درسی وکاریمون ... کم شد . بریم و یه سر به گلزار شهدا بزنیم .به کسایی که خونشون دادن واسه این مملکت تا ذره ای خطر تهدیدمون نکنه ...از بهترین رفاقت ها .رفاقت با شهداست ...🌱
3.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم مداحی و روایت شهیدنوید صفری
از شهادت همرزمش، شهیدسعیدعلیزاده
#اللهم_ارزقنا_شهادت💔
#سالگرد_شهادت
شهید نوید صفری : «زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه ۴۰ روز زیارت عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک زیارت عاشورا هم قیامت میکند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. انشاءالله شرمنده شما نباشم.»
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
∆°💌🖊🔖• #ثوابیهویی
#قرعهیعشق •♥️°∆
🌈🦔~ماه تولدت کدومه ؟ !
🕊🌱سلامتی آقامون حضرت مهدی (عج) . . . :)
🧚🏻♀* فروردین : ۵ صلوات
🧚🏻♀*اردیبهشت : ۱۰ صلوات
🧚🏻♀*خرداد : ۳ صلوات
🧚🏻♀*تیر : ۱۴ صلوات
🧚🏻♀*مرداد : ۲صلوات
🧚🏻♀*شهریور : ۶ صلوات
🧚🏻♀*مهر : ۵ صلوات
🧚🏻♀*آبان : ۱۲ صلوات
🧚🏻♀*آذر : ۴ صلوات
🧚🏻♀* دی : ۸ صلوات
🧚🏻♀*بهمن : ۱۶ صلوات
🧚🏻♀* اسفند : ۷ صلوات
•┈••✾•✨💙✨•✾••┈•
@rahrovaneshg313
⚜ مراحل انتخاب صحیح "همسر "
۱ ) مشاهده خوب و دقیق :
دیدن رفتار و منش فرد، محیط زندگی او و نشستوبرخاست با او اطلاعات زیادی به شما میدهد.
۲ ) گفتگو و مصاحبه :
در این زمینه مطالعه کنید که چه سؤالاتی باید بپرسید.
۳ ) تحقیق :
درباره دوستان و آشنایان و محیط زندگی و تحصیل فرد تحقیق کنید.
۴ ) مشاوره پیش از ازدواج :
مشاورههای پیش از ازدواج تا حد زیادی آسیب طلاق را کاهش داده است؛ زیرا مشاور ویژگیهای خوب و بد فرد مورد نظر را به شما میگوید و نیز بیان میکند که او چقدر با شما انطباق دارد. مشاور برخی از بیماریهای روانشناختی را اگر وجود داشته باشد، متوجه میشود؛ اما شاید شما متوجه نشوید.
۵ ) توکل بر خدا:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست ... راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش ( لطفا تنها ملاکتون این مورد نباشه ! )
#مهارت_زندگی
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
اعزه محترم میشه مارو200کنید..؟!👀 ب عشق مهدی فاطمه..بسم الله:)✋ تگاتونم بفرستید.. @HossinZade_314 #ف
سلام و رحمت..
ممنون از کانال هایی ک مارو حمایت کردن..
براتون ان شاءالله در همین چن روز اینده ی سورپرایز معنوی داریم..😍😊✋
ان شاءالله ک جذب خوبی داشته باشه..🙃🌱
رفقا عضو بشید..کانالهاشون عالیو درجه یکن..خودم بشخصه تو تک تکشون عضو شدم..✋☺️
اجرتون با خود صاحب کانالمون"بابا مهدی"و مادر زهرا ان شاءالله🤲🌱
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:]
زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊
#پارت_۷۵
آرام جواب داد.میپرسید چی کار کردی؟رقیه جواب میدهد،توی ماشین ان،میرن لشگر قدس ،جایی که رزمنده ها اعزام می شوند.
خواهر کوچک،به خواهر همیشه صبورش دلداری میدهدکه ان شاءالله بابک منصرف می شودو برمیگردد.مادر میگوید،هر چی خدا بخواد.
جلوی محوطه ی لشگر شلوغ است.پیر و جوان آمده اند.زن ها میان انبوهی از مردان عازم به سفردر رفت وآمدند.مسافران را میشود از لبهای خندان شان
شناخت،وبدرقه کنندگان را از اشک واضطرابی که در نگاهشان است.
مادر والهام پیاده میشوند.الهام میگوید:تو این شلوغی چطور پیداش کنیم؟
می روند بین جمعیت هوا پر است از عبارات ایشالا قسمت شما! خوش به سعادتتون؛ بخواه که مارو هم بطلبه!
مادر اسم پسرش را به یکی دونفر از جوان های هم سن بابک می گوید وهمراه دخترش،در گوشه ی محوطه ،منتظر آمدن بابک می ماند.
مادرهایی که مثل او که فرزند راهی سوریه می کنند،کم نیستند.
بعضی هاشان انگاریکی دوبار بیشتر بدرقه کننده بوده وطعم چشم انتظاری را کشیده اند که این طور با آرامش دست
@rahrovaneshg313
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:]
زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊
#پارت_۷۶
میکوبند روی سر شانه های مادرهای بی قرار ودلواپس.میان نگرانی ودلواپسی،هزار برابر شور و هیجان رفتن بود؛ آن قدر که نگرانی هارو
می بلعید.
بابک که از دور مادر وخواهرش را می بیند،قدم تند میکند. رو به روی مادر می ایستد:چرا اومدید اینجا؟
اشک روی گونه ی مادر می غلتد.بابک نگاه از مادر می گیردو دست
می کشید به محاسنش.الهام حیران شور وذوق آدم های دورو برش است.
بابک این ها چرا انقدر خوش حالن؟انگار دارن میرن عروسی!
بابک می خنددو می گوید:خوب نمی دونی چقدر منتظر این لحظه بودن که...
که برن جنگ؟
که برن پاسداری بی بی زینب.
مادر ازنگاه پسر می خواندکه اصرار برای ماندن فایده ندارد.خواهر آویزان
بازویش می شود: بابک نرو!ما خواهر وبرادر ها، جز هم کسی رو نداریم که!
چرا داری با ما اینجوری می کنی؟
نگاه بابک همه جا می چرخد الا توی چشم های خواهر ومادرش.
من تصمیمم را گرفته ام.برنامه ریزی کرده ام. باید برم.
@rahrovaneshg313
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:]
زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊
#پارت_۷۷
می شود سمتش.چشم های بابک بسته می شود.وسوال های حسین
بی جواب می ماند.
بعد از آشنایی در کلاس های لشکر خیلی وقت ها بابک زنگ می زدوسراغش را می گرفت یا دعوتش می کرد از انزلی بیاید رشت تا با هم جایی بروند،چیزی بخورند، گپی بزنند.تمام حرف های بابک حول وحوش رفتن به سوریه بود.و دغدغه اش،نابود شدن داعش.چقدر می ترسیدکه اسمش برای سوریه در نیاید،یا خواسته قلبی اش عملی نشود.هنوز صدای پرشور وهیجانش آن روزی که زنگ زدو گفت رفتنی شدیم،اسم مان توی فهرست اعزامی های چند روز دیگر هست،توی گوش حسین بود.خوشحالی بابک از آن سوی خط هم دیدنی بود.
این چند روز مادر،گوشی را از خودش جدا نکرده. هر جا مادر هست، گوشی هم هست،هر جا گوشی هست حواس مادر هم همان جاست.این چند روز،
بارها گوشی را برداشته به آنتنش نگاه کرده وبه درصد باقی مانده ی
باتری اش.بارها گوشی را وارسی کرده که مبادا روی بی صدا باشد وبابک زنگ زده واو نشنیده باشد.دیروز بابک زنگ زد که به تهران رسیده،توی
قرنطینه اند ومانده اند تا..
@rahrovaneshg313