eitaa logo
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
389 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
بسم‌رب‌المهدی❤️ کاردیگری‌ازدست‌این‌خادم‌بی‌دست‌وپابرمی‌آید؟ حالاکه‌رسیده‌ام‌به‌بودنت حالاکه‌صاحب‌روزگارم‌شده‌ای حالاکه‌آرزوی‌شیخ‌الائمه،سهم‌من‌شده‌است کاش‌بتوانم"صادقانه"خدمتگزارت باشم🥺 کپی؟حلالت‌هدف‌ما‌چیز‌دیگریست
مشاهده در ایتا
دانلود
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:] زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊 را روی میز جلوی بابک قرار می دهد. بابک به انگلیسی تشکر می کند. برای مهمان دار جالب توجه است؛چون تا نیم ساعت پیش، هواپیما پر بود از صدای مردانی که محلی حرف می زدند. مشغول صحبت می شوند. حسین نظری،از ردیف کناری، شاهد مکالمه انگلیسی بابک و مهمان دار است. بابک،همیشه و همه جا، او را با کار های خود و توانایی فراوانی که داشت، غافلگیر کرده؛ اما هیچ وقت نگفته بوداین قدر به زبان عربی و انگلیسی مسلط است.بعد با خودش فکر کرد بابک کی از خودش حرف زده و تعریف کرده که بخواهد این ها را بگوید! از دوران اموزش،یعنی سه ماه پیش، با بابک اشنا شده بود. روز های اول،سرکلاس،وقتی دقک بابک را حین درس دادن آقای نوروزی دیده بود، تعجب کرده بود.اکثر بچه ها، وقت درس دادن و توضیحات موشک تا و و.....، سر در گوشی داشتند یا خمیازه می کشیدند؛ اما بابک، تمام نکات را در دفتر چه ی کوچکی که بعد ها حسین فهمیده بود همه جا و همیشه همراهش است، می نوشت.بعد با گوشی اش، ازروی تابلویی که مدرس،دستگاه را تشریح کرده بود، فیلم گرفته بود.داوود مهرورز، وقتی حوصله و دقت بابک را دیده بود، دیگر خودش را از نوشتن ونت برداری معاف کرده واز بابک خواسته بود که بعد از هر کلاس،مطالب را برایش از طریق تلگرام بفرستد.حسین ،اولین باری @rahrovaneshg313
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:] زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊 که مهرورز این را از بابک خواسته بود،یادش بود.بابک از دفترش سر بلند کرده و به مهرورز خندیده بود.بعد با چشمکی وکوبیدن آرنجش به حسین ، رو به مهرورز گفته بود : آخه پیر مرد تو که حوصله ی دو خط نوشتن نداری، چطوری میخوای اونجا بجنگی؟مهرورز سینه صاف کرده بود که من پیرمردم؟ نشونت میدم!صبر کن. و از همان روز کل کل شان شروع شده بود. کتاب دوباره تا مقابل چشمان بابک بالا آمده.حسین ،غلتیدن اشکی از گوشه ی چشمان بابک را میبیند و رو بر میگرداند. فرودگاه، با تمام عظمتش، در کم جانی نور چند لامپ نفس می کشد. سکوتش با هیاهو و قدم های مسافر های تنها هواپیمای داخلش شکسته می شود. عقربه های سیاه ، توی سفیدی بزرگ ساعت ،دوی نیمه شب را نشان می دهند. سالن سرد است.مهرورز ، ده دوازده نفر از بچه هایی را که توی این مدت با آن ها صمیمی شده ،دور خودش جمع می کند.حالا فضای سرد ومخوف دمشق، شوخ طبعی را از بین برده و کم کم آن ها را با واقعیت رو به رو می کند.داوود،سرش را بین جمعی که دورش دایره زده اند ، فرو میکند؛ @rahrovaneshg313
نمازتون سرد نشه🌱🙃
رفقا ما اصن ب این جمله ای ک همش میگیم"الهم عجل لولیک الفرج"فکر کردیم؟؟
حالا شده سر زبونمون..مهدی بیا..بابا بیا..مولاجان بیا..
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
حالا شده سر زبونمون..مهدی بیا..بابا بیا..مولاجان بیا..
عزیز دلم ی سوال.. همین الان فک کن..اگر بابا مهدیمون همین جمعه ان شاءالله ظهور کنه.. امادگیشو داری؟؟
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
عزیز دلم ی سوال.. همین الان فک کن..اگر بابا مهدیمون همین جمعه ان شاءالله ظهور کنه.. امادگیشو داری؟؟
عزیزم.. میدونم الان ب چیا فک کردی.. گوشی..تبلت لپ تاپ..تلویزیون..گناها..😞😞 ماهواره و... مثلاً فک کن..بابا بیاد..گوشیتو ازت بخواد..میتونی راحت بهش بدی؟؟ بابا بیاد..ماهواره وصل کردین حالا بدیایی ک این ماهواره داره..
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
داشتم اینو میگفتم..
ما ک میگیم اقا بیا..اقا زودتر بیا..اقا عجله کن برا ظهور.. ما چیکار کردیم برا نزدیک شدن ظهور..🥲 دعای عهدو شنیدیدن دیگه.. میگن اگر چهل صباح بخونیش میشی یار امام زمان.. اقا..طرف هرررررر غلطی داره میکنه..چهل صباح اینو میخونه و میگه شدم سرباز امام زمان ن عزیز دل من..اینطوریا نیست.. گفتن چهل صباح بخون..ولی تو این چهل صباح باید اونی باشی ک امام زمانت میخواد..😌😊 اره دورت بگردم..اونی باش ک اگ بگن همین فردا امام زمان میاد..دیگه خیالت تخته تخت باشه..مث اینکه مهمون داره میاد میچسبی ب کار خونه..اون موقع فقط نگران این باشی.. اره عزیزم..حرفم اینه کِ..اول خودتو درست کن..ادم کن..اونی باش ک خدا بگه به به..فتبارک الله..چ بنده ای دارم..
بعد اونوقت بشینو بگو.. "الهم عجل لولیک الفرج..
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
بعد اونوقت بشینو بگو.. "الهم عجل لولیک الفرج..
ادنوقت بشینو بگو اقا بیا.. بابا بیا..مهدی جان بیا.. اگ نباشیم میدونی چی میشه؟؟ مثل مردم کوفه..نامه نوشتن برا امام زمانه خودشون(امام حسین).. امام حسینم قبل اینکه خودش بیاد مسلم رو فرستاد..ک دیدن به به..اصن اون نامه ها..اون مردم..اون دعوت کردنا و اشتیاق دیدار..
_خب منو تویی ک از خودمون مطمئن نیستیم..چطور میخوایم یار امام زمانمون باشیم؟؟یار پسرِ فاطمه؟؟ +عزیزم کار کن رو خودت..اصن میدونی ما چرا ب دنیا اومدیم؟؟ اینکه فرصتی داشته باشیم برا ساختن خونه ی اخرتمون.. پس ببین خدا هم ب ما فرصت و حق انتخاب داده..ما اگر هرررر کاری ک میکنیم..اگر ضرر داشته باشه باز مقصر خودمونیم اگر منفعتی هم داشته باشه بازم دلیلش خودمونیم..