🌱قصه دلبری (2)
شهید محمدحسین محمدخانی
کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، دعای عرفه برگزار میشد.دیدم فقط چندتا تکه موکت پهن کرده اند.به مسئول خواهران اعتراض کردم:(دانشگاه به این بزرگی و این چندتا تکه موکت) در جواب حرفم گفت:(همینا هم بعیده پر بشه!).وقتی دیدم توجهی نمیکند،رفتم پیش آقای محمدخانی.صدایش زدم.جواب نداد.چندبار داد زدم تا شنید.سربه زیر آمد که ((بفرمایین))بدون مقدمه گفتم:این موکتا کمه.گفت:قد همینشم نمیان.بهش توپیدم:ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه!او هم با عصبانیت جواب داد؛این وقت روز دانشجو از کجا میاد؟بعد رفت دنبال کارش.
همین که دعا شروع شد،روی همه موکت ها کیپ تا کیپ نشستند.همه شان افتادند به تکاپو که حالا از کجا موکت بیاوریم.
یک بار از کنار معراج شهدا یکی از جعبه های مهمات را آوردیم اتاق بسیج خواهران به جتی قفسه کتابخانه.مقرر کرده بود برای جابجایی وسایل بسیج،حتما باید نامه نگاری شود.همه کارها با مقررات و هماهنگی او بود.من که خودم را قاطی این ضابطه ها نمیکردم،هرکاری به نظرم درست بود،همان را انجام میدادم.جلسه داشتیم ،آمد اتاق بسیج خواهران.با دیدن قفسه خشکش زد.چند دقیقه زبانش بند آمد و مدام با انگشترهایش ور میرفت.مبهوت مانده بودیم.با دلخوری پرسید :(این اینجا چی کار میکنه،؟)همه بچه ها سرشان را انداختند پایین .زیر چشمی به همه نگاه کردم، دیدم کسی نُطُق نمیزند.سرم را گرفتم بالا و با جسارت گفتم:گوشه معراج داشت خاک میخورد،آوردیم اینجا برای کتابخونه!با عصبانیت گفت:(من مسئول تدارکات رو توبیخ کردم!
اون وقت شما به این راحتی میگین کارش داشتین!.)حرف دلم را گذاشتم کف دستش:(مقصر شمایین که باید همه کارا زیر نظر و با تایید شما انجام بشه!این که نشد کار!)
لبخندی نشست روی لبش و سرش را انداخت پایین.با این یادآوری که (زودتر جلسه رو شروع کنین.)بحث را عوض کرد.
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
🌱قصه دلبری (3)
وسط دفتر بسیج جیغ کشیدم،شانس آوردم کسی آن دور و بر نبود.نه که آدم جیغ جیغویی باشم.،ناخودآگاه از ته دلم بیرون زد.بیشتر شبیه جوک و شوخی بود.خانم ابویی که به زور جلوی خنده اش را گرفته بود،گفت:(آقای محمد محمدخانی من رو واسطه کرده برای خواستگاری از تو!)اصلا به ذهنم خطور نمیکرد مجرد باشد.قیافه جا افتاده ای داشت.اصلا توی باغ نبودم.تا حدی که فکر نمیکردم مسئول بسیج دانشجویی ممکن است از خود دانشجویان باشد.میگفتم تهِ تهش کارمندی چیزی از دفتر نهاد رهبری است. بی محلی به خواستگارهایش را هم از سر همین میدیدم که خب،آدم متاهل دنبال دردسر نمیگردد!
به خانم ابویی گفتم:(بهش بگو این فکر رو از توی مغزش بریزه بیرون!)شاکی هم شدم که چطور به خودش اجازه داده از من خواستگاری کند.وصله نچسبی بود برای دختری که لای پنبه بزرگ شده است.
کارمان شروع شد،از من انکارو از او اصرار.سر در نمیآوردم آدمی که تا دیروز رو به دیوار مینشست، حالا این طور مثل سایه همه جا حسش میکنم.دائم صدای کفشش توی گوشم بود و مثل سوهان روی مغزم کشیده میشد.ناغافل مسیرم را کج میکردم،ولی این سوهان مغز تمامی نداشت.هرجا میرفتم جلوی چشمم بود.معراج شهدا،دانشکده ،دم درِ دانشگاه،نماز خانه و جلوی دفتر نهاد رهبری.
گاهی هم سلامی میپراند .دوستانم میگفتند:(از این آدم مأخوذ به حیا بعیده این کارا !)
کسی که حتی کارهای معمولی و عرف جامعه را انجام نمیداد و خیلی مراعات میکرد،دلش گیر کرده و حالا گیر داده به یک نفر و طوری رفتار میکرد که همه متوجه شده بودند.گاهی بعد از جلسه که کلی آدم نشسته بودند، به من خسته نباشید میگفت یا بعد از مراسم های دانشگاه که بچه ها با ماشین های مختلف میرفتند بین این همه آدم از من میپرسید(با چی و کی برمیگردید؟)
یک بار گفتم:به شما ربطی نداره که من با کی میرم!)اصرار میکرد حتما باید با ماشین بسیج بروید یا برایتان ماشین بگیریم.میگفتم:(اینجا شهرستانه،شما اینجا رو با شهر خودتون اشتباه گرفتین،قرار نیست اتفاقی بیفته!)
گاهی هم که پدرم منتظرم بود،تا جلوی در دانشگاه میآمد که مطمئن شود.
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
نازَم به آن سلیقه که با خطِّ نابِ خویش
روی عقیقِ سبزِ یَمَن یا حَسَن نوشت💚
#امام_حسن
#دوشنبه_های_امام_حسنی
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
هدایت شده از سید ؛) عمٰاد؛-
رند بشیم؟ :)
فور کنید قشنگترین پیام چنلتونو فور میدم .
تگاتون @mmmm_0000
#ثواب_یهویی🌱
یه عددی انتخاب کن:
۱: ۱۰ صلوات❤
۲: ۱ فاتحه🧡
۳: ۱ آیةالکرسی💛
۴: ۱ معوذتین💚
۵: ۷ سوره توحید💙
۶: ۱ دعای فرج💜
۷: ۱۴ صلوات🤎
۸: ۲ معوذتین🤍
۹: ۳ دعای فرج❤
۱۰: ۵ سوره توحید🧡
ثوابش بره به:
۱.#شهید_محمودرضا_بیضایی⚘
۲.#شهید_سید_میلاد_مصطفوی⚘
۳.#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری⚘
۴.#شهید_علاحسن_نجمه⚘
۵.#شهید_بابک_نوری⚘
۶.#شهید_احمد_محمد_مشلب⚘
۷.#شهید_جهاد_مغنیه⚘
۸.#شهید_رسول_خلیلی⚘
۹.#شهید_نوید_صفری⚘
۱۰. #شهید_مصطفی_صدرزاده⚘
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
#خاطـره
دوستشهیدنوری..
بهشگفتم:
بابکمنبهخاطرخانوادمنمیتونمبیام
دفاعاز #حرم
گفت:
تویکربلاهمدقیقاهمینبحثبود💔
یکیگفتخانوادم..
یکیگفتکارم..
یکیگفتزندگیم..
اینطوریشدکهامام حسین(ع)تنهاموند😞
ومنواقعاجوابینداشتمبرایحرفش🥀
#رفیقشهیدم
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
هدایت شده از طلوع ماه
هدایت شده از منتظࢪانظھوࢪ🇮🇷
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنهای نائب بر حق امام زمان است.از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید...
بسم النور✨
سلام!
امشب یه شهید شناسی ناب داریم:)
خوشحال میشم با ارسال این پیام به کانال های خودتون،
دعوت مارو به اعضای کانالتون برسونید🙃
امشب ساعت ۸ منتظر حضور گرمتون هستیم🥲!
کانال شهداییمون↓
https://eitaa.com/montazeranezohoorrr313
#فور
#خاتون
#حضرت_زهرا
کاش میشد عمر خود را هدیه میدادم به او
زندگی را دوست دارم مادرم را بیشتر...
✍ #مجتبی_خرسندی
🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
#حضرت_زهرا کاش میشد عمر خود را هدیه میدادم به او زندگی را دوست دارم مادرم را بیشتر... ✍ #مجتبی
"عشق" است اسم اعظمش؛ امّا
در خانه نام کوچکش "مادر"
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
🌹•