eitaa logo
تربیت و حکمرانی |مرتضی رجائی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
791 ویدیو
46 فایل
🔰نویسنده حوزه #تربیت تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب (۵جلد)، قالب‌های برنامه‌سازی تربیتی (۵جلد)، تربیت با کتاب (۴جلد)، خلوت ناامن. 🔰دانش‌آموخته دکتری #حکمرانی از داعا
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت ۲۶ آبان، سالروز آزادسازی سوسنگرد از چنگ اشغالگران رژیم بعثی صدام مدرسه‌ای در شهر سوسنگرد که دانش‌آموزان، یاد دوستان شهیدشان را که زیر بمباران شهید شده‌اند، گرامی داشته‌اند. شادی روح همه مجاهدان شهید، به‌ویژه شهدای آزادسازی سوسنگرد صلوات. ✍ حجت‌الاسلام میثم الهی، کانون فرهنگی-تربیتی شهدای مسجد جامع شهر بم 💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی 🆔️ @mettaa ۱۳
📌مدرسه اگر تربیتی باشد، حتی خادم و نگهبانش هم می تواند مربی باشد! چند شب پیش، داشتم از سمت صحن جوادالأئمه وارد حرم مطهر می شدم که «حاج علی» را دیدم؛ خادم و نگهبان مدرسه ای که چند سال در آن تحصیل می کردم. یکی دو سالی است که بازنشسته شده، ولی هنوز هم برای ما همان حاج علیِ سابق است؛ باصفا و دوست داشتنی. با هم کربلا رفته ایم، ولی بعید می دانم مکه رفته باشد؛ اما خیلی از بچه های مدرسه او را حاج علی صدا می کنند. جلوی حوض وسط صحن به هم رسیدیم. با همان گرما و صفای همیشگی سلام و احوال پرسی کرد؛ هم احوال خودم و خانواده ام را پرسید، هم سراغ چند نفر از بچه های مدرسه را گرفت. بعد هم شروع کرد مرا از احوال یکی دو نفر از بچه ها مطلع کردن. تا اینکه رسید به گلایه از اوضاع این روزهای بچه ها که چرا این طور شده اند؛ چرا درس نمی خوانند؛ چرا هیچ چیز را جدی نمی گیرند؛ دورۀ شما اگر بازیگوشی هم میکردید، درستان را هم می خواندید و از این دست حرف ها. اطلاعات تَر و تازه اش از اوضاع بچه های مدارس، به دلیل این است که هنوز هم در مدارس رفت و آمد میکند. درست است که بازنشسته شده است، ولی نه فقط مدیر مدرسۀ خودمان، که بقیه مدیران مدارس از خدایشان است با مثل حاج علی همکاری کنند. گلایه های از سرِ دغدغه و سوزش که تمام شد، نوبت تحلیل و ارائه راهکار رسید. گفت: «میدانی چرا خیلی از بچه های این دوره این طور شده اند؟» اصلاً نوبت نداد چیزی بگویم؛ بلافاصله گفت: «چون قدیم همۀ پدر و مادرها برای درآوردن خرج زندگی زحمت می کشیدند و رزقشان حلال بود، ولی الآن هستند کسانی که دارند روزی بی زحمت میگذارند سرِ سفره بچه هایشان؛ نتیجه اش هم می شود این». انگار دلش پر بود، ولی راستش را بخواهید، احساس کردم فرستادۀ خداست تا در آن شب و در وسط آن صحن یک تذکر اخلاقی به من بدهد و برود. ادامه داد: «قصۀ نهیب امام کاظم به صفوان جمال را که شنیده ای! مگر امام به صفوان نفرمود همین اندازه که وقتی شترهایت را برای حج به هارون کرایه میدهی، در دلت آرزو میکنی که اتفاقی برایش نیفتد تا برگردد و کرایۀ تو را بدهد، در باطل او شریک میشوی». در آن لحظه متوجه ربط این داستان به بحث مان نشدم، ولی حاج علی ذهنم را معطل نگذاشت و این طور حرفش را پی گرفت: «چطور میشود کسی سود و درآمدش وابسته به ضرر کردن دیگران باشد و چطور میشود کسی از ضرر کردن عده ای مؤمنان و محبان اهل بیت خوشحال شود، چون خودش دارد سود می کند؛ بعد هم خودش را شیعه و محب اهل بیت بداند و ادعا کند که روزی حلال می برد سرِ سفرۀ زن و بچه اش؟ آخر این چه وضع بازار بورس و دلار و طلاست؟!» کاری به تحلیل حاج علی از بازار امروز و تشبیه دلالان این بازارها به ماجرای صفوان جمال ندارم، ولی اصل دغدغه مندی اش برایم زیبا و درس آموز است؛ اینکه بی دغدغگی و تنبلی و درس نخواندن بچه های این دوره برایش مهم است و به این فکر میکند که ریشۀ مشکل کجاست و دوست دارد هر اندازه که دستش می رسد، کاری بکند. خداحافظی کردیم و رفتم برای زیارت. در راه با خودم فکر میکردم که ده دقیقه بیشتر با هم نبودیم، ولی حاج علی روی همین صحنۀ کوتاه، چند مورد از نقش های مربی را برایم بازی کرد و رفت: هم از خودم و چند نفر از کسانی که با آن ها مرتبط بودم احوالپرسی کرد، هم مرا از احوال چند نفر دیگر مطلع کرد، هم سعی کرد با به اشتراک گذاشتن سوز خودش برای بچه های مدرسه سوز تربیتی مرا تازه کند، هم با تحلیلش به من یک تذکر داد. مثل همان سال های مدرسه، که وقتی داشتیم برای زیارت به حرم می رفتیم، جلوی در مدرسه و در باجۀ نگهبانی ما را می دید و با یکی دو جملۀ ساده اما مهم، راهی زیارتمان می کرد. مدرسه اگر بخواهد تربیتی باشد و اگر بخواهد محصلانش را پیش از تعلیم و بیش از آن، تربیت کند، باید همه چیز و همه کسش مربی باشد؛ حتی خادم و نگهبانش. «هر بقالی، بنایی، نجارى، طبيبى و مهندسى بايد قبلاً تربيت شود و نه تنها تربيت كه مربى ديگران هم باشد. اين سازندگى اولين و بزرگ‏ترين وظيفه است و با ساير مشاغل و برنامه‏‌ها منافات ندارد. عطار هنگامى كه دارد چاى را در پاكت می ريزد می تواند شناختى در مغز و عشقى در دل و وسعتى در روح طرف بگذارد و چاى كشيدنش به او درس‏هايى بدهد. بناء هنگامى كه دارد آجرها را به هم پيوند می زند و بر روى هم می گذارد، می تواند از پيوندها و وحدت‏ها و همدستی ها و فداكاری هاى خود نمونه‏‌هايى در دسترس بگذارد و سازندگی هايى داشته باشد. هر كس در هر كجا می تواند مربى و سازنده باشد. چراغ روشن در هر كجا كه هست می تواند نور بپاشد و راه‏ها را روشن كند». (علی صفایی حائری، مسئولیت و سازندگی، ص۴۵) 💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی 🆔️ @mettaa ۱۴
توییت دکتر کیانوش جهانپور، همین چند دقیقه قبل و پاسخِ بلافاصله‌ی یکی از کاربران به او... 🆔️ @rajaaei
خیلی‌ها هستند که باغ‌های بزرگ‌شون، پُر از درخت‌های پربارِ اناره و روی هر درخت، پُر از انارهای درشت و خوشگل؛ ولی دل‌شون نمیاد یه دونه از این انارها رو بی حساب و کتاب به کسی بدن. بعضی‌ها هم هستند که فقط یه درخت کوچک انار تو صحن حیاط خونه‌ی قدیمی‌شون دارن، با چند تا انار ریز و نه‌چندان خوش قیافه؛ ولی وقتی مهمان خونه‌شون میشی، بهت اصرار میکنن که هر چند تاشو میخوای، برداری و با خودت ببری؛ بی حساب و کتاب. این بعضی‌ها شاید تعدادشون کم باشه، ولی پیش خدا کم نیستند. چه خوبه اگه باغ بزرگی نداریم یا حیاط خونه‌مون کوچکه، صحن دل‌مون بزرگ باشه. خدایا، کمک‌مون کن تا بخل‌هامون رو ریشه کنیم، تا سخاوتمند بشیم؛ چون بهشت و باغ‌های بزرگ و خرمش، خانه‌ی اهل سخاوته؛ چون تو، در همین دنیا هم روزی اهل سخاوت رو بی حساب و کتاب می‌دی. خدایا، کمک کن تا دل‌هامون بزرگ شه، تا بزرگ شیم... 🆔️ @rajaaei
تربیت و حکمرانی |مرتضی رجائی
خیلی‌ها هستند که باغ‌های بزرگ‌شون، پُر از درخت‌های پربارِ اناره و روی هر درخت، پُر از انارهای درشت و
مطلب بالا 👆 را صبح امروز منتشر کردم. امروز عصر یکی از رفقا یک تصویر از انتشار همین مطلب با همین عکس در یک گروه برایم فرستاد؛ فقط زیر مطلب یک شماره کارت معرفی شده بود و نوشته بود که کمک‌های مالی شون رو برای یک کار خیر واریز کنن. این دوستی که این مطلب رو واسم فرستاده بود، با ابزار ویرایش عکس، روی تصویر نمایه‌ی فرستنده این مطلب در آن گروه را رنگ کرده بود تا تشخیص داده نشود. از من پرسید: می‌دونی کی این متن و تصویر رو ازت کپی کرده؟ نمی دونستم. زنگ زدم ازش پرسیدم. وقتی متوجه شدم، کمی خندیدیم و شوخی کردیم. با خودم گفتم: این نوشته من، اگر باعث بشه یک نفر یک هزار تومانی به این کار خیر کمک کنه، قطعا نوشته م برام ماندگار میشه و همینه که برام می‌مونه. وقتی خودم مطلب رو می‌نوشتم، معلوم نیست چقدر محتواش رو از سر اخلاص و برای خدا نوشته باشم، ولی این دوستم که از متنم بدون اطلاع خودم استفاده کرده، قطعا خالصانه و برای رضای خدا استفاده کرده و کارش هم کار خوبی است. شیخ محمد عزیز، ممنونم ازت برادر که بدون اطلاع من مرا هم به واسطه همین چند خط نوشته در کار خیرتان شریک کردی. خدا قبول کنه.🌹 🆔️ @rajaaei
📌لذت نگارش، لذت آفرینش دیشب در جلسه پنجم کارگاه مقاله‌نویسی مقدماتی، نوبت به یکی از دوستان رسید تا "پاراگراف پشتیبان" مقاله‌اش را بخواند. چون زمان کارگاه کم است و در جلسه سوم، چند "پاراگراف مقدمه" را از بقیه دوستان بررسی کرده بودیم، از او خواهش کردم تا فقط "مدعای مقاله" و طرحش را بگوید و پاراگراف پشتیبان را بخواند تا نوبت به دیگران هم برسد. اما درخواست کرد که پاراگراف مقدمه اش را هم سریع بخواند. گفتم که وقت کم است، ولی او دوباره درخواست کرد که نوشته اش را بخواند. این بار درخواستش را پذیرفتم؛ نه به این دلیل که احساس کردم مخالفتِ بیش از این‌ممکن است بی احترامی پنداشته شود؛ این هم بود، اما همه اش این نبود. این دوست من با انگیزه‌ی نویسنده شدن در این کارگاه شرکت کرده بود و برای جلسه دیشب، زحمت کشیده بود و اثری خلق کرده بود؛ اثری که خودش آن را دوست داشت و از آفرینش آن لذت برده بود و برای همین دوست داشت دیگران هم این تولید او را ببینند و اگر واقعاً قابل تحسین است، تحسینش کنند. این خاصیت آفرینش است؛ وقتی چیزی بیافرینی، دوست داری دیگران هم آن را ببینند، و هرچه بیشتر آن را ببینند و از آن بهره ببرند، تو بیشتر لذت می‌بری. برای همین است که می‌گویم دست به قلم شوید و تولید کنید؛ آن وقت خودتان تلاش می‌کنید تا برای این اثر جدیدتان خواننده پیدا کنید و می‌کوشید تا این نوشته هرچه بیشتر خوانده شود. این نکته، می‌تواند راهبرد ما در جنگ روایتها باشد. 🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌راه‌اندازی سامانه سنا (سامانه نشریات ایران) سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سامانه‌ای به نام "سنا" راه‌اندازی و در دسترس اهالی فرهنگ و پژوهش قرار داده است. در این سامانه، متن کامل نشریات ایران از دوره قاجار تا کنون، به‌صورت تمام متن در دسترس کاربران قرار دارد. این طرح، بخشی از طرح کلان کتابخانه ملی با عنوان «حافظه ملی در خانه هر ایرانی» با هدف «توزیع عادلانه» و «دسترسی آزاد به اطلاعات» است. پژوهشگران، دانشجویان و هر ایرانی علاقه‌مند به گذشته و تاریخ این کشور، می‌تواند از متن کامل نشریات اسکن شده در این سامانه استفاده کند. این سامانه دربردارنده مطالب زیر است: ۱. نشریات دوره قاجاریه (۱۱۹۳ - ۱۳۰۴ ق.) ۲. نشريات دوره پهلوی اول (۱۳۰۴ - ۱۳۲۰ ش.) ۳. نشريات دوره پهلوی دوم (۱۳۲۰ - ۱۳۵۷ ش.) ۴. نشریات پس از انقلاب (۱۳۵۷ش) ۵. نشریات لاتین. برای ورود به این سامانه ارزشمند، از لینک زیر استفاده کنید.👇 https://sana.nlai.ir 💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی 🆔️ @mettaa ۱۵
📌بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود... حجت‌الاسلام راستگو، قصه‌گو و مربی سال‌های کودکی و نوجوانی‌مان به سوی عالَم بالا رفت. چقدر خاطره داریم ما بچه‌های دهه شصت و هفتاد از برنامه‌های جذاب او در تلویزیون، و چقدر مربی کودک و نوجوان تربیت کرد در سراسر کشور. یادش به خیر؛ وقتی قصه‌های قرآنی و درس‌آموزش تمام می‌شد، با همان چهره خندان و لحن کودک‌پسندش می‌گفت: "بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود..." شیخ راستگوی ما راست می‌گفت؛ آخر قصه همه ما رفتن به سوی عالَم بالاست؛ فقط فرق ما با هم این است که بعضی‌ها با دست پر و کارنامه روشن می‌روند و بعضی‌ها برعکس. قصه او هم به سر رسید، ولی باقیات الصالحات او همچنان خواهد بود؛ نوجوان‌هایی که پای برنامه‌های او تربیت شدند و مربیان کودک و نوجوانی که برای ترویج معارف اهلبیت تربیت کرد، گوشه‌ای از این توشه معنوی است. 💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی 🆔️ @mettaa ۱۷
آیا می‌دانید برابرِ دقیق فارسی برای واژه "پروژه" (project) چیست؟ یکی از بایسته‌های درست‌نویسی، پرهیز از بیگانه‌گرایی است. به این منظور، اگر واژه بیگانه‌ای، یک برابرِ فارسی زیبا و مأنوس دارد که معنای آن را به‌صورت دقیق در بر دارد، حتماً باید این برابر فارسی را به کار بندیم. اکنون پرسش این است که برابر فارسی واژه "پروژه" چیست؟ دکتر محمد معین، این واژه را با دو کلمه "طرح" و "نقشه" معنا کرده است، اما آیا دو کلمه بیان‌گر همه معنای نهفته در پروژه است؟ برابرِ فارسی تصویب شده برای پروژه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را ببینید: "مجموعۀ فعالیت‌های موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین". حتی دکتر معین هم پس از آوردن دو کلمه "طرح" و "نقشه"، گویا این دو کلمه را برای بیان همه معنای پروژه کافی ندانسته و در ادامه نوشته است: "طرح و نقشه کارهایی که باید انجام شود"؛ عبارتی که شبیه آن در فرهنگ فارسی عمید هم به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسد معنای دقیق پروژه همان است که در تعریف فرهنگستان آورده شده است. بنابراین، در هنگام کاربرد واژه "پروژه"، اگر منظورمان "طرح" یا "نقشه" است، این دو واژه را به کار می‌بریم؛ ولی اگر فراتر از این را در نظر داریم و می‌خواهیم چیزی نزدیک به تعریف طولانی فرهنگستان را بگوییم، بهتر است همان کلمه پروژه را به کار بندیم. این سطح از کاربست واژه بیگانه، بیگانه‌گرایی نیست و اهل ادب هم آن را مجاز شمرده‌اند. مثلاً این توضیح را بخوانید: "پاره‌ای از کلمات، وجهه فرامرزی یافته‌اند و در حال حاضر نیز معادلی در زبان فارسی برای آن‌ها نیست؛ مانند اینترنت، اتم، رادیو، فیلم، سینما، اسید، ویتامین و موتور". (رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۶۴) 🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
1.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏"امیدوارم شب اول قبر، شب رفع خستگی من باشد". اگه خسته و کم‌انگیزه شدید، این چند جمله را از این شیخ ‎ بشنوید تا حالتون دوباره خوب بشه... شادی روحش کاری کنید که یه نفر ‎ کنه؛ مطمئنم خوشحال میشه... 🆔️ @rajaaei
😭اشک های خانه ای که همراه با بارش باران ⛈⛈⛈سرازیر می شود. سهیم و واسطه شدن در ایزوگام خانه 🏚چهل متری ایتام فقیر 🌸 هزینه ۱/۶۰۰/۰۰۰ تومان واریز کمک ها به کارت 6104337906580251 به نام میثم الهی تلفن هماهنگی ۰۹۳۳۵۴۲۸۹۱۹ 🔷گروه جهادی مردمی شهدای گمنام مسجدجامع بم