هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۳۲ 🍃 محور: عکس نوشت
1⃣ نفر اول
شرکت کننده شماره: ۳۲
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از چهارده هزار و ششصد
جایــ🎁ـزه: ۱۰۰ هزارتومان
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۱ 🍃 محور: عکس نوشته
2⃣ نفر دوم
شرکت کننده شماره: ۱
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از دوازده هزار و سیصد
جایــ🎁ـزه: ۱۰۰ هزارتومان
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۹۶ 🍃 محور: کلیپ🎞 ش
3⃣نفر سوم
شرکت کننده شماره:۹۶
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از یازده هزار و سیصد
جایــ🎁ـزه: ۱۰۰ هزارتومان
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۴۶ 🍃 محور: انشاء📝
4⃣ نفر چهارم
شرکت کننده شماره: ۴۶
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از ده هزار و ششصد
جایــ🎁ـزه: ۵۰ هزارتومان
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۵۳ 🍃 محور: عکس نوشت
5⃣نفر پنجم
شرکت کننده شماره:۵۳
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از هفت هزار و هفتصد
جایــ🎁ـزه: ۵۰ هزارتومان
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۶ 🍃 محور: عکس نوشته
6⃣نفر ششم
شرکت کننده شماره:۶
تعداد بازدیــ👀ـد:بیش از هفت هزار و ششصد
جایــ🎁ـزه: ۵۰ هزار تومان
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۴ 🍃 محور: عکس نوشته
7⃣نفر هفتم
شرکت کننده شماره:۴
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از شش هزار و نه صد
جایــ🎁ـزه: شگفتانه
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۷۸ 🍃 محور: عکس نوشت
8⃣نفر هشتم
شرکت کننده های شماره: ۷۸
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از چهار هزار و ششصد
جایــ🎁ـزه: شگفتانه
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۶۳ 🍃 محور: عکس نوشت
9⃣نفر نهم
شرکت کننده های شماره: ۶۳
تعداد بازدیــ👀ـد: بیش از چهار هزار و پانصد
جایــ🎁ـزه: شگفتانه
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
🥀چالش ویژه ماه محرم با جوایز نفیس نقدی برای نفرات اول تا دهم شرکتکنندهشماره: ۴۷ 🍃 محور: عکس نوشت
🔟نفر دهم
شرکت کننده شماره:۴۷
تعداد بازدیــ👀ـد:بیش از چهار هزار و چهارصد
جایــ🎁ـزه: شگفتانه
رمان #هفت_شهر_عشق🍁
📖#پارت25
فرزدق به فکر فرو میرود و همه چیز را از این کلام مختصـر میفهمـد. آیـا او مـادر خود را رهـا کنـد و همراه امام برود یا اینکه در
خـدمت مادر بمانـد؟! او نبایـد مادر را تنها بگـذارد، اما دلش همراه مولایش است.سـرانجام در حالی که اشک در چشم دارد با امام
خود خداحافظی میکند، او امید دارد که بعد از تمام شدن اعمال حج، هرچه سریعتر به سوی امام بشتابد.
بـا آخرین نگـاه بهکاروان، اشـکش جاری میشود، اما نمیدانم او می توانـد خود را به کاروان ما برسانـد یا نه؟! آیا او لیاقت خواهد
داشت تـا در راه امام،جانفشانی کنـد؟!
***
غروب روز دوازدهم ذی الحجّه است. ما چهار روز است که در راه هستیم. این چهار
روز را شتابان آمدهایم. افراد کاروان خسته شده و نیاز به استراحت دارند.
اکنون به حـد کافی از مکه دور شـدهایم. دیگر خطری ما را تهدیـد نمیکنـد.خوب است درجای مناسبی منزل کنیم. غروب آفتاب
نزدیک است.
مردم، اینجا را به نام وادی عقیق می شناسند. امام دستور توقف میدهد و خیمهها بر پا میشود.
عـدّهای از جوانان، اطراف را با دقت زیر نظر دارنـد. آیا آن اسب سوارانی که به سوی ما میآینـد را میبینی؟! بگـذار قدری نزدیک
شوند.
آنها به نظر آشـنا میآینـد. یکی از آنها عبـداللهبنجعفر (پسـر عموی امام حسـین علیه السـلام و شوهر حضـرت زینب علیهاالسـلام) است. او به همراه دو پسر خود عَون و محمد آمده است
امیر مکه ، یک نفر را به همراه آنها فرستاده است. آنها نزدیک میآیند و به امام حسین علیه السلام سلام میکنند.
من میروم تـا به آن بـانو خبر بـدهم که همسـرش به اینجـا آمـده است. زینب علیهاالسـلام تعجب میکنـد. قرار بود که شوهر او به
عنوان نماینده امام حسین علیه السلام در مکه بماند پس چرا به اینجا آمده است. نگاه کن! عبداللهبنجعفر نامهای در دست دارد.
جریان چیست؟! من جلو میروم و از عبـداللهبنجعفر علت را میپرسم. او میگویـد: «وقتی شـما به راه خود ادامه دادیـد، امیر مکه از من خواست تا نامه او را برای امام حسین علیه السلام بیاورم».
دوست من! نگران نباش، این یک اماننامه است.
امام نامه را میخواند: «از امیر مکه به حسین: من از خدا میخواهم تا شما را به راه راست هدایت کند. اکنون به من خبر رسیده است
که به سوی کوفه حرکت نمودهای. من برای جان شما نگران هستم.
به سوی مکه باز گردید که من برای تو از یزید امان نامه خواهم
گرفت. تو در مکه ، در آسایش خواهی بود».
🔜ادامه دارد...
🥀| @dokhtarane_booyesib
🏴| @booyesib_ir