#محفل_مجازی «یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀»
•[ ویژه برنامه ایام #فاطمیه ]•
{۴۰}
فاطمه سلاماللّهعلیها به سوی قبرستان بقیع میرود حسن و حسین علیهالسلام همراه او هستند.
بیش از چند دقیقه⏱ راه نیست و او این مسافت را نزدیک به یک ساعت⏰ میرود.
گاه دست به دیوار میگیرد و گاه دست روی شانه دو پسر کوچکش میگذارد.
فاطمه سلاماللّهعلیها زیر سایه درختی🌳 مینشیند و به گریه خود ادامه میدهد. غروب🌄 می شود، علی علیهالسلام به دنبال فاطمه سلاماللّهعلیها میآید و او را به خانه 🏡 میبرد...
.
.
.
در گوشه ای از مدینه جلسهای👥 تشکیل شدهاست:
_فاطمه برای گریه به بقیع رفته است این برای ما خطرناک🚫 است.
+تا دیروز در خانه🏡 خود گریه میکرد، اما امروز به بقیع رفته است اگر مردم بفهمند چه خواهد شد❓
_باید درختی🌳 را که فاطمه زیر سایهاش مینشیند قطع کنیم تا آفتاب☀️ او را اذیت کند و مجبور شود به خانه اش🏡 برگردد.
فردا صبح فاطمه سلاماللّهعلیها به همراه حسن و حسین علیهالسلام به بقیع میروند. اما اینجا دیگر درختی🌳 نیست که #حضرت_زهرا سلاماللّهعلیها زیر سایهاش بنشیند.
علی علیهالسلام برای دیدن فاطمه سلاماللّهعلیها آمده است او میبیند که فاطمه سلاماللّهعلیها در آفتاب☀️ نشستهاست.علی علیهالسلام آستین خود را بالا میزند.
🕯 اینگونه است که بیتالاحزان (خانه غم) ساخته میشود، سایبانی کوچک برای گریه😭 کردن فاطمه سلاماللّهعلیها.
📚برگرفته از کتاب«فریاد مهتاب»
🔜
ادامه دارد ...
☘| @dokhtarane_booyesib
🌹| @booyesib_ir
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
دورم و مطمئنم موقع دلتنگیهام:)
درد دلهای مرا میشنوید آقاجان🌱❤️
❤️| @dokhtarane_booyesib
🌿| @booyesib_ir
۸ دی ۱۴۰۰
فقط ۵ شب مانده
تا دومین سالگرد فرمانده
دلتنگیم
#حاج_قاسم
#قهرمان_من
🍃| @dokhtarane_booyesib
🌷| @booyesib_ir
هدایت شده از هیئت انصارالشهداء یزد
⚜| #خورشید_من_برآی
💠 سخنرانی و قرائت دعای ندبه با نوای گرم حجتالاسلام #دادآفرین
🌹به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
⏰ جمعه ۱۰ دی ساعت ۷ صبح
🏢 خیابان انقلاب کوچه شهید پرنیان مجتمع فرهنگی کربلا
➖➖➖➖➖
#هیئت_انصار_الشهداء_یزد
🆔 @booyesib_ir
#فاطمیه🥀
#حضرت_زهرا🖤
هر چند که آن کوچه و آن خانه دگر نیست💔
اما اثر سیلیِ در هست به دیوار:)!
🌱| @dokhtarane_booyesib
✨| @booyesib_ir
هئیت ریاحین الهدی70004_orig.mp3
زمان:
حجم:
3.62M
🥀|﷽
در شروع محفلمون به یاد #امام_زمان عزیزمون باشیم و برای ظهورشون دعا کنیم که میدونیم باز شدن تمام گره های جهان با ظهور ایشون محقق میشه😇💚
#محفل_مجازی «یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀»
•[ ویژه برنامه ایام #فاطمیه ]•
{۴۱}
🗞خبری در شهر میپیچد🌀:
«بیماری🤒فاطمهسلاماللّهعلیها شدت یافتهاست،او دیگر نمیتواند از خانه🏡 بیرون بیاید.»عدهای از زنان 🧕🏻مدینه به عیادت او میآیند. فاطمه سلاماللّهعلیها به آنان میگوید: «بدانید که ❗️من از شوهران شما ناراضی هستم. زیرا آنها مارا تنها گذاشتند و به دنبال هوس هایخود رفتند،عذاب بسیار سختی در انتظار آنها میباشد وای بر کسانی که دشمن مارا یاری کردند.😖» 💢زنان مدینه نزد شوهرانشان میروند و میگویند شما باید بروید و فاطمه را راضی و خشنود سازید. مردان مدینه چارهای ندارند، باید به سخنان زنان گوش کنند.😌 آنها وقتی با فاطمه سلاماللّهعلیها روبهرو میشوند چنین سخن میگویند: «ای سرور زنان❕اگر علی زودتر از بقیه به سقیفه میآمد ما با او بیعت🤝 میکردیم ولی ما چه کنیم❓علی به سقیفه نیامد و ما ناچار شدیم با ابوبکر بیعت🤝 کنیم.» آنها میخواهند گناه تمام کارهای خود رابه گردن علی علیهالسلام بیاندازند.🤦🏻♂آیا درست بود که علی علیهالسلام بدن پیامبر را رها کند و به سقیفه برود؟😱 فاطمه سلاماللّهعلیها به آنها میگوید: «بعد از روز غدیر🏝 دیگر برای کسی عذری باقی نمیماند! شما در آن روز با علی علیهالسلام پیمان 🤝بسته بودید،چرا بر سر پیمان خود نمادید؟🤔اکنون از پیش من بروید،من نمیخواهم شما را ببینم، آیا بهانه دیگری هم دارید که بگویید؟ شما مقصر هستید که در حق ما کوتاهی کردید.»😤 📚برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب» 🥀| @dokhtarane_booyesib 🌱| @booyesib_ir
#محفل_مجازی «یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀»
•[ ویژه برنامه ایام #فاطمیه ]•
{۴۲}
حال فاطمه روز به روز بدتر میشود😢 همه مردم میدانند #حضرت_زهرا سلاماللّهعلیها از خلیفه ناراضی🚫 است برای همین باید کاری کرد.🤔
خلیفه تصمیم میگیرد به عیادت فاطمه سلاماللّهعلیها برود😳 شاید بتواند او را راضی کند. او میخواهد با این کار مردم و تاریخ را فریب بدهد.🤥🙅🏻♂
در خانه🚪 به صدا 🔔در میآید فضه خدمتکار خانه 🏠 در را باز میکند ابوبکر و عمر را میبیند🧐
_ما آمدهایم تا از فاطمه عیادت کنیم.🙄
+صبر کنید من به او خبر بدهم.
فضه برمیگردد و میگوید🗣:
«فاطمه اجازه نداد شما داخل شوید.»
💭 آنها خیال میکند شاید امروز فاطمه سلام اللّه علیها کاری داشته میروند و فردا باز میگردند. اما این بار هم فاطمه سلاماللّهعلیها به آنها اجازه نمیدهد.⛔️
برای بار سوم هم میآیند و ناامید میشوند.😕
_باید از علی بخواهیم تا از فاطمه برای ما اجازه بگیرد.👀
⁉️آیا علی علیهالسلام اینکار را خواهد کرد؟
خلیفه با علی علیهالسلام سخن میگوید🔊:
_ایعلی! تا می میخواهی با ما دشمنی کنی؟🤨
+مگرچه شدهاست؟
_ما میدانیم تو به فاطمه گفتهای ما را به خانه 🏠 راه ندهد، آیا ما حق نداریم به عیادت دختر پیامبر برویم، تو باید فاطمه را راضی کنی.😱
+باشد، من با او سخن میگویم.
علی علیهالسلام مأمور به صبر است. این چیزی است که قبلاً پیامبر از او خواسته است.علی علیهالسلام کنار بستر فاطمه سلاماللّهعلیها نشسته است.
📯 #حضرت_زهرا سلاماللّهعلیها چشمان خود را باز میکند.او علی علیهالسلام را به خوبی میشناسد، میداند این طور نگاه کردن علی علیهالسلام معنای خاصی دارد .🧐
+علی جان! آیاچیزی میخواهی به من بگویی؟
_ابوبکر و عمر به دیدار تو آمده اند، اما تو به آنها اجازه ندادهای.❌
_آری✅، من هرگز به آنها اجازه نمیدهم که به دیدن من بیایند، علی جان! من هرگز با آن دو نفر سخن نمیگویم.
_اما من به آنها قول دادهام تا تو را راضی کنم که آنها به اینجا بیایند.
+علی جان! من سوالی از تو دارم.
_چه سوالی⁉️
+آیا تو میخواهی آنها به اینجا بیایند؟
_من راضی به این کار نیستم اما صلاح میبینم آنها به اینجا بیایند.
+علیجان!این خانه،خانه خودت هست منم کنیز تو هستم، من روی حرف تو حرفی نمیزنم.
🔰فاطمه سلاماللّهعلیها نظر علی علیهالسلام را بر نظر خود برتری میدهد و از او اطاعت میکند، به خدا قسم!
« دنیا عشقی به زیباتر از عشـ❤️ـق فاطمه سلاماللّهعلیها به خودش ندیدهاست.»
📚برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب»
🏴| @dokhtarane_booyesib
☘| @booyesib_ir
#محفل_مجازی «یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀»
•[ ویژه برنامه ایام #فاطمیه ]•
{۴۳}
علی علیهالسلام به خلیفه خبر 📣میدهد آنها میتوانند به خانه او بیایند.ابوبکر وعمر وارد خانه 🏠 علی علیهالسلام میشوند.سلام👋🏻 میکنند و روبرو فاطمه سلاماللّهعلیها مینشیند.
فاطمه سلاماللهعلیها جواب سلام آنها را نمیدهد 🤫و از زنانی 🧕🏻که در آنجا هستند میخواهد تا روی اورا به سمت دیوار بگردانند.
تنها دختر پیامبر را به چه حالی انداختهاند❗️او دیگر نمیتواند خودش در بستر🛏 جابهجا شود.😱عمر از ابوبکر میخواهد تا سخن🗣 خودرا آغاز کند:
_ای فاطمه ! عزیز دل پیامبر، تو میدانی من تو را بیش از دخترم عایشه دوست دارم.🙄
❌فاطمه سلاماللّهعلیها جوابی نمیدهد، آنها برمیخیزد و میروند آن طرف بنشینند تا روبهروی فاطمه سلاماللّهعلیها باشند. فاطمه سلاماللهعلیها بازهم از زنان میخواهد تا اورا به سمت دیگر بچرخانند.
ابوبکر سخن خودرا ادامه میدهد🔉:
« ای دختر پیامبر! آیا میشود مرا ببخشی؟من برای به دست آوردن رضایت شما،ازخانه🏠،ثروت💰،زن🧕🏻 و بچه👨👧👦وهستی خود دست کشیدهام.🚫»
❗️اگر این خاندان اینقدر پیشاواحترام دارند چرا دستور حمله به این خانه 🏠 و اهل این خانه 🏠 را داد؟😪
#حضرت_زهرا سلاماللّهعلیها میگوید🗣:
«آیا تو حرمت مارا نگه داشتی تا من تو را ببخشم؟»
ابوبکر جوابی ندارد که بدهد.🤐
+من سوالی از شما میپرسم و میخواهم شما حقیقت را بگویید.
_هرچه میخواهی بپرس ما حقیقت را میگوییم.
+آیا شما از پیامبر این سخن را 👂🏻شنیدهاید❓
«فاطمه،پارهتن من است.و من از او هستم.هرکس اورا آزار دهد من را آزار دادهاست و هرکس مرا آزار دهد خدا را آزرده است.»
_آری،ای دختر پیامبر❕
+شکر خدا که شما به این سخن اعتراف کردهاید.
⚜فاطمه سلاماللّهعلیها دست🤲🏻های خود را به سمت آسمان🏞 بلند میکند و از دل چنین میگوید:
« خدایا! تو شاهد باش این دو نفر مرا آزار دادند و من از آنها راضی نیستم.»
📯آنگاه میگوید🗣:
«به خدا قسم✋🏻! هرگز از شما راضی نمیشوم❌،من منتظر هستم تا به دیدار به پدر بروم و از شما نزد او شکایت کنم.»
ابوبکر به گریه پناه میبرد😭،او فکر میکند میتواند با گریه ،فریبکاری🤥 کند. و میگوید:
« وای بر من من از غضب تو به خدا پناه میبرم، امان از عذاب خدا، ای کاش به دنیا🌍 نیامدهبودم و چنین روزی را نمیدیدم.»
عمر ،ابوبکر را آرام میکند.😑 فاطمه سلاماللّهعلیها که سخنان عمر برای آرام کردن ابوبکر را شنیده میگوید:
« من در هر نماز📿 شما را نفرین میکنم.»
عمر از جای خود بلند میشود ابوبکر هم برمیخیزد و خانه 🏠 را ترک میکنند.🚶🏻♂
📚برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب»
🍃| @dokhtarane_booyesib
🌹| @booyesib_ir
#محفل_مجازی «یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀»
•[ ویژه برنامه ایام #فاطمیه ]•
{۴۴}
💢علی علیهالسلام کنار فاطمه سلاماللّهعلیها نشسته است ،#حضرت_زهرا سلاماللّهعلیها درس خوبی به خلیفه دادهاست.فاطمه سلاماللّهعلیها نگاهی به علی علیهالسلام میکند و میگوید:
_علی جان! تواز من خواستی که آنها را به خانه 🏠 راه دهم، آیا آنچه را از من خواستی انجام دادم؟🤔
+آری.
_حالامن اگر از تویک چیز بخواهم قبول میکنی؟🙏🏻
_آری، فاطمه جانم🌷!
_من از تو میخواهم که وقتی من از این دنیا رفتم نگذاری این دو نفربر جنازهام⚰ نماز بخوانند.😢
فاطمه سلاماللّهعلیها لحظهبهلحظ بدتر میشود.شب سیزدهم ما«جمادیالاول»فرا میرسد.نگاه👀 علی علیهالسلام به چهره همسرش خیره شدهاست.😱فاطمه سلاماللّهعلیها چشمان👀 خود را باز میکند، علی علیهالسلام را در کنار خود میبیند. روبه او میگوید علی جان من الان خواب پدرم را دیدهام.او به من گفت🗣:
«دخترم نزد من بیا که من مشتاق 😍تو هستم.»
من نیز به او گفتم:
« به خدا قسم ، من نیز مشتاق🤩 دیدار تو هستم.»
او به من گفت:
« تو به زودی مهمان من خواهی بود.»
اشک در چشمان 😢علی علیهالسلام حلقه میزند.سفر فاطمه سلاماللّهعلیها قطعی شده است .در آسمان غوغایی به پا شدهاست همه خودرا برای استقبال از فاطمه سلاماللهعلیها آماده میکنند.😭😱
📚 برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب»
🖤| @dokhtarane_booyesib
🌿| @booyesib_ir