eitaa logo
هیئتـــ‌ رَیآحیـن‌الهُـ❤️ـدے
1.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
51 فایل
💌| عنایـــت‌حضـــرت‌مهـــدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)مارابه‌اینجـــارســـانده‌اســـت... 🌿|هیـــئت‌نوجـــوانان‌دختـــر‌انصــارالشهــداءدارالعبـــاده‌یـــزد 😉| کپی؟ حلاله‌رفیق 🤗| خــٰادِم‌کانــٰال‌و‌َتَبــــٰادُل: @rayahin_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
«یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀» •[ ویژه برنامه ایام ]• {۴۰} فاطمه سلام‌اللّه‌علیها به سوی قبرستان بقیع می‌رود حسن و حسین علیه‌السلام همراه او هستند. بیش از چند دقیقه⏱ راه نیست و او این مسافت را نزدیک به یک ساعت⏰ می‌رود. گاه دست به دیوار میگیرد و گاه دست روی شانه دو پسر کوچکش می‌گذارد. فاطمه سلام‌اللّه‌علیها زیر سایه درختی🌳 می‌نشیند و به گریه خود ادامه می‌دهد. غروب🌄 می شود، علی علیه‌السلام به دنبال فاطمه سلام‌اللّه‌علیها می‌آید و او را به خانه 🏡 می‌برد... . . . در گوشه ای از مدینه جلسه‌ای👥 تشکیل شده‌است: _فاطمه برای گریه به بقیع رفته است این برای ما خطرناک🚫 است. +تا دیروز در خانه🏡 خود گریه میکرد، اما امروز به بقیع رفته است اگر مردم بفهمند چه خواهد شد❓ _باید درختی🌳 را که فاطمه زیر سایه‌اش می‌نشیند قطع کنیم تا آفتاب☀️ او را اذیت کند و مجبور شود به خانه اش🏡 برگردد. فردا صبح فاطمه سلام‌اللّه‌علیها به همراه حسن و حسین علیه‌السلام به بقیع می‌روند. اما اینجا دیگر درختی🌳 نیست که سلام‌اللّه‌علیها زیر سایه‌اش بنشیند. علی علیه‌السلام برای دیدن فاطمه سلام‌اللّه‌علیها آمده است او می‌بیند که فاطمه سلام‌اللّه‌علیها در آفتاب☀️ نشسته‌است.علی علیه‌السلام آستین خود را بالا می‌زند. 🕯 اینگونه است که بیت‌الاحزان (خانه غم) ساخته می‌شود، سایبانی کوچک برای گریه😭 کردن فاطمه سلام‌اللّه‌علیها. 📚برگرفته از کتاب«فریاد مهتاب» 🔜 ادامه دارد ... ☘| @dokhtarane_booyesib 🌹| @booyesib_ir
💚 دورم و مطمئنم موقع دلتنگی‌هام:) درد دل‌های مرا می‌شنوید آقاجان🌱❤️ ❤️| @dokhtarane_booyesib 🌿| @booyesib_ir
۸ دی ۱۴۰۰ فقط ۵ شب مانده تا دومین سالگرد فرمانده دلتنگیم 🍃| @dokhtarane_booyesib 🌷| @booyesib_ir
⚜| 💠 سخنرانی و قرائت دعای ندبه با نوای گرم حجت‌الاسلام 🌹به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ⏰ جمعه ۱۰ دی ساعت ۷ صبح 🏢 خیابان انقلاب کوچه شهید پرنیان مجتمع فرهنگی کربلا ➖➖➖➖➖ 🆔 @booyesib_ir
🥀 🖤 هر چند که آن کوچه و آن خانه دگر نیست💔 اما اثر سیلیِ در هست به دیوار:)! 🌱| @dokhtarane_booyesib ✨| @booyesib_ir
هئیت ریاحین الهدی70004_orig.mp3
زمان: حجم: 3.62M
🥀|﷽ در شروع محفلمون به یاد عزیزمون باشیم و برای ظهورشون دعا کنیم که میدونیم باز شدن تمام گره های جهان با ظهور ایشون محقق میشه😇💚
«یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀» •[ ویژه برنامه ایام ]• {۴۱} 🗞خبری در شهر می‌پیچد🌀:
«بیماری🤒فاطمه‌سلام‌‌اللّه‌علیها شدت یافته‌است،‌او دیگر نمی‌تواند از خانه🏡 بیرون بیاید.»
عده‌ای از زنان 🧕🏻مدینه به عیادت او می‌آیند. فاطمه سلام‌اللّه‌علیها به آنان می‌گوید: «بدانید که ❗️من از شوهران شما ناراضی هستم. زیرا آنها مارا تنها گذاشتند و به دنبال هوس های‌خود رفتند،عذاب بسیار سختی در انتظار آنها می‌باشد وای بر کسانی که دشمن مارا یاری کردند.😖» 💢زنان مدینه نزد شوهرانشان می‌روند و می‌گویند شما باید بروید و فاطمه را راضی و خشنود سازید. مردان مدینه چاره‌ای ندارند، باید به سخنان زنان گوش کنند.😌 آنها وقتی با فاطمه سلام‌اللّه‌علیها روبه‌رو می‌شوند چنین سخن می‌گویند: «ای‌ سرور زنان❕اگر علی زودتر از بقیه به سقیفه می‌آمد ما با او بیعت🤝 می‌کردیم ولی ما چه کنیم❓علی به سقیفه نیامد و ما ناچار شدیم با ابوبکر بیعت🤝 کنیم.» آنها می‌خواهند گناه تمام کارهای خود رابه گردن علی علیه‌السلام بیاندازند.🤦🏻‍♂آیا درست بود که علی علیه‌السلام بدن پیامبر را رها کند و به سقیفه برود؟😱 فاطمه سلام‌اللّه‌علیها به آنها می‌گوید: «بعد از روز غدیر🏝 دیگر برای کسی عذری باقی نمی‌ماند! شما در آن روز با علی علیه‌السلام پیمان 🤝بسته بودید،چرا بر سر پیمان خود نمادید؟🤔اکنون از پیش من بروید،من نمی‌خواهم شما را ببینم، آیا بهانه دیگری هم دارید که بگویید؟ شما مقصر هستید که در حق ما کوتاهی کردید.»😤 📚برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب» 🥀| @dokhtarane_booyesib 🌱| @booyesib_ir
«یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀» •[ ویژه برنامه ایام ]• {۴۲} حال فاطمه روز به روز بدتر می‌شود😢 همه مردم می‌دانند سلام‌اللّه‌علیها از خلیفه ناراضی🚫 است برای همین باید کاری کرد.🤔 خلیفه تصمیم میگیرد به عیادت فاطمه سلام‌اللّه‌علیها برود😳 شاید بتواند او را راضی کند. او میخواهد با این کار مردم و تاریخ را فریب بدهد.🤥🙅🏻‍♂ در خانه🚪 به صدا 🔔در می‌آید فضه خدمتکار خانه 🏠 در را باز می‌کند ابوبکر و عمر را می‌بیند🧐 _ما آمده‌ایم تا از فاطمه عیادت کنیم.🙄 +صبر کنید من به او خبر بدهم. فضه برمیگردد و می‌گوید🗣: «فاطمه اجازه نداد شما داخل شوید.» 💭 آنها خیال می‌کند شاید امروز فاطمه سلام‌ اللّه‌ علیها کاری داشته می‌روند و فردا باز می‌گردند. اما این بار هم فاطمه سلام‌اللّه‌علیها به آنها اجازه نمی‌دهد‌.⛔️ برای بار سوم هم می‌آیند و ناامید میشوند.😕 _باید از علی بخواهیم تا از فاطمه برای ما اجازه بگیرد.👀 ⁉️آیا علی علیه‌السلام اینکار را خواهد کرد؟ خلیفه با علی علیه‌السلام سخن می‌گوید🔊: _ای‌علی! تا می می‌خواهی با ما دشمنی کنی؟🤨 +مگرچه شده‌است؟ _ما می‌دانیم تو به فاطمه گفته‌ای ما را به خانه 🏠 راه ندهد، آیا ما حق نداریم به عیادت دختر پیامبر برویم، تو باید فاطمه را راضی کنی.😱 +باشد، من با او سخن میگویم‌. علی علیه‌السلام مأمور به صبر است. این چیزی است که قبلاً پیامبر از او خواسته است.علی علیه‌السلام کنار بستر فاطمه سلام‌اللّه‌علیها نشسته است. 📯 سلام‌اللّه‌علیها چشمان خود را باز می‌کند.او علی علیه‌السلام را به خوبی می‌شناسد، میداند این طور نگاه کردن علی علیه‌السلام معنای خاصی دارد .🧐 +علی جان! آیاچیزی میخواهی به من بگویی؟ _ابوبکر و عمر به دیدار تو آمده اند، اما تو به آنها اجازه نداده‌ای.❌ _آری✅، من هرگز به آنها اجازه نمیدهم که به دیدن من بیایند، علی جان! من هرگز با آن دو نفر سخن نمیگویم. _اما من به آنها قول داده‌ام تا تو را راضی کنم که آنها به اینجا بیایند. +علی جان! من سوالی از تو دارم. _چه سوالی⁉️ +آیا تو میخواهی آنها به اینجا بیایند؟ _من راضی به این کار نیستم اما صلاح می‌بینم آنها به اینجا بیایند. +علی‌جان!این خانه،خانه خودت هست منم کنیز تو هستم، من روی حرف تو حرفی نمی‌زنم. 🔰فاطمه سلام‌اللّه‌علیها نظر علی علیه‌السلام را بر نظر خود برتری می‌دهد و از او اطاعت می‌کند، به خدا قسم! « دنیا عشقی به زیباتر از عشـ❤️ـق فاطمه سلام‌اللّه‌علیها به خودش ندیده‌است‌.» 📚برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب» 🏴| @dokhtarane_booyesib ☘| @booyesib_ir
«یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀» •[ ویژه برنامه ایام ]• {۴۳} علی علیه‌السلام به خلیفه خبر 📣می‌دهد آنها می‌توانند به خانه او بیایند.ابوبکر وعمر وارد خانه 🏠 علی علیه‌السلام می‌شوند.سلام👋🏻 می‌کنند و روبرو فاطمه سلام‌اللّه‌علیها می‌نشیند. فاطمه سلام‌الله‌علیها جواب سلام آنها را نمی‌دهد 🤫و از زنانی 🧕🏻که در آنجا هستند می‌خواهد تا روی اورا به سمت دیوار بگردانند. تنها دختر پیامبر را به چه حالی انداخته‌اند❗️او دیگر نمی‌تواند خودش در بستر🛏 جابه‌جا شود.😱عمر از ابوبکر می‌خواهد تا سخن🗣 خودرا آغاز کند: _ای فاطمه ! عزیز دل پیامبر، تو میدانی من تو را بیش از دخترم عایشه دوست دارم.🙄 ❌فاطمه سلام‌اللّه‌علیها جوابی نمی‌دهد، آنها برمی‌خیزد و می‌روند آن طرف بنشینند تا روبه‌روی فاطمه سلام‌اللّه‌علیها باشند. فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها بازهم از زنان میخواهد تا اورا به سمت دیگر بچرخانند. ابوبکر سخن خودرا ادامه می‌دهد🔉: « ای‌ دختر پیامبر! آیا میشود مرا ببخشی؟من برای به دست آوردن رضایت شما،ازخانه🏠،ثروت💰،زن🧕🏻 و بچه‌👨‍👧‍👦وهستی خود دست کشیده‌ام.🚫» ❗️اگر این خاندان این‌قدر پیش‌اواحترام دارند چرا دستور حمله به این خانه 🏠 و اهل این خانه 🏠 را داد؟😪 سلام‌اللّه‌علیها می‌گوید🗣: «آیا تو حرمت مارا نگه داشتی تا من تو را ببخشم؟» ابوبکر جوابی ندارد که بدهد.🤐 +من سوالی از شما می‌پرسم و می‌خواهم شما حقیقت را بگویید. _هرچه میخواهی بپرس ما حقیقت را میگوییم. +آیا شما از پیامبر این سخن را 👂🏻شنیده‌اید❓ «فاطمه،پاره‌تن‌ من‌ است.و من از او هستم.هرکس اورا آزار دهد من را آزار داده‌است و هرکس مرا آزار دهد خدا را آزرده است.» _آری،ای دختر پیامبر❕ +شکر خدا که شما به این سخن اعتراف کرده‌اید. ⚜فاطمه سلام‌اللّه‌علیها دست🤲🏻های خود را به سمت آسمان🏞 بلند می‌کند و از دل چنین می‌گوید: « خدایا! تو شاهد باش این دو نفر مرا آزار دادند و من از آنها راضی نیستم.» 📯آنگاه می‌گوید🗣: «به خدا قسم✋🏻! هرگز از شما راضی نمی‌شوم❌،من منتظر هستم تا به دیدار به پدر بروم و از شما نزد او شکایت کنم.» ابوبکر به گریه پناه می‌برد😭،او فکر می‌کند می‌تواند با گریه ،فریب‌کاری🤥 کند. و می‌گوید: « وای بر من من از غضب تو به خدا پناه می‌برم، امان از عذاب خدا، ای کاش به دنیا🌍 نیامده‌بودم و چنین روزی را نمی‌دیدم.» عمر ،ابوبکر را آرام می‌کند.😑 فاطمه سلام‌اللّه‌علیها که سخنان عمر برای آرام کردن ابوبکر را شنیده می‌گوید: « من در هر نماز📿 شما را نفرین می‌کنم.» عمر از جای خود بلند میشود ابوبکر هم برمی‌خیزد و خانه 🏠 را ترک میکنند.🚶🏻‍♂ 📚برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب» 🍃| @dokhtarane_booyesib 🌹| @booyesib_ir
«یـــــٰاس کَـبـــُـــــود🥀» •[ ویژه برنامه ایام ]• {۴۴} 💢علی علیه‌السلام کنار فاطمه سلام‌اللّه‌علیها نشسته است ، سلام‌اللّه‌علیها درس خوبی به خلیفه داده‌است.فاطمه سلام‌اللّه‌علیها نگاهی به علی علیه‌السلام می‌کند و می‌گوید: _علی جان! تواز من خواستی که آنها را به خانه 🏠 راه دهم، آیا آنچه را از من خواستی انجام دادم؟🤔 +آری. _حالامن اگر از تویک چیز بخواهم قبول میکنی؟🙏🏻 _آری، فاطمه جانم🌷! _من از تو میخواهم که وقتی من از این دنیا رفتم نگذاری این دو نفربر جنازه‌ام⚰ نماز بخوانند.😢 فاطمه سلام‌اللّه‌علیها لحظه‌به‌لحظ بدتر می‌شود.شب سیزدهم ما«جمادی‌الاول»فرا می‌رسد.نگاه👀 علی علیه‌السلام به چهره همسرش خیره‌ شده‌است.😱فاطمه سلام‌اللّه‌علیها چشمان👀 خود را باز می‌کند، علی علیه‌السلام را در کنار خود می‌بیند. روبه او می‌گوید علی جان من الان خواب پدرم را دیده‌ام.او به من گفت🗣: «دخترم نزد من بیا که من مشتاق 😍تو هستم‌.» من نیز به او گفتم: « به خدا قسم ، من نیز مشتاق🤩 دیدار تو هستم.» او به من گفت: « تو به زودی مهمان من خواهی بود.» اشک در چشمان 😢علی علیه‌السلام حلقه می‌زند.سفر فاطمه سلام‌اللّه‌علیها قطعی شده است ‌.در آسمان غوغایی به پا شده‌است همه خودرا برای استقبال از فاطمه سلام‌الله‌علیها آماده می‌کنند.😭😱 📚 برگرفته از کتاب «فریاد مهتاب» 🖤| @dokhtarane_booyesib 🌿| @booyesib_ir