📢 این صدای ملّت ایران است: 👈 #الله_اکبر 🔹️ #قاب_ماندگار و صحنه تاریخی شجاعت و استقامت مجری شبکه خبر هنگام حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونی به استودیوی خبر رسانه ملی؛ ۱۴۰۴/۳/۲۶ مشاهده در وبسایت 🖥 Farsi.Khamenei.ir

🔹️ خدا بزرگتر است و عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. به خواست خدا حمله ای که قرار است بترساند به قاب یادگاری حماسه تبدیل می‌شود، آن هم از دل آنتن زنده بدون برنامه ریزی قبلی. اینجاست که سحر رسانه با اراده الهی به اعجاز جلوه حقیقت می‌رسد. #روایت_قدس #روایت_فتح @ghabe_hasht @Jebhe_revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

مدت‌ها بود که شاید دخترانمان را از یاد برده بودیم... یا نه شاید بهتر بگویم از آنان دور شده بودیم و خیال میکردیم باید چاره‌ای بر وضع آنان بیندیشیم ما از زمان غفلت داشتیم و همین زمان بود که میان ما جدایی افکنده بود هنگامی که بانگ جهاد به پا خیزد تاریخ و زمان به یکباره دگرگون می‌شود و انسان‌ها را از نو باید شناخت حالا زمان به تماشا نشستن دخترانی است که کم کم در روضه‌های مادر قد کشید‌ه‌اند زمان گوش سپردن به ندای دخترانی ست که با شنیدن خطبه‌های عمه‌ی سادات همیشه در حسرت حضور در قافله‌ی کربلا بوده‌اند... دخترانی که همیشه در پس ذهنشان و در پس کنش‌هایشان در انتظار و آرزوی وصل دوباره به آن کاروان در تاریخ جدید بوده‌اند آری نمی‌توان از دخترانی که با قصه‌ی کربلا بزرگ شده اند جز این انتظار داشت... حالا که درهای تاریخ گشوده شده باید به تماشا بنشینید دختران حاضر در میدان ما را و گوش بسپارید به خطبه‌های زینبی‌شان حالا باید در پس این شیرزنان گام بگذارید که به آینده تعلق دارند و فراتر از زمان اند... 🖋 زهراسادات شریعتی #روایت_قدس #روایت_فتح @ghabe_hasht 🇵🇸@revayate_Quds🇮🇷

جهان مکالمه ای بود بین ذلت و مرگ که ایستادگی از موج ها مخابره شد میان دود فرو رفت ناگهان تصویر ولی صدای تو آمد... "صدا" مخابره شد به آفتاب بگو نور و خنده پخش کند درخت سرو بیاید پرنده پخش کند رسانه شعر مرا نیز زنده پخش کند که زنده، روح دلیرت به ما مخابره شد خبر سپیده ی صبحی میان تیر و تفنگ خبر ترانه ی شادی به رغم وحشت جنگ خبر که آینه ای بود در تهاجم سنگ شبیه عطر گلی در فضا مخابره شد تو دل به آب زده ی آن چنان روان و سلیس که احتیاج ندارد به شرح و زیرنویس میان این همه کتمان، میان این همه هیس! بگو صدای بهار از کجا مخابره شد؟ طنین صاعقه ها از فراز آتش و خون روانه بود به خرگاه دشمنان زبون کدام جعبه ی جادو؟ کدام تلویزیون؟ صدای سرخ تو از کربلا مخابره شد 🖋سعید مبشر #روایت_قدس #روایت_فتح @ghabe_hasht @revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

دخترک در سیاهی شب ایستاده بود. انعکاس نور پر فروغ موشک‌ها در دریای تیره‌ی پر تلاطم چشمانش زیبایی دو چندانی یافته بود. شاید دخترک به دوستانش می‌اندیشید، دوستانی که آخرین بار باهم "شهید بازی" میکردند. عروسکانشان را روی شال کهنه‌ای از مادر که آخرین هدیه و یادگار پدرش بوده می‌خواباندند. هر کدام گوشه از شال را در دست گرفته و روی دوش می‌گذاشتند و برایش مراسم تشییع برگزار میکردند. بعد از آن دیگر همدیگر را ندیده بودند. شاید سرنوشت هر کدام با سرنوشت عروسک‌هایشان در هم آمیخته باشد.... @revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

.... خیسی چشمان دخترک دیدش را تار کرده و تنها تشعشعاتی نورانی را می‌بیند. نورهایی که او را به یاد عروسی برادرش می‌اندازد و پدرش که میان فانوس‌ها دبکه می‌رقصد. می‌رقصد و گویی از دامادی پسرش خوشحال‌ترین مرد بر روی این کره‌ی خاکی است. بی‌خبر از آنکه تا چند روز آینده نه پسری دارد و نه عروسی. دلش برای آغوش پدر تنگ شده... پدری که پر گشوده و دیگر نیست. می‌خواهد به آغوش مادر پناهنده شود اما کدام مادر؟ مادری که تا آخرین لحظات خود در آغوشش گرفته بود و با صدای لرزان کودکانه‌اش برای او اشهد خوانده بود.... دخترک سرش را به سوی آسمان گرفته و خیره بر موشک‌ها که گویی ستاره‌هایی دنبال دار و درخشان اند نگاه میکند. تمامی رنج‌ها و دردها و خاطرات چون فیلمی سینمایی مقابل چشمانش عبور میکند. جنگی میان ترس، تردید، اضطراب و امید در درون بدنش جاری‌است. خطاب به ستاره‌ها با خود زمزمه می‌کند هان ای شهاب‌های فروزان! آیا شما می‌توانید این رسالت را برعهده گیرید؟ آیا می‌توانید بار غم و خشم ما را بر دوش کشید و به نمایندگی از ما بر سر پست ترین موجودات تاریخ بشریت فرود آیید؟ امید در جنگ نابرابر درونش پیروز می‌شود. از نهان جان فریاد بر می‌آورد و خدا را به میدان می‌کشد. اللهم سدد رمیهم خدایا موشک‌ها را به هدفشان برسان... عرش خدا با صدای دخترک بر لرزه‌ در می‌آید.... دیگر هیچ قدرت غالبی نمی‌تواند مقابل موشک‌هایی تاب بیاورد که دخترکان آن قهار را به کمکشان به میان آورده اند. موشک‌ها به سلامت فرود می‌آیند و دخترک نفس راحتی می‌کشد.... خیال میکند که تمام دوستان و خانواده‌اش هم در آن دنیا نفس راحتی می‌کشند... شاید سوخت اصلی این موشک‌ها همین‌ دعاهای دخترکانی است که بدرقه‌ اش میکنند و دلیل درخشیدنشان هم نگاه و توجه هزاران شهیدی است که منتظر به سرانجام رسیدن این قصه اند... 🖋زهراسادات شریعتی #روایت_قدس @ghabe_hasht @revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

🇵🇸 سلسله جلسات روایت قدس 🇵🇸 🔹تماشای مستندهای روایت فتح و فکر کردن با زبان شهید آوینی به وضعیت امروزمان 🔸️🔹️🔸️ 📆 پنجشنبه ۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ ⏰ ساعت ۱۶:۰۰ 🕌 آستانه قاب هشت #جلسات_روایت_قدس @revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

🔰فتاح، اژدهای ایرانی 🔸موشک در دست جنود خدا همچون عصا در دست موسی است. موسی عصایش را می‌اندازد و تبدیل به اژدهایی می‌شود که سحر ساحران را می‌بلعد. موشک ها با آیهٔ «و ما رمیت اذ رمیت» به آسمان پرتاب می‌شوند و اژدهایی می‌شوند که گنبد آهنین و تجهیزات پیشرفته اسرائیل مقابلش تاثیری ندارند. و سجّیل، چه نام برازنده ای! آری سجیل معجزه خدا، بر سر دشمن آتش می‌افکند. و دیگر این موشک ها، آهن پاره ای نیستند که دشمن هم مثل آنها را داشته باشد و بتواند با آنها مقابله کند. «سحر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار، سامری کیست که دست از ید بیضا ببیرد؟» 🔹اسرائیل همچون ساحران به گنبد آهنین و تجهیزات نظامی و هیمنه پوشالی اش می‌نازد اما وجود او ساحرانه است و آنچه در دست دارد سحری باطل شدنیست، جنود خدا موشک را در آسمان پرتاب می‌کنند و این آیه باری دیگر در جانها زمزمه می‌شود: 🔻وَ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ «ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﻭﺣﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ: ﻋﺼﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﻨﺪﺍﺯ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻠﻌﻴﺪ!»۱۱۷ اعراف 🔻فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «ﭘﺲ ﺣﻖ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﺍﻥ [ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺳِﺤﺮ ] ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ‌ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﭘﻮﭺ ﮔﺸﺖ» ۱۱۸ اعراف #روایت_قدس #روایت_فتح 🆔@ghabe_hasht 🆔@Jebhe_revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

🔸️نگاهی بر آنچه گذشت .... 🔸️حدود دو سال است که از طوفان الاقصی می‌گذرد. از همان ابتدا که خبر رسید حماس عملیات کرده، در کشور غوغا شد. همه در تکاپوی فعالیت بودند؛ در تکاپوی دیدن یک اتفاق. همه چشم می دوختند به جعبه تلویزیون در زمان سخنرانی های سید حسن نصرالله و کنار یکدیگر می نشستند تا نگاه و افق دید این رهبر بزرگوار را پی‌جویی کنند. من با ملت لبنان تازه روبرو شده بودم. با احوال مردم فلسطین... گویی این همه سال یادمان رفته بود مردمی این چنین مقاوم در سیطره اسرائیل هستند. گویی در تاریخ گم شده و گویی تاریخ در بی حالی و تعادلی نامتعادل رو به نیستی گام برمی‌داشت. تا اینکه جهانیان با احوالی روبرو شدند که در آن حیات، معنای دیگری داشت و زندگی رنگ و بوی دیگری... ما در جستجوی جایی برای تفکر به مسئله قدس بودیم. جلسات روایت قدس برایمان پناهی شد که با احوالی ناشی از شنیدن ندایی از قدس، ما را به سوی خویش دعوت می‌کرد. ندایی که هر کس به آن گوش فرا دهد در دل تاریخ وجودش را می یابد. ما سعی کردیم گوش بسپاریم. با جمع های زیادی این گفتگوها آغاز شد و سرآغاز نور و گرمایی شد در وجودمان... بعد از مدتی نمی دانستیم ادامه جنگ چه می شود؟ و نمیدانستیم جای ما در این قصه کجاست؟ نه لازم بود مانند مردم جهان تظاهرات کنیم و نه میتوانستیم مقابله‌ی رو در رو داشته باشیم... حال اما گویی این مسیر برایمان روشن و موقعیت ما در این مبارزه مشخص شده است. صدایی که از سوی قدس ما را فرامی‌خواند واضح تر از همیشه به گوش‌می‌رسد... @revayate_Quds🇵🇸🇮🇷

💠حال‌مندی از نگاه هایدگر و شهید آوینی 🔸حال‌مندی بنیادین انسان در نسبت با حقیقت هستی است که در عمق وجودش این را به شکل حضوری می یابد و این یک نسبتی با زمان دارد همانطور که هستی نسبتی با زمان دارد. 🔹جلسات غیررسمی روایت قدس #روایت_قدس #روایت_فتح 🆔@ghabe_hasht

🎙شهید آوینی از جنگ می گوید، از همین جنگ؛ اگر راستش را بخواهی اصلا موشک برازنده دستان ماست ...🌷🇮🇷 #️⃣ #وعده_صادق 🌏 #نوسان | @NavasanTV