📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
روی صندلی نشستیم. گفتم:« اونقدرا هم که میگن گرم نیست!»
فاطمه سرش را پایین انداخت و زیر لب گفت:«گرماهایش را حسین کشیده...»
از چیزی که گفت سوختم. چیزی در گلویم جوشید و پشت پلک هایم جمع شد.
فدای تو حسین(ع) جان!
گرماهایش را تو کشیدی،
سختی هایش را تو کشیدی،
تشنگی هایش را تو کشیدی،
خستگی هایش را تو کشیدی،
علی دادن هایش را تو کشیدی،
و هر لحظه میگویی من میکشم، جاهای سختش با من، شما فقط بیائید تا نجاتتان دهم. بیایید تا شما را به بهشت ببرم...
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم یحیائی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
مرد میانسالی، از یکی از موکب ها خوشه ای انگور گرفت. کنار جاده ایستاد و با کسی پشت سرش حرف میزد. دختری به هوای اینکه انگور نذری است، میخواست یک دانه انگور از خوشه جدا کند که فهمید مال آن آقاست. فوری دستش را کشید و به سرعت رفت تا او را نبیند. اما دیگر دیر شده بود!
مرد میانسال به دنبالش افتاد و بلند بلند صدایش میکرد:«دخترم وایستا! باید بخوری! نمیشه، باید ازش بکنی!»
خنده ام گرفت. همه جای دنیا دنبال دزدها میکنند تا او را بگیرند، اما اینجا با همه جای دنیا فرق دارد. اینجا به دنبال زائرها میدوند تا چیزی که میخواهد به او بدهند، حتی به زور!
اینجا فکر میکنند زائرها چه چیزی بیشتر دوست دارند، چه چیزی بیشتر احتیاج دارند، همان را برایشان مهیا کنند.
اینجا با همه جای دنیا فرق دارد...
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم یحیائی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
ساعت ۲ بامداد، جان همه بالا آمده. زائران پایشان را به زمین میکشند. صدای خش خش کفش ها زیاد شده، پای همه درد میکند و چهره ها پر از خستگی و خواب است.
صدای دو جوان را از پشت سرم میشنوم. صدا، خسته و بی جان است:«خدایا میشه این دوتا پا رو در راه اسلام از ته قطع کنی؟!»
از این دعای عجیب برق از سرم میپرد.
خدایا! در برابر این دعای خالصانه چه باید گفت؟
باید گفت آمین؟
اینها چرا غر نمیزنند؟
چرا وقتی خسته میشوند، میخواهند سهمشان بیشتر شود؟
چرا میخواهند بیشتر فدایی شوند؟
خدایا تو چه آفریدی؟
اینجا، با همه جای دنیا فرق میکند...
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم یحیائی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
هدایت شده از
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
امشب، شب اربعین، نزدیک کربلا، مسیر در نهایت شلوغی است.
امشب حال و هوای همه موکب ها فرق دارد. بعضی از عراقی ها در حال جمع کردن موکبشان هستند و انگار خیلی بابت این کار احساس شرمندگی میکنند. همهشان میایستند پای داربست موکب و سینهزنی راه میاندازند.
به سینه میکوبند و اشک میریزند، ولی دلشان نمیآید ستونهای موکب را باز کنند.
به یاد آقایی که به وقت کشیدن عمود خیمه ی برادرش، دلش از نگاه خیس خواهر، خون بود. به یاد دل کوچک رقیه که با افتادن خیمه ی عمو، فروریخت. به یاد تو حسین(ع)، ای قهرمان بیبدیل تاریخ، که ستون تک تک خیمهها را کشیدی و با افتادن همهشان اشک ریختی.
به یاد تو، ای تنها تر از تنها...
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم یحیائی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
مردی میانسال و عرب بود. وسط جاده ایستاده بود و ظرفی در دست داشت. داشتم دقت میکردم که چه نذری میدهد... اما چون شب بود، نمیدیدم! فقط چند ثانیه طول کشید، اما او در همین چند ثانیه متوجه نگاه من که به دنبال دستش کشیده میشد، شده بود.
فهمیدم خرماست. میخواستم بروم، او به سمتم آمد و ظرف را پیش رویم گرفت.
اینجا همه چیزش فرق میکند
مهمانیاش،
میزبانیاش،
حتی نگاه کردنهایش.
اینجا همه با دلهایشان زندگی میکنند.
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم یحیائی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
صدای «لبیک یا حسین» گفتن کودکان عراقی از چند قدم جلوتر به گوش میرسد. بوی فلافل در هوا پیچیده. دستهای از زائران ایرانی از کنارم رد میشوند. مداحشان روضه میخواند. مرد عراقی با اصرار زیاد، سعی میکند زائران را برای استراحت به خانهاش ببرد. آفتاب وسط آسمان است. آب لیوانی را باز میکنم و روی سرم میریزم. قطرات آب روی چادرم سر میخورند و روی زمین میریزند.
کسی دستش را روی شانهام میگذارد. چشمهایم را باز میکنم. پرستار بیمارستان است که من را از رویاهایم بیرون کشیده است:
_«خانم حسینی، اگه میخواید هزینه داروهای یه بیمار نیازمند دیگه رو هم پرداخت کنید، این نسخه ی یکی از بیمارامونه.»
کاغذی که به سمتم گرفته را میگیرم و به سمت داروخانه میروم. امسال جا ماندم، ولی نمیگذارم از کاروان حسینی جا بمانم.
با روضه خانگی،
با نشاندن یک لبخند،
با کمک به یک بیمار نیازمند،
فدای خستگیات یا زین العابدین(ع)...
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم یحیائی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
زیارت اربعین
زیباست وقت صبحگاه و شامگاه اینجا
دارد هوایی دلپسند و دلبخواه اینجا
اینجا بهشتی می.شود هرکس که میآید
دارد ز هر گوشه به جنّت شاهراه اینجا
وقت طواف است و چقدر این عاشقی زیباست
رشک همه میخانه هست و خانقاه اینجا
اینجا پناه عالم است و حق بنا کرده
بر بیپناهان جهان یک سر پناه اینجا
زائر به سمت حضرت خورشید می.آید
می.بوسد او شش گوشه را با اذن ماه اینجا
به به چه تصویری چه اعجازی از این بهتر
هستند دوشادوش هم مسکین و شاه اینجا
هستند عجمها و عربها هم کنار هم
هست اتّحاد شیعه را عالم گواه اینجا
رنگ و نژادش نه ملاک برتری تقواست
فرقی ندارد که سفید و هم سیاه اینجا
حال و هوای اربعین است و زیارت، ما
کردیم شب ها را سحر با اشک و آه اینجا
گاهی زیارتنامه جاری روی لب هامان
گاهی میان روضهای از قتلگاه اینجا
دل سمت بابُ القبله وقتی میکند تعظیم
یکباره میگردد که حالش روبراه اینجا
سرمست میگردد جهان با صرف یک چایی
هر لحظه دارد لذتی سُکر مباح اینجا
دلبسته یک چرخش چشمان خورشیدیم
بخشیده خواهد شد تمامیّ گناه اینجا
پای پیاده خسته زائر میرسد از راه
بهرش عمودش میشود یک تکیه گاه اینجا
مُزد خودش را آخر از شش گوشه میگیرد
زائر نمیگردد دمی اجرش تباه اینجا
کعبه به طوف کعبه شش گوشه میآید
جایی که معماری شده یک قبلهگاه اینجا
با چشم های پُر ز باران میرسند از راه
جنّ و ملک در قالب خیل سپاه اینجا
انگار هنگام وداع آخرین است و
یک دختر افتاده به پای ذوالجناح اینجا
دلتنگ با پای پیاده آخرین خورشید
گه در بقیع بی چراغ است آه! گاه اینجا
حتّی خدا هم بیگمان در بند شش گوشه.ست
آیینهاش را میشود غرق نگاه اینجا
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از آقای ناصر دوستی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏴 @khedmat_arbaeeni
🇵🇸
📣 با عرض سلام و احترام...
ضمن تسلیت و دعا برای عزیزانِ فلسطینی...
در کنار عذرخواهی فراوان از شرکتکنندگان محترم. اگر در جملهای کوتاه بخواهیم تاخیر اعلام نتایج پویش را به محضر شما اطلاع بدهیم، این را عرض خواهیم کرد که متاسفانه به دلیل مشکلاتی که برای تعدادی از داوران پویش پیش آمد، روند داوری آثار با تاخیر رو به رو شد. از این جهت به شما قول خواهیم داد که امشب آخرین سری آثار در کانال منتشر و فردا مورخ ۱ آبانماه اعلام نتایج نهایی خواهد بود.
انشاءالله پس از اتمام اعلام نتایج با برنامههای دیگری در خدمت شما خواهیم بود.
✍🏻 ادمین
| پویش رسانهای خدمت اربعینی |
🇵🇸
روایتگری.m4a
حجم:
1.9M
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم احمدیان
#روایت_صوتی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
___________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏳 @khedmat_arbaeeni
40.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
روضه یک تمرین است؛ یک انتخاب در دل واقعه و ارائه الگویی برای بهتر شدن و ولاییتر زندگی کردن در بستر روضه فراهم شده است.
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم حسینی
#روایت_تصویری
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
____________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏳 @khedmat_arbaeeni
48.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📮 #خدمت_شما | #خدمت_اربعینی
تاریخ را با قصه اشتباه نکنید؛ تاریخ یعنی شرح حال ما، منتها در یک صحنه دیگر... تاریخ یعنی من و شما، یعنی همینهایی که امروز اینجا هستیم، پس اگر ما شرح تاریخ را میگوییم، هر کدام از ما باید نگاه کنیم ببینیم کجای این داستانیم.
🪧 ارسالی و خدمت اربعینی از خانم حاجیلو
#روایت_تصویری
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
____________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا | بله | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام
🏳 @khedmat_arbaeeni