🌺 از قشنگترین پست هایی که امروز در صفحه دوستان لبنانی خواندم ... 🌺
🌸 به لطف خدا و بعد از اقدامات فراوان براي دعاء براي حفظ امام خامنه اي (روحي فداه) و براي پیروزی ایران، امروز به شکل سریع و گسترده ده ها قربانی از سراسر مناطق شیعی لبنان ذبح شد و فقرا در این کار قبل از اغنیاء در میدان بودند.
خدایا نیازمندانی که عاجزانه به درگاه تو روی آورده اند به تو می گویند که جانشان را فدای ایران و جان و فرزندان و اموالشان را فدای رهبر معظم ایران می کنند
خدایا تو قطعا امید ما را نا امید نمی کنی که تو کریم و رحیمی و ترامپ و نتانیاهو و تمام غرب منافق و مستکبر در مقابل قدرت و جبروت تو عددی نیستند یا عظیم ...🌸
استوری دوستم فاطمه قبیسی را نگاه می کردم
🍃 "من فاطمه از جنوب لبنان داوطلب می شوم به ایران بروم و به هر شکلی که می توانم به ایران کمک کنم جانم فدای ولی دم ما، جانم فداي رهبر" 🍃
فاطمه دوستم دختر شهید است. نه شهدای جدید. پدرش از شهدای اوايل مقاومت است. روزهايي كه مقاومت با كمترين امكانات در مقابل اسرائيل ايستاد. فاطمه یک ساله بود كه پدرش شهید شد. چند سال پیش داستان پدر شهیدش را نوشتم. وقتی در عملیات محدود ضد اسرائیل به شدت زخمی می شود و برای اینکه اسناد و مدارکی که دارد دست اسراییل نیفتد بدن نیمه جانش را به زحمت از منطقه دور می کند و حتی از رودخانه عبور می کند و زمین را با دست های زخمی اش می کند و اسناد مهمی را که دارد به زحمت دفن می کند و دوباره با تمام زخم هایش از آنجا دور می شود و بعد سرش را روی زمین می گذارد و با آرامش به شهادت می رسد ...
فاطمه دختر همان پدر است ... فاطمة عاشق مبارزه با اسرائیل است.
آقا که فرمودند صلح تحمیلی فورا یاد مقاومت لبنان افتادم. صلح تحمیلی یعنی مقاومت ۶۶ روز در بدترین شرایط ممکن مقاومت کرد. تن در برابر بمب های سنگر شکن. بدون سید. بدون فرماندهان. بدون مجروحان پیجر. خیلی از بچه ها مفقود الاثر شدند . تا مدتها پیدا نشدند ... پودر شدند ... عقب نشینی نکردند. ایستادند. گرسنه. تشنه. شنیده ام بعضی از شهدا بیشتر از یک هفته چیزی نخورده بودند. غذا نمی رسید. از دوست یکی از شهدا شنیدم وقتی با شهید ارتباط گرفتند و خواستند برایشان غذا بفرستند شهید داد زد و گفت: میگم چیزی نمی خوایم. می دانست اگر کسی بخواهد غذا برایشان برساند حتما می زنند. صلح تحمیلی یعنی اسرائیل ۶۶ روز هیچ غلطی نتوانست بکند اما بعد از آتش بس به خاطر دولت ضعیف و آمریکایی لبنان دست و پای مقاومت تا حدی بسته شد. حالا اسرائیل در روز روشن ضاحیه را می زند ...
صلح تحمیلی یعنی امتیازی که دشمن در میدان به دست نیاورده پشت میز مذاکره برایش چانه زنی کند
گاهی خطر صلح تحمیلی کمتر از جنگ تحمیلی نیست ..
🌺 بادی به جنگ ...🌺
جنگ که تمام شد کلاس اول ابتدایی من هم تمام شد. جنگ بود و من هر روز با یاد گرفتن هر حرف جدید سعی می کردم جمله بزرگی که با رنگ قهوه ای، بزرگ روی دیوار کهنهی مدرسه ما نوشته شده بود را بخوانم. سخت بود. هر روز از دروازه رنگ و رو پریده مدرسه که خارج می شدم این جمله دقیق رو به رویم بود. روی دیوار بیرونی مدرسه. سالها اولین جمله ای بود که می دیدم. می ایستادم و تلاش می کردم آن را با حروف جدیدی که یاد گرفته ام بخوانم. الفبا را که یاد گرفتم جنگ تمام شده بود دیگر. اما سالها این جمله روی دیوار باقی مانده بود و هر صبح این جمله را زیر لب تکرار می کردم. اینبار بدون تپق زدن. هر چند معنی "تعدی" را نمی دانستم و نمی دانستم "ما بادی به جنگ نبودیم" یعنی چه ... یاد باد می افتادم ... یاد طوفان
🍃"ما بادی به جنگ نبوده و نیستیم لکن اگر کسی تعدی کند دهانش را خرد می کنیم"🍃
امام خمینی
حالا آن جمله دیگر روی دیوار نیست . اصلا خبری از آن دیوار هم دیگر نیست . آنجا هم دیگر مدرسه قدیمی ایتدایی نیست . شده است ساختمان هنرستان کارو دانش پسران . روی دیوار تمیزش هم هیچ چیز نوشته نشده است . اما من هنوز هم که از آنجا می گذرم در خیالم آن جمله را می بینم ... با یک فرق ... حالا هم معنای تعدی را می دانم و هم معنی بادی به جنگ بودن را ...
بادي = آغازگر
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 خرِ قبرسی 🌸
شنیدم بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا ۱۰۷ خر از کشاورزان قبرسی خرید و به ایران هدیه داد. عددش را دقیقا یادم نیست. شاید کمی کمتر . شاید کمی بیشتر. چه فرقی می کند. اما اینکه دقیقا چرا خر به ایران هدیه داد را نمی دانم. شاید از خریت خودش بوده. شاید از نظر آنها مناسب ترین هدیه برای پادشاه جوان ایران بوده! چه می دانم!
حالا دقیقا دلیلش چه بوده است را نمی دانم اما می گویند خرهای قبرسی نژاد خوبی داشتند. اما با این فیلم فهمیدم واردات بی رویه نمونه داخلی داشته ایم. باید گمرک سنگین می بستند به خران قبرسی!!! ثبت سفارشش ممنوع میشد! ما خرهای اصیل وطنی هم داریم. بومي بومي! خالص خالص... خرهای تمام عیار. خري كه رايگان برای دشمن می جنگد! التماس دشمن می کند که اجازه جفتک زدن بگیرد! این نمونه وطنی صادراتی است اصلا. می شود با خرهایی که با کشتی از اسرائیل به قبرس فرار می کردند قاچاقی فرستادش قبرس. تا حساب دست خران چموش و براق قبرسی بیاید ... که خر تر از آنها هم هست ...
راستی من هنوز هم نمی دانم چرا بعد از جنگ جهانی دوم از قبرس برای ما الاغ هدیه فرستاد ... آمریکا!
4.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضاحيه مثل يك انسان است ...روح دارد
اين را فقط وقتي احساس مي كني كه در خیابان ها و کوچه های شلوغ و بین آپارتمان های کهنه اش راه می روی .... انگار همه را می شناسی ... انگار تمام راه ها را بلدی ... انگار سالهای سال است که آنجا بوده ای ... اما کی؟ کجا؟ یادت نمی آید !
ضاحیه را دوست دارم ... شب های محرمش را بیشتر
🍃ضاحیه . محرم امسال
شب هفتم محرم در بعلبك مهمان خانواده شهید مهدی رعد بودم. نمي خواستم بمانم. اما خانواده شهيد ناراحت مي شدند. مردم بعلبك خيلي كريم اند
قبل از آن شب گاهی به شفاعت فکر می کردم و گاهی برایم خیلی جا نمی افتاد. اما آن شب فهمیدم که شفاعت خیلی هم چیز پیچیده ای نیست. آن شب برای شرکت در مراسم عزاداری به حرم سیده خوله می رفتیم. دختر کوچک امام حسین که در راه به شهادت رسید و از قافله اسیران کربلا جا ماند. باید از ایستهای بازرسی حزب الله عبور می کردیم. بلندی های عرسال تازه آزاد شده بود و برای همین برای شرکت در عزاداری حرم باید از ایست های بازرسی سختی می گذشتیم. ضاحیه بیروت هم همینطور بود.
مادر شهید که به آنها می رسید همه به احترامش بلند می شدند. می بوسیدنش. دقيقا مثل يك شاهزاده. راه را برايش باز مي كردند. بعد فقط یک جمله می گفت "اين خانم همراه من است" این را که می گفت آنها لبخند می زدند و در نهایت ادب راه را براي من هم باز می کردند و من هم عبور می کردم. بدون تفتیش و من می دانم اگر این جمله مادر شهید نبود محال بود که بدون تفتیش از ایست بازرسی حرم عبور کنم. آن شب تا حدی معنی شفاعت را حس کردم. وقتی از تمام ایست های بازرسی با یک جمله مادر شهید می گذشتم " اين خانم همراه من است" مادر شهید آن شب این جمله را برای تمام زائران حرم نگفت. این جمله را فقط برای من گفت. شاید شفاعت یعنی همین. به همین سادگی. فقط باید پشت سر کسی راه بروی که باید. مواظب باشی در شلوغی گمش نکنی. باید همانطوری بشوی که باید. طوری که او می خواهد. طوری که او دوست دارد. مهم این است قابلیت این را داشته باشی که بگویند "اين خانم همراه من است"
سانديس خور هاي لبناني !!!
البته اسمش فرق مي كند در لبنان . اسمش سانديس نيست . اسمش بونجیس است . فرقي هم ندارد خيلي ... مهم اين است كه ني آن مي رود مثل نيزه تا ته چشم دشمن !
بونجیس هم مثل ساندیس آب میوه ای قدیمی و ارزان در لبنان است. اصل کلمه البته فرانسوی است ...
این روزهایی که دولت آمریکایی لبنان دست روی سلاح مقاومت گذاشته است نذری های شب های محرم هم تماشایی است
نوشته : سلاح نمي دهيم به جاش بيايد كيك و بونجیس ( سانديس ) بگیرید ...
ولاء ابراهیم مادر شهید حسین حمود از دوستان خوبم است. زنی ۶۵ ساله اما پر از شور زندگی. پسرش حسین در زبدانی سوریه شهید شد. تا به حال دو داستان کوتاه از پسر شهیدش نوشته ام. هنوز راضی نشده. باید بیشتر بنویسم انگار 😃
دیشب نوشته بود ما بطری های آبمون رو هم شبیه نارنجک درست کردیم. بعد شما میاید به ما میگید سلاحت رو تحویل بده؟ این بطری آب رو هم تحویلتون نمیدیم ... چه برسه به سلاح !